#مناجات_مهدوی_جدید
با موضوع حضرت ام البنین علیهاالسلام
بیا عزیز دل فاطمه، جهان غوغاست
که بی تو دوره ی سخت جهنم ِدنیاست
چقدر ظلم و ستم،چاره اش ظهور توست
حکومت علوی تو آرزوی ماست
چرا هنوز نفهمیده طالب دنیا
فقط زمان ظهور تو زندگی زیباست
هزارسال گذشته کسی به فکرت نیست
هزارسال چرا خیمه ی تو در صحراست
طرید و خائفی از دست شیعیان خود
برای قلب حزین تو، ذی طُویٰ مأواست
تو صاحب همه ی روضه های ما هستی
چرا همیشه بدون تو روضه ها برپاست
به روضه های عموجان همیشه حساسی
بیا که روضه ی جانسوز مادر سقّاست
نشسته بر روی خاک و کشیده چندین قبر
دلش اسیر غم روضه های عاشوراست
گذشته از نظرش مشک پاره ی عباس
چقدر کودک لب تشنه بین دو دریاست
میان علقمه خورده زمین ابالفضلش
حسین با قد خم پیش پیکرش تنهاست
زمان بوسه به دست بریده اش، دق کرد
چه دیده است؟ پناهش مقطع الاعضاست
چگونه تیر سه شعبه کشیده از چشمش؟
جواب ناله ی او از چه خنده ی اعداست؟
دلش کنار تن پاره پاره ی عبّاس
مدینه رفته، سبب؛ بوی مادرش زهراست
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پسر فاطمه مهدی جان
###################
میشود دیده ما بر رُخ دلدار اُفتد؟
تا شِفا از نِگه اش بر دل بیمار اُفتد
شمسِ عالم پسر فاطمه آید به مدد
تاجهان ازکرمش جلوه به رخساراُفتد
غم رود از دل ما غصه به پایان برسد
دشمن دین برود گوشه ای وخواراُفتد
منجی خلق بیاید ز سفر بار دگر
ازقدومش همه جا یکسره گلزار اُفتد
ماگرفتار بلا، منتظر صاحب خویش
کاش برما برسدمنجی وغمخوار اُفتد
(بیقرارش)همه عالم بود و منتظرش
میشود دیده ما بر رُخ دلدار اُفتد؟
بیقرار اصفهانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نوحه واحد حضرت ام البنین سلام الله علیها
من باغ بی بار و برم، که بی بنینم من
ام البنینم من
از داغ فرزندان خود زار و حزینم من
ام البنینم من
پَژمرده شد یاسم
شد کُشته عباسم
ام البنینم من (۴)
ام الادب، ام الکرم، ام الوفایم من
غرقِ نوایم من
که همسر مولا امیرالمومنینم من
ام البنینم من
قربانِ مولایم
شاگردِ زهرایم
ام البنینم من (۴)
در کربلا اولادِ من، قربانیِ شاه اند
یارِ ثارالله اند
کُنج بقیع گریه کنِ آن بی مُعینم من
ام البنینم من
در شور و شینم من
زارِ حسینم من
ام البنینم من (۴)
دستِ اباالفضلم فدا، سرِ حسینِ من
مولایِ خونین تَن
بی تابِ آن هجده سرِ نیزه نشینم من
ام البنینم من
گَر شد گُلم پرپر
فدا شَهِ بی سر
ام البنینم من (۴)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#نوحه_حضرت_ام_البنین_س
#حضرت_ام_البنین_س
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نوحه کاربردی(حماسی)حضرت ام البنین سلام الله علیها
من شهیدِ راهِ ایمانم
خانه دارِ شیر یزدانم
نور چشمانِ شهیدانم
مادرِ دلیرْ مردانم
پسرانم همگی یکجا
به فدای پسرِ زهرا..
لکَ لَبیک ابی عبدالله...
من کنیزِ فاطمه هستم
با علی عهد وفا بستم
از ولایِ مرتضی مستم
در غم حسین بْشکستم
قامتم شد زِ عزایش تا
به فدای پسرِ زهرا..
لکَ لَبیک ابی عبدالله...
شد علی راه و صراط من
شد حسن حی و ممات من
شد حسین فلک نجات من
شد اباالفضلم حیات من
زندگیِ من همه حالا
به فدای پسرِ زهرا..
لکَ لَبیک ابی عبدالله...
من تبرا دارم از عُدوان
میکنم لعنت زِ عمق جان
بر بنی اُمیه و مَروان
بر فلانی و فلان و فلان
جانِ من به کوریِ اَعدا
به فدای پسرِ زهرا..
لکَ لَبیک ابی عبدالله...
بعدِ کربلا شدم در تب...
روضه دارم برحسین هرشب
جانم از گریه شده بر لب
گریه های من فدا زینب
زینبم شد به رَهِ غمها
به فدای پسرِ زهرا..
لکَ لَبیک ابی عبدالله...
من شنیدم شد حسین تنها
رأس او رفته رویِ نی ها..
پیکرش اُفتاده در صحرا
..بی علی و قاسم و سقا
ای فدای آن غم عظما
به فدای پسرِ زهرا..
لکَ لبیک ابی عبدالله...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#نوحه_حضرت_ام_البنین_س
#حضرت_ام_البنین_س
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نوحه کاربردی حضرت ام البنین سلام الله علیها
ای ادب را مظهر نور چشم حیدر
مادر عباس و.. ای شفیعِ محشر
رفتی از دنیا... با دلی خون بار
میروی نزدِ... حیدر کرار
آه و واویلا..
تو شنیدی از غم کربلا و ماتم
شد تن عباست.. با عمودی دَرهَم
در کنار چار... قبر بی پیکر
میکنی ناله... بر شَهِ بی سر
آه و واویلا..
تو شنیدی اما... تو ندیدی غم ها
زینبت دید از تَل شد حسینش تنها
تشنه جون داده... در دل غربت
بعد عباس شد... خیمه ها غارت
آه و واویلا..
سفرهی تو بی بی سفرهی احساسه
روزیِ ما دستِ.. حضرتِ عباسه
دست عباسِت... کارم اُفتاده
اربعین آقا... کربلام داده
یا ابوفاضل..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#نوحه_حضرت_ام_البنین_س
#حضرت_ام_البنین_س
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زمزمه، زمینه، شور حضرت ام البنین سلام الله علیها..
ام البنین.. ای مادر سقا
کجا بودی.. توی کرببلا
شد دستای..عباسِ تو جدا
ام البنین..
ای وای ای وای.. ای وای ای وای عباس..
ام البنین.. تو علقمه غوغاس
چشمِ عباس..هدفِ دشمنهاس
روی زمین.. تنش ارباً ارباس
ام البنین..
ای وای ای وای.. ای وای ای وای عباس..
اومد حسین.. دستِشه بر کمر..
شکسته شد.. فرقِ سرِ قمر..
بعدِ عباس.. زینبِ خون جگر
ام البنین..
ای وای ای وای.. ای وای ای وای عباس..
گفته بشیر.. یاس تو پرپر شد
تو علقمه.. چی با اون پیکر شد
عباس تو.. بیدست و بیسر شد
ام البنین..
ای وای ای وای.. ای وای ای وای عباس..
ام البنین.. شد کربلا غوغا..
بعدِ عباس.. حسین میشه تنها
میره سرش.. به روی نیزه ها
ام البنین..
ای وای ای وای.. ای وای ای وای حسین..
بعدِ حسین.. زینب میشه بیکس
تو قتلگاه.. اُفتاده از نفس
نه حسین و.. نه عباسِ تو هست..
ام البنین..
ای وای ای وای.. ای وای ای وای حسین..
ام البنین.. ای وای از اسارت
نبودی و.. شد به ما جسارت
گوشوارهها..مون رفته به غارت
ام البنین..
ای وای ای وای.. ای وای ای وای زینب..
زَد حرمله.. به ما تازیونه
رقیه رو.. زدن وحشیونه
رویِ نیزه.. چشِ عباس خونه
ام البنین..
ای وای ای وای.. ای وای ای وای زینب..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#شور_حضرت_ام_البنین_س
#حضرت_ام_البنین_س
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به پیشگاه مقدس بانو ام البنین سلام الله علیها
سنگم، از معدن الماس سخن می گویم
خاکم، از چشمه ی احساس سخن می گویم
من مغیلانم و از یاس سخن میگویم
یعنی از "مادر عبّاس" سخن می گویم
اسوه ی عاطفه، اسطوره ی تقوا و یقین
مادر شیر پسرهای علی، امّ بنین
ای که خورشید، به دور قمرت گردیده
قرص ماه، آینه دار پسرت گردیده
سُرمه ی حور و ملک، خاک درت گردیده
بال جبریل، گلیم گذرت گردیده
جیره ی شاعر بی نان و نوا را بفرست
"چادرت را بتکان روزی ما را بفرست"
پی دل گشته و دیدیم که دلدار تویی
معنی عارفه ی واصله ی یار تویی
مرهم بی کسی حیدر کرار تویی
محرم گریه ی مولا به شب تار تویی
دیده ای از غم جانکاه، چه ها می گوید
ضجّه هایش به دل چاه، چه ها می گوید
جگرت پاره شد از آه جگر فرسایش
دلت آواره شد از ناله ی واویلایش
سوختی، با شرر نغمه ی یا زهرایش
مُردی از دیدن لرزیدن زانوهایش
گشت هر بار علی از غم زهرا مدهوش
کُشته ی فاطمه را مهر تو آورد به هوش
تو همانی که از اوّل شده شیدای حسین
ضربان دلت آهنگ دل آرای حسین
شعر لالایی عباس تو نجوای "حسین"
ریختی ماحصلت را همه در پای حسین
مهر و ماه و فلک و جمله ی مافیهایش
ای به قربان حسین و قمر زیبایش
چه ابالفضل تو اوصاف نکویی دارد
بحر جود است و به هر غمزده جویی دارد
هر کسی با پسرت سرّ مگویی دارد
خوش به احوال سکینه چه عمویی دارد
گرچه بُرده ست خودش از همه عالم دل را
نقش ِ دل کرده فقط ، نام "ابوفاضل" را
نیست جز عشق عمو، مایه ی آب و گل او
مَشک خونین عمو، بانی خون دل او
آخرین خنده ی عباس بوَد قاتل او
آه، از خاطره ی همّت بی حاصل او
سینه اش از غم عباس بود آکنده
زیر لب زمزمه دارد که "عمو شرمنده"
آه را در دلم ای کاش فرو می بردم
سخنی پیش تو از آب نمی آوُردم
عوض آب کمی خون جگر می خوردم
قبل از آنی که به تو رو بزنم می مردم
من چه گفتم که دم خیمه درآمد اشکت
رفتی و از تو نیامد خبری جز مشکت
یاد داری که قد یوسف زهرا تا شد؟
بعد از آنی که عمود آمد و فرقت وا شد؟
تیر ها از همه سو بر تن پاکت جا شد
ناگهان بر سر رأس و بدنت دعوا شد
ولی ای مرد، کجا تیغ و سنان کشت تو را
به خدا چاک لب دخترکان کشت تو را
رفتی و لشکر بابای من از هم پاشید
رفتی و حرمله بر بی کسی ما خندید
رفتی و عربده ی شمر به گوشم پیچید
معجر از روی سرم خولی نامرد کشید
لکّه ابر سیهی روی مرا پوشانده
رد سیلی سنان بر رخ من جا مانده
#محمدحسین_رشیدی
#یا_امّ_البنین
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ا﷽ا
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
ام البنین شدم که شوم یاور حسین
گل پرورش دهم بشود پرپر حسین
قصدم نبود اینکه شوم مادر حسین
هستند دختران علی در بر حسین
هستند مثل فاطمه در باور حسین
🥀
شد شاملم دعای سحرهای فاطمه
روشن شدم به نور قمرهای فاطمه
تاج سر منند گهرهای فاطمه
اولاد من کجا و پسر های فاطمه
هستند هر چهار پسر نوکر حسین
🥀
شرمنده ام نشد سپر مجتبی شوند
قسمت نبود زودتر از این فدا شوند
حالا بناست راهی دشت بلا شوند
حتی اگر که تک تک شان سرجدا شوند
جای گلایه نیست، فدای سر حسین
🥀
جریان گرفته اند کنار ابوتراب
از آل هاشم اند نه قوم بنی کلاب
اصلا نیاز نیست به ترس و به اضطراب
عباس من شده به علمداری انتصاب
او هست یک تنه همه ی لشکر حسین
🥀
عهدی است بین ام بنین و خدای خود
غیر از رضای دوست نخواهم برای خود
من دل نبسته ام به دل بچه های خود
اصلا حسین و زینب و کلثوم جای خود
عباس من فدای علی اصغر حسین
🥀
هرچند او دگر پسر خویش را ندید
غمگین نبود ازینکه اباالفضل شد شهید
دق کرد بعد از آنکه به او این خبر رسید:
بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید
خاتم ز قحط آب، علی اکبر حسین
🥀
کارش دگر نشستن در آفتاب شد
آب زلال در نظر او مذاب شد
شرمنده ی نگاه غریب رباب شد
از اینکه هم قبیله ی شمر است، آب شد
رو میگرفت نزد دو تا خواهر حسین
#علی_ذوالقدر
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
باید ڪه در این همهمہ ها تاب بگیریم
تصویر شب #علقمہ را قاب بگیریم
ایڪاش ڪه در روز قیامٺ لب ڪوثر
از مـادر #سـقاے_حـرم آبـــ بگیریم
#دخیلڪ_یا_ام_البنین❤️
#وفات_حضرت_ام_البنین(س)🥀
#تسلیٺ_باد🥀
🥀کانال کربلا🥀
🍃💔 @karbbala_ir 💔🍃
به نام نور
#حضرت_مادر
#حضرت_ام_البنین
ای عروس سپید بخت علی
که سرآمدترینِ دنیایی
در مقامت چه میتوان گفتن?
که تو اُمّ الائمه ،زهرایی
ای مزار تو کعبه ی خاکی
این دل بیقرار،زائر توست
توهمانی که ذات حق فرمود
خلق دنیا فقط بخاطر توست
منم ام البنین که آمده ام
بازهم در سکوت قبرستان
با نگاهی پُراشک میگویم
السلام علیکِ زهرا جان
ام کلثوم و زینبت هرشب
سرشان هست روی دامن من
آب دست حسین میدهم و
مادری میکنم برای حسن
ای وجود چهار فرزندم
به فدای چهار فرزندت
حاضرم از صمیم دل همه را
بدهم در ازای لبخندت
سالیانی و گذشت و ام بنین
خسته افتاده بود در بستر
عرق سرد روی پیشانی
ونگاهی که مانده بود به در
آسمان دلگرفته از بغضش
شهر در آرزوی لبخندش
دور خود را نگاه کرد و نبود
اثری از چهار فرزندش
نه توانی به دستها مانده
نه دگر قوتی به زانویش
درهمین حال ناگهان حس کرد
درکنارش نشسته بانویش
از دلش غصه رفت تا زهرا
سر او را گرفت بر دامن
گفت ام البنین نگاهم کن
این منم مادر حسین وحسن
مادر بچه های من بودی
از حضورت همیشه ممنونم
ای فدایت پسر فداکردی
به فداکاری تو ،مدیونم
به تلافی اینکه گهگاهی
دامنت بود جای بغض حسن
تاکه افتاد بر زمین پسرت
سر او بود روی دامن من
تا گرفتی سرشک زینب را
دیدم افتاد شعله بر جگرت
یاد آن لحظه پاک میکردم
خاک وخون را زصورت پسرت
تا نباشد مقابل احدی
ساقی سرشکسته عباست
در قیامت شفاعت همه را
میسپارم به دست عباست
✍مهدی کبیری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسماللهالرحمنالرحیم
#وفات_حضرت_امالبنین_سلامالله
مادرِ اندوهها بیبیِ غم اُمالبَنین
بی نفس بی همنفس ای بی حرم اُمالبَنین
ما گرفتاریم، اما از گرفتاری چه غم
تا تو را داریم در هر بیش و کم اُمالبَنین
ما چه میخواهیم غیر از ریشههای چادرت
روزِ محشر جمعِ ما و یک قسم: اُمالبَنین
جانِ ما این مادر است و جان ما آن مادر است
تا که دم یافاطمه است و باز دم اُمالبَنین
ای پس از زهرا پس از آتش پس از در ، فاطمه
ای برای فاطمه هم محترم اُمالبَنین
ای جوانمُرده کمی هم از جوانِ خود بخوان
میرسد هِی واحسینت پشتِ هم اُمالبَنین
در مدینه بودی اما این سهشعبه زد تو را
چشمِ خون، مشکِ تُهی ، دستِ قلم اُمالبَنین
از زمانی که شنیدی کمکم عباسِ تو ریخت
میخوری هِی بر زمین در هر قدم اُمالبَنین
سربهزیری مثل زینب، شرمگین مثل رُباب
ای فدای گریههاتان پیشِ هم اُمالبَنین
چشمِ عباس و گلویِ اصغر و قلبِ حسین
ای بمیرد حرمله با این سه غم اُمالبَنین
حسن لطفی #یاشبیر
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7