eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
برای ‌نوکرت ‌چیزی ‌شبیه ‌غم ‌نخواهد شد بنای‌نوکری جز با غمت محکم نخواهد شد حسین‌ِ بین‌ِمقتل‌،روی پرچم، رویِ کاغذ را به‌هرلحنی‌ بخوانی ‌چیزی ‌از غم‌ کم ‌نخواهد شد به‌شوق ‌برکت‌ دستان‌ مادر هست‌ می‌نوشیم وإلا،چای٬ بعد از روضه هایت دم نخواهد شد من‌ و چایی ‌تعارف‌کردن؟این ‌را خوب ‌می دانی سرم پیش‌ کسی‌ جز گریه‌کن‌ها خم نخواهد شد برایت اشک می ریزم، برای خویش در واقع برای زخم تو این اشک ها مرهم نخواهد شد دعا کن‌عاقبت تیغ شهادت چاره‌ بردارد که جز این نوکر نالایق ات آدم نخواهد شد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یاد تو مثل نفس قلب مرا تسکین است نام تو هر چه که تکرار شود شیرین است همه ی عمر بدهکار نگاهت هستم عشق تو ماحَصلِ عمرِ منِ مسکین است یک نفر مثل "حبیب" است که می داند خوب ارزشِ اشکِ عزایت، چقدر سنگین است هر چه از چشم تو افتاد یقینا کفر است از لبت هر چه تراوید یقینا دین است از "بِنفْسیِ" تو بر حضرت سقا خواندم هر که تسلیم تو شد عاقبتش تضمین است به قدم رنجه ات ای عشق قسم بر سرِ "جون" "جون" اگر "جون" شده از اثر تمکین است آرزوی همه ی پیرغلامانِ حسین خواندن روضه ی دیگر عوض تلقین است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به عشق تو جوانه زد ،درخت شد ،شکوفه داد محبتی که از ازل خدا درون سینه کاشت نیامدی و عالمی در انتظار دیدنت گذاشت سر به روی خاک و سر ز خاک بر نداشت از این جهان که مرگ در کنار زندگی دوید چه بُرد با خود آنکه در دلش غم تو را نداشت!؟ تو لنگر زمین و آسمانی و نمی شود به غیر عشق، نام دیگری به روی تو گذاشت تو صبح روشنی بیا که در طلوع مقدمت شب غم جهان بدل شود به خنده های چاشت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم زینب که بود؟ آنکه فراوان شهید شد در خیمه و میانه ی میدان شهید شد وقتی علیِ اکبر لیلا به خون نشست او هم در این کشاکش طوفان شهید شد وقتِ شهادتِ پسرانش شکسته شد قاسم که رفت، با دل سوزان شهید شد آن لحظه ای که مشکِ علمدار تیر خورد چون رود،بی قرار و خروشان شهید شد شش ماهه را که بُرد برادر به قتلگاه فکر رباب بود و پریشان شهید شد جانش به جان حضرت ارباب بسته بود بالای تل، خمیده و بی جان شهید شد دیگر برای ناله زدن هم نفس نداشت وقتی که شاه، بی کس و عریان شهید شد آنجا که رفت چشم حرامی به خیمه‌ها زینب هزار بار به قرآن شهید شد آتش رسیده بود به دامان دختران بی تاب، روی رمل بیابان شهید شد از تاول شکفته به پا، جان به لب شد و در لابلای خار مغیلان شهید شد او که برای کل اسیران پناه بود در امتداد شام غریبان شهید شد قرآن که خواند راس برادر: توان گرفت تا چوب خورد بر لب و دندان شهید شد ▪️▪️▪️ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مرثیه امام سجاد علیه السلام تمام عمر با گریه عجین بود تمام عمر هر لحظه حزین بود سلاحش گریه بوده در نبردی که در راه دفاع از جانِ دین بود سبک تر از فرشته بال می زد پر پرواز او اشک وزین بود نشانِ مهربانی با ضعیفان به روی شانه هایش چون نگین بود دعاهایش برای اهل تقوی همیشه اولین و آخرین بود صحیفه شرح الفت با خدا و فرار از دست ابلیس لعین بود امیر نفس، در بالاترین وجه سرآمد بر تمام مؤمنین بود غلامش اذن باران داشت، وقتی که او در عرش سجاده نشین بود ملائک مستمندان نگاهش امام آسمان ها و زمین بود قنوتش وصل عرش و فرش می کرد جهان در دست زین العابدین بود چهل سال آه، جان نازنینش دچار زخم های سهمگین بود شهید زخم عاشوراست مولا شهید روضه ی باباست مولا چهل سال است آقا داغ دار است چهل سال است چشمش بی قرار است چهل سال است که تقویم این مرد تمام فصل هایش بی بهار است ستون آسمان و جان دنیا ولی در تنگ نای روزگار است پس از کرببلا و قتله گاهش همیشه چشم هایش سوگوار است هنوز از هتک حرمت در اسیری دچار زخم های بی شمار است عبورش از دل بازار سخت است چه رنجی در ضمیرش یادگار است چهل سال است خود را می کِشاند شهید زنده ی چشم انتظار است گذشته سال ها اما هنوزم شبیه روز اول داغدار است برایش آب و نان و خاک روضه ست همانگونه، حصیر و گوشوار است که دیده غیر این آقای زخمی پدر جانش سرش نیزه سوار است اسیر کوفه ای شد که برایش علی کشتن همیشه افتخار است ندیده تا کنون چشمان غیرت از اینها یک زنی را در اسارت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
"دعا کن زخم غمهایت بسوزاند مرا یک عمر" دعا کن بر ندارم سر ز درگاه شما یک عمر تو کوه تکیه گاه باورم هستی و من تنها به دلگرمی مهرت ایستادم روی پا یک عمر دو ماه از آخرین بوسه گذشته بر ضریح تو بگو دیگر نمی افتد جدایی بین ما یک عمر برای روضه هایت نوکر ساده نمی خواهی؟ نه امروز و نه فردا تا ابد تا انتها، یک عمر هوای گریه در آغوش صحنت کرده ام بازم بگو که حوصله داری برای این گدا یک عمر؟ به آن شهری که عطر پرچمت در زلف یادش نیست بهشت حتی اگر باشد ندارم اعتنا یک عمر به یاد زندگی هایی که با شوق سفر کردم نخواهد رفت از یادم خیال کربلا یک عمر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم ترکیب‌ بند مدح‌ و‌ مرثیه حضرت زینب سلام الله علیها زِیْنِ‌أب به جلوه آمد و گفتند انعکاس علی‌ست علی دیگری امروز در لباس علی‌ست به "لا‌یُقاسُ بِنا" روح تازه‌ای بخشید چرا که زینب او قابل قیاس علی‌ست دوباره نام علی را سر زبان‌ها برد اگرچه گفت که شاگردی از کلاس علی‌ست همان کلام، همان لحن، با همان هیبت چنان شبیه که در اصل اقتباس علی‌ست به تیغ خطبه چنان هوش می‌برد، انگار که چشم‌های همه خیره از هراس علی‌ست اساس کاخ ستم را به باد خواهد داد که عدل‌و‌حکمت او نیز بر اساس علی‌ست کسی که زینب او را شناخته‌ست، فقط در این مقایسه‌ها لایق شناس علی‌ست جهان به جان دوباره رسیده با زینب که ذکر هر دل درمانده است؛ یازینب نوشته‌اند به هر قلّه نام زینب را کجاست آن که نداند مقام زینب را؟ "به‌جان عشق قسم مارایت الّا عشق" شنیده گوش دوعالم پیام زینب را اگر برای رضای خداست، شیرین است که داغ تلخ نکرده‌ست کام زینب را حسین جام بلا را خودش گرفته و ریخت لبالب از هنر صبر جام زینب را نه غصه قامت او را به لرزه آورده‌ست نه داغ سست نموده‌ست گام زینب را کسی که با دل‌و‌جانش مدافع حرم است خدا رسانده به گوشش سلام زینب را به کوه صبر، به کوه حیا، به کوه شرف نوشته‌اند به هر قلّه نام زینب را هنوز حد کسی فهم شان زینب نیست چرا که جام کسی از بلا لبالب نیست کجاست آن که سزاوار این لقب باشد؟ اگر بناست که نام تو "زِیْنِ‌أب" باشد هزار داغْ قیام تو را نمی‌شکند گرفتم این که نماز تو مستحب باشد به گوش می‌رسد از خطبه‌ات صدای علی عجیب نیست اگر کوفه در عجب باشد چه‌جای صحبت کفتارهاست، آن‌جایی که دختر اسدالله در غضب باشد بعید نیست که حماله‌الحطب بشود چرا که دشمنت از نسل بولهب باشد تو بر زمینی و ابن‌زیاد بر تخت است! که راه کفر به اسلام یک‌وجب باشد به اهل‌بیت نبی ظلم شد در آن وادی بدیهی است که هر روز شام شب باشد در آن هجوم مصیبت امام زینب بود "قسم به صبح که خورشید شام زینب بود" حسین ماه زمین و ستاره‌اش زینب که بوده یاور و یار هماره‌اش زینب حیا و صبر و شکوه و وقار و حلم و شرف چه واژه‌ها که شده استعاره‌اش زینب چه کاخ‌ها که بنا کرده اهل ظلم، ولی به هم زده همه را با اشاره‌اش زینب جهان به مرکبی از چوب فتح خواهد شد اگر هرآینه باشد سواره‌اش زینب اگر تمام زمین مسجدالحرام شود به گوش می‌رسد از هر مناره‌اش؛ "زینب" درون خیمه، دم قتلگاه، در میدان هزار مرتبه بوده‌ست چاره‌اش زینب حسین کشته شد و آب خوش ننوشیده به احترام لب پاره‌پاره‌اش زینب سرم شکست و دلم خون شد و قدم خم شد همین که سایه‌ی لطف تو از سرم کم شد از آن طلوع غم‌‌انگیز چل غروب گذشت گلایه نیست برادر که با تو خوب گذشت چه در میانه‌ی صحرا، چه در خرابه‌ی شام فقط تو باخبری که چه بر قلوب گذشت تمام روز و شب ما در این مسیر بلا به ذکر جمله‌ی "یا کاشف الکروب" گذشت سپرده‌ام که به گوش جهانیان برسد از آن چه بعد وداع تو بر جیوب گذشت چه حکمتی‌ست که هرکس به دیدنت آمد ندیده از سر آن جسم سینه‌کوب گذشت به شرق و غرب دوعالم رسید قصه‌ی ما که تا شمال رسید و که از جنوب گذشت اگرچه سنگ به پیشانی‌ات زدند ولی اگرچه بر لب تو مانده جای چوب، گذشت... به انتظار نشستیم تا خبر برسد که صبح سر زده و موسم غروب گذشت شبی سپیده بر این تیره شام می‌آید یکی به واقعه‌ی انتقام می‌آید 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کریم آل الله .mp3
زمان: حجم: 2.97M
🔹کریم آل الله🔹 مونده بی‌چراغ و خلوت صحنتون اگه این روزا روزی می‌رسه که می‌شه قبله‌گاه زوّار اینجا مثل اربعین موکب‌ها تو مدینه برپا می‌شه از مدینه تا کربلا جادۀ بهشت وا می‌شه هر گوشه و کنار، می‌شه با لطفتون چشمه‌های کرم جاری هر کسی که میاد، می‌گه آقای من چه سفره‌خونه‌ای داری توی مدینة الزائر تو می‌شه افتخارم علمداری «آقام امام حسن آقام امام حسن تویی کریم آل الله» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حسرت طوافت مولا مونده تو دل زائرها روزی می‌رسه که می‌شه قبله‌گاه زوّار اینجا هر دلی که عاشق باشه می‌شه زائر قبر تو چشما بارونی می‌شه باز از کرامت و صبر تو چشمای عاشق از شوق زیارتت چشمه چشمه می‌شن دریا قیامتی می‌شه، از موج زائرا دور و بر حرم برپا شبای جمعه با آقا امام حسین زائر تو می‌شیم آقا «آقام امام حسن آقام امام حسن تویی کریم آل الله» شاعر و نغمه‌پرداز: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
17.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تعجیل فرج شده است ورد لب ما در جاده ی سر سبز طریق العلما مـاییم و زمینه سازی فصل ظهور با حرکت مشایه ی تا کرب و بلا خدا روزیمون کنه ان شاءالله 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
«بسم رب المهدے» ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ مردی  از جنــس نـور می آیـد از  کـران هــای  دور   می آیـد سبزپوشی پر از طراوت عشق مهـــربـان ، بی غـــرور می آید پا به پای نسیـــم  روح افـــزا عطــــر ناب ظهـــور می آیــد می دمد نرگس از نگاه چمــن اشک شـوقم به شور می آیـد در هوایی که نام او جاریست آســـمان در ســــرور می آیــد از "محمـــد" گرفته نامـش را از دل  کــوه نـــور  مـی آیــد ذوالفـقــار علیست در دستش مثــل  مــولا  غیــور  می آیــد با عصایی که در ید بیضاست از   بلنـــدایِ  طـــور  می آیــد هــر نفــس با دَمِ مسیـــحـایی غمگســـاری صــــبور می آیــد جـام کوثــر به دست خود دارد با  شـــراب  طَهـــور   می آیـد حشـمت و شوکتش سلیـمانی* شاه دین ، سمتِ  مور می آیــد صوت داوودی اش چه روح افزا بـــا کــــلام  زبـــور  می آیـــد غصــه پر می کشد از این عالم وقت شــادی و شـــور می آیـد می رسد فصـــل آخرِ غیبـــت فصل ســبز حضــور  می آیــد باغ نرگس ، شمیـــم نو دارد عطر ناب ظهـــور   می آیــد ─━⊰••❃❀❃••═⊱━─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) *سلیمانی: حضرت سلیمان نبی علیه السلام 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مرثیه اربعین من زنده ام که زنده بماند صدای تو برگشته ام که روضه بگیرم برای تو این شانه ی شکسته و این قد سوخته این مو سفید خواهر خسته فدای تو ای تشنه ی کنار فرات ای شکسته دل تازه شروع می شود اینجا عزای تو ای پاره پاره پیکر رفته به نیزه ها در من دوباره زنده شده ماجرای تو اینجا هنوز بوی تو دارند سنگ ها مانده به روی خیلی از اینها حنای تو ای کاش که حسین چهل روز پیش از این من تشنه ذبح می شدم اینجا به جای تو اینجا عصای پیری ات از هم شکسته شد اما نه قطعه قطعه شد اینجا عصای تو بی دست تا که پیکر سقا به خاک ریخت آورد نیزه ای تن او را برای تو با محرمان رسیدم و نامحرمان مرا بردند دست بسته از این کربلای تو از کوفه تا به شام چهل بار لااقل نیزه به نیزه شد سر از تن جدای تو 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
واسطه ی فیضِ الهی بیا نقطه ی پایانِ تباهی بیا چند بماند رخِ تو در حجاب خیز و نما یکسره پا در رکاب خسته ز مهجوریِ داغ توأیم بلبلِ سرگشته ی باغِ توأیم این من و این جان و دلِ بیقرار از سفرِ دور نیامد سوار دل به سرِ کوی تو افکنده ام از دمِ عشق تو فقط زنده ام در پی دیدارِ تو گم می شوم در به درِ کوچه ی قم می شوم تا که بیایم به درِ جمکران پُر شوَم از بوی زلالِ اذان این لبِ من زمزمه پردازِ توست سوخته جان از غمِ آواز توست باز خبر، باز خبر می رسد بوی تو در وقتِ سحر می رسد مانده برایم همه دلواپسی من که به غیرِ تو ندارم کسی بس که دلم رفت به دنبالِ تو هست دلِ عاشقِ من مالِ  تو هاله ی نور است رُخت در شبم شعرِ تو جاریست به روی لبم کی غمِ ایام به سر می رسد در پسِ این شام سحر می رسد کاش که در عشقِ تو بینا شوَم پنجره ای سمتِ تماشا شوَم قبله ی من کوی تماشائی ات من به فدای تو و زیبایی ات تو همه ی دار و ندارِ منی ماهِ زلالِ شبِ تارِ منی گر چه غریبانه رها مانده ایم در شبِ هجرانِ تو جا مانده ایم ما همه سرخوش ز شرابِ توییم یکسره ای عشق، خرابِ توییم ای تو پُر از سینه ی مهر و وفا مرتبه ی پاکی و عشق و صفا قافله ی ما شده بی ساربان هست به لبها همه آه و فغان ساقیِ آدینه ی لب تشنگان چشم جهان را به تماشا رسان پرده بر انداز ز رخسارِ خویش تا که کنی خلق گرفتارِ خویش! 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7