eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
شب میلاد خواهر اربابه.mp3
زمان: حجم: 3.62M
بند1⃣ شب میلاد خواهر اربابه عاشقا شادن و دلا بی تابه شده محو نگاه ماهش خورشید یه فرشته رو دست حورا خوابه حور اومده حور اومده، اهلا و سهلا جلوه ی مستور اومده، اهلا و سهلا وقت زیارتش میگن، باهم ملائک نورٌ عَلیٰ نور اومده، اهلا و سهلا داره مثل ستاره خیر و برکت میباره اومده دختری که گوهر پروردگاره محرم راز مادر معنی ناب خواهر اومده اونکه تا ابد دیگه همتا نداره یا زینب یا عقیلة العرب بند2⃣ اومده مونس دل بابا شه خدا گفته که زینت باباشه! فاطمه اِنْ یکاد میخونه واسش الهی چشم بد ازش دور باشه زینب کبری اومده، اهلا و سهلا سوره اسراء اومده، اهلا و سهلا میوه ی قلب مصطفی، از شاخه سر زد زهره ی زهرا اومده، اهلا و سهلا چه شکوه و وقاری چه جلال و تباری چه خلوص و عیار و منزلت بیشماری چه طلوع و چه نوری چه حضور و ظهوری چه مبارک سحر و صبح سپید بهاری یا زینب یا عقیلة العرب بند3⃣ آسمونا شده چراغون امشب گل خنده شکفته روی هر لب هرکسی که گره داره تو کارش یه دفه کافیه بگه یا زینب قبله ی حاجات اومده، اهلا و سهلا باب کرامات اومده، اهلا و سهلا داره میخونه جبرئیل، ای اهل عالم عمه ی سادات اومده، اهلا و سهلا همه عالم فداشن غبار زیر پاشن دخیل چادرش و سائل نیمه نگاشن ببین اوج مقام و عزت و احترام و مریم و هاجر و حوا همه از خادماشن یا زینب یا عقیلة العرب شعر و ملودی: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سید مهدی حسینی4_5796431581430159420.mp3
زمان: حجم: 23.15M
بعدِ بسمِ اللهِ ما هست تعالیٰ زینب آیت الله علی، آیتِ عُظمیٰ زینب هاجر و آسیه نه، مریم و حوّا هرگز بنویسید فقط حضرتِ زهرا زینب خرجِ یک صفحه از اوصاف بلندش شده است که فقط نقش کنَد جوهر دریا زینب زینتی داشت اگر، نام علی نامش بود خوب گفتند که ای اُم‌ِّ اَبیها زینب هرچه گفتیم از او در خورِ شأنش، هیهات! هرچه خواندیم خدا گفت که حاشا زینب کربلا کرب و بلا نیست فقط بی‌زینب کربلا کرب و بلا هست فقط با زینب ذوالفقار علوی پیش دَمش کم آورد آن که زد ریشه‌ی هر کاخ ستم را زینب مرتضیٰ گفت تویی فاطمه یا این‌که منی؟! نفَست گرم به هر خطبه‌ی غرّا زینب کس ندیده‌ست تو را، خاصیّت نور شماست هست هر جلوه‌ی حق دیدنی اِلّا زینب نور که سایه ندارد که به آن دیده شود چشم محجوب کجا، نور معلّا زینب ظلمتی هم اگر آمد که شما جلوه کنید که ببینند چه کرده‌ست به دنیا زینب قدم اوّل خود را سرِ دنیا زدی و قدم بعد روی زانوی سقّا زینب نسل در نسل همه نسل حسینیم اگر هفت پُشتم همه گفتند فقط «یا زینب» سینه‌ی ماست حسینیّه‌ی غم‌های دلش نفَس ما، جگر ما، تپش ما، زینب * مهریه‌ی مادر تو بِهِت حروم شد حسین کار تو موند ناتموم، روز تموم شد حسین از قصد صورت تو رو رُو به نجف می‌کنن سه ساعته نمی‌کُشن، وقت تلف می‌کنن به یاد بدر می‌زنن به یاد مرتضیٰ علی تو رو چقدر می‌زنن یاد حُنِین می‌زنن هر دفعه دور قتلگاه بگم حسین می‌زنن حسین... 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زینت پنج تن آل ولایت زینب کربلا از قدمت یافت شرافت زینب با تو در کرببلا عشق به پایان نرسید ناجی مرحله ی سخت امامت زینب عصمت از بردن نام تو به عصمت برسد چیست عصمت به خدا خاک سرایت زینب امتحانی ز ازل بود که الله گرفت با شهادت ز حسین و به اسارت زینب ما کجا شرح یکی از همه اوصاف شما شرح اوصاف تو باشد به قیامت زینب سایه انداخته بر دین نخی از چادر تو مریم از درس تو آموخت نجابت زینب کوفه در عمر خودش مثل تو زن دید؟ ندید آفرین بر جگر کوه بلاغت زینب مثل چشمان پر از خون تو در عصر دهم که چنان رفته به دنبال زیارت، زینب؟ یافتی در دل آن دشت به خون آکنده آن پراکنده تن غرق جراحت زینب 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مرثیه کوفه تا شام از تنت دوری و سرنیزه مکانت شده است آیه ی کهف خدا ذکر زبانت شده است سرِ تو دست سنان است و گلویت خسته خسته از دست تکان های سنانت شده است بین هجده گل سرخم که به نی می سوزند زخم پیشانی تو خوب نشانت شده است برسان از سر نی نیم نگاهی به من و دخترت که نفسش، مرثیه خوانت شده است من عزادارم و دستانم اگر بسته، ولی سنگ ها بر سر من لطمه زنانت شده است شده امروز مرا همسفر کوفه و شام آنکه دیروز تو را قاتل جانت شده است معجر سوخته ی دخترکانت، امروز بدترین زخم روی روح و روانت شده است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نینوای عشق جاویدان ز نای زینب است در حقیقت کربلا، کرب و بلای زینب است اعتلای پرچم شیعه در آفاق فلک افتخارش تا ابد حتمأ برای زینب است زینتِ عصمت، ز طفلی آیه ی عصمت بُود عصمت آری توشه ای از خاک پای زینب است کوه در هنگام طوفان، جان فدا وقت خطر مثل یک آیینه زهرا مقتدای زینب است کوثر امّ ابیها، مثل مادر می شود ماجرای کربلا شرح وفای زینب است با نوای اُسکُتویش، کاخ ها لرزیده اند کوفه ویران، از بلندای صدای زینب است اینهمه شور و حماسه اینهمه فرزانگی تازه یک خط از کتاب ماجرای زینب است از کلام هر امامی می شود فهمید که... زینتِ این طایفه صبر و حیای زینب است اینکه شرق و غرب عالم را حسینی کرده است ذوالفقار آتشین خطبه های زینب است کوچه در کوچه به کوفه شهر دیروز علی آفتاب سرخ بر نی رهنمای زینب است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مشغول التماسیم بهر دعای زینب. در سجده نمازیم از ربنای زینب رفتیم در قیامت گفتند اسم و شهرت؟! گفتیم اسم نوکر! شهرت گدای زینب! تربت مگر چه بوده جز خاک چادر او؟! در کربلا نشستیم در کربلای زینب سر را که زد به محمل موسی به سجده افتاد آن چوب محملش بود چوب عصای زینب در کاخِ دشمنش هم فرمانرواست زینب کاخ یزید پس شد..دولتسرای زینب گفتند زن سکوتش شایسته است اما.. زد گردن ستم را تیغ صدای زینب آنجا اگر که صحراست اینجا دل حسین است آنجا نبود جایش اینجاست جای زینب این چند خط که گفتیم یک قطره آب دریاست این‌کارها نبوده چیزی برای زینب هشتاد و چهار اسیر و هجده سر بریده یا للعجب ز صبرش  وای از بلای زینب بانوی ما کتک خورد پیش سر برادر باید فقط بمیریم از ماجرای زینب سیدپوریا هاشمی (ع) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
❃﷽ ❃ این سرِ بر نیزه ، جانِ زینب است ، آهسته تر آخر او ،روح  و روانِ  زینب است ، آهسته تر قـد  کشیـــده  دلبــر  زینب  به  روی  نیزه ها این همان سروِ چــمان زینب است ، آهسته تر ســـاربان ! آهسته تر ، تا  سـر نیفتد  بر  زمین جای  او در آســـمانِ   زیـنب است ، آهسته تر سمتِ من،سر را نچرخان،چون که از بالایِ نی شـــاهدِ قـدّ کـمانِ   زینـب است ، آهــسته تر بس که این سرنیزه بر رگها اصابت کرده است شرمســار از دیدگانِ  زینــب است ،آهســته تر ســایه دارد بر سَــــرِ این قافلـه ،رأس  حسین ســر پــناه  کاروانِ  زینـــب اسـت ،آهســته تر رَدّ زنجــیر ، آبـله ، خـار مغیـــلان ، زخـمِ  نِی روی پای کــودکانِ  زینـب اسـت ، آهـسـته تر ناخــدایِ  صــــبرم ، امّـا  دیدن  این  کـودکان خارج از صبـر و توانِ  زینب است،آهسـته تر کاش راهِ  مـا جـــدا می گشــت از  شــامِ  بلا آتشی دیگـر به جـانِ  زینب اســت،آهـسته تر آیه ی «أَمَّــن یُجیـب» و ذکـرِ «لا حَولَ وَ لا» دائـماً وِردِ زبـانِ  زینــب اســت ، آهـسـته تر :رقیه سعیدی(کیمیا) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بند چهارم مربع ترکیب جای عباس ، علمدار شده خواهر تو جای اکبر شده در ماذنه پیغمبر تو جای هفتاد ودو تن یک تنه شد یاور تو ناخدا گشته به کشتی نجات آور تو جای تو جای تو و جای تو و جای خودت می زند بوسه بر آن دختر زیبای خودت زینت کریمی نیا(شیدای زینب) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قلم شدم بنویسم  قسم به باور زینب قسم به عشق ، حسین است  نامِ دیگر زینب حسین اول زینب حسین آخر زینب دخیلِ چادر او آسمان و هفت فلک هم فقیرِ درگَهِ او تا همیشه نان و نمک هم نَه ما که مُلک و مَلک هم به زیر شهپرِ زینب ملیکه‌ی ملکوت و   جلیله‌ی جبروت و بهشتِ هر بَرَهوت و  تمام ، غرق ثبوت و و روشن است عَوالم زِ نورِ انورِ زینب اگر به خُطبه نشیند علیست در کلماتش اگر که جلوه کند فاطمه است در جلواتش که زنگِ قافله‌ی عشق هم مسخر زینب خداست مَحوِ حجابش  نبی‌است ماتِ نقابش حسن زمانِ نمازش گرفته است به قابش تمامِ خانه‌ی زهرا به گِردِ محورِ زینب اگر که پَرده تکانَد زمین به خاک نشاند و هرچه هست در عالم  به دورِ خویش دَوانَد که می‌بَرند همه روزی از در زینب حمایل است برایش دو تیغِ اَبروی عباس نشسته نقشِ قدومش به رویِ زانوی عباس به سینه است دو دستش همیشه در بَرِ زینب صدای اکبرش آمد دَمِ اذان که رسیدیم قدم گذار بر این خاک عمه جان که رسیدیم دلش گرفت از اینجا  دلِ مطهر زینب برادران همه هستند در این زمان همه هستند هزار شکر به گِردش که مَحرمان همه هستند دو صف شدند رَوَد خیمه لشکرِ زینب رسید و دید بلا را شنید همهمه‌ها را نشست و ریخت به معجر غبارِ کرببلا را به گریه گفت مَرو آه حسین از سرِ زینب چقدر حول و هیاهو  چقدر نیزه در آنسو چقدر تیغِ بلند و  چقدر تیرِ سه پهلو قسم به اینهمه بانو قسم به مادرِ زینب بجای آب فقط سنگ و خار و سراب است صدای ناله‌ی من نَه  که التماس رُباب است بیا بزن دو سه باره  گِره به معجرِ زینب گذشت روزِ دهم شد دو طفلِ سوخته گُم شد دوباره شانه‌ی خانم اسیرِ زخمِ صدم شد میانِ خیمه و گودال دویده یکسره زینب چقدر نیزه کشیده میان دشت دویده چقدر خورده زمین و  گمان کنم که بُریده و خیره مانده به جایی نگاهِ آخر زینب دوید شیرزن آمد به جنگ تن به تن آمد رسید موقعِ غارت  برای پیرهن آمد ولی چه دیر رسید و شکست پیکر زینب میان آنهمه دشمن صدا زد ای سرِ بی تن حرامی است و حرامی   حسین چشم تو روشن هزار دشمن و یک زن  همه برابر زینب به ناله گفت نخندید  به خاک و خون ننشانید به داد گفت نَدُزدید به هر طرف نکشانید زد آنقدر زِ جگر داد  سوخت حنجرِ زینب "سری به نیزه بلنداست در برابر زینب خداکند که نباشد سر برادر زینب" رسیده ناقه* کجایی  امیر لشکرِ زینب *در مقاتل آمده است،امام سجاد علیه‌السلام میفرمایند که ناقه‌ی عریان من لنگ و علیل و ناقه‌ی عمه مان لاغر و استخوانی بود. 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ا﷽ا ماه صفر دروازه ساعت تا زینب از آن کوچه و بازار گذر کرد از پیش نگاهش در و دیوار گذر کرد راضی به رها کردن گودال نمی شد با آمدن شمر به اجبار گذر کرد می رفت به همراه غیوران سفر اما از شام به همراهی اشرار گذر کرد در بین کف و هلهله ی لشکر شیطان ناموس خداوند، عزادار گذر کرد با چهره پنهان شده در زیر کف دست زود از جلوی چشم علمدار گذر کرد در حیرتم از زجر که از پیش رقیه هر بار گذر کرد طلبکار گذر کرد این قوم همان قوم پلیدی است که یک عمر از کشتنشان حیدر کرار گذر کرد خون شد جگر خاک که نسل پدر خاک از خاک بیابان پر از خار گذر کرد من بنده آن مرثیه خوانم که همیشه از بزم می و لفظ خریدار گذر کرد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به نام خدا السلامُ علیکِ یابنت امیرالمومنین 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بانو ! به احتــرامِ تو، خَم شد قلم زِ دست تعـظیـم کـرد و نــامِ تو بر دفتـرم نشست دروصف نام وشأنِ توآنگونه ای که هست پیــدا نکرد واژه و ، بغض قلــم شکـــست بردم  دوبـاره نـامِ تو ،  بانوی قهـرمان! تا بشکفد به پایِ تو این شعر نیمه جان  بانواگرچه وصف تومقصوداین دل است اما قلــم زدن زِ تو ، بسیـار مشـکل است شعرم بدون لطف تودیگر چه قابل است باز این قلم ،به درگَهِ لطفِ تو سائل است تا باز  خـود ، مـدد کنی از بحـرِ رحمتت تا واژه واژه صف شود از بهرِ خدمتت ای آنکــه بــرده نــورِ تو تــأثیـــر آفتـــاب پنهـــان نموده بَدرِ تو رخســارِ مـاهـتـــاب ای گوهـــر نجابـت و ای مظهـــر حجــاب ای وارثِ  جلالــتِ   زهـــرا  و  بـوتـــراب هر زینبـــی که زینــت بــابــا نمـی شــود هر دختـری که دختــر زهــرا نمـی شــود پیغمبــری، پیـام تو عیــنِ رســالـت است یک خطبـه از کلام تو تفسیـر عزت است شـورِ خـطـابه های تو، آری قیـامت است سنگینی و وقـار تو ، معنـای عفـّـت است بانوی عشق و عاطفه ای نهضت آفـرین بر اوجِ این صـلابـت و صبــر تو آفـرین! ای یادگار حیدر و، چون مرد ، شــیر زن ! ای مظــهـر صبــوریِ  بانـوی  مُـمتَـحـــَن ای غمـگســار غربـت و تنهــایــیِ حســـن ای یار شــاه  بی کفـن ! ای مـادرِ مِـحَـــن داری نشــان زِ حیـدر و بانـوی بی نشـان دریا شبیـه  قطـره ، تو دریـای بیکــــران آیینــه دار طلعــت رخشــان فاطـــمـه! احیــاگـر حقـیـقـت عـرفـان فاطــــمـه! داری کَرَم ز وسـعــت دسـتان فاطــمـه زیبنـده گوهری تو به دامـان فاطـــمـه بـاری اگر تو چـادر خود را تکـان دهــی یک گوشه از کرامت مادر نشـان دهــی ای حامـیِ شهـــادت و همســنگـر شهیــد ای راوی ِ روایــتِ  ســـرخِ  ســـرِ  شهیــد وقتی که بوسه می زدی بر حنجـر شهیـد بغضت شکست بی صدا ای خواهرشهید (ای کشتهٔ فتاده به هامون حسین من) (وی صیددست وپازده درخون حسین من) همنـاله با تو ، مــادرِ پهـــلو شکســته هـم می گفت"یا بُنَــیَّ"و می ریخت دم به دم همــراهِ گریه های تو،  سیــلابِ اشک غـم می ســوخت خیمــه گاه تو از آتش ستم با عمقِ درد و فاجعه ، بانوی بی بدیل! این رنجْنامه ها شده در چشم توجمیل وقتــی که نوبــتِ  دَمِ بُــرّنــدهٔ تو شـــد دنیــا اسیــرِ خطـبــهٔ کوبـنــده تـو شـــد حیــدر ، زبان ناطق و گوینــدهٔ تو شـــد دشمن زِ خطبه های تو شرمندهٔ تو شـــد می ریخت کاخ دشمنِ دون از کلام تو آتش به قلب من زده اَلشـّامْ شــامِ  تو سجده به زیر پای تو از "کیمیا" کم است اشکم  ، کنار اشک تو در حدّ شبنـم است درشــام ، با قیـامِ تو ، غوغای ماتم است داریم هر چه ، از تو و  مـاه محرم است بنیــان گذارِ مکتــبِ  کرب و بـلا شـــدی تصــویر نـاب آیــهٔ "قالــوا بلــیٰ "شــدی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی(کیمیا) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مرثیه اربعین من زنده ام که زنده بماند صدای تو برگشته ام که روضه بگیرم برای تو این شانه ی شکسته و این قد سوخته این مو سفید خواهر خسته فدای تو ای تشنه ی کنار فرات ای شکسته دل تازه شروع می شود اینجا عزای تو ای پاره پاره پیکر رفته به نیزه ها در من دوباره زنده شده ماجرای تو اینجا هنوز بوی تو دارند سنگ ها مانده به روی خیلی از اینها حنای تو ای کاش که حسین چهل روز پیش از این من تشنه ذبح می شدم اینجا به جای تو اینجا عصای پیری ات از هم شکسته شد اما نه قطعه قطعه شد اینجا عصای تو بی دست تا که پیکر سقا به خاک ریخت آورد نیزه ای تن او را برای تو با محرمان رسیدم و نامحرمان مرا بردند دست بسته از این کربلای تو از کوفه تا به شام چهل بار لااقل نیزه به نیزه شد سر از تن جدای تو 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7