#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
هر آنکه آمده را رهگذر تصور کن
چهل نفر همه را شعله ور تصور کن
ببند چشم و ببین چکمه ای بلند شده
و بعد فاطمه را پشت در تصور کن
برای اینکه بفهمی چطور شد روضه
فضای حادثه را تنگ تر تصور کن
برای خاطر محسن بیا و حیدر را
برای دفعه پنجم پدر تصور کن
و بعد حادثه را تا به کربلا برسان
کنار عمه ولی همسفر تصور کن
برای این زن تنها که ام کلثوم است
به وقت جنگ عمو را پسر تصور کن
برای آنکه بفهمی کی است این خانم
فرشته را به لباس بشر تصور کن
علی و فاطمه و زینب و حسین و حسن
خلاصه کن همه را یک نفر تصور کن
کنار زینب کبری به هر فراز و فرود
از این به بعد علیِّ دگر تصور کن
از این به بعد هر آنجا که می زنند او را
کنار زینب کبری سپر تصور کن
پس از حسین بمیرم مخدراتش را
به مجلسی همه را در خطر تصور کن
#مهدی_رحیمی_زمستان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#دوبیتی
در حجب و حیا وارث زهرا هستی
در مرتبه چون زینب کبرا هستی
افسوس که بین شیعه هم مهجوری
مظلومه ترین بانوی طاها هستی
#محمود_مربوبی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
قطره به قطره راهی دریا شدن کم نیست
نوکر شدن ، سلمان شدن ، منّا شدن کم نیست
اصلا گدایی همین بانو بزرگم کرد
با دست خالی اینقدر آقا شدن کم نیست
محض گل رویش خدا خلق عوالم کرد
تنها دلیل خلقت دنیا شدن کم نیست
علم لدن را یادگار از جد خود دارد
عالم به علم عالم معنا شدن کم نیست
اصلا از آنجایی که او زِینِ أَبِ ثانی ست
باید بگویم زینت بابا شدن کم نیست
در جان دختر حُسن مادر میکند جلوه
حانیه و حنانه و حسنا شدن کم نیست
باید که کوثرزاده را کوثر صدایش کرد
آیینه ی صدیقه ی کبری شدن کم نیست
مادر به اولادش دلش گرم است ، بی تردید
چشم و چراغ خانه ی زهرا شدن کم نیست
حوریه ای از حوریان دامن زهراست
إنسیه ی إنسیة الحورا شدن کم نیست
از برکت زانو زدن در محضرش یک عمر
ساره شدن، هاجر شدن ،حوا شدن کم نیست
مریم به هرجایی رسید از خادمی اوست
قطعا کنیز دختر مولا شدن کم نیست
در باطن او نور عصمت میشود پیدا
الگوی زهد و پاکی و تقوا شدن کم نیست
بی شک پناه حجت حق زینب کبری ست
با این مراتب زینب صغری شدن کم نیست
با یک نظر بر چهره ی ماه بنی هاشم
پی میبری تاج سر سقا شدن کم نیست
حبل المتین ام ریشه های چادر بی بی ست
مصداق ناب "عروة الوثقی"شدن کم نیست
زهرا و اولادش شفیع المذنبین هستند
از شافعان محشر فردا شدن کم نیست
مرثیه اش اشک ملائک را در آورده
مرثیه خوان عصر عاشورا شدن کم نیست
با لشگر آمد کربلا بی لشگرش کردند
یک نصف روز و این همه تنها شدن کم نیست
خارمغیلان ، ظلمت شب، سایه ی دشمن
شب تا سحر آواره ی صحرا شدن کم نیست
شش ماه بعد از واقعه روی پر و بالش
از زخم های کعب نی پیدا شدن کم نیست
موی سپید و چشم تار و زانویی خسته
در زیر بار درد و غصه تا شدن کم نیست
با یاد عصر روز عاشورا زمین خوردن
یا با عصا از بستر خود پا شدن کم نیست
#علیرضا_خاکساری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
نوه ی دختری و عشق پیمبر بودن
دختر دومی ِحضرت حیدر بودن
صدق الله العلی نام پدر بود و چنین
آیه ی چارمی سوره ی کوثر بودن
ام کلثوم شدن اینهمه مظلوم شدن
شاهد میخ، چهل مرد، لگد، در بودن
شاهد میخ،چهل مرد،لگد،در،فریاد
بعد هم شاهد یک عمر به بستر بودن
جزو آموختگان وصیت نامه ی او
جزو تشییع کنان تن مادر بودن
پشت تابوت به همراه حسین و زینب
جزو آن چندنفر در شب آخر بودن
درشب قدر به نوعی و به شکلی شب تشت
ام کلثوم...بگو زینب دیگر بودن
دختر فاطمه و عمه ی طفلان اما
عزتش این بشود:خواهر خواهر بودن
می کند خم کمرش را همه ی عمر فقط
لحظه ای عمه ی دلواپس اصغر بودن
می کند خم کمرش را به خدا درآنی
روی تل گریه کنان محو برادر بودن
چکمه ای آمد از آن سو واز این سو شد باب
در هیاهوی حرم دست به معجر بودن
#مهدی_رحیمی_زمستان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
از قرائن این چنین پیداست در را دیده است
ما شنیدیم، او ولیکن چل نفر را دیده است
قبل ضربت خوردن مولا و شاید قبل تر
بارها در کوچه ها داغ پدر را دیده است
آنکه عمری با حسن خون جگر را خورده بود
بین تشتی عاقبت خون جگر را دیده است
صبر پنهان داشت در کرب و بلا از این جهت
دور از چشم همه رنج سفر را دیده است
در که جای خود، پدر که جای خود، در شهر شام
چل نفر که هیچ از این بیشتر را دیده است
ام کلثوم است یا زینب نمیدانم کدام!
دور خواهر خواهری چندین نفر را دیده است
بارها این شرم بیاندازه او را می کشد
اینکه زینب پیش او داغ پسر را دیده است
شرم او یک بار اما می کشد او را دو بار
اینکه هم در دشت هم در تشت سر را دیده است
#مجید_تال
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#دوبیتی
هرکس به جهان تو ثنا کرده بسی
خشنود دل فاطمه را کرده بسی
ای دختر با وقار زهرا و علی
درحق تو تاریخ جفا کرده بسی
.....
بانو همه جا نام شما عقده گشاست
مسکین تو از قید غم و غصه رهاست
در خانه سگ پری نیاید هرگز
تزویج تو با خلیفه از ریشه خطاست
#سید_مجتبی_شجاع
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
ای آینه دار پنج معصوم
در بحر عفاف در مکتوم
پرورده ی دامن ولایت
مظلومه ی خاندان مظلوم
قدر تو به ممکنات مجهول
مهر تو به کائنات معلوم
شیرازه ی شرع از تو محکم
منظومه ی عشق ازتو منظوم
تو زینب دومی علی را
نامند تو را به ''ام کلثوم''
آئینه ی آفتاب و ماهی
یا سیدتی به ما نگاهی
آن وقت که چارساله بودی
بر صورت ماه هاله بودی
در خانه ی شیر حق به خوبی
معصوم تر از غزاله بودی
دیری نگذشت کز ستم ها
سرگرم به اشک و ناله بودی
از آن چه به خانه ی شمارفت
از داغ جگر چو لاله بودی
از قول و غزل فراتری تو
کی حد تو این مقاله بودی؟
آئینه ی آفتاب و ماهی
یا سیدتی به ما نگاهی
تو محنت بی شماره دیدی
غم، بیشتر از ستاره دیدی
مه پاره ی دشت کربلا را
در خاک، هزار پاره دیدی
هم بردل پاره پاره اززهر
هم پیکر پاره پاره دیدی
پامال تن عزیز خود را
ازمرکب ده سواره دیدی
بردست حسین غرق درخون
قنداقه ی شیرخواره دیدی
آئینه ی آفتاب و ماهی
یا سیدتی به ما نگاهی
تو راز عجیب کربلایی
بانوی شکیبب کربلایی
هم راز شهید نینوایی
دم ساز غریب کربلایی
برخرمن هستی ستم کار
سوزنده لهیب کربلایی
درآتش غم اگر بسوزی
باصبر، طبیب کربلایی
آن جا که خطابه کارسازاست
توفنده خطیب کربلایی
آئینه ی آفتاب و ماهی
یا سیدتی به ما نگاهی
#سید_رضا_مؤید
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست
پیشگاه کرمت عرصه ی جولان ها نیست
از کرامات فراوان تو خوبان ماتند
اینهمه حسن در اندیشه ی انسان ها نیست
باید ادیان پی اوصاف تو تحقیق کنند
گفتن از شخصیتت وسع مسلمان ها نیست
عصمت از فاطمه داری که مطهر شده ای
احتیاجی پی این امر به برهان ها نیست
شعر اگر بهر تو کم گفته شده خرده مگیر
سیر اوصاف تو در قدرت عمان ها نیست
نقش تو نیست کم از زینب کبری بانو
گرچه حک نام تو در صفحه ی اذهان ها نیست
شام زیر لگد خطبه ی تو جان میداد
مثل تو هیچکسی فاتح میدان ها نیست
رمز عرفان اثر سجده ی پیشانی توست
احتیاجی سر این سفره به عرفان ها نیست
خواستی تا همه جا صحبت زینب باشد
مدح و مرثیه اگر از تو به دیوان ها نیست
ام کلثوم شدن زینب و زهرا شدن است
حرف عشق است در آن صحبت عنوان ها نیست
ازدواج تو و نمرود مدینه؟ هیهات
نخی از چادر تو قسمت شیطان ها نیست
نمک سفره ی افطار پدر هستی تو
لذتی بی تو در این شیر و در این نان ها نیست
میشود گفت ز تو از غم و درد تو نگفت؟
مدح خوب است ولی مکفی گریان ها نیست
یوسفت در عوض چاه به گودال افتاد
چون تو دلسوخته در یثرب و کنعان ها نیست
سر و سامان تو را نیزه ای از پا انداخت
خیمه ی سوخته جای سر و سامان ها نیست
نازپرورده ی دستان پر از مهر علی
شأن تو ناقه ی عریان و بیابان ها نیست
دورتادور تو با هلهله جمعیت بود
بزم می، طشت طلا، جای پریشان ها نیست
هرچه گفتم کمی از قدر و مقام تو نشد
مور را رخصت تمجید سلیمان ها نیست
#سید_پوریا_هاشمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
ای زینب دوم محمّد
زهرای دگر به بیت احمد
چون خواهر خویش،هست زهرا
قرآن علی به دست زهرا
مظلومه و دختر دو مظلوم
مشهور به نام امِّ کُلثوم
ریحانهء مادر ولایت
هم سنگر خواهر ولایت
توحید زمنطق تو،پیروز
هفتادوداغ دیده،یک روز
عصمت زتو اعتبار دارد
زینب به تو افتخار دارد
در دُرج حیا،دُرِّ حسینی
حقّا که تفاخُر حسینی
توحید به چون تو،عشق ورزید
دشمن زِخِطابهء تو لرزید
یک آیه ز آیه های کوثر
در حنجره ات صدای کوثر
خون از سِتَم زمانه خورده
چون فاطمه تازیانه خورده
از کعب نی ات به تن نشانی
می بود مدال قهرمانی
آتش به دل عدو فِشاندی
در کوفه و شام،خطبه خواندی
ای پارهء آیه های تطهیر
ای در نَفَست،صدای تکبیر
سر تا قدمت،همه فروغ است
حوریّه و دیو؟!این دروغ است
تو دخترِ دخترِ رسولی
سر تا به قدم،همه بتولی
حیدر که بُوَد ولیّ ذوالمَن
هرگز ندهد تو را به دشمن
ای اختر آسمان عصمت
ای بانوی قهرمان عصمت
از تربیت علی است،معلوم
قدر و شرف تو،ام کلثوم
من (میثم)میثمِ شمایم
فریاد محرّم شمایم
اوصاف شماست،هست و بودم
پیوسته به جانتان،دُرودم
#استادغلامرضاسازگار(میثم)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
چهارپاره - شهادت حضرت اُمِّ کلثوم سلام اللّه علیها
دخترِ عصمت و حجاب و حیا
خواهرِ باوقارِ شاهِ کرم
پرچمِ یاحسین بر دوشَت
چادرت سایهسارِ رویِ سرم
کوهِ صبری و روحِ ایثاری
دخترِ حیدری جَنَم داری
یاورِ زینبی و بعد از شاه
مثلِ اُمُّالبکاء علمداری
اُمِّکلثوم دخترِ معصوم
اُمِّکلثوم خواهرِ مظلوم
اُمِّکلثوم مادرِ ندبه
اُمِّکلثوم کوثرِ مصدوم
خردسالیِ تو پُر از روضه
مادرت درد داشت شیرت داد
کودکی بودی و هیاهو شد
مادر افتاد... بعد... در افتاد
بینِ دیوار و در... نمیفهمم
میخ... سینه... لگد... نمیدانم
روضهها شد زنانه... فضّه کمک
بیقرارِ امیرِ حیرانم
مادرت رفت و روضهخوان شد چاه
چاه شد مَحرمِ غمِ مولا
فاطمیه گذشت و قسمت شد...
سفری با حسین... واویلا
فاطمیه نمانده یادت اگر...
کربلا را دقیق یادت هست
تهِ گودال... کهنه پیراهن
وَ نگینِ عقیق یادت هست
تو و زینب دقیق میدیدید
روضهیِ بی کسیِ دلبر را
هر دو دیدید ظالمی میزد
بر سرِ نی سرِ برادر را
هر دو دیدید پیکری را که...
گوشهیِ قتلگاه عریان بود
ساربان آمد و در انگشتش...
خاتمِ پادشاهِ عطشان بود
هر دو با دستِ بسته میرفتید
سهمِتان طعنه و طناب و عذاب
هر دو دیدید همسفر شد با...
حرمله پابهپای نیزه... رباب
هر دو دیدید غنچه میترسد...
از لگدهای زجر و حرفِ بد
هر دو دیدید... خاک بر دَهنم...
مَست شد نیزهدار... میرقصد
روضهیِ مُردنِ غیوران است
"دَخَلَتْ زینبُ عَلیَ ابنَ زیاد"
خیزران روی لعل و دندان خورد
خرده دندانش از دهن افتاد
ضربههای مُدام... واویلا
خندههای طُفیل و شمر و سَنان
حرمله پیشِ چشمهایِ شما
میکِشد دست رویِ تیر و کمان
العجل... منتقم نمیآیی؟!
عمّهجانِ شماست تب دارد
اُمِّکلثوم لحظهیِ آخر...
با دمِ یاحسین میبارد
#روضه #شهادت
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#مدینه #کربلا #همسنگر_زینب_س
#ما_با_ولایت_زنده_ایم #مدیون_شهداییم #شهید_رضا_ایمانی #حسین_ایمانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴نذرشهادت مظلومانهٔ زینب صغرای کربلا🥀🥀
#حضرت_أم_کلثوم_سلام_الله_علیها 🏴
میان قحطیِ انسانیت؛ دریایِ دیگر داشت
برایش زندگی در اوج غم معنای دیگر داشت
نگاهش کرد و روحش تازه شد از آن وقارِ ناب
کنارش غرقِ آرامش شد و دنیایِ دیگر داشت
حسین بن علی(ع) بعد از غم بی مادری یک عمر
کنار زینبش(س) یک خواهر والایِ دیگر داشت
برادر را مدد میداد در روز دهم، وقتی-
تک و تنها هزاران داغِ ناپیدایِ دیگر داشت
پس از خود، پیش زینب(س)با بصیرت أم کلثومش(س)
به طومار قیام ِ کربلا امضایِ دیگر داشت
خیالش راحت از روشنگری بود و شبیهِ خود
میان کاروان، خورشیدِ بی همتایِ دیگر داشت
همان که دختر خیبرشکن بود و شجاعانه
زمانِ گفتن از اجدادِ خود غوغایِ دیگر داشت
کلامش موجز و نافذ، بیانش تیغِ برّنده
کنارِ خطبه اش در کوفه عاشورایِ دیگر داشت
دلش خون بود از بزم یزید(لع) و خندهٔ خولی(لع)
به یاد خیزران در گوش خود آوایِ دیگر داشت
پس از سیلابِ داغ و آه؛ در چشمش پس از گریه
نشست ابری که پشتش سیلِ باران هایِ دیگر داشت!
#ألسلام_علیک_یازینب_صغری_یاأم_کلثوم
#دخیلک_یا_أخت_الحسین_علیه_السلام
#مرضیه_عاطفی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
چه خوب آموختے تحت لواے مادرت باشی
تمام عمر زیر سایه ے تاج سرت باشی
صدف باشے و بے اندازه فکر گوهرت باشی
خودت میخواستے تحت الشعاع خواهرت باشی
نوشتے در کتاب فاطمیون خط به خط زینب
قدم برداشتے گفتے فقط زینب فقط زینب
مدینه ازحسن هم یڪ نفر مظلوم تر دارد
همان خواهر که از حال دل خواهر خبر دارد
فداے ام کلثومے که فرمان از پدر دارد
که جاے خویش زینب را همیشه در نظر دارد
براے یارے زهرا، دو دم را مرتضے آورد
علے میخواست تا زینب دوتا باشد، تو را آورد
قسم بر غربت تاریخ ؛ این ترفند ممکن نیست
دروغ محضشان کافیست ؛ این پیوند ممکن نیست
علے باشد به این وصلت رضایتمند؟ ممکن نیست
به تیغ خشمگین مرتضے سوگند ؛ ممکن نیست
فلانے را بگو شهر نبے دروازه اے دارد
نمیداند مگر که هرکسے اندازه اے دارد
دراین مکتب که حفظ شان کعبه مے شود لازم
تویے کعبه ، که گرد تو جوانان بنے هاشم
برادرزاده هایت از ادب پیش تو چون خادم
حجابت قامت اکبر ، رکابت زانوے قاسم
چنان عباس ، جانت از وفادارے لبالب بود
که بعد از کربلا کارت علمدارے زینب بود
شنیدم ساربان نامهربانے کرده با سر ها
سوار ناقه خواهرها ، سوار نے برادر ها
چهل منزل شدے سنگ صبور داغ مادر ها
چهل منزل کشیدے خار از پاے کبوتر ها
گمانم خوب فهمیدے پریشانے زینب را
که بستے باسکینه زخم پیشانے زینب را
بمیرم ، در شلوغے هاے شام آنچه نباید ، شد
خودت دیدے که راه کاروان یڪ مرتبه سد شد
همینجا بود که حال عروس مادرت بد شد
نه....از دروازه ے ساعات باید زودتر رد شد
رباب آنجا که دایم آه حسرت مے کشد اینجاست
و جایے که ابوفاضل خجالت مے کشد اینجاست
🖊شاعر: مجید تال
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7