eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.9هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
61 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
گریه اش دشت را به شور کشید ناله زد یا که نفخ صور کشید شیرخوار حسین وقت ظهور انبیا را به این حضور کشید ید بیضا کشیده بود حسین حیف در پیش قوم کور کشید صالح و ناقه اش کباب شدند منتش را که با غرور کشید حرمله جای تیر معمولی درکمان نیزه ای قطور کشید تیر در تارهای حنجره رفت یعنی آن را حسین به زور کشید صورتش را که تیر ریخت به هم... پنجه بر روی خویش حور کشید رفت در خاک؟!نه درست بگو سپه کوفه را به گور کشید این مصیبت چه کرد با پدرش مادرش غصه را چه جور کشید مادرش را کشاند کوفه و شام پدرش را سوی تنور کشید 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
رفت و سرش را روی نی دیدم؛ دلم سوخت از کربلا تا شام رنجیدم؛ دلم سوخت چشمم چهل منزل به سمتِ نیزه بود و از اضطراب و ترس لرزیدم؛ دلم سوخت ترسیدم از اینکه بیفتد با نسیمی پشت سرش چون ابر باریدم؛ دلم سوخت تیرِ سه پر را حرمله می شُست با آب چشمان خود را زود دزدیدم؛ دلم سوخت داغش تمام عمر از یادم نمیرفت گاهی اگر یک لحظه خندیدم؛ دلم سوخت شاید سه ماهش بود خندید اولین بار در خاطراتم هر چه چرخیدم؛ دلم سوخت دیدم که خوردم آب و شد سیراب از شیر کابوس دیدم هر چه خوابیدم؛ دلم سوخت در کارهای خانه خیلی گریه کردم قنداقه را رویِ عبا چیدم؛ دلم سوخت آهسته خواندم زیر لب لالا لالا لا من شیرخواره هر کجا دیدم دلم سوخت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شب و روزام اینطوری سر نمیشه بدتر از این میشه بهتر نمیشه دلمو به گهواره ش خوش نکنین اینا واسم علی اصغر نمیشه حرمله وصله جونمو گرفت عصای قدّ کمونمو گرفت مگه من چند تا دیگه پسر دارم حرمله یکی یدونه مو گرفت اشک ابر تو مگه یادم میره قتل صبر تو مگه یادم میره کفن و دفن تو اگه یادم بره نبش قبر تو مگه یادم میره نیزه میخواد بی نقابت ببره بهره از بوی گلابت ببره وقتی نیزه دار،داره تابت میده لالایی میگم که خوابت ببره سندی بودی که رو شدی علی هق هق بغض گلو شدی علی آرزوم بود ببینم بزرگ شدی حالا هم قدّ عمو شدی علی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به دست حرمله تا که کمان رفت دگر از پای بابایت توان رفت جهان شد پیش چشم من سیَه تا سفیدی گلویت را نشان رفت… 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
داغیست که آتش زده بر هر چه در است دردیست که شش ماهه از آن با خبر است این مرثیه هر بار مروری شد، دید: جانسوزتر از تیرِ سه پر، میخ در است دنبال خوشی نگرد ای حال خراب در شور و شعف نباش ای چشم پر آب تقویم خدا دوازده ماه، گریست در غصه ی شش ماهه ی زهرا و رباب میخواست که دشت را ز خون واحه کند راه همه را جدا ز بیراهه کند جانم به فدای خاندانی که در آن شش ماهه اش اقتدا به شش ماهه کند 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شش ماهه ی محتضر، نمی دانی چیست پرپر زدن پسر، نمی دانی چیست می رفت به سمت خیمه و برمی گشت شرمندگی پدر، نمی دانی چیست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چگونه داغ تو باشد جگر کباب نباشد چگونه نام تو باشد سخن از آب نباشد به رغم خواندن لای لای عمه خواب نرفتی زمان غربت بابا که وقت خواب نباشد به حنجر پسری اینچنین سه شعبه نخورده محاسن پدری اینچنین خضاب نباشد ز گبر و کافر و از هر شکارچی که بپرسند بریدن گلوی نازکی صواب نباشد خراب کرد گلوی تو را سه شعبه ی داغی چگونه حال دل مادرت خراب نباشد نداشت شیر، تو بودی و، شیر داشت، نبودی برای مادر از این سخت تر عذاب نباشد کنار نیزه ی تو مادری دوباره کتک خورد خدا کند که عروس ابوتراب نباشد سرت به نیزه بلند است در مقابل محمل خدا کند که فقط محمل رباب نباشد نجات می دهد از دست نیزه دار سر ت را اگر رباب اسیر غل و طناب نباشد شده ست مشکل زینب شده ست حاجت زینب عروس فاطمه دیگر در آفتاب نباشد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
افسوس کبوترم دگر پر نگرفت هر قدر دعا نمودم آخر نگرفت نفرین به تو ای حرمله که طفلی را با تیر ز شیر هیچ کافر نگرفت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
غمت غوغای محشر بود عزیزم رخت مهتاب مادر بود عزیزم سرت دیدم به نی با خویش گفتم برایت تیر بهتر بود عزیزم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از غمی جانکاه سرشاری عروس مادرم پا به پای من عزاداری عروس مادرم داغ دیدی و کنارم می‌نشینی و مرا میدهی هر روز دلداری عروس مادرم روضه خوانی کن برایم جان زینب ، با همان- -لحنِ لالاییِ تکراری عروس مادرم صبح نزدیک است و...تو با حالِ آشفته هنوز خیره بر قنداقه بیداری عروس مادرم بر دلت یک زخم کاری از کمانِ حرمله یادگاری داری انگاری عروس مادرم گوش تا گوشِ علیِ اصغرت را خون گرفت گریه کن آرام، حق داری! عروس مادرم هر کجا شش ماهه می بینی در آغوش زنی اشک هایت میشود جاری عروس مادرم میدهی آغوشِ خالی را تکان بی اختیار دست از غم برنمیداری عروس مادرم تشنه ای بعد ازحسین و گاه با اصرارِ من میخوری از آب مقداری عروس مادرم جمع کن این بوریای کهنه را از آفتاب سوختی در این وفاداری عروس مادرم! 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مادري كه داغ شيش ماهه ديده دستاشو حتي تو خواب تكون ميده توي خواب و تو بيداري ميبينه داره بچه ش پيش چشماش جون ميده ميشينه گوشه ي تنهائي خود تو خيالش شير ميده به پسرش هيچ كسي حريف گريه ش نميشه زخمه از گريه دوتا پلك ترش گاهي با گهواره خلوت ميكنه جاي بچه ش رو مرتب ميكنه گاهي با گريه لالائي ميخونه روزشو با اين كارا شب ميكنه لحظه اي آروم نميگيره دلش مگه يادش ميره اين داغ و رباب ميگه اي حرمله آتيش بگيري كاش بشه خونه ي ظلم تو خراب توي آفتاب ميشينه از صبح تا شب هي فقط با مشت به سينه ميزنه ميگه اصغرم فدا سر حسين كاش بميرم كه آقام بي كفنه... 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
رفت و سرش را روی نی دیدم؛ دلم سوخت از کربلا تا شام رنجیدم؛ دلم سوخت چشمم چهل منزل به سمتِ نیزه بود و از اضطراب و ترس لرزیدم؛ دلم سوخت ترسیدم از اینکه بیفتد با نسیمی پشت سرش چون ابر باریدم؛ دلم سوخت تیرِ سه پر را حرمله می شُست با آب چشمان خود را زود دزدیدم؛ دلم سوخت داغش تمام عمر از یادم نمیرفت گاهی اگر یک لحظه خندیدم؛ دلم سوخت شاید سه ماهش بود خندید اولین بار در خاطراتم هر چه چرخیدم؛ دلم سوخت دیدم که خوردم آب و شد سیراب از شیر کابوس دیدم هر چه خوابیدم؛ دلم سوخت در کارهای خانه خیلی گریه کردم قنداقه را رویِ عبا چیدم؛ دلم سوخت آهسته خواندم زیر لب لالا لالا لا من شیرخواره هر کجا دیدم دلم سوخت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7