eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
✨کوثری ازسوره ی طاهابه دنیاآمدی ✨تارسد انا به اعطینا به دنیاآمدی ✨تایتیمی پدر را اندکی جبران کنی ✨دختری ومادر بابا به دنیاآمدی 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
لیس کمثله شیء مثل خداست مادر یک فاطمه خدا داشت آنهم برای حیدر 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ما به جمهوریِ زهراییِ خود مینازیم وَرنه بی فاطمه که خطه ی ایران هیچ است .. ✍ 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم زمینه حضرت زهرا بسبک(مدینه شهرپیغمبر) خداحافظ علی جانم(۶) اجل آید به دیدارم ، ولی سوزم ز غمهایت شده جان کندن دائم همیشه کار زهرایت به هنگام خرامیدن ببین لرزد قدمهایم که دستی روی دیوارو بود دستی به پاهایم نباشد از غم فردا هراسی در دل زارم بیا کن یاریم ای مرگ ببین از عمر خود زارم میان حمله دشمن، طرفدار علی بودم میان شعله ي آتش ، خریدار علی بودم میان کوچه گه خانه، گهی دیوار و در بودم گهی در فکر حیدرگاه به فکر آن پسر بودم نگاه غربت شویم بزد بر سینه نیشی تر همان لحظه که قنفد زد مرا به یاری حیدر خدا داند که من هرگز نگفتم راز خود با کس زدرد پهلویم نالم کنم از شکوه دیگر بس بگویم نقد جان بر کف ، به بازار محبت ها خریدار غمت هستم در این غوغای وانفسا خداحافظ علی جانم(۶) ✅ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
😢 شعری که مقام معظم رهبری با آن گریست دیر آمدم... دیر آمدم... در داشت می‌سوخت هیأت، میان «وای مادر» داشت می‌سوخت دیوار دم می‌داد؛ در بر سینه می‌زد محراب می‌نالید؛ منبر داشت می‌سوخت جانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بود جانکاه‌تر: آیات کوثر داشت می‌سوخت آتش قیامت کرد؛ هیأت کربلا شد باغ خدا یک بار دیگر داشت می‌سوخت یاد حسین افتادم آن شب آب می‌خواست ناصر که آب آورد سنگر داشت می‌سوخت آمد صدای سوت؛ آب از دستش افتاد عباس زخمی بود اصغر داشت می‌سوخت سربند یا زهرای محسن غرق خون بود سجاد از سجده که سر برداشت، می‌سوخت باید به یاران شهیدم می‌رسیدم خط زیر آتش بود؛ معبر داشت می‌سوخت برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست در عشق، سر تا پای اکبر داشت می‌سوخت دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند گودال، گل می‌داد و خنجر داشت می‌سوخت شب بود و بعد از شام برگشتم به خانه دیدم که بعد از قرن‌ها در داشت می‌سوخت ما عشق را پشت در این خانه دیدیم زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت می‌سوخت ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ زبان حال امام زمان(عج) با مادرش حضرت زهرا سلام الله علیها « آخــرین آئـینه » ای آفتـاب روشــــن و پر نـور خـلقت وی ماسـوا را معنی و منظــور خلقت یا فاطـمه ای آن کـــه تو ام الکتــابی دنیـــــا تمـامی ذرّه و تـو آفتــــــابی ای یازده آئینـــــه در آئیـــــنه ی تو وی منـــــبع نورخـــدایی سـینه ی تو من معنی ومنظور منـشــور توهستم من آخــــرین آئیـنـه ی نور تو هستم شد نام تو ذکــر لب هـر روز و شامم برتـو درود مــن ، نثــــار تو ســـلامم ای مادر غمگین وهجــده سـاله ی من نــذر تو باشــد تا قــیامت ناله ی من من مهـــدیم ماتـم نشــیـــن غربت تو تنـــهای تنــــهایـم کنـــــــار تربـــت تو سیل سـرشکم گر دهــد امـشـب امانم تنها مصـیبت خـــوان این قـــبر نهانم بغض نهــان من گـــره شـــد در گلویم بگـــذار تا درد دل خــــود را بگــــویم گـریم به یاد آن هـــمه صــــبر تو مادر هـرشــــب شدم پروانه ی قبر تو مادر صحن دل و جـــانم سیه پوش توباشد اشکـــم چراغ قـــــبر خاموش تو باشد اشک امیر المومنـــین این جـــا چکیده بر تــربـتت از اشک او لاله دمــیده من از خــــزان باغ تو آتـــــش گــرفتم درشـــعله های داغ تو آتــــش گــرفتم عمری است می سوزم ز داغ وماتم تو آتـــش گرفـــــته جـــــانم از عمرکم تو آنان که پهلوی تــو را مـــــادر شکستند دســـــتان بابای مرا پیــــش تو بسـتند در بیـــــن دود و آتــــش و دیوار خانه دشــــمن چـــــرا می زد تو را با تازیانه خون دل ازغم های توجن وملک خورد برگوشه ی چشمت چرازخم فدک خورد تو نخـل ایـــــثار ولی بازو شکـــســـته آســـوده باش ای مــادر پهلو شکـســته من وارث شمشـــــیر تیــــز انتـــقامم مـادر دعا کــن برظهــــور و برقــــیامم از بــس ز داغ تو قـــــریـن آه و دردم در هــــر نـمــازم قاتلــت را لعــن کردم عهد «وفایی»بسـته ام با دوسـت مادر حکم ظهــور مـن به دسـت اوست مادر شعر:حاج سید هاشم وفایی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آن شب زمین مکه بر خود ناز می‏ کرد با ناز خود درهای رحمت باز می‏ کرد آن شب حرم سر تا قدم حق را هدف بود گویای تکبیر بلال از هر طرف بود آن شب شفق در باغ دل ها لاله می ‏کاشت آن را به عشق یار هجده ساله می‏ کاشت آن شب سحر سجاده ‏ی دل باز می‏ کرد قامت به قد قامت، مودّت ساز می ‏کرد آن شب فلق شعر گل مهتاب می‏ خواند از بهر غم، شادی، حدیث خواب می ‏خواند آن شب سپیده جامه بر تن چاک می‏ کرد گرد ملال از روی احمد پاک می‏ کرد آن شب زمان چرخ و فلک را تاب می ‏کرد کلک قضا لوح قدر را آب می‏ داد آن شب زمین آبستن شور و شعف بود غواص دل آماده‏ ی صید صدف بود آن شب منا شعر مبارک باد می‏ خواند زیبا سرود آن شب میلاد می‏ خواند آن شب خدیجه بود و درد بار داری از بارداری بود کارش بی قراری آن شب ز تنهایی روانش رنج می ‏برد رنج شکوفایی به پای گنج می‏ برد آن شب زنان مکه بر او پشت کردند از او بریدند و نکوهش مشت کردند آن شب درّ ناسفته ‏ای، بحر کرم سفت طفلی که بودش در رحم با او سخن گفت آن شب میان آن دو اسراری مگو بود وقت شکوفایی نخل آرزو بود آن شب به مادر از بهشت و حور می ‏گفت از مرگ ظلمت در دیار نور می‏ گفت آن شب سحر آهنگ شادی ساز می ‏کرد در را برای صبح صادق باز می‏ کرد آن شب خدیجه بود و آه جانگدازش لطف خدای مهربان و سوز و سازش آن شب بهشتی بانوان امداد کردند با یاری خود قلب او را شاد کردند آن یک به دستش ساغری آکنده از مُل آن یک برایش سندس و استبرق و گل آن یک به پایش با ترنم لاله می ‏ریخت لبخند از لب در، دیار ناله می‏ ریخت آن یک برایش باده در پیمانه می ‏کرد آن یک پریشان گیسوانش شانه می ‏کرد مریم به گوشش آیۀ انجیل می‏ خواند آسیه بهرش داستان نیل می‏ خواند سارا برایش عود و عنبر دود می ‏کرد او را مهیا بهر یک مولود می‏ کرد ناگه خدا از راز هستی پرده برداشت آهنگ فتح نور در شهر سحر داشت تا مصطفی را ابتران ابتر نخوانند شعر هجا در وصف پیغمبر نخوانند ام القرا آیینه دار نور گردید چشم کج اندیشان عالم کور گردید کون و مکان را ذات حق زیب و فری داد بر خاتم پیغمبرانش دختری داد آن هم چه دختر نازنین و ناز پرور دختر نه بلکه بر یتیم مکه، مادر بالاتر از او بین زن ها دختری نیست در امتحان همسری شد نمره ‏اش بیست هر تار مویش آیۀ حبل المتین است بر حلقۀ انگشتر خاتم، نگین است آمد به دنیا عصمت کبرای سر مد ام‏ الائمه فاطمه ام ‏محمد آمد به دنیا شاهکار کل خلقت گنجینۀ شرم و حیا و کان عصمت آمد به دنیا آنکه نورش منجلی بود معراج احمد بود و منهاج علی بود آمد به دنیا آن که هستی هست مستش از مستی هستی بشر شد پای بستش گر او نبودی هستی عالم نبودی مشهودی از آب و گل و آدم نبودی گر او نبودی زندگی بی محتوا بود در پردۀ ابهام آیات خدا بود او رحمتی بر رحمه للعالمین است او زینت آیات قرآن مبین است بر جسم ختم‏ الانبیا روح است زهرا بر کشتی عدل علی نوح است زهرا آئینه دار نهضت پیغمبر است او بهر پدر دلسوزتر از مادر است او مظهر خدا هست و خدا را اوست مظهر ساقی علی هست و علی را اوست کوثر شرمنده از نور جمالش آفتاب است درس نخستین بر زنان حفظ حجاب است لب های ختم الانبیا بوسید دستش پیمانۀ صبر علی گردید مستش از بس که داده ذات حق قدر و مقامش قد قامت احمد بود از احترامش بی فاطمه نام نبی معنا ندارد فرقی علی با حضرت زهرا ندارد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قلم مطهر و صفحه مطهر و تحریر به آب و تاب کنم وصف آیه ی تطهیر تو کیستی که همه قاصرند از درکت چگونه می‌شود آخر تو را کنم تفسیر مقابل قدمت جبرییل زانو زد ز بس جلالیت ذات توست عالم‌گیر به پیشگاه شما از خدا پیام رسید سلام حضرت کوثر... سلام خیر کثیر قسم به لوح و قلم گر اراده فرمایید به باب میل شما می خورد رقم تقدیر میان خانه نشستید و ذکر می گویید تمام ارض و سماوات غرق این تکبیر تمام خلق تو را در نقاب و دیده و بس فقط خدا زخ تو بی حجاب دیده و بس زمانه ظرف ندارد که تو ظهور کنی کجا به کوتهی فکر ما خطور کنی اگر قنوت بگیری میان سجاده تمام شهر به یک غمزه غرق نور کنی کلیم خانه‌ی حیدر! به یک دعای سحر سرای کوچک خانه شبیه طور کنی تو بهجت دل مولایی و به یک لبخند وجود خسته‌ی او را پر از سرور کنی فضای کوچه پر از عطر سیب می‌گردد ز هر دیار اگر لحظه‌ای عبور کنی تو روح عاطفه‌ای... گرچه من گنه‌کارم مرا مباد ز خود لحظه‌ای تو دور کنی غبار راهم و تو سایه‌ی سرم هستی چه غم به روز قیامت تو مادرم هستی دگر زمان سرور پیامبر آمد که گاه زخم زبان قریش سر آمد تو هم‌زبان خدیجه شدی میان رحِم که غم مخور شب تنهایی‌ات سحر آمد برزگ بانوی کعبه چقدر تنها بود... ز دیده‌های پر از مهر او گوهر آمد شمیم سیب بهشت از حجاز می‌آید نگار ماست غریبانه از سفر آمد خدا برای علی خلق کرده است تو را برای شیر خدا بهترین سپر آمد تمام فخر علی شوهری فاطمه است خبر دهید به حیدر که همسفر آمد به روی شانه‌ی تو بیرق علی برپاست علی که فاطمه دارد همیشه پا برجاست کریم شهر علی سفره‌دار زهرا بود جمال حق علی... آینه‌دار زهرا بود به دست خالی از این خانه سائلی نرود که در کنار علی خانه‌دار زهرا بود قسم به آن زرهی که همیشه پشت نداشت میان دست علی ذوالفقار زهرا بود اگر چه نام علی هم‌ردیف با نمک است بر این ملیح زمانه نگار زهرا بود همه زمین و زمان در طواف روی علی‌ست مطاف روی علی در مدار زهرا بود حسن کریم و حسین دست‌گیر عالمیان همیشه محور این اعتبار زهرا بود از آن زمان که گل ما به عشق می‌آمیخت خدا خدایی خود را به پای زهرا ریخت خدا به وسعت عرشش تو را معظم کرد کنیز خویش صدا کرده و مکرم کرد صدای هر تپش توست ذکر علی به این صدا همه‌ی ذکرها منظم کرد میان عرصه‌ی محشر شفاعت همه را به گوشه‌ای ز نخ چادر تو محکم کرد سپس گشود مسیر ورود جنت را گروه فاطمیون بر همه مقدم کرد چکیده‌ی جلوات تو و علی روزی حسین گشت و به پا بیرق محرم کرد برای اینکه بماند همیشه جلوه‌ی تو میان قامت زینب تو را مجسم کرد به هرم آتش دوزخ بسوزد آن دستی که بین کوچه به یک ضربه قامتت خم کرد میان آن در و دیوار خون تازه نشست بلند مرتبه بودی و حرمت تو شکست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دراین هوای خوب و، بارانیِ بهاری وقت است آسمانا، برما کرم بباری ساقی بیار باده، سرآمده خماری بگذار تا گذارم، سجاده را کناری برما ببخش یارا، از باب یادگاری یا مرهم نگاهی، یا زخم ذوالفقاری یا رحمة الوسیعه یا دافع البلیه یا باسط الیدین باللطف والعطیه یا دائم العنایة مَنّاً علی البریه عیدانۀ نزول مرضیة الرضیّه انظر الی فقیرک فی هذه العشیه مگذار عاشقان را در هرم بیقراری امشب مجاز باشد بامی وضو گرفتن برپای خمره شور اللهُ هو گرفتن برخیز جا نمانی! از این سبو گرفتن باید که در حریم او آبرو گرفتن رو بر حبیب کردن ازغیر رو گرفتن با حُبِّ این حبیبه محبوب کردگاری دل دل نکن دل من برخیز بی بهانه ساکت چرا نشستی؟ سرمست وعاشقانه همپای می گساران درمجلس شبانه با لهجۀ قناری با من بخوان ترانه دیگر بس است ماتم تا چند غمگنامه؟ رخت سیاه و روضه اشک عزا و زاری! شبهای غصه رفت و صبح سرور آمد منشور شور آمد شور شعور آمد تا قلب قاب قوسین رمز عبور آمد چون جانب خدیجه طه ز طور آمد سوی رسول پیک الله نور آمد کوثر عطا نمودت پروردگار باری بس که به سجده گفتی یا واهب العطایا دریاب مصطفایِ، دلخسته را خدایا حق هدیه کرده برتو محمودة السجایا دادیم برتو دختر... نه منتهی المنایا یعنی ابوالعجایب را دافع البلایا او یکتنه سپاهِ شیر خداست آری به به چه دلنوازی به به چه چاره سازی چه کعبۀ لطیفی چه عشق جانگدازی چه مهر دل فروزی چه سرو سرفرازی به به چه عزّ و جاهی چه نام پر ز رازی برخیز یا محمد شکر خدا نمازی... برپا بدار بهر این حسن همجواری به به نتیجه داده شیدائی خدیجه آمد تمام عشق رویایی خدیجه آمد انیس وقت تنهایی خدیجه به به چه دلنواز است لالایی خدیجه دارد به سینه شور غوغایی خدیجه جان می کند فدای دلدار افتخاری امشب از آسمانها بارد نوید رحمت زهرا شکوه عصمت زهرا کلید رحمت قدر مقدرِ عشق صبح سفید رحمت زهرا پس از محمد نام جدید رحمت مهرش هرآنکه دارد دارد امید رحمت با اهل او ندارد هرگز جحیم کاری یوم النشور فردا وقت جزا محمد! در لحظه ی ظهورِ عدل خدا محمد! گویند اهل محشر وا ویلتا محمد! هنگامۀ عبور خیرالنساء محمد! از اولیاء گرفته تا انبیا... محمد! دارند سوی زهرا چشم امیدواری ما نیز برعطای زهرا امیدواریم یکریز بیقرار بانوی بیقراریم دلخسته و خراب یک ماه بی مزاریم هرچند که سیاه و زشت و تباه و تاریم اما ز کرده های خود سخت شرمساریم مگذار تا بمیریم با درد شرمساری مادر چقدر فکر حال من و شما بود شبهای جمعه غرق گریه در التجا بود خواهان راحتی عشاق مرتضی بود او لطف کرد و کار امثال ما جفا بود!! گاهی گناه کردیم آخر کجا روا بود؟ خیر کثیر یعنی لطف همیشه جاری هرچند غرق غفلت... جمله گناه کاریم تاهست عشق زهرا سرشار افتخاریم برعرشۀ سفینه شکر خدا سواریم در خیمۀ حسینی، دائم حسن مداریم سرمایه جز ولای مولا علی نداریم شادیم از این غنا و مستیم از این نداری عمریست بینوای ایل وتبارتانم همواره بیقرار و بیمار و زارتانم دلتنگ بوسه ای بر، سنگ مزارتانم اینجا پی شما و محشر کنارتانم هنگام مرگ مادر... در انتظارتانم ازمن مگیر فیض این چشم، انتظاری مرضیّه ای و از ما ایزد رضاست با تو دلهای عاشقانت حاجت رواست با تو از دام درد و غصه قلبم رهاست با تو از آتش عذاب دوزخ جداست با تو هستی پر از نوای شیر خداست با تو دست تو عالمی را کرده علی نگاری! بسکه علی نوشتی بس که علی سرودی اول شهید راهِ، شیر خدا تو بودی تو رنگ سبز شیعه تو سرخی و کبودی با سینۀ شکسته تا عرش پرگشودی دستی برآر بلکه از ره رسد به زودی فریاد انتقام صمصام تک سواری 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
امشب که همه اهل وفا همهمه دارند آئینه ی نوری به دل خود همه دارند اینان خبراز آمدن فاطمه دارند با عرش نشینان فلک زمزمه دارند برعرش خداوند مبین قائمه آمد بانوی زنان دوجهان فاطمه آمد گنجینه ی عرفان وشعور آمده امشب سرچشمه ی نورانی هورآمده امشب مشکوة چراغ دل طورآمده امشب ازباغ جنان بانوی نورآمده امشب برخاک ره او حسناتی بفرستید نذر گل رویش صلواتی بفرستید او آینه ی روشن ایمان ویقین است طاق حرم عصمت او عرش برین است او واسطه ی بین سماوات وزمین است مهمان زمین است ولی عرش نشین است ازمقدم مهمان حرمخانه ی احمد بشکفت چوگل چهره ی زیبای محمّد امشب که خدا بردل شب نور سحرریخت ابرکرم ومرحمتش باز گهر ریخت جبریل امین درقدم فاطمه پرریخت خورشید به پاس قدم فاطمه زر ریخت ذرّرات جهان از قدمش غرق سرورند از جلوه ی اوغرق دراشراق وظهورند هاجر به صفای قدمش هروله دارد ساره به لب از شوق رُخش هلهله دارد مریم به مدیحش همه جا مشغله دارد او قدر وشرف مرحله درمرحله دارد ذاتش خدا باعث ایجاد جهان است آن جا که عیان ست چه حاجت به بیان است ای کعبه ی امید همه قبله ی حاجات ای سبزترین گل به گلستان مناجات ای نور تجلای دعا،روح عبادات ای سیده ی هردوجهان مادر سادات بخشید مقام تو به سادات سعادت سبزاست همیشه زتو گلزار سیادت جشن طرب ونورزمیلاد تو داریم درگلشن اندیشه گل یاد تو داریم گردرهمه جاچشم به امداد تو داریم ما عزّت خود ازتو واولاد تو داریم در موسم میلاد تو میلاد خمینی بایاد تو شد زنده کنون یاد خمینی ماجز به ره مکتب توپا نگذاریم درموج بلا مذهب خود را نگذاریم ما برسر خون شهدا پا نگذاریم اولاد تو را بی کس وتنها نگذاریم این رهبرفرزانه که فرزند توباشد سردر خط فرمان تو پابند تو باشد ای گلبن عصمت گل مینوی مدینه پیچید ز یادت همه جا بوی مدینه داریم همه چشم طلب سوی مدینه مرغ دل ما پرزده تا کوی مدینه امشب به «وفایی» توبیا باز کرم کن مارا تو شبی زائر آن  صحن وحرم کن 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چله نشین صدفم، دُر شدم از نفحات نبوی پر شدم بنده ی دل تا که شدم، حُر شدم روی لبم نشسته این زمزمه فاطمه یافاطمه یافاطمه تشنه شدم، آب زلالم بده گرسنه ام، رزق حلالم بده مرغ بهشتم، پر و بالم بده کبوتر گنبد خضرا منم عبد نبی، نوکر زهرا منم فرصت چل روزه ی حق سر رسید سیب بهشتی معطّر رسید خدیجه را سوره ی کوثر رسید خیر کثیر ازلی آمده همسر محبوب علی آمده باز در لطف خدا باز شد به اذن حق، دوباره اعجاز شد خوش آمدی، مکّه سرافراز شد عقل شده مست حضور از شما جهل شده زنده بگور از شما رحمت و رحمانیتت گفته که جلوه ی ربانیتت گفته که پرتو نورانیتت گفته که کرسی تان کنگره ی عرش بود بهشت، زیر پایِ تان فرش بود تو کیستی، حبیبه ی کبریا شافعه ی محشر روز جزا سایه نشینت شده اند انبیاء مادر اسلام به غیر از تو کیست مادری ات، روز جزا دیدنیست تو دختر رسالتی، فاطمه تو همسر ولایتی، فاطمه تو مادر امامتی، فاطمه شیعه همیشه زیر دین شماست به زیر دین حسنین شماست مادر سادات! چه ها کرده ای سنگ دلم را تو طلا کرده ای ز خاک ها فضه بپا کرده ای خدا به نور تو مباهات کرد چادر تو معجزه خیرات کرد فاطمه ای بانوی نوکر نواز اشاره کن!  قنبر و فضه بساز قبله شده به سمت تو در نماز نماز تو، شکسته هم کامل است کعبه ی بی فاطمه سنگ و گل است سوره ی کوثر وسط کوچه، تو حیدرِ حیدر وسط کوچه، تو جای پیمبر وسط کوچه، تو حمایت از جان ولی می کنی می افتی و "علی علی" می کنی  💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
باز به من راه سخن باز شد طایر اندیشه به پرواز شد تا که کند سیر، مقامات را مدح کند،‌ مادر سادات را گر، نه مدد از نظرِ وی رسد خامه به طوف حرمش کی رسد؟ اختر تابنده‌ بُرج شرف گوهر رخشنده‌ دُرج شرف مایه‌ فخریه‌ خیرالبشر دوستی و دشمنی‌اش، خیر و شر ریزه خور سفره او، اولیا در بَر او بر سَرِ پا، انبیا روح نُبی ، جان نبی، ذات دین کشته شده بر سرِ اثبات دین در شرف و عفاف، الگو تویی به بانوان، بزرگ بانو تویی به بی‌قرین ، نیست قرین تو کَس و گر کسی هست، علی هست و بس! بود به دستور خدای اَحد که مصطفی به دست تو، بوسه زد جن و ملک، کمینه خیل توأند خلق، عوالم به طُفیل توأند حُب تو، شیرازه‌ اُمّ الکتاب سایه‌نشینِ مِهر تو، آفتاب مقدم تو داده به خاک، اعتبار فرش کند از تو به عرش، افتخار هم ز سَران، خود پسرانت سَرند هم، همه مفتخر زِ تو مادرند در صف محشر، چو رسد گام تو محشر دیگر شود از نام تو به‌گاه غم ذکر امامان، همه فاطمه، یا فاطمه، یا فاطمه دامن تو، حسین، می‌پرورَد آن‌که دل خدای هم می‌برَد فضه‌ تو، معلم عالمی که دارد از یَم کمالت نَمی خانه‌ تو گلبُن عشق و عفاف به گِرد آن کعبه بوَد در طواف صبر تو را نداشت ایوب، هم اشک تو را نریخت یعقوب، هم عبادت و خدمت تو، متصل دسته‌ دستاس ز دستت خجل چشم ملَک، محو نماز شبت گوش فلک، به نغمه‌ یارَبت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7