eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
تا نیزه‌ای غریب عنان مرا گرفت پهلوی من نشست و نشان مرا گرفت می‌رفت تا که فاش؛ پدر خوانمت عمو! سُمّ فَرَس رسید و دهان مرا گرفت گویند بو کشیدنِ گُل، مرگ مؤمن است بوی خوش دهان تو جان مرا گرفت من سینه‌ام دُکان محبّت‌فروشی است آهن‌فروش از چه دُکان مرا گرفت دشمن که چشم ِ دیدن ابروی من نداشت سنگی رها نمود و کمان مرا گرفت از پیرهای زخمی جنگ جمل رسید هر چه رسید و عمر جوان مرا گرفت لکنت نداشت من که زبانم ز کودکی موم ِ عسل چگونه زبان مرا گرفت؟ چون کندوی عسل بدنم رخنه‌رخنه است این نیش‌های نیزه توان مرا گرفت پر شد ز خاک سُمّ ِ فرس چشم ِ زخم من ریگ روان، همه جریان مرا گرفت محمد سهرابی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
باد وقتی که برآن حلقه ی گیسو افتاد سنگ باران شد و میدان به هیاهو افتاد سنگ احساس ندارد که یتیمی سخت است سنگ آنقدر به او خورد که از رو افتاد نه توانی است به دست و نه رکابی است به پا نیزه ای خورد از این سو و از آن سو افتاد به زمین خورد ولی زیر لبی زهرا گفت راه یک نیزه همان لحظه به پهلو افتاد سر نجمه به روی شانه ی زینب، غش کرد تا که پرشد حرم از هلهله بانو افتاد آه از آن آه که در سینه مزاحم می دید وای از آن پنجه ی بی رحم که بر مو افتاد قوتی داشت عمو حیف علی اکبر برد برسرش آمد و یکباره به زانو افتاد عسل از کنج لبش ریخت ،سرش لشگر ریخت وسط قائله انگار که کندو افتاد کاش اینقدر نمی ریخت به هم این لشگر جای یک نعل همان وقت به ابرو افتاد حسن لطفی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فرش خون پهن شده بر بدنت غارت نیزه شده پیرهنت پاره پاره پیکری مانده ز تو دانه دانه شده تسبیح تنت بدنت نیزه بی جا خورده قامت کوچک تو تا خورده اسب ها رو به تنت اوردند چقدر صورت تو پا خورده دور تو بزم به پا گردیده تنت اماج جفا گردیده بس که با سنگ جوابت دادند بدنت سنگ نما گردیده حسن کردی 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. (ع) -------------------------------------- الفرار زده به دل میدون بانگاش لشکری شده حیرون مرحباخطبه هات طوفان کرد دشمنت شده بی سر و سامون جان و جانانم به ضربه ی شمشیرت جان و جانانم به نعره ی چون شیرت جان و جانانم حسین بهت مینازه جان و جانانم به شیوه ی تدبیرت ای جنون آمیز ذکر شورانگیز باده ی لبریز قاسم قاسم ای شفیع سیرت ای ابرقدرت حیدری غیرت قاسم قاسم ( یا قاسم یاقاسم) دم 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه‌السلام 🔹حسن ختام🔹 خدا در شورِ بزمش، از عسل پر کرد جامت را که شیرین‌تر کند در لحظه‌های تشنه کامت را رجز خواندی برای مرگ، با لب‌های خشکیده که عرش و فرش بر لب می‌برد هر لحظه نامت را نشان دادی که در نسل حسن، جز حُسن چیزی نیست ندید اما نگاه کوفیان ماه تمامت را دم رفتن به میدان خنده‌ای کردی و فهمیدی که شیرین می‌کند لبخند تو کام امامت را میان کارزار زخم‌ها بردی پناه آخر به پیغمبر که پاسخ داد بی‌وقفه سلامت را در آن لحظه که دشت از بوی تو آکنده شد دیدند ملائک با نگاه تازه‌ای روز قیامت را! تو حُسن مطلع شیرین زبانی در غزل بودی رقم زد با شهادت پس خدا حُسن ختامت را 📝 سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه‌السلام 🔹مهمان برادر🔹 لالۀ سرخی و از خون خودت، تر شده‌ای بی‌سبب نیست که این‌گونه معطر شده‌ای دشت را از شرر داغ دلت سوزاندی ‏یک‌تنه باغی از آلالۀ پرپر شده‌ای تَنِش تیغ و تنت، کرببلا را لرزاند ‏زخمیِ صاعقه خنجر و حنجر شده‌ای... سنگ بر آینه‌ات خورده و تکثیر شده مثل غم‌های دلم، چند برابر شده‌ای... مجتبی دست تو را داد به دستم، دیروز ولی امروز، تو مهمان برادر شده‌ای ای به کام تو شهادت ز عسل شیرین‌تر تو در آیین وفا آینه‌باور شده‌ای... دست و پا می‌زنی و من جگرم می‌سوزد خیلی امروز شبیه علی اکبر شده‌ای 📝 سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چشمی که بسته ای به رخم وا نمی شود یعنی عمو برای تو بابا نمی شود ای مهربان خیمه ، حرم را نگاه کن عمه حریف گریه ی زنها نمی شود تا جان نداده مادرت از جا بلند شو زخم جگر به گریه مداوا نمی شود باید مرا به سمت حرم با خودت بری من خواستم که پا شوم اما نمی شود باور نمی کنم چه به روزت رسیده است اینقدر تکه سنگ که یکجا نمی شود تقصیر استخوان سر راه مانده است راه نفس گمان نکنم ، وا نمی شود این نعل های تازه چه کردند با تنت عضوی که از تو گمشده پیدا نمی شود بی تو عمو اسیر تماشا شده ببین قدت شبیه قامت سقا شده ببین مثل دلم تمام تنت زیر و رو شده دشتی از آه شعله زنت زیر و رو شده پیراهنی که بر بدنت بود کنده اند پیراهنی که شد کفنت زیر و رو شده از بس که اسب بر بدنت تاخت با سوار حتی مسیر آمدنت زیر و رو شده با من بگو به دست که افتاده کاکلت این طور موی پر شکنت زیر و رو شده از بس که سنگ بر سر و پای تو ریخته از بس که نیزه روی تنت زیر و رو شده انگار جای فاصله ها پر نمی شود از بس تمامی بدنت زیر و رو شده حسن لطفی سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قدرتی نیست که لب را به سخن باز کنی چقدَر لخته ی خون در دهنت می بینم بس که ازجسم توبااسب همه ردشده اند همچنان قامت عباس تنت می بینم قاسمم درهمه ی دشت توتقسیم شدی به روی نعل کمی از بدنت می بینم (محمود اسدی)شائق سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای ماه خون گرفته عمو مضطرت شده مثل تن علی دل من پرپرت شده تا گرد و خاک بر سر جسمت بلند شد گفتم خدا به خیر کند محشرت شده رفته فرو تنت به دل خاک ها چرا پا خورده ای مگر که زمین بسترت شده چشمت زدند چشم پلیدان این سپاه که لخته خون عذار رُخ انورت شده داماد سنگ خوردهء من سر بلند کن که نو عروس تو نگران خاطرت شده پا بر زمین مکش که مرا میزنی زمین بنگر مُقلّدم که چه با رهبرت شده خوردی عسل ولی ز لبت چکّه میکند از بسکه پُر ترک لب تو، ساغرت شده ایکاش با زِره تو به میدان می آمدی تا لِه نمیشدی چه به این پیکرت شده چشمت به لب رسیده چه خاکی به سر کنم چه دلخراش چهرهء خوش منظرت شده گیسوی تو کنار تنت ریخته زمین سر پنجه ها مگر که شکنجه گرت شده مانند مادرم شده خُرد استخوان تو این ارث کوچه سهم تو از کوثرت شده تو درد میکشی و دلم تیر میکشد دردِ جناق وا شده درد سرت شده در زیر نعل ها بدنت قد کشیده است مثل عموی خود شده ای باورت شده؟ مجتبی صمدی شهاب سلام 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. زمينه شهادت حضرت قاسم صلوات الله عليه محرم ١٤٠٣ گريه نكن قاسمِ من نبينم اشك ميريزي مادر زانوي غم بغل نگير داري از غصه ميشي پرپر غصه نخور فدات بشم توام به ميدون ميري آخر عزيزِ مادر…. اشكاتو ديگه پاكن جانِ حسن دلخونم نكن اي تازه دامادِ من اصلا با عموت خودم حرف ميزنم پاشو اون لباسِ بابا رو كن به تن گريونم خدا رو شكر ديدم دوماديتو گريونم كه عروست ميميره بي تو ٢ گريونم…. واويلا ، امون اي دل امون اي دل چقدر مثل بابات شدي عمو توواين دمه آخري باشه برو عمو ولي كجا ميخواي بي زره بري تموم ترس من اينه كه از تو نمونه پيكري عزيزِ جوونم… ميترسم كه عمو داغتو ببينم ميترسم كنارِ نعشت بشينم ميترسم شبيه اكبرم بشي و با گريه تو رو هم توو عبا بچينم ميــميـــرم ، با خس خس نفس زدنت ميــميـــرم ، تا زيره نعل ميره بدنت ميــميـــرم ، تا نيزه ميزنن دهنت واويلا… واويلا ، امون اي دل امون اي دل 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه‌السلام 🔹ماه شب چهاردهم🔹 ای ماه من که چشم و چراغ نبوتی ریحانهٔ بهشتی باغ نبوتی ای جلوه کرده حُسن تو چون گوهر از صدف ای یادگار سبزترین گوهر شرف ای آیه‌های حسن تو وَاللَّیل و وَالنَّهار ای سرو سرفراز پس از سیزده بهار... ای متّصل به وحی و نبوّت وجود تو ماه شب چهاردهم در سجود تو دُرِّ یتیم من، قدمی پیش‌تر بیا یعنی به دیده‌بوسی من بیشتر بیا گرد یتیمی از رخ تو پاک می‌کنم لب را به بوسهٔ تو طربناک می‌کنم ای نوبهار حُسن در آفاق معرفت پیشانی تو مطلع اشراق معرفت... ای نوجوانی تو، سرآغاز شورِ عشق ای روشنای دیدهٔ موسای طورِ عشق عشق و عقیده، آینهٔ روشن تو شد تقوا و معرفت، زره و جوشن تو شد ای پاگرفته سروِ قدت در کنار من ای چون علی قرار دل بی‌قرار من :: ای ماه من که از افق خیمه سر زدی آتش به جان عشق، به مژگانِ تر زدی وقتی صدای غربت اسلام شد بلند مثل عقاب آمدی اینجا و پر زدی از لحظهٔ وداع من و اکبرم چقدر با التماس بر در این خانه در زدی تا من به یک اشاره دهم رخصت جهاد خود را به آب و آتش از او بیشتر زدی «اول بنا نبود بسوزند عاشقان» اما تو خیمه در دل شور و شرر زدی نخل بلند عاطفه! این التهاب چیست؟ این شوق پر گشودن مثل شهاب چیست؟ روح شتابناک تو غرق شهادت است در هر نگاه نابِ تو برق شهادت است با غیرت تو واهمهٔ ساز و برگ نیست در روشن ضمیر تو پروای مرگ نیست مرگ از حضور چشم تو پرهیز می‌کند تیغ از ستیغ خشم تو پرهیز می‌کند ای موج اشک و آه تو«اَحلی مِنَ العسل» ای مرگ در نگاه تو «اَحلی مِنَ العسل» مانند گیسوی تو که چین می‌خورد هنوز شمشیر تو نوکش به زمین می‌خورد هنوز اما چه می‌شود که دل از دست داده‌ای در راه دوست آنچه تو را هست داده‌ای شور جهاد در دل تو شعله‌ور شده‌ست یعنی تمام هستی تو بال و پر شده‌ست اشکم خیال بدرقه دارد، خدای را آهسته‌تر که وقت دعای سفر شده‌ست از اشک تو جواز شهادت طلوع کرد از چهرهٔ تو صبح سعادت طلوع کرد قربان ناز کردنت ای نازنین من گوش تو آشناست به «هل من معین» من شوق تو چون تلاوت قرآن شنیدنی‌ست بالا بلند من، حرکات تو دیدنی‌ست ای ابروی تو خورده ز غیرت به هم گره ای قامت ظریف تو کوچکتر از زره داری به جنگ اگرچه شتاب، ای عزیز من پایت نمی‌رسد به رکاب، ای عزیز من گلبرگ چهره در قدم من گذاشتی کوه غمی به روی غم من گذاشتی محمدجواد غفورزاده (ع) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7