eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.3هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
978 ویدیو
46 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
غمش از لشگرش بزرگتر است خنجر از حنجرش بزرگتر است زینب از بس که داغ دید انگار خیلی از مادرش بزرگ تر است چه کند با علی اصغر که نیزه ها از سرش بزرگ تر است چه کند با علی اکبر که سرش از پیکرش بزرگ تر است هر قدر تیر حرمله دارد از سر اصغرش بزرگتر است اربا اربا…همین بگویم که اصغر از اکبرش بزرگ تر است خوش به حال کسی که از انگشت کمی انگشترش بزرگ تر است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
لشکری آمده تا سهم غنیمت ببرد از تنی غرق به خون جامه به غارت ببرد از سراشیبی گودال سرازیر شدند با هم از بخت بد قافله درگیر شدند بابت جنگ جمل کسب غرامت کردند سر عمامه ی آقام قیامت کردند خارجی گفته به او، شایعه سازی کردند به عبای نبوی دست درازی کردند چشم بر هم نزده ! خُود و سپر را بردند دست شان هر چه رسید از تن آقا بردند چکمه ای آمد و خندید به پرپر زدنش با سر نیزه درآورد زره را ز تنش قصه ای تلخ، سرانجام خوشی می گیرد! دشنه ای اجرت مظلوم کُشی می گیرد □ دست از این پیرهن ارثیه بردار، سنان! مادرش دوخته با زحمت بسیار، سنان! خولی خیر ندیده چه خیالی داری ؟ کوفی چشم دریده چه خیالی داری ؟ خورجین دست گرفتی سر گودال چرا؟ مانده ای خیره بر این زخمی بد حال چرا ؟ حرمله زیر سر توست به ولله ببین! پشت خیمه چقدر نیزه فرو رفته زمین! ساربان منتظر رفتن لشکر مانده گوشه ای منتظر فرصت بهتر مانده هر کسی سهم نبرده ست بهم می ریزد بی نصیب از تن عریان، به حرم می ریزد وقت تاراج حرم، کار به جنجال کشید خاک عالم به سرم! کار به خلخال کشید 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بلند مرتبه شاهی و پیکرت افتاد همین که پیکرت افتاد خواهرت افتاد تو نیزه خوردی و یک مرتبه زمین خوردی هزار مرتبه زینب، برابرت افتاد همینکه از طرف جمعیت دو تا چکمه رسید اول گودال،مادرت افتاد تورا به خاطر دِرهم چه دَرهمت کردند چنانکه شرح تن تو به آخرت افتاد ولی به جان خودت خواهرت مقصر نیست درآن شلوغی اگر بارها سرت افتاد خبر رسید که انگشتر تورا بردند میان راه،النگوی دخترت افتاد کنارخیمه رسیده است لشگرکوفه و خواهر تو به یاد برادرت افتاد 🔹️ 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🍃🏴 در عزای 🏴🍃 -لطفا حق روضه ادا شود- لب تشنه غرق خون شدی آخر! زبانم لال پا میکشی بر خاکِ دور و بر! زبانم لال سرنیزه ها در پیکرت محکم فرو رفتند محکم! چنانکه زرد شد پیکر! زبانم لال میکرد اثر زهری که بر سرنیزه ها دادند هر لحظه میشد حال تو بدتر! زبانم لال شمر(لع) آمد و شد قتلگاهت گوشۂ گودال زد بیهوا بر حنجرت خنجر! زبانم لال افتاد بی رحمانه موهایِ تو در دستش افتاد یک گوشه تنت بی «سر»! زبانم لال انگشتِ تو افتاد زیر تیغِ یک نامرد شد غرقِ در خونِ تو انگشتر! زبانم لال یک لحظه بین خاک و خون چشمت تکانی خورد از داغ تو افتاد تا خواهر! زبانم لال می بُرد با خود خاطراتِ خوبِ مادر را پیراهنت را بُرد! ای مادر! زبانم لال... رفتند و برگشتند! دیدم حرمله(لع) هر بار... انداخت نعلِ تازه ای دیگر! زبانم لال! 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دیر آمدم...، دیر آمدم...، در داشت می‌سوخت هیئت میان "وای مادر" داشت می‌سوخت دیوار دم می داد؛ در بر سینه می‌زد محراب می‌نالید؛ منبر داشت می‌سوخت جانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بود جانکاه‌تر: آیات کوثر داشت می‌سوخت آتش قیامت کرد؛ هیئت کربلا شد باغ خدا یک بار دیگر داشت می‌سوخت یاد حسین افتادم آن‌شب آب می‌خواست ناصر که آب آورد، سنگر داشت می‌سوخت آمد صدای سوووت؛ آب از دستش افتاد عباس زخمی بود؛ اصغر داشت می‌سوخت سربند یازهرای محسن غرق خون بود سجاد از سجده که سر برداشت، می‌سوخت باید به یاران شهیدم می‌رسیدم خط زیر آتش بود؛ معبر داشت می‌سوخت برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست در عشق، سر تا پای اکبر داشت می‌سوخت دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند گودال، گل می‌داد و خنجر داشت می‌سوخت شب بود و بعد از شام برگشتم به خانه دیدم که بعد از قرن‌ها در داشت می‌سوخت ما عشق را پشت دَرِ این خانه دیدیم زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت می‌سوخت ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7