eitaa logo
اشعار ناب آیینی
26.5هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
949 ویدیو
34 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
وصف تو را خدا به بیانی رسا نوشت روز ازل به یمن شما « هَل اَتی » نوشت زیباترین قصیده ی خلقت کلید خورد آن جا که استعاره ی چشم تو را نوشت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 هفت آسمان خلاصه ی « وَالشّمس » روی توست دیباچه ی فروغ تو را « والضّحی » نوشت وقتی که در جهان به تجلّی در آمدی اسرار « یا» و «سین » تو را در خفا نوشت منظور خلقتی و خداوند از ابتدا نام تو را به دفتر خود مبتدا نوشت آن گاه آیه آیه تو را منتشر نمود تشریح انبعاث تو را در حرا نوشت نوری شد و تمام تو را در خودش سرود در «نَجم » و «دَهر » و «نور » و « دُخان » بر ملا نوشت آن قدر خوب و پاک و زلالی که دست حق یک پرده از مقام تورا در «کسا» نوشت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 محمودِ آفرینش و اسم تو را خدا در هر کجا نوشت یقیناً به جا نوشت شرح تو را خدا به بیانی دگر نوشت تو خوبِ خوب بودی و او خوب تر نوشت شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به یُمن مقدم او پر فشانده جبرائیل به مدح و منقبتش عرش و فرش در تجلیل در آسمان، همه رامشگران ، نوازشگر مُغنّیان رُخش عارفانه در ترتیل همان حکایت موعود اتفاق افتاد تمام آنچه که تورات گفته و انجیل همان حکایت موعود اتفاق افتاد چه اتفاق قشنگی شده در عام الفیل 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 کجاست ابرهه تا بیند آن همه هیبت چه فیل ها که فرو رفته اند فی تضلیل به گریه آمده کودک به لهجه ی داوود به خنده آمد انسان چنان که میکائیل فرشتگان الهی به هیاَت انسان به سوی عرش خدا داده بوده اند گسیل که جسم اطهر او را خدا کند تطهیر در آب زمزم و کوثر نمایدش تغسیل به چهره، شمّه ی نورش چو یوسف و عیسی شدند آینه گردان ، چو مریم و راحیل به گریه آمده کودک که آسمان خندد زمین بگردد و بار دگر شود تشکیل جهان به اول خطّش رسیده انگاری دمیده شد پس از آن گریه صور اسرافیل زمان به حیرت و ...آذرگُشسب در اندوه زمین به لرزه...فروریخت آن نماد شکیل خدای گانَک ها سر به سجده در تسبیح خدای گانک ها در رکوع و در تهلیل تو را چگونه کنم من به انس و جان تشبیه تورا زنم به کدامین پیامبر تمثیل مرید مذهب تو از نخست شد آدم شهید راه تو روز ازل شده هابیل به جستجوی تو موسی و وادی حیرت کشانده است به دنبال ، قوم اسرائیل در اعتکاف مقامت پیمبران خواندند هزار بار مکرر، معارج و تنزیل 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 تو مرکزی و جهان بر مدار می گردد تو محوری ، شده منظومه ی خدا تکمیل زمان به حرکت خود دارد آن چنان تأخیر زمین به گردش خود دارد این چنین تعجیل زمین به شکل دگر گشت و آسمان دیگر زمین به نور رُخت شد به کهکشان تبدیل به اشتیاق رُخت سال های پس از این به نام اعظمت ای عشق می شود تحویل شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وقت است زبانوی کرامت بنویسم چون زائر در حال زیارت بنویسم بر جامعه شرحی به روایت بنویسم باخط شکسته دو سه رکعت بنویسم دیباچه ی وصف کرمش نور علی نور تحریر صفای حرمش نور علی نور 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 در آینه اش لولو و مرجان متصور آیات خوش سوره ی انسان متصور در صحن عتیقش گل و ریحان متصور هر جا نگری شاه خراسان متصور قم گشته بهشتی که خدا در نظرش بود در دفتر معراج پیمبر خبرش بود تو نور زلالی که خدا هدیه نموده ست آن سوره ی والشمس تو را هدیه نموده ست از دامن صدیقه به ما هدیه نموده ست الحق که خداوند به جا هدیه نموده ست مائیم و دل ودسته گل روی تو بانو مدهوش تو و ضامن آهوی تو بانو بگذار تو را روح مناجات بخوانیم از مصحف اندیشه ات آیات بخوانیم انبوه احادیث و روایات بخوانیم مادر نشده عمه ی سادات بخوانیم ای از کرم و لطف تو دریا متصور با نام تو شد حضرت زهرا متصور هستیم چنان از خم کوثر متنعم بر سفره ی سادات سراسر متنعم هر دم ز عنایات برادر متنعم بر خوان کریمانه ی خواهر متنعم از مادری فاطمه سرشار حضوریم ما از کرم مادرمان مست غروریم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 از یمن شما شهر معطر شده بانو از آیه ی روی تو منور شده بانو فیضیه پر از روح مطهر شده بانو سرشار گل تازه ی قمصر شده بانو تو آینه ی روشنی از کوثری ای عشق سر تا به قدم فاطمه ی دیگری ای عشق شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 وقت است زبانوی کرامت بنویسم چون زائر در حال زیارت بنویسم بر جامعه شرحی به روایت بنویسم باخط شکسته دو سه رکعت بنویسم دیباچه ی وصف کرمش نور علی نور تحریر صفای حرمش نور علی نور در آینه اش لولو و مرجان متصور آیات خوش سوره ی انسان متصور در صحن عتیقش گل و ریحان متصور هر جا نگری شاه خراسان متصور قم گشته بهشتی که خدا در نظرش بود در دفتر معراج پیمبر خبرش بود تو نور زلالی که خدا هدیه نموده ست آن سوره ی والشمس تو را هدیه نموده ست از دامن صدیقه به ما هدیه نموده ست الحق که خداوند به جا هدیه نموده ست مائیم و دل ودسته گل روی تو بانو مدهوش تو و ضامن آهوی تو بانو بگذار تو را روح مناجات بخوانیم از مصحف اندیشه ات آیات بخوانیم انبوه احادیث و روایات بخوانیم مادر نشده عمه ی سادات بخوانیم ای از کرم و لطف تو دریا متصور با نام تو شد حضرت زهرا متصور هستیم چنان از خم کوثر متنعم بر سفره ی سادات سراسر متنعم هر دم ز عنایات برادر متنعم بر خوان کریمانه ی خواهر متنعم از مادری فاطمه سرشار حضوریم ما از کرم مادرمان مست غروریم از یمن شما شهر معطر شده بانو از آیه ی روی تو منور شده بانو فیضیه پر از روح مطهر شده بانو سرشار گل تازه ی قمصر شده بانو تو آینه ی روشنی از کوثری ای عشق سر تا به قدم فاطمه ی دیگری ای عشق 🔸شاعر: _________________________ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من و دست دعا و روضه ی پر اشک و آه امشب به درگاه شما آورده ام رویی سیاه امشب 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 قنوت من پر است از یارب و یا نور و یا قدّوس کدامین عشق را من آورم نزدت گواه امشب دلی دارم گناه آلوده و حسرت نصیب اینجا کدامین دست می گیرد دلم را در پناه امشب تو ستّارالعیوب ستی و من عبد گنه کارم به دیدار شما من هستم و کوه گناه امشب خجالت می کشم چون پرده برداری ز اعمالم بگو بیرون نیاید لحظه ی دیدار ، ماه امشب به دیدار شما آورده ام حال خرابی را مدارایی نما با بنده ات ، آه ای اله امشب چه کم می گردد از دریای لطفت این که بخشایی حساب جرم و عصیان مرا کوهی به کاه امشب 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 خداوندا ، مرا سیراب کن از جان شیرینت نصیب من شود از سوی مولا یک نگاه امشب شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7 صبح بوده ست و چنان قافله در آرامش آسمان در هیجان قافله در آرامش کاروان مرحله در مرحله می رفت آرام غافل از عرش رها و یله می رفت آرام کاروان بود و زمین در تب و آتش می سوخت چشم ابلیس در آن خواب مشوّش می سوخت آن چنان بود که خورشید عطش می بارید ذکر تسبیح به پهنای لبش می بارید کاروان تازه رسیده ست به منزلگاهش آسمان بود و خدا بود و رسول الله ش ناگهان آیه ی اَکمَلتُ لَکُم ...نازل شد راز بعثت همه در سال دهم نازل شد وحی نازل شد و آن برکه به جوش آمد باز عرش با شوق ملائک به خروش آمد باز ماه در خُمره به جوش آمد و کامل گردید وحی در شان علی بود که نازل گردید جبرئیل آمده خندان لب و ساغر در دست تا که ساغر بنهد ساقی کوثر در دست همه از خُمّ ولایت شده نوشانوشش باده بگرفت چنان حضرت حیدر در دست بر جهاز شتران ماه درخشان پیداست یا که خورشید نهاده ست پیمبر در دست دور این قافله انبوه ملائک دارند از زمرّد همه آئینه مکرّر در دست دست در دست خدا برد یقینا" وقتی که گرفته ست نبی دست برادر در دست عده ای گرم تماشا و گروهی خندان قومی از جنّ و بشر خامه و دفتر در دست تا نویسند علی محشر محشر شده است تا نویسند ولی گشت و برادر شده است محضر فاطمه قدرش دو برابر شده است فاطمه کوثر و او ساقی کوثر شده است زیر لب فاطمه گلواژه ی تر می خواند ها علیُُ بشرُُ کَیفَ بشر می خواند چیست این نور خدایا زکجا می تابد بر جهاز شتران ماه چرا می تابد گوئیا بارقه ی شمس و ضحی می تابد بین دست نبی و دست خدا می تابد لب گشا خنده کنان با دل آگاه بگو صد و ده بار علیّاََ ولی الله بگو او فقط لایق آن است که مولا بشود ولی الله و یدالله به معنا بشود تا که دردانه ی آن عرش معلّا بشود تا که دلبند خداوند تعالی بشود چه قَدَر نام علی جان به علی می آید این همه منصب و عنوان به علی می آید 🔸شاعر : _______________ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خسته می آید و اندوه مکرر در او ز پسِ واقعه جاری شده محشر در او باده می سازد از خُمِّ عطش مالامال شرح عرفانی هفتاد و دو ساغر در او کیست این زن که سراپای وجودش زهراست راز سربسته و پنهانی مادر در او خسته می آید و در شرح نگاهش خواندم سوره ی واقعه را اول و آخر در او کربلا محو تماشای دو اسماعیلش زنده شد شور نیستانی هاجر در او انقلابی ست در این آمدنش می دانی شور هیجایی عباس دلاور در او کاروان آمده از راه و زنی پیدا شد که هنوزم اثر نیزه و خنجر در او شرحه شرحه دل و داغ از نفسش می ریزد خیمه خیمه عطش اصغر و اکبر در او متصوّر شود از طرز نگاهش یارب همه ی قارعه و زلزله یکسر در او خطبه می خواند در خویش چنان در کوفه خطبه می خواند انگار که حیدر در او خسته می آید و دنباله ی فریاد علی ست خسته می آید و هنگامه ی خیبر در او بگذارید نفس تازه کند این خواهر خسته می آید از این قافله غمگین خواهر این حسین کیست که عالم شده عالمگیرش هل اتی شمّه ای از شرح وی و تفسیرش آیه در آیه خداوند مصوّر در او چهره در چهره مکرّر شده خواهر در او (به علمداری و سقّایی خود می نازد) قد برافراشته آن روز برادر در او سیزده نور کَمِشکوهِِ فیها مِصباح جمله در کرب و بلا گشت منوّر در او چارده قرن زمین گرمِ تکاپو مانده ست همه ی ارض و سما نیز شناور در او این حسین کیست که ذرّات جهان محتشمش قلم و لوح و بیان گریه کنان محتشمش شرح این قصه دراز است به خون باید گفت شرح این قصه ندانیم که چون باید گفت 🔸شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هر آن کس اوفتد یک جرعه از خمّ تو در جانش پریشان می شود چون یار می خواهد پریشانش دلم شوریده ی یار است و شرح طور می خوانم بیابان در بیابان در نَوَردیده ست طوفانش هزاران قافله دل در طواف خال رویش مست ذبیح الله گردد در منای عشق قربانش کدامین کاروان می آورد پیراهنی از او زمان کی می رساند یوسف ما را به کنعانش بگو سر بر قدم آرند انبوه غلامانش بگو تا جان برافشانند پیرانش جوانانش اگر آواره گی عیب است من آواره ی کویش شوم سرگشته و شوریده در کوه و بیابانش من و لطف شما و گوشه ی چشمی که می دانی دعای ندبه دارد می رسد کم کم به پایانش شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به یُمن مقدم او پر فشانده جبرائیل به مدح و منقبتش عرش و فرش در تجلیل در آسمان، همه رامشگران ، نوازشگر مُغنّیان رُخش عارفانه در ترتیل همان حکایت موعود اتفاق افتاد تمام آنچه که تورات گفته و انجیل همان حکایت موعود اتفاق افتاد چه اتفاق قشنگی شده در عام الفیل کجاست ابرهه تا بیند آن همه هیبت چه فیل ها که فرو رفته اند فی تضلیل به گریه آمده کودک به لهجه ی داوود به خنده آمد انسان چنان که میکائیل فرشتگان الهی به هیاَت انسان به سوی عرش خدا داده بوده اند گسیل که جسم اطهر او را خدا کند تطهیر در آب زمزم و کوثر نمایدش تغسیل به چهره، شمّه ی نورش چو یوسف و عیسی شدند آینه گردان ، چو مریم و راحیل به گریه آمده کودک که آسمان خندد زمین بگردد و بار دگر شود تشکیل جهان به اول خطّش رسیده انگاری دمیده شد پس از آن گریه صور اسرافیل زمان به حیرت و ...آذرگُشسب در اندوه زمین به لرزه...فروریخت آن نماد شکیل خدای گانَک ها سر به سجده در تسبیح خدای گانک ها در رکوع و در تهلیل تو را چگونه کنم من به انس و جان تشبیه تورا زنم به کدامین پیامبر تمثیل مرید مذهب تو از نخست شد آدم شهید راه تو روز ازل شده هابیل به جستجوی تو موسی و وادی حیرت کشانده است به دنبال ، قوم اسرائیل در اعتکاف مقامت پیمبران خواندند هزار بار مکرر، معارج و تنزیل تو مرکزی و جهان بر مدار می گردد تو محوری ، شده منظومه ی خدا تکمیل زمان به حرکت خود دارد آن چنان تأخیر زمین به گردش خود دارد این چنین تعجیل زمین به شکل دگر گشت و آسمان دیگر زمین به نور رُخت شد به کهکشان تبدیل به اشتیاق رُخت سال های پس از این به نام اعظمت ای عشق می شود تحویل شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وقت است زبانوی کرامت بنویسم چون زائر در حال زیارت بنویسم بر جامعه شرحی به روایت بنویسم باخط شکسته دو سه رکعت بنویسم دیباچه ی وصف کرمش نور علی نور تحریر صفای حرمش نور علی نور در آینه اش لولو و مرجان متصور آیات خوش سوره ی انسان متصور در صحن عتیقش گل و ریحان متصور هر جا نگری شاه خراسان متصور قم گشته بهشتی که خدا در نظرش بود در دفتر معراج پیمبر خبرش بود تو نور زلالی که خدا هدیه نموده ست آن سوره ی والشمس تو را هدیه نموده ست از دامن صدیقه به ما هدیه نموده ست الحق که خداوند به جا هدیه نموده ست مائیم و دل ودسته گل روی تو بانو مدهوش تو و ضامن آهوی تو بانو بگذار تو را روح مناجات بخوانیم از مصحف اندیشه ات آیات بخوانیم انبوه احادیث و روایات بخوانیم مادر نشده عمه ی سادات بخوانیم ای از کرم و لطف تو دریا متصور با نام تو شد حضرت زهرا متصور هستیم چنان از خم کوثر متنعم بر سفره ی سادات سراسر متنعم هر دم ز عنایات برادر متنعم بر خوان کریمانه ی خواهر متنعم از مادری فاطمه سرشار حضوریم ما از کرم مادرمان مست غروریم از یمن شما شهر معطر شده بانو از آیه ی روی تو منور شده بانو فیضیه پر از روح مطهر شده بانو سرشار گل تازه ی قمصر شده بانو تو آینه ی روشنی از کوثری ای عشق سر تا به قدم فاطمه ی دیگری ای عشق شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هر آن کس اوفتد یک جرعه از خمّ تو در جانش پریشان می شود چون یار می خواهد پریشانش دلم شوریده ی یار است و شرح طور می خوانم بیابان در بیابان در نَوَردیده ست طوفانش هزاران قافله دل در طواف خال رویش مست ذبیح الله گردد در منای عشق قربانش کدامین کاروان می آورد پیراهنی از او زمان کی می رساند یوسف ما را به کنعانش بگو سر بر قدم آرند انبوه غلامانش بگو تا جان برافشانند پیرانش جوانانش اگر آواره گی عیب است من آواره ی کویش شوم سرگشته و شوریده در کوه و بیابانش من و لطف شما و گوشه ی چشمی که می دانی دعای ندبه دارد می رسد کم کم به پایانش شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وقت آن است خداوند مدد فرماید به بیانم مددی بیش ز حد فرماید مدد از حضرت جبریل فراوان برسد واژه ها در طبق لولو و مرجان برسد کلماتی چو گل و لاله و ریحان آید پای این شعر خدایا به خراسان برسد وقت آن است خداوند به امداد آید بازهم نامه ی موری به سلیمان برسد دست تقدیر فراهم شود ان شاءا.. تا سلامِ منِ دل خسته به سلطان برسد بروم با پرِ جبریل به جایی که مپرس و شوم زائر آن صحن و سرایی که مپرس عرشِ هفتم شده آن بارگهِ زیبایش خلدِ هشتم شده با آینه کاری هایش زائر صحن وسرایی که ملک دربانش آستانی که سماوات بلاگردانش حرمی را که ملک خادم باب الکرمش حضرت ضامن آهو که شده سلطانش آستانی که رواقش شده بازار بهشت فقرای همه عالم شده بازرگانش السلام ای علم افراشته بر کشور ما هشتمین نورخدا،حضرتِ تاج سر ما عرشیان آمده از بهرِ مبارک بادت صف کشیدند درآن مسجد گوهرشادت جملگی معتکف صحن و سرایت آقا متوسل شده بر پنجره ی فولادت همه با دفتری از عشق فراآمده اند و به تحریر مقامات شما آمده اند که سرایند شما را به صفات دگری وصفتان را به بیان و کلمات دگری واژه ی وصف تو باید که معطر باشد آیه در آینه قرآنِ مصور باشد روحی از نفخه ی یاسین پیمبر باشد هل اتیٰ باشد و تفسیر ز کوثر باشد بهر توصیف تو از عرش قلم آوردند همه ی جن و بشر یکسره کم آوردند از مقامات شما درّ و گهر می‌ریزد جبرئیل است که می خواند و پر می ریزد السلام ای حرمت قبله ی آمالْ مرا عشقت از روز ازل داد پرو بال مرا چون کبوتر شدن اقبال دگر میخواهد نوکری حرمت حال دگر می خواهد با نگاهِ تو بود نوکر اگر نوکر شد و به درگاه خداوند مقرب تر شد آمدم در حرمت نغمه سرایی بکنم پرِ بغض آمده ام عقده گشایی بکنم آمدم مشهدتان باز گدایی بکنم و گدایی بکنم تا که صفایی بکنم پادشاهی کن و این بار گدا را بپذیر در حریم خودت این بی سر و پا را بپذیر... شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7