eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
غصه‌ات هاجر شبیه غصۀ لیلا نشد عید قربانت شبیه روز عاشورا نشد تو خراشی بر گلوی نوجوانت دیده‌ای تار مویی از سرش برگو که کم شد یا نشد روی دامان تو سر بنهاده و آرام بود چون عزیز من سرش بر نیزۀ اعدا نشد گرچه با پای خودش راهی قربانگاه شد لیک سویت بازگشت و مادرش تنها نشد گرچه در گرمای مکه اندکی آزار دید پیکرش دیگر پراکنده در آن صحرا نشد جای اسماعیل تو ذبحی دگر آمد زحق من دعا کردم ولیکن دیگری پیدا نشد در منا تکبیرگو جبریل با شادی رسید کربلا جز خندۀ دشمن نصیب ما نشد در منا خنجر به فرمان خدا گردید کند از چه رو این ماجرا در کربلا اجرا نشد دلبر تو شادمان آمد به همراه پدر اکبرم از صدر زین افتاد و دیگر پا نشد پیکر فرزند من از بس که قطعه قطعه بود در حصیری جای دادند و تمامش جا نشد خواستم تا بوسه‌ای گیرم ز ماه روی او جای یک بوسه میان تیر دشمن‌ها نشد خواستم با یک نظر جانی دهد بر مادرش چشم زیبای علی دیگر به رویم وا نشد خواستم تا آخرین دفعه بگیرم در برش تیغ و تیر و نیزه را سازم جدا اما نشد تا نگاه من به عمق زخم پهلویش فتاد ذکر لب‌هایم به جز ای وای یا زهرا نشد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عید قربان است... خدا امروز را ویژه خریدارِ مسلمان است و اینک لحظه ی اِعجازِ آیاتی ز قرآن است بگو با جان و دل تکبیر و لبیکی به درگاهش رها از بند کالاهای دنیا شو که خُسران است ز هر چیزی که آخر می شود فانی بِبُر دل را خریدار حقیقت باش روز عید قربان است بجز تقوا نخواهی بُرد با خود کوله باری را که هر دلبسته ی دنیا دَمِ مُردن پشیمان است رها کُن خویش را از شَرّ و وَسواس قسم خورده که روز سنگ کوبیدن به پیشانی شیطان است ز سَر مو را تراشیدن پیام روشنی دارد گناهان تو را امروز وقت برگ ریزان است تو حاجت از خدا خواهی و او هم شرط ها دارد دوباره موسم تمدیدِ قول و عَهد و پیمان است خدا امروز می گوید اگر باور کُنی من را جواب اعتمادت زَمزَمی اَندر بیابان است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای عزیزان به شما هدیه ز یزدان آمد عید فرخنده‌ی نورانی قربان آمد حاجیان سعی شما شد به حقیقت مقبول رحمت واسعه‌ی حضرت سبحان آمد 🌹 بر مسلمین جهان مبارک باد ...
غزل عید قربان اول عشق ست ای جان ! قل هوالله احد دف بزن ، ساغر بچرخان ، قل هوالله احد گفتم از عشق و زبانم شعله ور شد ناگهان آه از این مضمون سوزان ! قل هوالله احد حضرت لیلی ! بیا در صحنه و چرخی بزن یک غزل مجنون برقصان ، قل هوالله احد ساغری آغوش وا کن ، یک تبسم مِی بریز اندک اندک جمع مستان ... ، قل هوالله احد می کنم سجاده را رنگین به می ، فتوا بده " زهد " من را می بنوشان ، قل هوالله احد بر سر آنم به حکم عشق ، رقص خون کنم با دلی عاشق ، غزلخوان ، قل هوالله احد در کمند زلف تو پیچید دل ، یا للعجب ! دید صدها عید قربان ، قل هوالله احد زیر شمشیر غمت ، عشق ست سر دادن به شوق دست افشان ، پایکوبان ، قل هوالله احد من شبی تاریک تاریکم ، تبسم کن مرا جلوه کن ای ماه تابان ! قل هوالله احد تشنۀ وصلم ، الا یا ایهاالساقی ! وصال اول عشق ست ای جان ! قل هوالله احد رضا اسماعیلی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹کعبۀ دل🔹 گه احرام، روز عید قربان سخن می‌گفت با خود کعبه، زین‌سان که من، مرآت نور ذوالجلالم عروس پردۀ بزم وصالم مرا دست خلیل اللَه برافراشت خداوندم عزیز و نام‌ور داشت نباشد هیچ اندر خطۀ خاک مکانی همچو من، فرخنده و پاک چو بزم من، بساط روشنی نیست چو ملک من، سرای ایمنی نیست... مقدس همتی، کاین بارگه ساخت مبارک نیَّتی، کاین کار پرداخت در این درگاه، هر سنگ و گل و کاه خدا را سجده آرد، گاه و بی‌گاه «أنا الحق» می‌زنند این‌جا در و بام ستایش می‌کنند اجسام و اَجْرام در اینجا عرشیان تسبیح‌خوان‌اند سخن‌گویان معنی، بی‌زبان‌اند... در این‌جا رخصت تیغ‌آختن نیست کسی را دست بر کس تاختن نیست نه دام است اندر این جانب نه صیاد شکار آسوده است و طائر آزاد خوش آن استاد کاین آب و گل آمیخت خوش آن معمار کاین طرح نکو ریخت... مرا زین حال بس نام‌آوری‌هاست به گردون بلندم برتری‌هاست بدو خندید «دل» آهسته، کای دوست ز نیکان، خود پسندیدن نه نیکوست چنان رانی سخن، زین تودۀ گِل که گویی فارغی از کعبۀ دل تو را چیزی برون از آب و گل نیست مبارک کعبه‌ای مانند دل نیست تو را گر ساخت ابراهیم آذر مرا بفراشت دست حیِّ داور تو را گر آب و رنگ از خال و سنگ است مرا از پرتو جان، آب و رنگ است تو را گر گوهر و گنجینه دادند مرا آرامگاه از سینه دادند تو را در عیدها بوسند درگاه مرا باز است در، هرگاه و بی‌گاه تو را گر بنده‌ای بنهاد بنیاد مرا معمار هستی، کرد آباد... تو جسم تیره‌ای، ما تابناکیم تو از خاکی و ما از جان پاکیم تو را گر مروه‌ای هست و صفایی مرا هم هست تدبیری و رایی در این‌جا نیست شمعی جز رخ دوست وگر هست، انعکاس چهرۀ اوست تو را گر دوست دارند اختر و ماه مرا یارند عشق و حسرت و آه تو را گر غرق در پیرایه کردند مرا با عقل و جان، همسایه کردند در این عزلت‌گه شوق، آشناهاست در این گم‌گشته کشتی، ناخداهاست... چه محرابی‌ست از دل با صفاتر چه قندیلی‌ست از جان روشناتر... خوش آن‌کس، کز سر صدق و نیازی کند در سجدگاه دل، نمازی... 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عید قربان است و باید جان کنم قربان او تا ز قربانی و هم جان ، گردم از قربان او گوسپند و گاو و اُشتر از چه قربانی کنند صد هزاران جان نباشد لایق قربان او جان فدای جان آن جانانه کز جانبازی ‌اش گوسپندش گشته قربان چون تویی جانان او خونبهای جان اسماعیل اگر شد گوسپند گو : سِپند جان بسوزد چشم بد از جان او چون ز چوگان وفا ، گویِ محبّت می‌بَرد گویِ سر، بسیار افتد در خم چوگان او مقصد از طوف و صفا و مروه، عرفات و منا عاشقان را درکِ عشق اوست با عرفان او خانه را بگذار و درکِ فیض صاحبخانه کن حاصل حج، قربِ یزدان است نی قربان او چون ز «لِلهُ عَلَی النّاس» استطاعت یافتی راز «حج البیت»، مکتوم است در فرمان او زآنکه حج با امر حق واجب بوَد نی عزم خلق ترک باطل کن چو کردی رمیْ، بر شیطان او گر عنان نفس، بعد از این دهی در دست وی در حقیقت می‌شوی خود سلسله جنبان او (شمس قم) قربانی حق کن وجود خویش را تا که در محشر بگردی لایق احسان او... شادروان سیدعلیرضا 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹خلیل یَأمُرُنی وَالجَلیل یَنهانِی🔹 کویر خشک حجاز است و سرزمین مناست مقام اشک و مناجات و سوز و شور و دعاست به هرکه می‌نگرم در لباس احرامش دلش به جانب کعبه‌ست، رو به سوی خداست یکی به جانب مسلخ برای قربانی یکی روانه به دنبال یوسف زهراست.. یکی به خیمه ندای الهی العفوش... یکی دو دیده‌‌اش از اشک شوق چون دریاست یکی به امر خداوند سر تراشیده یکی دو دست دعایش به سوی حق بالاست سلام باد بر آن مُحرم خداجویی که روح بندگی از اشک دیده‌اش پیداست.. سلام باد به اخلاص و صدق ابراهیم که بهر ذبح پسر همچو کوه، پابرجاست سلام باد به ایثار و عشق اسماعیل که سر به دست پدر داد و خویش را آراست وجود او همه تسلیم محض پا تا سر که دست شست ز جان و سر و، خدا را خواست کشید تیغ ولی آن گلو بریده نشد فتاده بود به حیرت که عیب کار کجاست به تیغ گفت ببر! تیغ گفت ابراهیم! خدات گفته نبر! گر برم خطاست خطاست «خلیل یَأمُرُنی وَ الجَلیل یَنهانِی» هوالعزیز، همانا که حکم، حکم خداست چه امتحان عظیمی چه صدق و اخلاصی تو از خدا و خداوند از تو نیز رضاست مباد تیغ کشی بر گلوی اسماعیل که این پسر پدر بهترین پیمبر ماست درست اگر نگری در وجود این فرزند جمال نفس رسول خدا، علی پیداست گذار خنجر و دست ذبیح خود بگشا که ذبح اعظم ما ظهر روز عاشوراست... بدان خلیل که تنها ذبیح ماست حسین که بهر داغ لبش چشم عالمی دریاست ذبیح ماست حسینی که جلوه‌گاه رخش تنور و نیزه و دیر و درخت و تشت طلاست ذبیح ماست شهیدی که تا صف محشر تمام وسعت ملک خداش بزم عزاست سلام خالق و خلقت به خون پاک حسین که زخم نیزه و خنجر به پیکرش زیباست.. به جز ز اشک غمش دل کجا شود آرام به غیر تربت پاکش کدام خاک، شفاست؟ به یاد دست علمدارش آهِ ماست علم برای آن لب خشکیده چشم ما سقاست به غیر وجه خدا «کُلُّ مَن عَلیها فان» یقین کنید همانا حسین، وجه خداست به یاد خون گلوی حسین تا صف حشر سرشک «میثم» اگر خون شود همیشه رواست 📝 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خلیل یَأمُرُنی وَ الجَلیل یَنهانِی کویر خشک حجاز است و سرزمین مناست مقام اشک و مناجات و سوز و شور و دعاست به هرکه می‌نگرم در لباس احرامش دلش به جانب کعبه‌ست، رو به سوی خداست یکی به جانب مسلخ برای قربانی یکی روانه به دنبال یوسف زهراست.. یکی به خیمه ندای الهی العفوش... یکی دو دیده‌‌اش از اشک شوق چون دریاست یکی به امر خداوند سر تراشیده یکی دو دست دعایش به سوی حق بالاست سلام باد بر آن مُحرم خداجویی که روح بندگی از اشک دیده‌اش پیداست.. سلام باد به اخلاص و صدق ابراهیم که بهر ذبح پسر همچو کوه، پابرجاست سلام باد به ایثار و عشق اسماعیل که سر به دست پدر داد و خویش را آراست وجود او همه تسلیم محض پا تا سر که دست شست ز جان و سر و، خدا را خواست کشید تیغ ولی آن گلو بریده نشد فتاده بود به حیرت که عیب کار کجاست به تیغ گفت ببر! تیغ گفت ابراهیم! خدات گفته نبر! گر برم خطاست خطاست «خلیل یَأمُرُنی وَ الجَلیل یَنهانِی» هوالعزیز، همانا که حکم، حکم خداست چه امتحان عظیمی چه صدق و اخلاصی تو از خدا و خداوند از تو نیز رضاست مباد تیغ کشی بر گلوی اسماعیل که این پسر پدر بهترین پیمبر ماست درست اگر نگری در وجود این فرزند جمال نفس رسول خدا، علی پیداست گذار خنجر و دست ذبیح خود بگشا که ذبح اعظم ما ظهر روز عاشوراست... بدان خلیل که تنها ذبیح ماست حسین که بهر داغ لبش چشم عالمی دریاست ذبیح ماست حسینی که جلوه‌گاه رخش تنور و نیزه و دیر و درخت و تشت طلاست ذبیح ماست شهیدی که تا صف محشر تمام وسعت ملک خداش بزم عزاست سلام خالق و خلقت به خون پاک حسین که زخم نیزه و خنجر به پیکرش زیباست.. به جز ز اشک غمش دل کجا شود آرام به غیر تربت پاکش کدام خاک، شفاست؟ به یاد دست علمدارش آهِ ماست علم برای آن لب خشکیده چشم ما سقاست به غیر وجه خدا «کُلُّ مَن عَلیها فان» یقین کنید همانا حسین، وجه خداست به یاد خون گلوی حسین تا صف حشر سرشک «میثم» اگر خون شود همیشه رواست غلامرضا سازگار 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
✍ قربانی منا هر بنده‌ای که روی به سوی خدا کند او را خدای جلّ جلاله رضا کند خوش‌بخت آن کسی که به دربار بی‌نیاز بهر نیاز خویش دل شب دعا کند فیض عظیم از آن کسی کاو به صدق دل عزم سفر به جانب بیت خدا کند با قلب پاک و سینه‌ی سوزان و اشک چشم روی نیاز بر حرم مصطفی کند بعد از سلام در حرم حضرت رسول پرسش ز قبر فاطمه خیر النّسا کند وآن گاه در بقیع، برِ قبرِ چار امام ریزد سرشک و ناله‌ی واغربتا کند احرام چون به تن بنماید برای حج یاد از شهید بی‌کفن کربلا کند در وقت طوف کعبه در آن ازدحام خلق یاد از قیام عرصه‌ی روز جزا کند هنگام ذبح کردن قربانی منا یاد از منای خامس آل عبا کند هر جا دلش شکسته و اشکش روانه شد هستم امیدوار که یادی ز ما کند در زیر ناودان طلا از صمیم قلب از بهر «کربلایی» و یاران، دعا کند نادعلی کربلایی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حضرت علی اکبر (علیه السلام)  غصه‌ات هاجر شبیه غصۀ لیلا نشد عید قربانت شبیه روز عاشورا نشد تو خراشی بر گلوی نوجوانت دیده‌ای تار مویی از سرش برگو که کم شد یا نشد روی دامان تو سر بنهاده و آرام بود چون عزیز من سرش بر نیزۀ اعدا نشد گرچه با پای خودش راهی قربانگاه شد لیک سویت بازگشت و مادرش تنها نشد گرچه در گرمای مکه اندکی آزار دید پیکرش دیگر پراکنده در آن صحرا نشد جای اسماعیل تو ذبحی دگر آمد زحق  من دعا کردم ولیکن دیگری پیدا نشد در منا تکبیرگو جبریل با شادی رسید کربلا جز خندۀ دشمن نصیب ما نشد در منا خنجر به فرمان خدا گردید کند از چه رو این ماجرا در کربلا اجرا نشد دلبر تو شادمان آمد به همراه پدر اکبرم از صدر زین افتاد و دیگر پا نشد پیکر فرزند من از بس که قطعه قطعه بود در عبایی جای دادند و تمامش جا نشد خواستم تا بوسه‌ای گیرم ز ماه روی او جای یک بوسه میان تیر دشمن‌ها نشد خواستم با یک نظر  جانی دهد بر مادرش چشم زیبای علی دیگر به رویم وا نشد خواستم تا آخرین دفعه بگیرم در برش تیغ و تیر و نیزه را سازم جدا اما نشد تا نگاه من به عمق زخم  پهلویش فتاد ذکر لب‌هایم به جز ای وای یا زهرا نشد مرتضی کربلایی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عید قربان عید قربان است ای یاران گل افشانی کنید در منای دل وقوف از حج روحانی کنید تا نیفتاده است جان در پنجة گرگ هوا گوسفند نفس را گیرید و قربانی کنید سنگ ها از مشعر وصل الهی کرده جمع جنگ با شیطان و ترک فعل شیطانی کنید بانگ لبیک از درون آرید بیرون تا به تن حلة احرام از انوار ربانی کنید در مسیر وجه ربّک پای جان بگذاشته گام اول در هوالهو خویش را فانی کنید پای تا سر ذکر حق گردیده در عین سکوت گفتگو با ذات پاک حی سبحانی کنید از سر من، موی بتراشید و محو هو شوید تا همه لبریز از نور جمال او شوید شستشو کن روح را در چشمه عین الیقین حلة احرام پوش از شهپر روح الامین پاک کن آیینه را از زنگ تزویر و ریا تا شوی سر تا قدم آیینة حق الیقین گردن تسلیم اسماعیل را در زیر تیغ تیغ ابراهیم را بر حلق اسماعیل بین تیغ از الماس در دست پدر برنده تر ای عجب نازک تر از گل آن گلوی نازنین نه گلو بشکافت نه آن کارد حنجر را برید هم پسر گردید محزون هم پدر شد خشمگین پای تا سر شعله شد فریاد زد کای تیغ تیز از چه کندی می کنی در امر رب العالمین تیغ گفتا کای سراپا گشته از محبوب پر تو به من گویی ببر اما خدا گوید نبر ناگهان آمد ندا از جانب رب جلیل مرحبا ای عزم تو اخلاص و صدقت را دلیل تا بماند نور ختم المرسلین در صلب تو فدیه آورده است بر فرزند پاکت جبرییل ما پذیرفتیم از تو ذبح فرزند تو را تو خلیلی تو خلیلی تو خلیلی تو خلیل ما تو را در بوته اخلاص کردیم امتحان ما تو را دادیم تا صبح جزا اجر جزیل هم تو بیرون آمدی از آزمایش رو سفید هم جلال و عزت تو کرد شیطان را ذلیل کشتن فرزند با دست پدر سخت است سخت چون جمال دوست دیدی این بلا آمد جمیل تا ز چشم ابر آید بارش رحمت فرود بر تو و بر هاجر و فرزند دلبندت درود ای خلیل الله اسماعیل تو از آن ماست تا قیامت زنده این سنت به صحرای مناست غم مخور گر زنده برگردید اسماعیل تو مقتل ذبح عظیم ما منای کربلاست فرق ها دارند با هم این ذبیح و آن ذبیح این سرش بر سینه تو، او سرش بر نیزه هاست حلق اسماعیل تو دارد خراش از خنجری حنجر او پاره پاره از دم تیغ جفاست جسم اسماعیل تو چون روح در آغوش تو پیکر مجروح او از سم اسبان توتیاست ذبح تو سیراب بود و مثل گل شاداب بود ذبح زهرا با لب عطشان سرش از تن جداست ای خلیل ما بود تا سیل اشکت در دوعین آب شو چون شمع سوزان گریه کن بهر حسین کیستی تو مروه و سعی و صفایی یا حسین بیت و رکن و مشعر و خیف و منایی یا حسین تو طوافی تو مطافی تو نمازی تو دعا تو ذبیحی تو ذبیحاً بالقفایی یا حسین آب زمزم تشنه لعل لب خشکیده ات تو هزاران خضر را آب بقایی یا حسین خون تو جاری است در رگ های احکام خدا بلکه خود خون خدا، خون خدایی یا حسین تو حسینی تو حسین کل خلق عالمی تو شهیدی تو شهید کربلایی یا حسین تو تمام مصحفی، آیات زخم پیکرت تو کتاب انبیا و اولیایی یا حسین آفتابا بر سر خلق دو عالم سایه ای نخل "میثم" از کتاب زخم هایت آیه ای استاد غلامرضا سازگار 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بنام خدا "" "" "" " عید قربان زیرو بر گشتن خوش است/عهد محکم باخدا بستن خوش است حکمت این روز پرحکمت سواست/عید قربان برترین عیدخداست باید امروز از درون طاهر شویم/بهر قربانی شدن حاضر شویم گر کِشیم بربند نفس خویش را/می شویم ما بنده ی خوب خدا نفسمان را گر کنیم خوار و ذلیل/می شود راضی زما رب جلیل گر که بت های درون را بشکنیم/ما خلیل الله دوران می شویم عید قربان باشد عید زندگی/عید ایثار و گذشت و بندگی فاخرا باید که قربانی کنیم/در ره حق خویش را فانی کنیم بعد قربان آدم دیگر شویم/در ره حق بی تن و بی سر شویم دل دهیم بر دلبر و دلدار خویش/سر دهیم بر محرم اسرار خویش "" "" "" "" مسلم فرتوت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7