eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
عصـــر نه ،شــامِ جاهلـیـّـت بود اوجِ   اِنـکـــار    واقـعـیـــت  بود دُورِ  نـســـیـــانِ    آدمـیّــت بود ظلم و کیـنه عَلَیـــــهِ رعیّـت بود دخترانی که زنــده مــی مُردنــد مـادرانی که غصــه مـی خوردند اوجِ  غـربـت بـرای انـســان بـود آنچـه ارزش نداشـت ایمـان بـود شهـــر مکـه فـقـط  زمستان بـود حسـرت گـل به باغ وبسـتان بود آفتـابــی  شـکســت  ظلــمت  را باب  رحــمــت گشـــود امّــت را لات و عـُزّی به صورت  افتـادند پادشــاهان ز  هیـــبـت  افتـادند نسل شیطان به وحشت افتـادند ساحران هـم  به حیـرت افتـادند عــرش می خوانـد نام احمـــد را اشــرف انبیـــــا محمّــد (ص) را آمــد و بـا خودش  ســـرور  آورد در سـیــاهی دمیـــد و نــور آورد آســمان را به وجــد و شـور آورد بـر زمیــن سبــزی و نـشــور آورد خیر و برکت زِ گام او می ریخـت آب کوثـــر  زِ کام  او  می ریخـت طـاق کســریٰ به  لــرزه در افـتاد بحــر خشکی خروش نو سـر داد بـا قـدومــش حجــاز شـــد آبــاد گشــت پایانِ ظــلم و هـر بیــداد در نگــاهــش امیــد ، جــاری بود در  دلــش عشـق وبی قراری بود روح والا بـه جســـم آدم شــــد مردمـان را امین و محـرم شــد مایـه رحمـــت دو عــالـم شــــد انـبـیــــا را نبـــی خـاتـم شـــــد عـطــــر نـاب  بـهـشــت می آمد مـرد نیـــکو ســرشـــت می آمد آسـمـــان را قــــرار یعـنــی تــو در زمیــــن نـوبـهــار یعـنــی تو اِنــس وجـان را نگـار یعـنـی تو مایــه ی افـتــخـــار یعـنــی تـو ای که مکتـب نرفتـه میـخوانـی آیــه هــای بـلـنــــد ســبــحـانـی ای تو خوشبـو ترین گل خلقــت نــام تــو  زیــــوَرِ  درِ  جــنّـــــت انبـیــــــا را تـو داده ای عـــــزّت اولیـــا را تـو داده ای شـــوکــت سـایـه ای بـر سـرِ بنـی هـاشـــم حضـرت مصطفـیٰ ، اباالقـاســم! جان فــدای تو ای شَـــهِ لَــولاک ای مـعـطـّـــر  زِ نـامِ تـو افـــلاک جان گرفـتـه به زیـر پایـت خـاک با تــولّای تـو, شـــود دل ، پــاک‌ لـطـــف تـو شـــامـلِ گــدا گـردد‌ خـــاک پای تـو «کیـمیــا» گـردد شاعر؛رقیه سعیدی "کیمیا" 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آفتاب رخت درخشید و ملک ری با صفا و زیبا شد آمدی با رسیدنت آقا نوبت عاشقی مهیا شد تا که پایت به ری رسید ای جان ، با خودت یک بهار آوردی از صفای قدومت ای مولا پُر زگُل کوه ودشت و صحرا شد چشم ری شد بهمقدمت روشن باغ و بستان ز رویتان گلشن برکت از وجودتان لبریز مثل یک آبشار زیبا شد عطرتان چونکه در فضا پیچید، یک نفس ری فقط تو را بوئید گل حُسن حسن به ری روئید مایه رنگ و بوی گلها شد بوی عطر حسن ز دستارت آسمان را نمود عطرآگین ملک ری هم به یُمن آمدنت، پاک و خوشبو شد و مُصفا شد السلامُ علیک ای خورشید السلام علیک حضرت عشق ای پیام آور امام هُمام آمدی با تو عشق معنا شد حضرت شاه عبدالعظیم ای سخی ای کریم ابن کریم ای امامزاده واجب التعظیم، حرمت قبله گاه دلها شد حَرَمت قبله گاه اهل ولاست، حُرمَت زائرت بسی والاست آنچنانی که اجر زوّارت همچو زوار پور زهراشد گرد گلدسته ها و گنبد نور، در طوافت بسی ملائک وحور زائران گرد مرقدت پر شور، وه مقامت چقدر والا شد نه فقط زائران که خدامت مرغ دلشان پریده بربامت همچو صیدی فتاده در دامت، تیر عشقت به قلبشان جا شد تو سفیری ز حضرت هادی، تو به یک عالمی نشان دادی می توان با ولای اهل البیت شاه و سلطان ملک ری ها شد با روایات و با احادیثت آشنا گشته شیعه ی حیدر شیعه با فقه و منطقت آقا، عاشق از پیش تر به مولا شد تو اباالقاسم و کریم هستی تو به خلق جهان زعیم هستی تو به ری موسی کلیم هستی با تو ری همچو طور سینا شد همچو جدت امام خوبی ها به دل مرده روح می بخشی بی سبب نیست یا اباالقاسم که دمت چون دم مسیحا شد که چنین میتوان بزرگی کرد که چنین میتوان لیاقت داشت که ببیند رخ چهار امام و سپس دست بوس آنها شد هرکجا کار دل گره میخورد دل مرا سوی مرقدت میبرد بارها شد پس از زیارتتان گره از کار زائرت وا شد بوده این آرزوی من ز قدیم خادمی تو شاه عبدالعظیم یک دمی هم شده قبولم کن هر که شد نوکر تو آقا شد چون که بوسم ضریح پاک تو را مرغ دل میپرد به کرب و بلا آمدی در کنار مشهد و قم کربلایی دوباره برپا شد حسنی زاده هر کسی باشد میبرد ارث از امام حسن شک ندارم کرامتت آقا باعث رستگاری ما شد چون به دل مهر اولیا دارم در بهشتم برند یا نارم متحیر نگردم ار آتش، بهر من بَردا و سلاما شد هر که هستم گدای این کویم من که باشم ثنایتان گویم آنکه انت ولینا فرمود خواست تا این قصیده غرّا شد شب میلادتان محبان و نوکرانت برات میخواهند چه براتی، برات کرب و بلا ، که به دست کریم امضا شد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
   از فاطمه گفتن همان خیرالعمل بود میلاد او امروز نه، روز ازل بود نور است او، در لازمان و لامکان است هرجا که می‌بینیم هست و بی‌نشان است بی‌فاطمه جبریل هم نازل نمی‌شد قرآن بدون کوثرش کامل نمی‌شد سر در نیاوردیم هرگز از مقامش می‌ایستاد احمد برای احترامش جان پیمبر، جان مولا بود زهرا تفسیر پیوند دو دریا بود زهرا تعریف ما از عشق در یک جمله این است زهرا فقط کفو امیرالمومنین است تلفیق عقلانیت و احساس زهراست خیرالنسا تنها نه، خیر الناس زهراست در خانه‌ای کوچک هزاران راز دیدیم از وصله‌های چادرش اعجاز دیدیدم اذن شفاعت روز محشر در کف اوست تقدیر عالم لا به لای مصحف اوست باید برای بردن نامش وضو داشت دیده‌ست نابینا حجابی را که او داشت خیر کثیرش می‌رسد از آیه‌هایش غرق دعایش خانۀ همسایه‌هایش ما که فقیریم و یتیمیم و اسیرم باید فقط از دست او روزی بگیریم یک زن بزرگِ جمله مردان زمین است دنیا تماشا کن حقوق زن همین است زن را چنین چشم و چراغ خانه گفتند در شأن او «اَلمَراَةُ ریحانه» گفتند... زن نیست آن‌که فطرتش تاراج رفته زن کیست؟ مرد از دامنش معراج رفته جز راه دین رفتن برایش بی‌نتیجه است دنبال الگویید آیا؟ زن خدیجه است آنکه خدا یک روز دنیا را به او داد دنیاش را بخشید، زهرا را به او داد زن را ز مردان هم فراتر می‌شناسند عیسی بن مریم را به مادر می‌شناسند زن جلوه‌اش در بطن عاشوراست آری نور حسین از زینب کبراست آری او که جهان شد زیر و رو با انقلابش محدود بوده زینب آیا با حجابش؟ زینب به جای مردها هم امتحان داد آزاد بودن در اسیری را نشان داد حالا کمی در بیت‌های آخرینم باید بگویم از زنان سرزمینم نام‌آور گمنام، نور در حجاب‌اند در اصل آن‌ها صاحبان انقلاب‌اند آن‌‌ها که فردای قیامت روسپیدند جمع‌اند دور فاطمه، اُم الشهیدند آن مادران که تا همیشه سرفرازند با خون فرزندانشان تاریخ سازند دنیا نمانده بی‌ولی‌الله مردم فرزند زهرا می‌رسد از راه مردم تقویم ما عطری دگر دارد بهارش زهراست بیش از هر کسی چشم انتظارش از غربتش یک روز بیرون خواهد آمد با لشکری از فاطمیون خواهد آمد شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به نام خدا ┄┅═✼✵🌼✵✼═┅┄ معطــر شـد ، دوباره  ماهِ  شعبــان مدینــه بار دیگــر شـــد گلــستــان شـبِ   میـــلاد  دُرّ  نـاب   آمــــد عــزیــزِ  حضـــرت  ارباب  آمــــد به نامِ خویش زد ، عــرش برین  را شــکوفــا کــرد ، آفــاق  زمیـــن  را زمیــن ، دریایی از نور است امشب مدینـه ، غرقِ در شور است امشب فلــک ، آیینـــــه دارِ  رویِ  ماهــش مَلَک ، درمـانده در وصـف نگاهـش رقیــه ، مـاه شــبهـای مدینــه است رقیـه ، دُختِ شاه بی قرینــه است رقیـــه ، باب حاجـــات دل ماست رقیـــه ، رهگشـــای مشـکل ماست رقیــه ، عطــر و بــوی  یاس دارد دلـی دریــا  و  پـر احــساس  دارد رقیه ، گنــج پنهـــان دمشــق است گلِ خوشبــویِ دامانِ دمشـق است وجودش اعتبــار شهــر  شام است حسینی مَســلک وزینبْ مرام است شــــده  باب الحوائـج  نام پاکــش هــوای  کــربلا در  عطـــر خاکــش به عمـــرِ کــم  فراوان ، رنج دیــده سه ساله ست و دل از دنیا بریــده ســکوتش بغض  پنهان می سُـراید نگــاهـش  شعـــر باران  می سُـراید گره بستــم  ، دلم را تا حــریمــش نگاهم  ، بر دو  دستــان کریمــش که دستش هر گِرِه را می گشـاید کرامـت از چنیــن  دستــی بر آید گره ، یعنــی که ما  در انتظــاریم غم صاحب زمان در سینه داریم شــروع سال با میــلاد نور  است دعای روی لبـــهامان ظهــور است به دلهــامــان نظـــر دارد ، رقیــه دعــاهــایــش ، اثــر دارد ، رقیــه فدایِ مَقـدمــش ، نور  دو عینـــم کنیــز  درگــهِ بنــت الحــسیـنــم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به نام خدا ┄┅═✼✵🌼✵✼═┅┄ جانَــه حسینـین قیــزی جانانَه دیر عشـق حسین ، شمعینه پروانَه دیر گــؤل یارانیــب گلشـــن پیغمبــرَه باغ بهشتَـــه گــؤلِ ریحــانَــه دیر گؤلْ قدمی عرشَه سالوب زمزمه شرم و حیا بحرینَه ، دُردانَه دیر عالَمَــه گَلمَــز بِئلَـــه باب المـــراد درگهی هر ، دردَه دواخــانَه دیر باب حوائج ، اَلـی مشکــل گشا سفره سی معنایِ کرمخانَه دیر خورداجا اَلدَن نَه کرامت یاغیر وارث دستــان کـریمــانَـه دیر اؤچ یاشی وار ، سینه سی دریا ولی علم و ادب درسینَــه فرزانَه دیر زینب و زهــرادَن آلیب دَرسینی عالِمـــهٔ مکـتــب ریحــــانَه دیر راحتی جانِ حسینــدور بوقیــز عمه سینَــه شمع حرمخانَه دیر کربوبلانیـن گؤزَل آهـو سیدی اشکِ تری گوهـــر یکــدانَه دیر گؤل یؤزؤنَه مادری زهرا کیمین رَدّی قالان ، سیلیِ خصمانَه دیر عمر کمیندَه ، غم دوران گؤرؤب سینَه سی سوزان ،دیلی غمخانَه دیر واردی اَیاقلاردا تیکان یارَه سی تورش اولونان خارمغیلانَه دیر مادرَه بَنــزَر  یارالــی پیکـــری یـاس کبـــودِ دل ویــرانَه دیر اِیلَه دیر آبــاد آدی ویرانــه نی همّتــی زهرا کیمی مردانَه دیر شهر دمشقیــن مَهِ تابانیــــدور گؤل حـرمی درگَه شـاهانَه دیر دردون اگر اولسا یاپوش دامنیــن چون آدی هردردَه ، شفاخانَه دیر ┄┅═✼✵🌼✵✼═┅┄ 📝رقیه سعیدی(کیمیا) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─ دختـــری از تبـــــار کــوثـــرهـا اعتبـــــار تمـــــام گــوهـــرهـــا آسمــانی ترین ستــارهٔ عشـــق ســورهٔ نــور ، بیـــن اختــــرها دختــری بـا شکـــوه زهـــرایی عشـــق بابا در اوج شیـــدایی بعد از او باب شد که بنویسند قصــــهٔ دختــــران بــابــایی صــــورتی مــاه و دلربــا دارد در دلــش شــور نینــــوا دارد رسم باب الحوائجی در اوست دستهـــایی گـــره گشــــا دارد اعتبــار دمشـق و عشاق است نام او جلـوه گر در آفاق است سفره داری که با کرامت خود صاحب بابهـــای انفــاق است صـبر ، زانو زده به رسـم ادب پیش پای چنیــن شکیبـــایی خــادمِ کمتـــرین درگاهـــش مهتــری مثــل حــاتم طــایی بارگاهــش بهشــتی و والاست مایهٔ رشـک جنــــت الاعلاست گنج پنهــان شــام ویران است اشک پیدای چشم او دریاست فـــرق دارد رقیــــهٔ زهــــرا با تمام ســه ســاله های جهان خون دل خورده اند از داغش یاسمــن ها و لاله های جهــان خاک درگاه او شدن فخر است او که بر ما گشـــوده باب کرم با عنــایات و ذره پــروری اش "کیمیا" می شود غبـــار حـرم ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ‌ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
❃﷽❃ دختـــری از تبـــــار کــوثـــرهـا اعتبـــــار تمـــــام گــوهـــرهـــا آسمــانی ترین ستــارهٔ عشـــق ســورهٔ نــور ، بیـــن اختــــرها دختــری بـا شکـــوه زهـــرایی عشـــق بابا در اوج شیـــدایی بعد از او باب شد که بنویسند قصــــهٔ دختــــران بــابــایی صــــورتی مــاه و دلربــا دارد در دلــش شــور نینــــوا دارد رسم باب الحوائجی در اوست دستهـــایی گـــره گشــــا دارد اعتبــار دمشـق و عشاق است نام او جلـوه گر در آفاق است سفره داری که با کرامت خود صاحب بابهـــای انفــاق است صـبر ، زانو زده به رسـم ادب پیش پای چنیــن شکیبـــایی خــادمِ کمتـــرین درگاهـــش مهتــری مثــل حــاتم طــایی بارگاهــش بهشــتی و والاست مایهٔ رشـک جنــــت الاعلاست گنج پنهــان شــام ویران است اشک پیدای چشم او دریاست فـــرق دارد رقیــــهٔ زهــــرا با تمام ســه ســاله های جهان خون دل خورده اند از داغش یاسمــن ها و لاله های جهــان خاک درگاه او شدن فخر است او که بر ما گشـــوده باب کرم با عنــایات و ذره پــروری اش "کیمیا" می شود غبـــار حـرم ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ‌ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─ دختـــری از تبـــــار کــوثـــرهـا اعتبـــــار تمـــــام گــوهـــرهـــا آسمــانی ترین ستــارهٔ عشـــق ســورهٔ نــور ، بیـــن اختــــرها دختــری بـا شکـــوه زهـــرایی عشـــق بابا در اوج شیـــدایی بعد از او باب شد که بنویسند قصــــهٔ دختــــران بــابــایی صــــورتی مــاه و دلربــا دارد در دلــش شــور نینــــوا دارد رسم باب الحوائجی در اوست دستهـــایی گـــره گشــــا دارد اعتبــار دمشـق و عشاق است نام او جلـوه گر در آفاق است سفره داری که با کرامت خود صاحب بابهـــای انفــاق است صـبر ، زانو زده به رسـم ادب پیش پای چنیــن شکیبـــایی خــادمِ کمتـــرین درگاهـــش مهتــری مثــل حــاتم طــایی بارگاهــش بهشــتی و والاست مایهٔ رشـک جنــــت الاعلاست گنج پنهــان شــام ویران است اشک پیدای چشم او دریاست فـــرق دارد رقیــــهٔ زهــــرا با تمام ســه ســاله های جهان خون دل خورده اند از داغش یاسمــن ها و لاله های جهــان خاک درگاه او شدن فخر است او که بر ما گشـــوده باب کرم با عنــایات و ذره پــروری اش "کیمیا" می شود غبـــار حـرم ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ‌ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7