بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_علیاکبر_علیهالسلام
ساقی بیا كه مشكلم آسان نمیشود
جامی بریز باده كه پنهان نمیشود
طوفانیام ، رسیدهام از خُم سبو كشم
با این یكی دو جام كه طوفان نمیشود
ما را خدا برایِ حسین آفریده است
این بندگی حوالهی سلطان نمیشود
ما از ازل خراب سبوییم و غیرِ ما
مستی حریفِ این مِیِ جوشان نمیشود
ما عاشقیم ، عاشقِ ارباب زادهایم
این عاشقی نصیبِ سلیمان نمیشود
-
ساقی بیا و این دل دلداده را ببین
جامی بریز و حضرتِ شَه زاده را ببین
بالا بلند ! سایهی طوبی کجا و تو!
ای آبشار ! پهنهی دریا کجا و تو!
با یک نگاه زنده کُنی کائنات را
تا سر دهند شورِ مسیحا کجا و تو!
وقتی قدم به خاک نهادی بهشت گفت :
ای قبلهی عیان شده ! دنیا کجا و تو!
سیلاب میکند نظرت رشته کوه را
ثابت کند که معجزِ موسی کجا و تو!
-
چون تو به اوج ، جاذبه پیدا نمیشود
هر یوسفی که یوسفِ لیلا نمیشود
از راه آمدی كه زِ دل دلبری كُنی
ما سر فدا كنیم و تو هم سروری كُنی
نامت بلند باد! كه این جا دلی نماند
زلفت دراز باد! كه غارت گری کُنی
ای از همه شبیه ترین بر رسولِ عشق
باید به آلِ فاطمه پیغمبری کُنی
ای دومین علی علیِ اولِ حسین
باید از این به بعد علی پروری کُنی
ای جلوهات شبیه ابالفضل بی بدیل
باید میانِ معركهها حیدری کُنی
-
پیغمبرِ دوبارهی ایل و تبار عشق!
ای صاحبِ همیشگیِ ذوالفقار عشق!
وقتی میان معركه تكبیر میكِشی
یك دشت را به پنجهی تسخیر میكشی
چشم تو كافی است برایِ تمام خلق
وای از دَمی كه قبضهی شمشیر میكشی
زَهره كه هیچ ، هر رجزت سینه میدرد
وقتی كه نعرههای نفس گیر میكشی
عقابهای آسمان همه مبهوتِ مركبت
میتازی و زبانه به زنجیر میكشی
ای سبط مرتضی تو علی را به كارزار
با ضربههای خویش به تصویر میكشی
-
زیبا ترین تجسمِ خونِ خدا تویی
سر تا به پا تمامیِ كرب و بلا تویی
راهِ خدا به سمت تو و آسمان توست
حتی حسین چشم به راهِ اذان توست
همسایهی همیشهی معراجِ اهل بیت
جای پیامبران همه در آستان توست
شیواترین مُكبّر محرابِ مرتضی
نهجالبلاغه تا به ابد خطبه خوان توست
اَبرو كمانِ حضرتِ ارباب تا ابد
خورشید كوچه گرد به طاقِ كمانِ توست
باب الحوائجیِ تو مثلِ عموی توست
عباس مست جاذبهی بی امان توست
-
بندِ دل حسینی و آرام زینبی
تو روضهی نگفتهی هر شام زینبی
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_علیاکبر_علیهالسلام
دیشب از عشق چشمِ من تر بود
عاشقی حرفِ ما و دلبر بود
دلِ گُم گشتهام مرا میبُرد
دلم از كودكی كبوتر بود
تا سرِ كوچهی خدا رفتم
كه پُر از چشمههایِ كوثر بود
چشمِ من بود و دامنِ ساقی
دستِ من بود و لطفِ ساغر بود
من زِ هوش و دلم زِ دستم رفت
كارِ پیمانههای آخر بود
-
كارِ دل، كارِ عشق دست تو اند
هم خدا ، هم حسین مَستِ تو اند
باز كُن چشمِ عالم آرا را
خیره كن چشمهایِ دنیا را
نخوری چشم ای تو چشمِ حسین
بس كه چشمت ربوده دلها را
نوهیِ ارشدِ امیرِ عرب
میدهی عطرِ نامِ زهرا را
ای علمدارِ دومِ این قوم
میبَری رونقِ مسیحا را
آرزویِ حرا دو ركعتِ توست
تا ببیند دوباره طاها را
صخرهای موج را به هم كوبید
رویِ دوشش گرفت دریا را
پَرِ سجادههایِ مادرِ تو
میبَرد دودمانِ لیلا را
-
سیبِ سرخی و زادهی ارباب
یوسفِ خانوادهی ارباب
جلوهای كُن به رسمِ دلبریت
تا بریزیم سر به سَروَریت
درِ بازارِ بَردگان وا شد
یوسف آمد برایِ نوكریت
كعبه اُفتاده است دُنبالت
با خیالِ رُخِ پیَمبریت
تو علی هستی و علی مانده
ماتِ اعجازِ تیغِ حیدریت
چقدر مثلِ فاطمه هستی
به فدایِ شكوهِ كوثریت
-
آمدی عشق در به در شده است
امشب ارباب ما پدر شده است
شاه زاده امیرِ میدانها
مثلِ عباس مردِ طوفانها
نفَسِ دشتها بُریده زِ تو
تند بادِ شگفتِ جولانها
كوهها خاکِ پایِ تن تنهات
شاه بیتِ لبِ رجز خوانها
به علی رفتهای در اوجِ نَبَرد
میزنی خنده بر پریشانها
زَهرهها را دریدهای یعنی
هیچ كس نیست بین میدانها
-
از امیران كربلا هستی
چقدر شكل مرتضی هستی
گرهای تا زدی دو اَبرو را
به هم آمیختی تو شش سو را
همگی قبرِ خویش را كَندَند
تا كه دیدند تیغ و بازو را
تیغ رقصید و آسمان بشنید
ضربهات را صدایِ هوهو را
طپشِ قلبِ خیمهها آمد
تا گشودی سپاهِ گیسو را
آمدی تا پس از عمو گیری
پایِ محمل ركابِ بانو را
-
از مِیِ عشق بادهای داریم
وَه چه ارباب زادهای داریم
روشنیهایِ آسمانِ حسین
ای نشانیِ بی نشانِ حسین
رویِ چشمِ تو اَبروانِ پدر
رویِ دوشِ تو گیسوانِ حسین
آه ! داوود حضرتِ ارباب
ای اذان گویِ كاروانِ حسین
بعدِ آوایِ دلنشینِ تو بود
نوبتِ گفتنِ اذانِ حسین
قُوَّتِ زانوانِ بابایی
ای مسیحاترین جوانِ حسین
مادرت هیچ ، بِینِ بُهتِ حرم
رَفتَنَت میبَرَد توانِ حسین
-
از نگاهت عزیزِ زهرا سوخت
رفتی از رفتنِ تو لیلا سوخت
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_علیاکبر_علیهالسلام
از عربدهام ُپر شده میخانهام امشب
بد مستم و بر گردنِ پیمانهام امشب
سودا زدهی طُرهیِ جانانهام امشب
زنجیر بیارید که دیوانهام امشب
-
امشب همه دیوانهی دیدار حسینیم
همسایهی دیوار به دیوارِ حسینیم
از بس که گدا آمده جا قیمتِ زر شد
آئینه گذارید که هنگامِ نظر شد
حق داشته جبریل که پروانه اگر شد
فطرس خبر آورده که ارباب پدر شد
-
رو کرده علی جلوهی آئینهی خود را
جا دارد اگر کعبه دَرَد سینهی خود را
ای عشق طپشهایِ دلِ شعلهور از تو
ای شوق به آتش زدنِ این جگر از تو
ای اوجِ پریدن زِ تو و بال و پَر از تو
سر پایِ تو انداختن از من ، خبر از تو
-
در خانهی عشقیم توکلت علی الله
دیوانهی عشقیم توکلت علی الله
ای نورِ ازل خَلقاً و خُلقاً به که رفتی؟
ای قبلهی هر کوچه و برزن به که رفتی؟
ای سبزترین وقتِ شکفتن به که رفتی؟
ای مدحِ تو با دوست و دشمن به که رفتی؟
-
تا دید تو را گفت علی سَر تَر از این نیست
آنوقت نوشتند پیمبرتر از این نیست
لیلا شده مجنون شده این نام و نشانش
لیلا شدی و خواند تو را با دل و جانش
خون میدَوَد امشب به تمامِ شریانش
بند آمده هرکس که تو را دید زبانش
-
خورشید هم این جذبهی مهتاب ندارد
مانند تو در خانهاش ارباب ندارد
تا باز كُنى بر سرِ اين دشت پَرَت را
فرياد كُنَد لشکر دشمن ظَفَرَت را
لبريزِ سر و دست كُنى دور و برت را
ديدند همه ضربهى تيغِ دو سَرت را
-
از ميمنه سر تا كه زدى ميسره پاشيد
شش گوشهى ميدان همگى يكسره پاشيد
گيرم كه طبيبى سرِ بيمار نيايد
گيرم كه به جز آه زِ من كار نيايد
در خانهى تو غيرِ كَرَم بار نيايد
جايى ننوشته است گرفتار نيايد
-
تا خانهى تو هست گرفتار نباشد
در شهر به جز جمع بدهكار نباشد
هنگام اذانت شده وا كُن گرهها را
بگشاى به محرابِ خدا پنجرهها را
بر باد بده با گذرت خاطرهها را
ما حلقه به گوشيم ببين دايرهها را
-
ماشيشهى اشكيم شكستيم على جان
پايينترِ شش گوشه نشستيم على جان
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ولادت_حضرت_علیاکبر_علیهالسلام
#اعیاد_شعبانیه
#مربع_ترکیب
آیتی دیگر ز رحمان ورحیم آورده اند
جلوه ای از جلوۀ خُلق عظیم آورده اند
ازبهشت آرزوی ما شمیم آورده اند
هدیه از سوی خداوند کریم آورده اند
بشکفد گل های جنّت تا زلبخند حسین
شاد می گردد خدا ازجان خرسند حسین
آمدی تا دردل ما عشق را افزون کنی
آمدی تا عاشقان را واله و مفتون کنی
آمدی تا مات رویت دیدۀ گردون کنی
آمدی تا امّ لیلا را به خود مجنون کنی
یوسف لیلا همه محو جلالت گشته اند
هاشمی رو مات آن خال جمالت گشته اند
خواستم گویم گُلی،دیدم که ازگل برتری
گویمت گر یوسفی امّا تواز یوسف سری
دلفریبی، دلنوازی، نازنینی، دلبری
مه جبینی، گلعذاری، توعلی اکبری
بس که نیکویی بود درصورت ودرسیرتت
آفرین گوید خدا برخود زحسن خلقتت
انعکاس نور تو پیداست درآئینه ها
سرزده مهر تو از روز ازل درسینه ها
قدرتو برتر بود ازگوهر گنجینه ها
نام توسبزاست برلب شنبه وآدینه ها
دفتر اسرار را نام تو زینت داده است
بینش توعشق را تا عرش رفعت داده است
تو رسیدی مایه ی آرامش بابا شوی
مصطفای دیگری در گلشن طاها شوی
روز مردی درشجاعت تالی سقاشوی
سینه سرخ گلشن سرسبز عاشورا شوی
ای که انوار رشادت ازجمال منجلی است
رزم تو یادآور رزم آوری های علی است
ای اذان گوی حرم درصبح عاشورای دین
شد نماز عاشقان برپا ازاین آوای دین
گشت ظاهر از وجود قدسیت معنای دین
سرخ شد از خون پاکت آبی دریای دین
باغبان را گرچه بار داغ تو بی تاب کرد
گلشن دین را زلال خون تو سیراب کرد
توکریم بن کریمی ما گدا وسائلیم
درگدائی از شما گرچه همه ناقابلیم
ما به شوق طوف کویت عاشقانه مایلیم
خود برات ما کرم فرما که بسته محملیم
روز میلاد توقلبی شاد می خواهیم ما
چون «وفایی» عیدی میلاد می خواهیم
✍#حاج_سید_هاشم_وفایی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ولادت_حضرت_علیاکبر_علیهالسلام
#اعیاد_شعبانیه
#مسمط_مخمس
دریا شُدی حسین گُوهَر در بیاوَرَد
طوبیٰ شدی که عشق ثَمَر در بیاوَرَد
یا آسمان که شمس و قمر در بیاوَرَد
از رازِ چشمهای تو سر در بیاوَرَد
امشب زِ خندههای تو پَر در بیاوَرَد
سر تا به پا حسن شده ، پا تا به سر حُسین
از هر طرف پیمبری از هر نظر حسُین
با برگ و بار و رویِ تو شد باروَر حُسین
شیرینتر از عسل شدهای تا مگر حُسین
با بوسه از لبِ تو شکر در بیاوَرَد
جبریل آمده به سلامِ شما رِسَد
شاید به فیضِ حَضِ کلامِ شما رِسَد
جایی نداشت تا سرِ بامِ شما رِسَد
خواهد اگر به پایِ غلامِ شما رِسَد
باید که چند بالِ دگر در بیاوَرَد
محرابِ اَبروانِ تو شد قتلگاهِ ما
شد مُشتَبه زِ قبله به میخانه راهِ ما
ای بهتر از هزار یقین اشتباهِ ما
در دستِ چشمِ توست تمامِ صَلاحِ ما
تا جانِ ما به نیم نظر در بیاوَرَد
پیغمبرانه خَلقاً و خُلقاً فقط تویی
اعجازِ بیتهای مُطَنطَن فقط تویی
طوفانِ تند بادِ تَهَمتَن فقط تویی
کابوسِ سختِ زَهرهیِ دشمن فقط تویی
تیغت کجاست تا که جگر در بیاوَرَد
تفریح میکنی به همین تار و مارها
بگذار تا کمی بنشیند غُبارها
تا بنگرم که پُر شده خاک از مزارها
پیچیده است نالهی شان اَلفَرارها
حیدر رسیده است پدر در بیاوَرَد
ای در سُرادِقاتِ الٰهی مَحافِلَت
سجّادهیِ حسین شکوهِ نوافِلَت
ای جلوهیِ جمالیاش اخلاقِ کامِلَت
ای جذبهیِ جلالِ خدا در حَمایِلَت
از ما نگاه توست که زَر در بیاوَرَد
از پُشتِ در ببین که گدا سر به شانه است
از پُشتِ در ببین که بهانه اِعانه است
از پشتِ در ببین که گدایی بهانه است
در غیبتِ پدر پسر آقایِ خانه است
ارباب دستِ معجزه گر در بیاوَرَد
عرشی شدیم با نفسِ جاودانهات
با بویِ سیبِ زمزمههایِ شبانهات
از اشکهایِ نیمه شبِ عاشقانهات
تو در دعا و دامنِ تو بینِ خانهات
صدها شکوفه وقتِ سحر در بیاوَرَد
ما را که کُشته کربُبَلایت هنوز هم
ما را به خون نشانده صدایَت هنوز هم
پایینِ پا فقط شده جایَت هنوز هم
ارباب زادهای و گدایَت هنوز هم
سر را گرفته است که بر در بیاوَرَد
✍#حسن_لطفی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ولادت_حضرت_علیاکبر_علیهالسلام
#اعیاد_شعبانیه
#مربع_ترکیب
پیش از اینها روزگاری روزگاری داشتم
با دلِ خود روزگاری کار و باری داشتم
تا که روزی کوچهی میخانه کاری داشتم
بعد از آن دیدم که چشمانِ خماری داشتم
بعد از آن آوارهام بِینِ نجف تا کربلا
لا حرم الا نجف لا عشق الا کربلا
جز خدا حرفی نگفتند از فراسویِ علی
جز پیمبر کس ندیده طاقِ اَبروی علی
وانکرده غیر زهرا سِرّی از مویِ علی
آمدم دنیا برایِ دیدنِ رویِ علی
آمدم با حضرتِ قنبر قراری داشتم
ورنه من با مردمِ دنیا چه کاری داشتم
این جوان این جان ، جهانگیر است تعبیرش علیاست
اَبروانش آسمانگیر است تفسیرش علیاست
تیغدار است و کمانگیر است تا میرش علیاست
بر طنین او اذانگیر است تکبیرش علی است
میکشد قد قامت و محراب حیرت میکند
یک تبسم میکند ارباب حیرت میکند
او علی شد فاطمه نورُ علی نور آوَرَد
او علی شد تا که موسی پیش او طور آوَرَد
او علی شد تا حسین آفاق در شور آوَرَد
او اگر خواهد ستون هم بارِ انگور آوَرَد
باید او را خُلقا و خَلقا کشید و عشق کرد
مدحِ او را باید از دشمن شنید و عشق کرد*
او که از الله اکبر اکبرش را بُرده است
از خصائل از شمایل بهترش را بُرده است
یعنی از این سلسله ، پیغمبرش را بُرده است
باز در آغوشِ زهرا مادرش را بُرده است
آتشی که روی بامش هست مست اکبر است
پردههای محملِ زینب به دستِ اکبر است
ریخته پیشش سپرها این که چیزی نیست نیست
بشکند کوه از کمرها این که چیزی نیست نیست
میدرد نامش جگرها این که چیزی نیست نیست
میزند سر رویِ سرها این که چیزی نیست نیست
سر ، سپاهی یکسره در پیش او خم میکنند
میمنه یا میسره میآید و رَم میکنند
حملهی دو شیر را در بینِ لشکر دیدهای
شیر مردی را کنار یک دلاور دیدهای
رفتنِ عباس را همراه اکبر دیدهای
الفرارِ عَمروعاصان را ز حیدر دیدهای
گر به عباس از برادر تیغ حیدر میرسد
دستمالِ زرد مولا هم به اکبر میرسد
اینکه ممسوس است در ذات خدا ذاتِ خودش
میرود در هر سحر سمتِ ملاقات خودش
از خدا پُر میشود وقتِ مناجاتِ خودش
سجدهاش قُرب است میآید به میقاتِ خودش
پشتِ این خانه دلم دنبال لیلازاده است
پیشِ بابا باز کارم دستِ آقا زاده است
"آبها آئینهی سَروِ خرامانش شدند
بادها مشاطهی زلف پریشانش شدند
اَبرها چتر پریزادِ سلیمانش شدند"**
یک مدینه یک نجف یک مکه حیرانش شدند
گرچه ما را عاقبت کرببلا میآورند
ما گدایان را فقط پایین پا میآورند
کُنجِ شش گوشه نوشته وای از لیلا علی
در شبِ جمعه حرم بودیم ما اما علی
فاطمه بود و نمیشد گفت واویلا علی
میروم مشهد بخوانم روضههایت را علی
"خیز از جا آبرویم را بخر" بعدش برو
"عمه را از بین نامحرم ببر" بعدش برو
*اشاره به مدح معاویه لعنتا...علیه
**تضمینی از صائب تبریزی
✍#حسن_لطفی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ولادت_حضرت_علیاکبر_علیهالسلام
#اعیاد_شعبانیه
#مدح
#غزل
جوانی دلربا با قامتی رعنا علی اکبر
قمر رخسار و عشق عالی اعلا علی اکبر
حسین ابن علی بابا شده تبریک
ز ناز مقدم پر خیرِ این آقا علی اکبر
همه عالم فدایِ خاک پایِ مادر آقا
عزیز قلب ارباب و گل لیلا علی اکبر
جوانی و هزاران آرزو و حرف ناگفته
جوانی ام فدای این یلِ زیبا علی اکبر
نبرد حیدر و خُلقِ محمد در وجود او
مثال مجتبی و حضرت زهرا علی اکبر
به میدان بلا در کربلا طوفان به پا کرده
گریزد دشمنش از هیبت مولا علی اکبر
بهشت و جنت عالم به زیر پای بابا شد
ضریح کربلا بین و به پایین پا علی اکبر
شب میلاد شهزاده ولی دل بی هوا رفته
امان از روضه ی جانسوز، واویلا علی اکبر
به زانو آمده بابا ،کنار جسم صدچاکش
صدایم کن صدایم کن بگو بابا علی اکبر
بهای قطره ی اشکم، نداند عقلِ دنیایی
دلِ مجنون فقط دارد، غمِ لیلا علی اکبر
هوای منتقم دارد، دل دیوانه ی اکبر
به عشق مهدی زهرا نوایم یا علی اکبر
✍#عبدِ_کریم
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ولادت_حضرت_علیاکبر_علیهالسلام
#اعیاد_شعبانیه
#ترجیع_بند
به نام علی و خدای علی
فقط می نویسم برای علی
منم در دو عالم گدای علی
سر و جان و روحم فدای علی
سپردم دلم را به مولا علی
بگو یا علی یا علی یا علی
دوباره تب و تابمان آمده
ببین نور مهتابمان آمده
ببین درّ نایابمان آمده
علی بن اربابمان آمده
گره خورده بنده دلم با علی
بگو یا علی یا علی یا علی
دوباره دو عالم خبر می شود
شب تار غم ها سحر می شود
ببینید غم در به در می شود
حسین بن زهرا پدر می شود
دوباره بزن دل به دریا، علی
بگو یا علی یا علی یا علی
بهشت ولایت ثمر دار شد
دوباره مدینه قمر دار شد
حسین بن زهرا پسر دار شد
تمام دو عالم خبر دار شد
که آمد دوباره به دنیا، علی
بگو یا علی یا علی یا علی
سر و روی او مثل پیغمبر است
وقارش که مثل خود مادر است
قدم می زند، جلوه ی حیدر است
شبیه علی اول و آخر است
خدایی که دارد تماشا، علی
بگو یا علی یا علی یا علی
علی نه بگو نور هر انجمن
علی نه بگو مظهر پنج تن
نبی و وصی هر دو در یک بدن
و نیمش حسین است و نیمش حسن
چه زیبا چه زیبا چه زیبا علی
بگو یا علی یا علی یا علی
گره خورده دل ها به گیسوی او
عجب محشری روی دلجوی او
چه تیغی است در کنج ابروی او
الهی شوم بنده کوی او
بخوان با نفس های زهرا، علی
بگو یا علی یا علی یا علی
✍#وحید_محمدی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ولادت_حضرت_علیاکبر_علیهالسلام
#اعیاد_شعبانیه
#ترکیب_بند
سحر آمد كبوتريم همه
اكثراً ناز ميخريم همه
عاشقي دردسر كشيدن داشت
در پی دادن سَريم همه
به گريبانِ ما نگاه مكن
جامه از شوق ميدريم همه
به پدر مادرِ تو مديونيم
رعيت هستيم ، نوكريم همه
كُنهِ الله اكبريد شما
ما گدايان اكبريم همه
بردن نام تو طَرَب دارد
گر نميرد كسي عجب دارد
سَلَّم الله لطف دستانت
كَثَّر الله لقمه نانت
عَوَضم کرد گوشه ى چشمت
طَيِّب الله بر دو چشمانت
من و غير از شما مَعاذَ الله
قَدَّسَ الله عشقِ سوزانت
هرچه ميخواستم دو چندان داد
نَوَّرَ الله بِيت احسانت
بَسكه مَمْسوسِ ذات، جلوه شدي
قُل هو الله شد غزل خوانت
حضرت مرتبط بذاتُ الله
اَشهد اَنّك صِراطُ الله
وَ فَدَيْناه جُرعه نوشِ دَمت
و اِذا الشّمس ميدهد قَسَمَت
ما به إِنَّ اصْطَفا گرفتاريم
مصطفي هم به اَبروانِ خَمَت
بي جهت نيست جلوه يِ حَسَنيت
مجتباييست سفرهِ ى كَرَمت
خوش اذان حسين ، والِه شد
مأذنه زيرِ سايه ى علمت
ما عَرَفناكَ حَقَّ مَعرِفَتِك
هرچه گوييم باز هست كَمت
اى وَرا از سخن علي اكبر
همه ى پنج تن علي اكبر
در نگاهت شراب ريخته اند
جَذبه مستجاب ريخته اند
دورِ ميخانه ى لَبت چِقَدَر
مستِ خانه خراب ريخته اند
خون ما را به پاي خوب كسي
بي سوال و جواب ريخته اند
زير سجّاده ى نمازِ شبِ ...
تو زِبَرجدّ ناب ريخته اند
كيست غير تو اين همه حيدر
در رَگت بوتراب ريخته اند
اي جلالت تمام قد زهرا
خنده هاي تو مى شود زهرا
كوثر آواره تو، زمزم هم
عِيش بيچاره تو شد، غم هم
همه دورِ سرِ تو مي گردند
نوح و هود و خليل ، آدم هم
بي تو يك دَم نميتوانم ، نه
نه ، اضافيست بي تو يك دَم ، هم
لیله القدرِ ما ولادت توست
روضه ى هشتمِ محرّم هم
مستِ تو، هم حسين، هم زينب
عاشق تو، خودِ خدا هم، هم
كربلا نام توست سرتاسر
مست پايينِ پاست، بالا سر
نَفحِه نابِ نوبهارى تو
ما كويريم، تا بِبارى تو
يك بنى هاشمند در طلبت
كُشته مُرده زياد دارى تو
اسدُ الله زاده اى حتماً
يِكّه تازى و تكسوارى تو
ابرويت ،گيسويت، لبت، چشمت
صاحب چند ذوالفقاري تو
اَوَلَسْنا عَلَي الْحَقَت ميگفت
صاحب منبر ِقصاري تو
نوكرىِ تو شد نشانىِ ما
اى به قربانِ تو جوانى ما
از لبت آبشار، بوسه گرفت
پدرى بي قرار، بوسه گرفت
عمه ات با نواىِ لالايي
از تو در گاهوار، بوسه گرفت
عطشِ كامِ تو بهانه شد و
لبت از كامِ يار بوسه گرفت
دیدی آخر سَرَت نظر خوردی
از تنت نيزه دار بوسه گرفت
ارباً اربا شدن بدين معناست
نيزه اش چندبار بوسه گرفت
دست و پايى زدي دلي خون شد
عمه از خيمه گاه بيرون شد
مرغِ بِسْمِل بدونِ پر سخت است
گريه ى دیدگانِ تر سخت است
ديدن دست و پا زدن هايت
وسط اينهمه نظر سخت است
ديدنِ شاه بر روى زانو
به تو سوگند، بيشتر سخت است
بين اين خنده ها و هلهله ها
ولدي گفتنِ پدر سخت است
پیش چشمِ پدر به روي زمين
تنِ پاشيده ى پسر سخت است
از بني هاشم او عبا ميخواست
پیرمردي غمين، عصا ميخواست
✍#محمد_جواد_پرچمی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7