🌷 #یا_امام_حسن_مجتبی (ع) ... 🍃
هر کجا که صحبت از اهل کرامت میشود
ناخودآگاه از «کریم الله» صحبت میشود
در ازل گفتند ، میخواهی که مداحش شوی ؟!
چشمهایم برق زد ؛ گفتم اطاعت میشود
با ثناگویش چه خواهد کرد ؟! وقتی از کرم
ناسزاگوی درش هم غرق نعمت میشود
کیست این شخص کریم الله ، غیر از «مجتبی» ؟
او که حتی خاکِ پایش نیز ، ثروت میشود
ذرهای از کوهِ لطفش سهم این دنیا شده
مابقیاش خرج ، در روز قیامت میشود
این کرمخانه درش باز است ؛ دَقُّالباب چیست ؟
اصلا اینجا در زدن رویای رعیت میشود
عرضِ حاجت را ببر جایی به جز نزد کریم
چونکه قبل از خواستن ، اینجا اجابت میشود
میشود وابستهی دست کریمش ؛ سائلش
باز میآید ؛ اگر چه غرق مِکنت میشود
غصهها را میخورد تنها ؛ ولی وقت غذا ...
سفره میاندازد و اهل شراکت میشود
وقت طاعت در عبادت غرق ، مثل مرتضی
در زمانِ جنگ ، کوهی از شجاعت میشود
«جامِعُ الاَضداد» یعنی که کریمی دستگیر ...
ناز شصتش در نبرد اسباب حیرت میشود
گر چه یک دنیا گدا از سفرهاش نان بردهاند
سهمش از دنیا مزاری غرق غربت میشود
#رضا_قاسمی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🌷 #یا_امام_حسن_مجتبی (ع) ... 🍃
در حریمی که حرم داشت ، ولی حالا نیست ...
آنقدَر خاک نشستهست ، که دیگر جا نیست
ابرها گریه کنِ این همه بغضند ، ولی ...
خاک ، گِل میشود آنجا که هوا بارانیست
عرقِ شرم ، نشسته به جبین خورشید
سایبانی که کمی کم کند از گرما نیست
دل بیچارهی ما خواست دخیلی باشد
بر ضریحی که پُر از پنجره بود ؛ اما نیست
چه کسی گفته که «بی سنگِ مزاری» عیب است ؟!
یا که بی گنبدِ زرکوب ، حرم زیبا نیست ؟!
این مکان باغِ بهشت است ، اگر چه خاکیست
و به زیباییِ آن در همهی دنیا نیست
بین گردابِ غم از دور ، حرم میبینیم
ساحلی جز حرمآباد ، در این دریا نیست
اهل شعر اهل خیالیم ، خیالاتی نه ... !
پس حرمسازیِ ما در صفِ رویاها نیست
«عربستان» ؛ «حَرَمستان» شود انشالله
آنکه دیروز ، جفا کرد به ما ؛ فردا نیست
میرسد لحظهی موعود و همه میبینند
پرچمی جز عَلمِ سبزِ حسن بالا نیست
مردِ رزمیم ، نخواهید که پا پس بکشیم
پس بدانید ، که «سردارِ جمل» تنها نیست
حرف «صلحِ حسنی» را ببرید آنجا که ...
بر لبِ مردمِ آن صحبتِ «عاشورا» نیست
#رضا_قاسمی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🌷 #یا_امام_حسن_مجتبی (ع) ... 🍃
غزلی از حرمت ساختهام با «مثلا»
گرچه خاک است روی قبر تو ؛ اما مثلا ...
گنبدِ زرد تو خورشید شده میتابد
نور میگیرد از آن ؛ گنبدِ خضرا مثلا
چه ضریحی شده کارِ هنرِ فرشچیان !
جنسِ هر پنجرهاش هست ، مُطلّا مثلا
چقدَر پارچهی سبز ، گره خورده به آن
میکنی باز ، تمام گرهها را مثلا
خادمانت همه دورِ سرمان میگردند
ما عزیزیم ، در این صحنِ مُعلّا مثلا
تشنهها مست شوند از مِیِ سقاخانه
ساقیِ میکده هم «حضرت سقا» مثلا
هیئتی شکل گرفتهست ، میان حرمت
نام هیئت شده «یا حضرت زهرا» مثلا
روضهخوانی وسطِ صحن ، حکایت میخواند
قصهی کوچهای از شهر تو ؛ حالا مثلا ...
مادری با پسرش رد شده از آن ؛ اما ...
هیچ کس راه نبستهست بر آنها مثلا
دست نامردِ کسی هم وسط کوچه نبود
چادری خاک نخوردهست ، در آنجا مثلا
مادرِ قصهی ما رفت ، صحیح و سالم
وَ نپوشاند ، رخ از دیدهی مولا مثلا
بعدِ مجلس همه رفتند ، زیارت کردند
تربتِ حضرت زهرا شده پیدا مثلا ...
#آخر_یه_روز_شیعه_برات_حرم_میسازه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_العن_آل_سعود
#رضا_قاسمی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7