eitaa logo
اشعار ناب آیینی
26.9هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
977 ویدیو
43 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
با رفتنت زمانه که نامرد می شود سهم من از غم تو فقط درد می شود وقتی که دور هستم از آغوش گرم تو باران که میزند همه جا سرد می شود پاییز فصل های مرا در بغل گرفت قلبم ز داغ فاصله شب گرد می شود قانون نانوشته معشوق و دوری است دنیا به میل آنکه جفا کرد می شود... ✨ 🍃 🌸 🍂🌸🍃 🍃🍂🌸🍃 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با رفتنت زمانه که نامرد می شود سهم من از غم تو فقط درد می شود وقتی که دور هستم از آغوش گرم تو باران که میزند همه جا سرد می شود پاییز فصل های مرا در بغل گرفت قلبم ز داغ فاصله شب گرد می شود قانون نانوشته معشوق و دوری است دنیا به میل آنکه جفا کرد می شود... ✨ 🍃 🌸 🍂🌸🍃 🍃🍂🌸🍃 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عشق بعضی وقت‌ها از درد دوری بهتر است بی‌قرارم کرده و گفته صبوری بهتر است توی قرآن خوانده‌ام، یعقوب یادم داده است: دلبرت وقتی کنارت نیست کوری بهتر است نامه‌هایم چشم‌هایت را اذیت می‌کند درد دل کردن برای تو حضوری بهتر است چای دم کن، خسته‌ام از تلخی نسکافه‌ها چای با عطر هل و گل‌های قوری بهتر است من سرم بر شانه‌ات؟ یا تو سرت بر شانه‌ام؟ فکر کن خانم اگر باشم چه جوری بهتر است؟ ✨ 🍃 🌸 🍂🌸🍃 🍃🍂🌸🍃 ✨🍃🍂🌸🍂🌸🍃✨ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مي خواهم از مدينه خداحافظي كنم از میخ و زخم سينه خداحافظي كنم از مردم مدینه از این شهر خسته ام از روزگار و مردمشان چشم بسته ام مشکل شده است حل شدن مشکلات من باید که چاره کرد به عجل وفات من از حال و روز تب زده ام تاب رفته است از چشمهای خسته من خواب رفته است سه ماه و نیم مرگ شده آرزوی من پایین نرفته آب خوشی از گلوی من سه ماه و نیم دست به پهلو گرفته ام از همسر غریب خودم رو گرفته ام سه ماه و نیم سوختم و ساختم فقط روزی هزار مرتبه جان باختم فقط سه ماه و نیم پیکر افتاده می برم خود را کشان کشان سر سجاده می برم خود را برای پر زدن آماده کرده ام جوشن نوشته ام کفن آماده کرده ام میخواهم از حبيب خداحافظي كنم از حيدر غريب خداحافظي كنم خيلي شكسته پر شده ام الوداع علي آماده سفر شده ام الوداع علي نه سال سايه ات به سرم بود ياعلي نام تو ذکر هر سحرم بود یاعلی نه سال عشق ما دو نفر بی غروب بود در خانه تو زندگی من چه خوب بود نه سال در کنار تو من غم نداشتم چیزی میان زندگی ام کم نداشتم نه سال بی قرار خلوص تو بوده ام خانوم خانه تو ، عروس تو بوده ام من را ببخش می روم و میگذارمت ای پاره پاره دل به خدا می سپارمت من خویش را روانه سوی قبر میکنم اما براى تو طلب صبر ميكنم شرمنده ام كه غسل من افتاد گردنت آرام کردن حسن افتاد گردنت امشب به بازويم كه رسيدي حلال كن بر زخم پهلويم كه رسيدي حلال كن با دیدن کبودی رویم صبور باش دیدی اگر که سوخته مویم صبور باش با استخوان شكسته مواجه شدي ببخش با خون لخته بسته مواجه شدی ببخش مرهم به زخم آتش هیزم بده مرا اصلا به جای غسل تیمم بده مرا بالی که سوخته است وبال تو میشود اندوه فاطمه همه مال تو میشود من را ببخش زحمت تابوت می کشی خود را کنار من روی زانوت می کشی آهسته بر جنازه زهرا نماز کن وقت وداع ، بند کفن را تو باز کن آرام ، زینب و حسنم را صدا بزن با گریه طفل بی کفنم را صدا بزن بالا سر جنازه ام از کربلا بگو از تشنگی و خنجر و از بوریا بگو آتش بزن به روضه خود عالمین را از جای من ببوس گلوی حسین را شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اتصال روضه‌های به بغض کرد و گفت مردم! شعله‌ها از در گذشت بر سر دختر چه آمد تا که بابا درگذشت زد به سینه، چند یازهرای اشک‌آلود گفت بعداز آن از چند و چون روضه‌ی مادر گذشت روضه‌خوان رفت و به ظهر داغ عاشورا رسید من‌ همان جا ایستادم... شعله‌ها از در گذشت من میان کوچه بودم، روضه‌خوان در کربلا آه، آن شب بر دل من روضه‌ای دیگر گذشت تازیانه رفت بالا و غلاف آمد فرود تیغ پشت تیغ از جسم علی‌اکبر گذشت شعله بود و محسن شش‌ماهه و دیوار و در تیری آمد از گلوی تشنه‌ی اصغر گذشت میخ در بر سینه‌ی پرمهر مادر حمله کرد آب دیگر از سر عباس آب‌آور گذشت ریسمان بر گردن حبل‌المتین انداختند قافله از بین غوغای تماشاگر گذشت ذکر حیدر داشت زهرا مسجد از جا کنده شد ذکر حیدر داشت مولا از دل لشکر گذشت درد پهلو، زخم بازو... فاطمه از پا نشست تیر و نیزه از تن فرزند پیغمبر گذشت من سراپا اشک بودم، طاقتم از دست رفت روضه‌خوان از ماجرای خنجر و حنجر گذشت روضه‌ها اینجا گره می‌خورد، بابا رفته بود هیچکس اما نمی‌داند چه بر دختر گذشت شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مي خواهم از مدينه خداحافظي كنم از میخ و زخم سينه خداحافظي كنم از مردم مدینه از این شهر خسته ام از روزگار و مردمشان چشم بسته ام مشکل شده است حل شدن مشکلات من باید که چاره کرد به عجل وفات من از حال و روز تب زده ام تاب رفته است از چشمهای خسته من خواب رفته است سه ماه و نیم مرگ شده آرزوی من پایین نرفته آب خوشی از گلوی من سه ماه و نیم دست به پهلو گرفته ام از همسر غریب خودم رو گرفته ام سه ماه و نیم سوختم و ساختم فقط روزی هزار مرتبه جان باختم فقط سه ماه و نیم پیکر افتاده می برم خود را کشان کشان سر سجاده می برم خود را برای پر زدن آماده کرده ام جوشن نوشته ام کفن آماده کرده ام میخواهم از حبيب خداحافظي كنم از حيدر غريب خداحافظي كنم خيلي شكسته پر شده ام الوداع علي آماده سفر شده ام الوداع علي نه سال سايه ات به سرم بود ياعلي نام تو ذکر هر سحرم بود یاعلی نه سال عشق ما دو نفر بی غروب بود در خانه تو زندگی من چه خوب بود نه سال در کنار تو من غم نداشتم چیزی میان زندگی ام کم نداشتم نه سال بی قرار خلوص تو بوده ام خانوم خانه تو ، عروس تو بوده ام من را ببخش می روم و میگذارمت ای پاره پاره دل به خدا می سپارمت من خویش را روانه سوی قبر میکنم اما براى تو طلب صبر ميكنم شرمنده ام كه غسل من افتاد گردنت آرام کردن حسن افتاد گردنت امشب به بازويم كه رسيدي حلال كن بر زخم پهلويم كه رسيدي حلال كن با دیدن کبودی رویم صبور باش دیدی اگر که سوخته مویم صبور باش با استخوان شكسته مواجه شدي ببخش با خون لخته بسته مواجه شدی ببخش مرهم به زخم آتش هیزم بده مرا اصلا به جای غسل تیمم بده مرا بالی که سوخته است وبال تو میشود اندوه فاطمه همه مال تو میشود من را ببخش زحمت تابوت می کشی خود را کنار من روی زانوت می کشی آهسته بر جنازه زهرا نماز کن وقت وداع ، بند کفن را تو باز کن آرام ، زینب و حسنم را صدا بزن با گریه طفل بی کفنم را صدا بزن بالا سر جنازه ام از کربلا بگو از تشنگی و خنجر و از بوریا بگو آتش بزن به روضه خود عالمین را از جای من ببوس گلوی حسین را شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با رفتنت زمانه که نامرد می شود سهم من از غم تو فقط درد می شود وقتی که دور هستم از آغوش گرم تو باران که میزند همه جا سرد می شودج پاییز فصل های مرا در بغل گرفت قلبم ز داغ فاصله شب گرد می شود قانون نانوشته معشوق و دوری است دنیا به میل آنکه جفا کرد می شود... ✨ 🍃 🌸 🍂🌸🍃 🍃🍂🌸🍃 ✨🍃🍂🌸🍂🌸🍃✨ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به رفتن تو سفر نه ، فرار می گویند به این طریقه ی بازی قمار می گویند به یک نفر که شبیه تو دلربا باشد هنوز مثل گذشته «نگار» می گویند اگر چه در پی آهو دویده ام چون شیر به من اهالی جنگل شکار می گویند مرا مقایسه با تو بگو کسی نکند کنار گل مگر از حسن ِ خار می گویند؟ تو رفته ای و نشستم کنار این همدم به این رفیق قدیمی سه تار می گویند ✨ 🍃 🌸 🍂🌸🍃 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی کی بود؟ کجا رفت؟ چرا بود و چرا نیست!؟ ✨ 🍃 🌸 🍂🌸🍃 🍃🍂🌸🍃 ✨🍃🍂🌸🍂🌸🍃✨ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ناحله الجسم یعنی..... نحیف و دلشکسته می ری جوونی اما مادر پیری بهونه ی سفر می گیری 🌹باکیه العین یعنی بارون غصه ها می باره چشای مادر ما تاره دیگه علی شده بیچاره 🌹منهده الرکن یعنی توون برات نمونده بانو کی قلبتو سوزونده بانو کی بالتو شکونده بانو 🌹معصبه الراس یعنی بستی سری روکه پردرده رنگ رخ تو مادر زرده توکوچه کی جسارت کرده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕋 الحمدلله که نوکرتم الحمدلله که مادرمی 🕋 الحمدلله‌که‌ازبچگیام‌مادرسایه‌روی‌سرمی صلی‌اللـہ‌علیڪ‌یافاطمـہ﴿س﴾ 🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شمعم که با شرار خودم گریه می‌کنم دریایم و کنار خودم گریه می‌کنم بی اختیار جای نفس آه می‌کشم با آه بی‌شمار خودم گریه می‌کنم روز مرا کبودی رویی سیاه کرد هر شب به روزگار خودم گریه می‌کنم بی تاب می‌شود حسن از یاد کوچه‌ها با طفل بی قرار خودم گریه می‌کنم بر جان خویش نیمه‌ی شب چیده‌ام لحد حالا سر مزار خودم گریه می‌کنم شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آتشی داغ تو در سینۀ من روشن کرد باید از شعلۀ‌ آن تا به ابد شیون کرد قامت صبر مرا داغ تو در کوچه شکست ماجرای در و دیوار چه‌ها با من کرد مانده‌ام بر دل تو میخ در آتش زده است یا دل سوخته‌ات خون به دل آهن کرد؟ شمع چشمان کبودت ز غمم سوخت چنان که غریبی مرا بر همه کس روشن کرد جامۀ رزم به تن داشت علی، پیش از این بعد تو پیرهن صبر دگر بر تن کرد شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
برده ای از خانه ام با رفتنت لبخند را خنده ها و گریه های آخرین فرزند را ازسفرهای خطیر کوچه ها برگشته ای ازکجا آورده ای این طرفه بازوبند را داغ هجران تو بر من آنچنان سخت است که برجگر باید بریزم بعدازاین اسپند را تا توبودی یک نفر حرف دلم رامیشنید بی توبایدبشنوم هرآنچه می گویند را بند بند پیکرت لرزید وپهلویت شکست در عوض از دست حیدر باز کردی بند را شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قرار من چه کسی بعد تو قرار علیست پس از تو بانوی خانه! که خانه دار علیست تو جسم و جان منی بین قبر خوابیدی و این مزار، مزار تو نه مزار علیست دلیل خیسی این خاک، اشک نیست فقط کمی هم از عرق روی شرمسار علیست تو یاس بودی و در باغ، پرپرت کردند عجیب نیست اسیر خزان، بهار علیست پس از تو آنچه سپید است گیسوی حسن است پس از تو آنچه سیاه است روزگار علیست غذای دیشبمان دستپخت زینب بود چنان تو و پدرت، دخترت کنار علیست دری که سوخته، دارد هنوز می سوزد چرا که مستمع روضه های یار علیست منم که ماندم و لبخند و طعنه ی یک شهر وگرنه خانه ی تو نزد کردگار علیست به روی شانه ی تو چند موی سوخته بود نه موی سوخته بلکه طناب دار علیست شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای کاش فدک این همه اسرار نداشت ای کاش مدینه در و دیوار نداشت فریاد دل محسن زهــرا این بود ای کاش در سوخته مسمار نداشت
پس‌از تو آنچه سپید است، گیسوی حسن است پس از تو آنچه سیاه است، روزگار علی‌ست شاعر: •┈┈••✾••┈┈• 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خرمای نخلستان من ، خرمای ختمت شد همسایه‌ها خوردند و خندیدند و رفتند... •┈┈••✾••┈┈• 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بر جان خویش نیمه‌ی شب چیده‌ام لحد حالا سر مزار خودم گریه می‌کنم شاعر: •┈┈••✾••┈┈• 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زهرا مرا ببخش که نگذاشت غربتم یک ختم باشکوه بگیرم برای تو شاعر: •┈┈••✾••┈┈• 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا