🏴 مرثیه منسوب به #حضرت_ام_البنین علیهاالسلام
لا تَدْعُوِنِّي وَيْكِ أُمَّ الْبَنِينَ
تُذَكِّرِينِي بِلِيُوثِ الْعَرِينِ
واى بر تو ای مدینه! مرا ديگر مادر پسران مخوان
كه مرا به ياد شيران بيشهام میاندازى
كانَتْ بَنُونَ لِي أُدْعَى بِهِمْ
وَ الْيَوْمَ أَصْبَحْتُ وَ لا مِنْ بَنِينَ
من پسرانى داشتم که به خاطر آنان مرا امالبنین میخواندند
ولی امروز دیگر پسری ندارم
أرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبَى
قَدْ وَاصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتِينِ
چهار پسر که مانند عقابهای کوهسار بودند
و با بريده شدن رگ حيات، به مرگ پيوستند
تنَازَعَ الْخِرْصَانُ أَشْلاءَهُمْ
فَكُلُّهُمْ أَمْسَى صَرِيعا طَعِينَ
بر پیکر بیجان آنها نیزهها به ستیزه برخاستند
و همه آنان از زخم نیزه به خاک افتادند
يا لَيْتَ شِعْرِي أَ كَمَا أَخْبَرُوا
بِأَنَّ عَبَّاسا قَطِيعُ الْيَمِينِ
اى كاش میدانستم آیا چنان که خبر دادند؛
عباس من دستش قطع شده است؟
📗 ادب الطف، ج۱، ص۷۱
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
◾به بهانه شهادت
◾حضرت امالبنین(س)
مادر آب آور و سردار دشت کربلایم
همسرشاه نجف حیدرعلی شیرخدایم
درمدینه همچو نای نی همیشه درنوایم
خاک پای کوثر قرآن و نص هل اتایم
باب علم مصطفی خوانده مرا ام البنینم
من کنیز خانه ی آقا امیرالمومنینم
من پرستار گلان باغ و بستان ولایم
من در این خانه کنیز جمله ی آل کسایم
بین این گلها حسین شاه است منهم چون گدایم
فاطمه بنت کلابم مس بدم حالا طلایم
از همان اول مطیع امر رب العالمینم
من کنیز خانه آقا امیرالمومنینم
باغبان گلشن گلهای یاس مرتضایم
من به اذن حق تعالی بنده ی حاجت روایم
چون علی شیرخدا کرده دعا هر شب برایم
راضی از کردار من در خانه گردیده خدایم
رشته های چادر زینب شده حبل المتینم
من کنیز خانه ی آقا امیرالمؤمنینم
تا عدو در کربلا از کینه بی بال و پرم کرد
زین مصیبت در مدینه خاک عالم بر سرم کرد
جای من زهرا کنار علقمه دیده ترم کرد
بهر عباس علمدارم چنان نوحه گرم کرد
از رخ زهرای اطهر مادرانه شرمگینم
من کنیز خانه ی آقا امیرالمومنینم
شد علمدار حرم عباس سبط بوترابم
من به نام نامیش در شام تیره آفتابم
سنگ ریزه بودم از مهر علی چون دَُرِ نابم
داده زهرا مادر سادات اینگونه جوابم
مادری کرده به جایم بانوی مهر آفرینم
من کنیز خانه آقا امیرالمومنینم
#مرتضی_محمودپور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
السلام علیک یا ذُخرُ الله فی الارضه عج
#یاصاحب_الزمان #یا_ام_البنین
دعای بِینِ طلوعِین مستجاب شود
اگر زمان مناجات،"گریه" باب شود
عُروج اهل سحر را دو قطره هم کافی است
چرا که دیده ی تر،بال و پر حساب شود
دلیل تَزکیه ی نَفس،حُسنِ تاثیر است
که گر به سنگ بگویی ببار،آب شود
چِقَدر سوخت دل ات از گناهکاری من
چِقَدر سوخت دل تو..،دلم کباب شود
تو را به حضرت زهرا بیا دُرُستم کن
بیا اجازه مده نوکرت خراب شود
به برده های سرِ این گذر نگاهی کن
یکی شبیه به من شاید انتخاب شود
چِقَدر ندبه بخوانیم و اَینَ اَینَ کنیم
چِقَدر پرسش عُشّاق بی جواب شود
سوار مرکب اُمّید می رسی از راه
به شرط آن که دل شیعه پارِکاب شود
تو را قسم به علمدار کربلا برگرد
بیا که روضه به اذن تو فتح باب شود
بنا نبود که آبی به خیمه ها نبرد
بنا نبود که سقا ز غصه آب شود
قرار بود به شش ماهه دست کم برسد
بنا نبود که شرمنده ی رباب شود
پس از پسر بخدا حق دهیم اگر همه عُمر
برای اُمِّ بنین آبها،سراب شود
بردیامحمدی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مدح #حضرت_ام_البنین
قدم اگر خمید، فدای سر حسین
جانم به لب رسید، فدای سر حسین
ام البنین سابق این شهر عاقبت
شد مادر شهید، فدای سر حسین
یک چند وقتی است در این شهر هیچ کس
لبخند من ندید، فدای سر حسین
هر جملۀ بشیر مرا پیر کرده است
مویم شده سفید، فدای سر حسین
گلچین چهار تا گل گلخانۀ مرا
چه وحشیانه چید، فدای سر حسین
هر شب به یاد عمر کم ناز دانه ها
اشکم به رخ چکید، فدای سر حسین
هر شب به یاد تشنگی کودک رباب
خواب از سرم پرید، فدای سر حسین
عباس پاسبان حرم شد به جای من
دستش اگر برید، فدای سر حسین
گویند جا شده به مزار محقری
آن قامت رشید، فدای سر حسین
محمد حسین رحیمیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#دودمه #حضرت_ام_البنین_س
پیش تو تعظیم کرده آسمان ها و زمین
الدخیل ام البنین
مادری کردی تو بر نسل امیرالمؤمنین
الدخیل ام البنین
این منم ام البنین دارد تماشا یاس من
عشق من،احساس من
با که گویم بوی زهرا می دهد عباس من
عشق من،احساس من
با تو می شد عطر و بوی فاطمه احساس کرد
جان فدای یاس کرد
عصمت دامان تو عباس را عباس کرد
جان فدای یاس کرد
ای اهل حرم ماه من این بار می آید
علمدار می آید
بالای سر مادر بیمار می آید
علمدار می آید
هرچه که ام البنین دارد فدایت یا حسین
یا حبیبی یا حسین
بچه های من فدای بچه هایت یا حسین
یا حبیبی یا حسین
آمد به سر ای گل پسرم فصل جدایی
علمدار کجایی
شد کنج بقیع ام بنین کرب و بلایی
علمدار کجایی
چشم هایم تا قیامت هست گریان حسین
جان به قربان حسین
چار فرزندم فدای آه طفلان حسین
جان به قربان حسین
این منم ام البنین دارم به لب این زمزمه
فاطمه یا فاطمه
گه دلم در قتلگه باشد گهی در علقمه
فاطمه یا فاطمه
بسته ام بار سفر از خانه ی حبل المتین
می رود ام البنین
ای اباالفضلم بیا جان دادن من را ببین
می رود ام البنین
من مادر عباس علمدار حسینم
گرفتار حسینم
سوگند به عباس علمدار حسینم
گرفتار حسینم
من مادر سقایم و بیمار حسینم
عزادار حسینم
سوگند به عباس گرفتار حسینم
عزادار حسینم
چار فرزندم فدای نام پاک مادرت
یابن زهرا یا حسین
این دم آخر به بالینم بیا با خواهرت
یابن زهرا یا حسین.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
جز با زلالِ نورِ الهی نسب نداشت …
ذکری به غیر نام علی روی لب نداشت
دردی به غیرِ غربتِ شاهِ عرب نداشت
هرگز کسی شبیه به این زن ، ادب نداشت
آماده کرده بود سپر های خویش را
تعلیم داده بود پسر های خویش را
تا پاسدار خیمه ی آل عبا شوند …
با راه و رسم عشق و جنون آشنا شوند
هم داستان ماه ترین ماه ها شوند
مردان پاکباخته ی کربلا شوند
ام البنین که چار یل بی قرینه داشت
تنها مدال عشق علی را به سینه داشت
بانوی خانه ای است که هم ایلیایی اند
هم پای تا به سر همگی مصطفی ایند
اهل مدینه اند ولی کربلایی اند
از نسل کوثرند سراپا خدایی اند
عمری است دل به ساحتِ خورشید داده است
سرمایه اش محبتِ این خانواده است
تا روز حشر مکتب او مکتب علیست
لب وا نکرد و دید که جان بر لب علیست
او آشنای تاب و تبِ هر شب علیست
با افتخار ، خادمه ی زینب علیست
بر سفره ای که داشت فقط آب و نان جو
لبریز بود از میِ اِیّاکَ نَعْبُدو …
سر مست بود از خمِ اِیّاکَ نَسْتَعین
بی شک رسیده بود به سرمنزلِ یقین
ام البنین چه کرد زمانی که شاه دین
یعنی عزیزِ فاطمه افتاد بر زمین …
با اینکه بعدِ روزِ دهم یک پسر نداشت
یک لحظه از حسین و حسن دست بر نداشت
آغاز روضه بود نظر کردنش به آب
شرمنده بود مثل ابالفضل از رباب
مثل رباب ماند پس از آن در آفتاب
ای کاش رفته بود علی اصغرش به خواب
هرچند مثل حضرت زینب صبور شد
آنقدر گریه کرد از این غم که کور شد
الحق که جایگاهِ علی را شناخته
در کوره ی محبتِ مولا گداخته
هرگز به زرق و برقِ جهان دل نباخته
با نانِ خشک و خالی این خانه ساخته
ما تشنه ایم تشنه ی لحنِ حماسی اش
صد مرحبا به این همه زهرا شناسی اش
از راه دور ، محو تماشای کربلا است
دلواپسِ عمیق ترین جای کربلا است
آموزگارِ حضرت سقای کربلا است
او مادرِ شهید ترین های کربلا است
این زن که خاک را به نظر کیمیا کند
آیا شود که روزیِ ما کربلا کند
#احمد_علوی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یا حضرت ام البنین (س) مدد
ام الادب ام الوفا ام البنینی
دلگرمی مولا امیرالمومنینی
یک ماه وسه اختربه دامن پروراندی
درمدح تواین بس که عباس آفرینی
ای مادر ذخرالحسین وساقی عشق
توسایه سار غیرت للعالمینی
سرتا به پا پا تا به سر الگوی عفت
مانند زهرا زینت عرش برینی
زهرا حیا زهرا کرم زهرا صفاتی
انگشتر زهرای اطهر را نگینی
تومادری کردی برای زینب او
بافاطمه درباغ جنت هم نشینی
دریاری دین خدا فرزند دادی
از بانوان برتر خلد برینی
ای روضه خوان مردم شهرمدینه
بهرغریب کربلا باغم عجینی
باور نمیکردی که عباست زمین خورد
فرقش دوتاشد از عمود آهنینی
درعلقمه جای توزهرا آمد و گفت
عباس من با مادرخود کلمینی
ابوذر رییس میرزایی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
┄━═✿ا♡﷽♡ا✿═━┄
مدح حضرت ام البنین (س)
کوکب رخشنده برج ولا امُّ البنین
نیر تابنده چرخ وفا امُّ البنین
بانوی عرش آشیان و مادر گردون جلال
همسر شایسته شیر خدا امُّ البنین
ساحت عز و جلال او فراسوی خیال
آسمان مجد و کوه کبریا امُّ البنین
بر بلندای مقامش ره ندارد عقل ها
می نگنجد در بیان و لفظ ها امُّ البنین
از غبار مقدمش گیرد اگر حوری به چشم
می فزاید عزتش را اعتلا امُّ البنین
با یکی لطف نظر از گوشه چشم کرم
می دهد آئینه جان را جلا امُّ البنین
خاکسار مقدم او امهات اربعه
حکمرانی می کند بر ماسوا امُّ البنین
مظهر آئینه پر انجلای عاطفه
یک جهان مهر و وفا صدق و صفا امُّ البنین
بنگر اقبالش که از بخت بلند آخر شدی
مادر از جان عزیز مجتبی امُّ البنین.
حاج یحیی فغانی تبریزی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
تا صدا میرسد از ساحتِ خونبارِ بقیع
مرد و زن اشک بریزند ، به دیوارِ بقیع
یک زن و صورتِ قبری ، به دلِ زارِ بقیع
دلِ ما هم ، بخدا گشته گرفتارِ بقیع
مادرِ حضرتِ عبّاس ، پریشانِ توأیم
سال ها در به درِ سفره ی احسانِ توأیم
تو که بودی که خدا همسرِ مولایت کرد
تو چه کردی که چنین غرقِ تَوَلّایت کرد
مادرِ چهار گلِ حضرتِ زهرایت کرد
صدفِ گوهرِ نایاب... چو سقّایت کرد
با تواضع ، به درِ خانه ی مولا رفتی
این چنین بود ، که تا عرش تو بالا رفتی
سائل آمد به درِ خانه ، تفضّل کردی
تو به اولادِ نَبی ، خوب توسّل کردی
زحمتِ حاجتِ دنیا ، که تقبّل کردی
لطف کردی و مرا نیز تحمّل کردی
بابِ حاجاتِ همه ، نامِ شما باشد و بس
چشمِ ما نیز به اکرامِ شما باشد و بس
پسرانت همه رفتند ، تو تنها ماندی
سال ها گریه کنِ بچّه ی زهرا ماندی
مرحمِ زخمِ دلِ زینبِ کبریٰ ماندی
همه رفتند به یاریِ حسین... جا ماندی
پسرت نقشِ زمین شد ، به غمش خندیدند
همه بر مشک و دو دستِ قلمش خندیدند
زینبت گفت «حسین» و... جگرت تیر کشید
تا شنیدی که سرش رفت... سرت تیر کشید
وسطِ کوچه نشستی... کمرت تیر کشید
گفت «انگشتر» و... هی بال و پرت تیر کشید
بخدا سوزِ دلت ، کرده دلم را بی تاب
قدری آرام بخوان روضه برای ارباب
روضه ای از سَرِ احساس... دلت ریخت بهم
رنجِ پرپر شدنِ یاس... دلت ریخت بهم
خنده ی دشمنِ خنّاس... دلت ریخت بهم
روضه ی حضرتِ عبّاس... دلت ریخت بهم
رفتنی گشته ای از بس که بزرگ است غمت
کاش میشد که بسازیم به زودی حَرَمت
بعدِ زهرا تو شدی مادرِ ما نوکرها
سایه ات کم نشود از سَرِ ما نوکرها
تو نظر کن به دلِ مضطرِ ما نوکرها
وقفِ عباسِ تو ، چشمِ تَرِ ما نوکرها
ما همه نوکر و درمانده ی فردای توأیم
تو هنوز امِّ بَنینی و پسر های توأیم
#پوریا باقری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مُسمّط مربّع شهادت حضرت اُمُّالبنین سلام اللّه علیها
اگرچه غصّه و غمهایِ او حساب ندارد
به دَهر دغدغهای جز غمِ رباب ندارد
همیشه گفته چرا مشکِ پاره آب ندارد
صدایِ العطشِ بچّهها جواب ندارد
شبانهروز فقط روضهخوان و سینهزن است
زبان گرفته بمیرم حسین بیکفن است
اگرچه یک سِپر از چاٰر تا پسر مانده
اگرچه داغِ عزیزان رویِ جگر مانده
دو دست و مشک و عَلم نیستند و درمانده
هنوز مضطرِ سرها و دردسر مانده
شبیهِ فاطمه در روضه میرود از حال
چه آمده به سرِ شاهِ تشنه در گودال
چه روضههای عجیبی چه دست و پا زدنی
چه زخمهایِ عمیقی چرا تو بیکفنی
چرا به گرگ رسیده عبا و پیرهنی
چه رویِ نیزه چه کنجِ تنور عشقِ منی
چه آمده به سرِ تشنهکام واویلا
حریمِ حیدر و بزمِ حرام واویلا
شنیدهای همهیِ قصّههایِ قافله را
صدایِ قهقههیِ شمر و زجر و حرمله را
عذابِ جایِ لگدها ُو رَدِّ سلسله را
یهود داده چنین پاسخِ مباهله را
سرِ شکسته شده باز رویِ نیزه شکست
به ضربِ مُشت و لگد دندههایِ روضه شکست
نوا وُ نوحهیِ اُمُّالبنین حسینم وای
دو دست وُ مشک وُ عَلم بر زمین حسینم وای
خرابه خانهیِ ناموسِ دین حسینم وای
به رویِ گونهیِ گل رَدِّ کین حسینم وای
بقیع و کربوبلا روضهخوانِ اربابند
هنوز منتظرِ جلوههایِ سردابند
#حسین_ایمانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شعر وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
هر چه دارم همه از حضرت اُمُّ الْقَمَر است
بهترین شغل، فقط خدمت اُمُّ الْقَمَر است
پدرم جزءِ غلامان همین خانم بود
پس از او هم پسرش رعیت اُمُّ الْقَمَر است
دست خالی ز در خانه ی لطفش نروم
دادن حاجت من عادت اُمُّ الْقَمَر است
رزق سالانه ی خود را ز درش می گیرم
سفره ی من همه از برکت اُمُّ الْقَمَر است
زائر ماه، به عرشِ حرم الله شدن
به خدا در گِروِ دعوت اُمُّ الْقَمَر است
حضرت زینب کبری شده "زِیْنُ الْحِیدَر"
قمر هاشمیون، زینت اُمُّ الْقَمَر است
آه، که سنگ مزارش شده خاک آلوده
خاک قبرش سند غربت اُمُّ الْقَمَر است
کاش یک روز ببینیم، که سقاخانه
در کنار حرم و تربت اُمُّ الْقَمَر است
هر کجایی که سخن از ادب عباس است
مطمئنا پس از آن صحبت اُمُّ الْقَمَر است
پسرش آخر مردانگی و غیرت بود
هیبتش ارثیه ی هیبت اُمُّ الْقَمَر است
یک نفر گفت، که قبر پسرت کوچک بود
این سخن، خود سبب حیرت اُمُّ الْقَمَر است
آن همه هیبت و رعنایی عباس ، چه شد؟
نقشی از قبر، فقط قسمت اُمُّ الْقَمَر است
لطمه ها زد ز غم روضه ی شاه بی سر
جای این داغ، روی صورت اُمُّ الْقَمَر است
شرم، از مادر اصغر بخدا پیرش کرد
مشکِ پاره سبب خجلت اُمُّ الْقَمَر است
"کاش می شد که کمی آب، به اصغر برسد"
این سخن، گوشه ای از حسرت اُمُّ الْقَمَر است
🔸شاعر: رضا قاسمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
روضه حضرت ام البنین سلام الله علیها .mp3
13.29M
۲۴ آذر ۱۴۰۳
#روضه_حضرت_ام_البنین_س
سوی دروازه های شهر نبی
کاروانی زدور می آید
کاروانی که از میانه ی آن
عطر عشق و حضور می آید
زودتر زانکه قافله برسد
قاصدی آمده ز جانبشان
قاصدی که سیاه پوشیده
مو پریشان و دیده اش گریان
در میان مدینه با ناله
میدود داد میزند: مردم
"پور شیر خدای را کشتند
عوض چند کیسه ی گندم
همه از خانه ها برون آیید
حاجی داغ دیده آمده است
دختر سید زنان جهان
قدو بالا خمیده آمده است
عمه زینب زدور شیون کرد
شهر را غرق شور و غوغا کرد
ام کلثوم از نفس افتاد
یاد لبخندهای سقا کرد
سیدالساجدین به اشک روان
شعر ذبح عظیم می خواند
طفل عباس را نموده بغل
او "فاما الیتیم" می خواند*
ناگهان شهر از نفس افتاد
بغض شهر مدینه شد سنگین
زینب از ناقه خویش را انداخت
چونکه از ره رسید ام بنین
مادر ساقی و خدای ادب
دستهای عقیله را بوسید
با دو چشمی ز اشک آکنده
پرسشی را ز زینبش پرسید
گفت: بی بی تصدق سرتان
مجلس آرای عالمینم کو
ذوالجناحش چرا هویدا نیست
زینب من بگو حسینم کو
ناله زد دختر امیر عرب
گشت افلاک جمله مدهوشش
گفت ام البنین مپرس مپرس
رفت در جان پناه آغوشش
سر پاک برادر من را
از بدن از قفا جدا کردند
حجت الله را به دشت بلا
کوفیان خارجی صدا کردند
درمیان دو نهر آب روان
گشت یک طفل شیرخواره شهید
پیش چشمان بیقرار رباب
دست و پا زد ز گاهواره پرید
شعر از مجید خضرابی (با اندکی تصرف و تلخیص) نقل از اشعار آیینی حسینیه
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مداحی_آنلاین_نفس_در_گوشه_ی_این_سینه.mp3
1.99M
#روضه_حضرت_ام_البنین_س -
#دشتی
#حاج محمود کریمی
نفس در گوشه ی این سینه بسته
وای ترک بر چهره ی آیینه بسته
ای گلم زبس خاک بر سر ریختم من
ببین عباس دستم پینه بسته
بیرون مدینه وارد خیمه زنها شد.
چند باری بین زنها رو نگاه گرد
بعدام البنین...گفت...بگین زینبم کجاست
زینب جلو امد
ای مادر...ای مادر
تا چشمبه زینب افتاد دو دستی تو سرش زد
عزیز دلمپس چرا اینقدر پیرشدی..
یکسپری داد به ام البین.ای ن یادگاری عباس .
بعضی ها مشک رو همگفتند
گفت اینها رو کار ندارم.
بگین حسینم چی شد
گفتند عباس تو کشتند
گفت حسینم چی شد
گفتند دستها ی عباس تو از بدن جدا کردند
گفت ..حسینم چی شد.
گفتند...گفتند
ام البنین
فقط میگفت..حسین...حسین..
..حسین.چی شد.
زینب گفت مادر..
خودم دیدم گلویش را بریدند
صحبت که به اینجا رسید
دیدندام البنین از خیمه بیرون امد
رو خاکا به زمین خورددیدند.
خاکا ها رو برمیداره روسرش میریزهومیگه حسین.
هی میگه حسین ام البنین برات بمیره
نکه کاش می مردم.
اینروز و نمیدیدم ....حسین.حسین.
حسین و خیلی دوست داشت..
گفتند ام البنین چرا همه ش میگی حسین.
اسم عباس تو نمیگی
گفت اخه حسین مادر نداره...
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه
#روضه دفتری_حضرت_ام_البنین(ع)
#گریز به حضرت علی اکبر علیه السلام
بسم الله الرحمن ارحیم
یا رحمن یا رحیم
اللهمصلعلیفاطمةوابیهاوبعلهاوبنیهاوالسرالمستودعفیهابعددمااحاطبهیعلمک
اجرومزده شما عزیزان با فاطمه زهر(س) انشاالله حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله امشب بریم درخونه خانم ام البنین
آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا..
تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب
دامن مادر ابالفضل رو بگیر..
دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه..
درسته کربلا دستاشو ازبدن جداکردن
اما دست عالمی رو گرفته..
آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خونش رد نمی کنه
مادرش ام البنین هم همینطوره..
اینا از خانواده کرمند..
از خانواده لطف و احسانند..
هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند..
⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت..
یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد..
کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد..
من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم..
ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم..
(گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟)
مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان..
⏪کنیز برگشت منزل
مادر ابالفضل بیبی پرسید کی بود پشت در؟
صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت..
خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن..
یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم..
نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه
بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر..
یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.😭
(چرا ناراحتی بگیرو برو)
صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم
من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم
اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم..
یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد.
یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده
(چرا گریه میکنید؟(امان امان)
خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی..
کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..😭
آخ عمود آهن به فرقش زدند..
تیر به چشم نازنین پسرم زدند..
آخ تو کربلا شهیدش کردند.
داغشو به دل حسین گذاشتند..
یاد شهدا و امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرندگریزی هم داشته باشیم به روضه علی اکبر(ع) همه اموات فیض ببرند
⏪ابا عبدالله.. وقتی اومد کنار علی اکبر دید علی داره پاهاشو رو خاکا میکشه خدایا هیچ پدرو مادری را داغ جوان نشان نده امام حسین نشت کنار میوه دلش علی اکبر سر علی را به دامن گرفت دلش ارام نشد سر علی را به سینه چسپانید ای از سوز دل صدا می زد علی جانم پسرم بابا تنها گذشتی رفتی هر کاری کرد نتوانست بدن علی اکبر به خیمه ببرد چه کرد صدا زد
🔸جوانان بنی هاشم بیاید
🔸علی را بر در خیمه رسانید
🔸خدا داند که من طاقت ندارم
🔸علی را بردرخیمه رسانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#احمد بهزادی
#التماس دعا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه
#روضه دفتری_حضرت ام البنین (س)
#روضه وفات
بسم الله الرحمن الرحيم
السلام علیکِ یا زوجة وصی رسول الله
السلام علیکِ یــا عــزیــزةالــزهـــراء
السلام علیکِ یا اُمَّ البُدور الســَّواطع
یا فــاطـــمـــة بــنــت حـــِزام الکـِلابیه
المُکَنّاة باُمِّ البنین و رحمت الله و برکاته.
(دشتی)
🔸بنال ای دل؛ دلِ عالم غمین است
🔸شبِ جان دادن ام البنین است
🔸در این ماتم مگر اگر اشکی بریزد
🔸جزایش با امیرالمومنین است
🔸غمِ ام البنین پایان ندارد
🔸که دردِ بی کسی درمان ندارد
🔸نظر بر کربلا می کرد و می گفت
🔸بیا جانا که مادر جان ندارد
🔸بیا عباسِ من ای نورِ دیده
🔸زِ هجرت قامتِ مادر خمیده
🔸بیا تابوتِ مادر را تو بردار
🔸بزن بر سینه با دست بریده
⬅️اجرومزده شما عزیزان با خانم ام البنین انشاالله حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله
امشب بریم درخونه خانم ام البنین
آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا..
تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب
دامن مادر ابالفضل رو بگیر..
دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه..
درسته بی دست کربلاست.
اما دست عالمی رو گرفته..
آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خانه اش رد نمی کنه
مادرش ام البنین هم همینطوره..
اینا از خانواده کرمند..
از خانواده لطف و احسانند..
هر کی بیاد در خونشون دست خالی رد نمی کنه انشاالله به هر نیتی آمدی حاجت روا بشی شب وفات خانم
ام البنین است
دیدی میری تشییع جنازۀ یه مادری، اگه ببینی خلوته میگی حتما پسر نداره .. چون روابط عمومی هر خانواده پسرای اون خونوادهن.
فردا میخوان بدن حضرت ام البنین (س) رو تشییع کنن؛ کاش یکی از بچههای حضرت بود زیر تابوت مادرُ میگرفت .
بیبی جان! شما بچه نداشتین که زیر تابوت رو بگیرن، ولی من یه خانم دیگه رو سراغ دارم؛ پسرهاش بودن، شوهرش هم بود، اما تو دل شب غریبونه بدن رو تشییع کردن
بیبی جان! بازم خوبه شما رو روز تشییع کردن، بازم خوبه کسی به شما جسارت نکرد، اما مادر مارو تو مدینه زدن .
سینه شکسته، پهلوشکسته، بازوشکسته .
یازهرا
دیدی یه حرف میشنوی، میگی: نه! باورم نمیشه! اصلا! هیچ جوری! دروغه این حرفا
یا اگرم باور کنی، یعنی یقین پیدا کنی این حرف راسته، متحیر میشی ..
میخوام چندتا صحنه از کربلا بگم که متحیر شدن؛ یکیش اینجا بود:
اباعبدالله تا اومد بالای سر علی اکبرش؛ میگه “وَقَفَ مُتَحَیِّرا” (۱) اول متحیر شد: نه، این بدن علی اکبر نیست. آخه علی اکبر من اینجوری نبوده، رشید بوده
صحنه دوم رو میخوام بگم:
اون لحظهای که بیبی زینب اومد تو گودال قتلگاه، خودشم بدن حسین رو نشناخت؛ اما تا اومد بیرون دید یکی میگه: “اُخَیَّ ، اِلَیَّ” تا اومد نشست کنار این بدن، روایت میگه سکینه اومد کنار عمه نشست:
_عمه جان با کی حرف میزنی؟!
گفت: مگه نمیشناسی این بدن باباته؟
گفت: نه؛ آخه بابای من اینجوری نبوده؛ چهجوری میگی این بدن بدن بابامه!؟ نه لباسی، نه سری
یه صحنه هم تو شام سراغ دارم؛
اون لحظهای که زینب(س) دید داره با چوب خیزران به لب و دندان میزنه.(۲)
گفت: نه! اشتباه میکنی؛ این لب و دندان رو پیغمبر بوسیده
یه صحنه هم ام البنینه؛
بشیر که اومد خبر شهادت رو به امالبنین بده، عرضه داشت که چهار بچهت رو کشتن، گفت فدای حسین.
یکی یکی نحوه شهادتها رو گفت. تا رسید به عباس
(مادره دیگه، هی تو ذهنش مرور میکنه؛ اون سه تا بچهم راه داشته که بهشون نفوذ کنن، اما عباس رو من یکی قبول نمیکنم. چی شده عباسم
خورده خورده گفت تا رسید اینجا که؛ امالبنین عمود به فرقش زدن.😭
(هیچی نگفت.) تا حرفاش تموم شد، گفت: بشیر! من یه سؤالی ازت دارم؛چهجوری به عباس من نزدیک شدن؟ اصلا کسی جرئت نزدیک شدن به عباس رو نداره؛ چهجوری عمود به فرقش زدن؟😭
گفت: امالبنین، اول دست راستش رو انداختن، بعد دست چپش رو انداختن، بعد که دیگه دست نداشت دورش حلقه زدن، یه عده نامرد با نیزه، یه عده با شمشیر
اول میترسیدن بیان جلو، چون با چشماش همه رو فراری میداد. اما یه مرتبه اون نانجیب اومد جلو؛ گفت عباسی که میگن تویی!؟😭
گفت: نانجیب یه موقعی اومدی من دست به بدن ندارم. گفت: تو دست نداری ولی من دست دارم. این عمود رو بلند کرد، یهو عباس صدا زد: یازهرا
“امالبنین در کربلا نبودی، واویلا
بر فرق عباست زدن عمودی، واویلا”
حسین
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس_دعا
احمد بهزادی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#وفات_حضرت_ام_البنین
#زبانحال_حضرت_ام_البنین (س)
فلک میسوزد از اندوه سوزانی که من دارم
زمین میلرزد از حال پریشانی که من دارم
دو چششم ژاله می ریزد چنان الماس بر پایم
چنین اشکی ندارد هیچ چشمانی که من دارم
برای گریه کردن داغ بسیار است و میدانم
چنین داغی ندارد هیچ انسانی که من دارم
چنان میگریم از ماتم که خاک کربلا با من
شرار غم برانگیزد به حرمانی که من دارم
ز داغ و مرگ عباسم به سینه میهمان دارم
عدو همراه من گرید به مهمانی که من دارم
حسینم را به گودال و به زیر تیغ ها کشتند
که دل شد شعله ور از آه سوزانی که من دارم
فدا کردم به پای تو ز دامانم چهار اختر
به امیدی که برگردی به بستانی که من دارم
ولی افسوس این دارم حسینم غرقه در خون شد
که بعدش خانه ام شد بیت الاحزانی که من دارم
#محمدحسین_علیرمضانی ✍
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
4_5980997170931698337.mp3
6.76M
.
#حضرت_ام_البنین
#شور #تک
بند اول
فاطمه ی کلابیه ، جان و جانانه ی حیدر
بعدزهرا تویی بانو ، بانوی خانه ی حیدر
همسرخورشیدی و مادرماه
ای والله ۳
عقیلةالعرب صدات میزند
یا اماه ۳
ام الوفا...ام الادب
ام الحیا...ام البنین
بند دوم
تا دنیا دنیاست بی بی ، نورحق باتوهمراهه
شوهر تو یدالله و ، فرزندت اسداللهه
تمام اشکهای تو نذر غمه
ثارالله ۳
فخرهمین بس که تراخوانده حسین
یا اماه ۳
ام الوفا...ام الادب
ام الحیا...ام البنین
بند سوم
مه را کردی سرافکنده ، بانوچه قمری داری
ای جانم بفدای تو ، به به چه پسری داری
پسرنگو بگو امید عالمین
ای جانم ۳
پسرنگو بگو ذخیرة الحسین
ای جانم ۳
ام الوفا.... ام الادب
ام الحیا...ام البنین
🖋️حاج #محمدعلی_قاسمی✍🎤
#وفات_حضرت_ام_البنین
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
[WWW.FOTROS.IR]ma1402100508.mp3
10.36M
تنها افتخار من اینه
مست بادهی اباالفضلم
یا امّالبنین! مدد مادر
من دلدادهی اباالفضلم
جان اونلحظه که گردوندی عبّاسو دور سر ارباب
دست من به دامنت مادر؛ یا امّالبنین منو دریاب
شدم عاشق واویلا؛ پا تا سر واویلا
منو دریاب واویلا؛ ای مادر واویلا
ای جانم به اینهمه غیرت
ای جانم به این وفاداری
این مادر که تربیت کرده
فرزندو برا فداکاری
اونکه شد مرد همه مردا؛ اصل غیرت و ادب عبّاس
از تأثیر شیر مادر شد، شیر فارِس العرب عبّاس
شده ذکرم واویلا؛ واویلا واویلا
یا ابالفضل واویلا؛ یا مولا واویلا
داغش سخته و جگرسوزه
هرکس اینهمه پسر داره
میسوزونه عالمو آهش
زهرا از دلش خبر داره
توو قلب مدینه میخونه، پرپر شد گلای باغ من
مشک پارهپاره با اشکاش، گریونه به پای داغ من
دیگه هرروز واویلا؛ عاشوراس واویلا
وا حسینا واویلا؛ وا عبّاس واویلا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
الهی روی لبت تا محشر
ذکر محشر اباالفضل باشه
عاقبت بخیری یعنی روزیت
دست مادر اباالفضل باشه
به چادرش بشی دخیل
حضرت عباسی نمیخوری زمین
الهی همیشه نوکر حسین
مادری کنه برات ام بنین
با وفا ترین زن روی زمینه
روضه داری میکنه توی مدینه
بعد کربلا رو دوش همه ی ما
علم گل پسر ام بنینه
(یا ام البنین...)
چادرش که ارث زهرا باشه
سایه ی سر اباالفضل میشه
شنبه ها برای ما هر هفته
روز مادر اباالفضل میشه
شادیه قلب مضطرش
میگرم لعن بنی امیه رو
بخدا قشنگترین لحظه میشه
میگیره تو بغلش رقیه رو
بگو یا ام بنین که شخص حیدر
روزیتو میکنه امشب دوبرابر
انقده تو خونه ی علی عزیزه
که امام حسن صداش میزنه مادر
(یا ام البنین....)
🖊به قلم: #کربلایی_میثم_خوانساری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
323K
#زمزمه
#شهادت_حضرت_ام_البنین_س
سبک شرمنده ام آواره تون کردم
نریمان پناهی
جونم رسیده دیگه روی لب
ام البنین شرمندته زینب
دلم برا ، کرب و بلا ، چندساله خیلی بی قراره
برای اون ، لحظه ای که ، عباس من رفت آب بیاره
ولی نشد ، با مشک پُر ، پاشو توو خیمه ها بذاره
عباس من ۳وای
دستاشو از بدن جدا کردن
توو علقمه برو بیا کردن
چیزی نموند ، از بدنه ، عباس من میون صحرا
شنیدم از ، مخدرات ، غارت شده بچم روو خاکا
تا که علم ، خوردش زمین ، هلهله کردن نانجیبا
عباس من ۳وای
شنیدم از زینب که توو گودال
شد جسم بی سر حسین پامال
ریختن همه ، توو قتلگاه ، سر حسین من جدا شد
میون اون ، شلوغیا ، روی تنش جنایتا شد
ام البنین ، بمیره که ، پای همه به خیمه وا شد
ای وای حسین ۳
#عباس_قلعه
🎤استاد مهری فخر
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#شور
#حضرت_ام_البنین
#حضرت_ام_البنین_شور
عمریه که ، ام بنین ، خونجگره ، برات مادر
صحن چشام ،دائما از ، گریه تره ، برات مادر
بمیرم من
شده نقش زمین بدنت روی خاکا
بمیرم من
زیر و رو شده پیکرتو توی صحرا
بمیرم من ، ای وای مادر
علمدارم ، ای وای مادر
مرثیه ی ، من شده غم ، ای پسرم ، ابالفضلم
رفتی و رفت ، امنیت از ، دور حرم ، ابالفضلم
شنیدم که
روو تنت جای سالمی پیدا نمیشد
شنیدم که
از کنار تن تو حسین پا نمیشد
شنیدم که ،ای وای مادر
علمدارم ، ای وای مادر
رفتن تو ، شد سبب ، اشک رباب ، ابالفضلم
زینبم و ، خولی و شمر ، دادن عذاب ، ابالفضلم
کجا بودی
روی ناقه به اهل حرم شد اهانت
کجا بودی
که زنای حرم رو می بردن اسارت
کجا بودی ، ای وای مادر
علمدارم ، ای وای مادر
گفته برام ، زینبم از ، کوفه و شام ، ابالفضلم
کشته منو ، روضه ی اون ، بزم حرام،ابالفضلم
نبودی و
خیزرون میزدن روو لبای حسینم
نبودی و
تازیوونه کجا و رگای حسینم
نبودی و ، ای وای مادر
علمدارم ، ای وای مادر
#عباس_قلعه ✍
#وفات_حضرت_ام_البنین
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#زمینه
#حضرت_ام_البنین
#حضرت_ام_البنین_زمینه
بفداک یا حسین،اولادی
روی خاک کربلا،افتادی
شنیدم که با لبای تشنه
جون دادی
ام بنین بمیره،برات عزیززهرا
بچه بزرگ نکردم،که تو بمونی تنها
شنیدم که میگن
زینبت آواره شده
ازاین خبرعزیزمن
،بنددلم پاره شده
ام بنین،بیچاره شده
ویلی ویلی (علی شبلی)
ام بنین نه ام،الشهیدم
آه جگرسوزازدل،کشیدم
سخته برام باورش حرفایی که
شنیدم
روضه مشک پاره،میده منو عذابم
تاعمردارم عزیزم،شرمنده ربابم
یه گوشه ازبقیع
تموم نمیشه گریه هام
حالا بجای مادرت
گریه کن کرببلام
غمت چیکار،،کرده باهام
ویلی ویلی (علی شبلی)
#مهدی_کامیاب ✍
#وفات_حضرت_ام_البنین
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اشعار صلوات مختص حضرت ام البنین س وحضرت عباس ع
💚♠️💚
می خورد آب زچشمان تو صد رود فرات
چشمه ی اشک تو بی بی شده است آب حیات
کربلا تا زبقیع و ز بقیع تا زخدا
برتو ای ام بنین مادر روضه صلوات
💚♠️💚
بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات
رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات
آن چار شهید و مادر پاک سرشت
بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات
💚♠️💚
بر ساقی تشنه لب مشک به دهن صلوات
بر دو دست قطع شده عباس صلوات
بر فرق شکافته خونین شبهه حیدری
بر معرفت و عشق برادری ابوالفضل صلوات
💚♠️💚
به نام نامی سقای کربلا صلوات
به شیر بیشه صحرای نینوا صلوات
به پاسدار پرآوازة خیام حسین
به قدر وشوکت عباس مه لقا صلوات
💚♠️💚
به شیر بیشه صحرای کربلا صلوات
به پاسدار و علمدار نینوا صلوات
به آنکه داد و ستدش به راه دین خدا
به دستگیر همه خلقِ بینوا صلوات
💚♠️💚
بر بازوی افتاده به خاکش صلوات
برچهره ماه تابناکش صلوات
افتاده به روی خاک عباس علی
برقد رشید چاک چاکش صلوات
۱. ( الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
♾♾♾♾♾♾♾
▪️توسل به حضرت ام البنین(س)
♾♾♾♾♾♾♾
السلام ای حضرت ام البنین
ای وجیهه نزدرب العالمین
السلام ای مادر عالی نسب
همسر شایسته شاه عرب
بانوی ایمان وایثاروشرف
همچو مروارید پنهان درصدف
مدح توکی بازبان ممکن بود
بهرتوصیفت زبان الکن بود
مظهر عشق و وفاداری تویی
اسوه ایمان و دینداری تویی
السلام ای همسرومام شهید
ای شده مام ابالفضل رشید
مادری برچارشهید کربلا
باب حاجاتی توبر اهل ولا
هرکه درهرکاردرمانده شود
برتوای بانو پناهنده شود
همچوعباس، تو عنایت میکنی
از گدایانت حمایت میکنی
دستگیر مردم مضطرتویی
آنکه گیرد دست ما،محشرتویی
ای که هستی فاطمه،ام البنین
کن نظر برما توای بانوی دین
(سائلیم)ماسائل غرق گناه
جان عباست نما برما نگاه
سائل🌹
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
السلام علیکِ یا امَّ البنین
😭😭😭😭😭
نوحه ی سنتی...
السلام علی حجّتِ روی زمین (۲)
ای امیدِ بَشر، فاطمه را نازنین(۲)
شده دلها غمین
بهرِ امُ البنین
یابن الزهرا یابن الزهرا
میرسد دَم به دَم،ناله ز عَرش بَرین
در عزا و غمِ حضرت امُ البنین
تویی صاحب عزا (۲)
وارثِ مرتضی (۲)
یابن الزهرا یابن الزهرا
وقت تشییع جنازه بوَد این زمزمه (۲)
نه حسین و حسن،نه ساقی علقمه(۲)
حجت حق بیا(۲)
نور مطلق بیا (۲)
یابن الزهرا یابن الزهرا
سید و ساجّدین،به اشک و آهِ غَمِین
تک و تنها بخوان ،نماز امُ البنین
این مقام رفیع
تا رود در بقیع
یابن الزهرا یابن الزهرا
روز تشییعِ آن مادرِ بی قرینه
زین العابدین بود و حضرت سکینه
گریه میکرد زمین(۲)
بهر امُّ البنین (۲)
یابن الزهرا یابن الزهرا
ای مدینه تو دیدی آتش خانه را
دَفن و تشییعِ نیمهِ شبِ پروانه را
غم،بی اندازه شد
داغ ما تازه شد
یابن الزهرا، یابن الزهرا
😭😭😭😭😭
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
4_5970049870524847319.ogg
1.54M
#شور
#رجزخوانی
آل معاویه آل یزید
وای اگه سمت حرم بروید
دست به یک کاشی بزنید
هیهات قبر خودتان را بکنید
تا جان به بدن هست
این صدای شیعه ست
لشکر امام حسین
حافظ حرم زینب و رقیه ست
قسم به صولت ابلفضل
به مدد و نصرت ابلفضل
ریشه تون و میزنیم ما
قسم به غیرت اباالفضل
#حمید_عرب_خالقی ✍
#رجز #مقاومت_اسلامی #سوریه
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
4_5958536987349620156.mp3
4.12M
#زمینه_امام_حسین
#امام_حسین
#حضرت_عباس
در سجده ی خون، اقامه داری
نه جامه و نه، عمامه داری
اما توی این، دنیای فانی
تنها تویی که، ادامه داری
منم فانی، تویی باقی
که سرمستیِ، عشاقی
همه تشنه، لَبَت هستیم
اَلا یا اَیُهَّا الساقی
«هیچ کسی نمیمونه، اِلا حسین
کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ، وَ یَبْقىٰ حسین»
#####
این ذکریِ که، مَلَک نداره
این نوریِ که، فَلَک نداره
دستِ کسی توو، دنیا به قدر
دستای حسین، نمک نداره
هم از دستت، نمک خوردم
هم از اسمت، شفا بردم
ولی غیر از، بدی آقا
برات چیزی، نیاوردم
با بدا کی میسازه، تنها حسین
کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ، وَ یَبْقىٰ حسین
#####
سر سلسلهی، وفا ابالفضل
کوهِ ادب و، حیا ابالفضل
با نام حسین، شفا میگیرم
با نام تو، کربلا ابالفضل
روی دوشم، عَلَم دارم
توی قلبم، حرم دارم
درسته، خالیه دستم
تو رو دارم، چی کم دارم
مثل تو نگفت هیچ کس، مولا حسین
کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ، وَ یَبْقىٰ حسین
#زمینه
#حمید_عربخالقی ✍
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#شور
#زمینه
#وفات_حضرت_ام_البنین
رحلت حضرت ام البنین سلام الله علیها از زبان حضرت عباس(ع)
مادر من مادر من
منم اون شیر دلاور، منم عباس تو مادر
میاد از تو بوی کوثر مادر من
تو یادم دادی ادب رو، سجده و نماز شب رو ، دلسپردگی به رب رو مادر من
حرفای تورو شنیدم، دل زغیر حق بریدم
عشق زینب و خریدم مادر من
شدم از عاشقی سیراب، عاشقونه مست و بیتاب ، من شدم غلام ارباب مادر من
سرفراز و سربزیرم، به غم زهرا اسیرم
با یادش آروم میگیرم مادر من
ساقی حرم شدم من، صاحب علم شدم من، غرق آه و غم شدم من مادر من
آخه مشکمو دریدن، قدّمو به خون کشیدن، دوتا دستامو بریدن مادر من
شد خزون غم بهارم، خاک علقم شد مزارم، فاطمه اومد کنارم مادر من
#زبانحال_حضرت_عباس با مادر
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#زمزمه_حضرت_ام_البنین
#وفات_حضرت_ام_البنین
چشم عاشقا مثه ابر بهاره
برای مادر ماه و سه ستاره
چشماشو بست مادری که روضه ش این بود
که دیگه ام البنین پسر نداره
همونکه تو بقیع می ریخت
واسه حسین خاک رو سرش
همش میگفت حسین حسین
حرفی نزد از قمرش
از پاره های جیگرش
همش میزد صدا حسین
روضه میخوند برا حسین
بشم برات فدا حسین
حسین من
هر چی میداد حرم و قسم به آیه
از ابالفضلش نداشت کسی گلایه
نتونست و به دلش این آرزو موند
که رباب و ببره به زیر سایه
همش میگفت حلال کنید
عباسمو اهل حرم
آب میرسوند به خیمه ها
اگر که دست داشت پسرم
نور دو دیده ترم
با چشم خیس دل کباب
میگفت با گریه به رباب
انقدر نگو علی بخواب
راوی های کربلا دورش نشستند
دلشو با این خبر بد جور شکستند
عمود آهن زدند طوری به عباس
که سرش رو با موهاش به نیزه بستند
چه غم اگه امّا بنین
نبود کنار علقمه
سر اباالفضل و اومد
گذاشت روی پاش فاطمه
مادری کرد زهرا براش
هی پسرم میزد صداش
خون میگرفت از ابروهاش
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
#حضرت_ام_البنین
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7