بسمه تعالی
بحر طویل ولادت امام سجاد علیه السلام
اثر مجتبی صمدی شهاب
باز کیفیّت کوثر لب من را تر کرد ، کار صد ساغر کرد ،حالت هوش مرا بدتر کرد ، باز این باده مرا دربه در میکده کوثر کرد،سه شب اینجا همه جا بزم محبّت برپاست و فلک هم غوغاست هرکجا روح خدا هست دل ما آنجاست سه شب از عقل فراری شده ام غرق در حال بهاری شده ام سه شب از باده پیاپی خوردم تا گلو می خوردم ساقی هی ریخت و من هی خوردم می نابی که عطشناک بود عطر آن غبطه افلاک بود و چه بی باک بود هرکه زین می زده است باز دنبال سبو آمده است خبری هست که امشب همگی آمده اند در این خانه دوباره همگی در زده اندخبری هست که دلها همگی بی تاب است دیده ها پرآب است چه شبی جذّاب است ساقی امشب این بزم خود ارباب است . دل زسینه به مدینه شده راهی پی ماهی که رخش خانه ارباب منّور کرده و فلک را سر زلفش چه معطّر کرده خبری هست بگو قمری هست بگو پسری هست بگو کآمده امشب که شده باده لبالب که شده خنده به لب حضرت زینب شب سوم شب روئیدن یک شمشاداست میکده آباد است دل عالم شاد است شب میلاد جگر گوشه ارباب همه سجاد است آمد آنکس که ادامه دهد این شبها را
.................................................................
این پسر ذات خداوند دوباره رو کرد معنی زمزمه یا هو کرد آمد و باز صفا کرد دلم قبله را باز رها کرد دلم رو به نجوا و دعا کرد دلم یک صحیفه ز لبش شعر محبت خواندم مات رویش ماندم و در اندیشه به محراب نمازش رفتم دل به آن راز و نیازش دادم غصه رفت از یادم پای او بوسیدم گرد او چرخیدم در نمازش همه ذات خدا را دیدم به خود لرزیدم چقدر قامت رعناشبه زهرا رفته چقدر چهره زیباش به مولا رفته شهرتش تا به ثریا رفته نسل او پاک تر از پاکی هاست از تباری والاست سیرت و صورت او نور فشان و زیباست او اصالت دارد این پسر رکن امامت دارد بودنش روز جزا شور قیامت دارداین پسر با دل ما ست قرابت دارد پدرش گستره ی ربّانی است روح حق در بدن انسانی است خون حق است که در کرب و بلا قربانی است در خدا او فانی است و زسمت دگرش مادرا را بشنو که زنی نورانی است مثل یک هدیه به نسل علوی ارزانی است فخر دارد دل ما مادر او ایرانی است کرده این قسمت حق شاد وجود ما را
.........................................................................
دیده اش راوا کردبه سر دست پدر شور و شعف بر پا کرد زود مهرش به قلب پدر و قلب عمو قلب برادر جا کرد و لبش را که پر از قند و شکر بود پدر زد بوسه عمه نازش میکرد و ابالفضل دلش غوغا بود مثل اکبر دل او شیدا بود لایی لایی حسن بر سر او زیبا بود هدیه ها آوردند و همه بنشستند عهد شادی بستند وقت آن بود که کامش بدهند نامی از عشق به رویش بنهند همه ساکت بودند که حسین بن علی بعد اذان گفت به آوای جلی من زعشق پدرم بیمارم علوی هستم و از خصم علی بیزارم و فقط خوش دارم که به روی پسرم اسم علی بگذارم ودوباره همگی خندیدند نقل شادی به سرش پاشیدند ونمک باز چه خوش کرد لب دنیا را
..............................................................................
نمک نام علی بر لب عالم جا شد ، باز هم روی زمین زیبا شد باز هم خصم علی رسوا شد و علی بن حسین بن علیرشد نمود و پدری کامل شد به امامت به ولایت ز خدا نائل شد و چه بد روزی بود روز آقا شدنشروز مولا شدنش شد مصادف به صف کرب وبلا همه جا گلگون بود دل او محزون بود روز گودال و سر پرخون بود او اسیر تب بود جان او برلب بود غصه اش غیرت و بی معجری زینب بود وسط آتش ها دست او را بستند رفت همراه زنان همره سرها و سنان ناله کنان خسته ز اغیار سرکوچه و بازار به هر شهر و به هر کوی به هر سوی ولی وای که بند دلش آرام نشد هیچ جائی بخدا شام نشد چه بگویم دیده اش شد پر آب با وجود بی تاب رفت در بزم شراب وسر شاه و لب چوب شرر زد جگر آقا را
#ولادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#مجتبی_صمدی_شهاب
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مثنوی نیمه شعبان از زبان حضرت زهرا سلام الله علیها اثر مجتبی صمدی شهاب
اهل عالم من دلیل خلقتم
گوهر بی مثل و والا عصمتم
از عقول ماسوا بالاترم
پاره جان رسول آخرم
من سراپا خیر و مهر و رحمتم
دین حق را مایه ی هر عزّتم
نام من گردیده حک بر نه فلک
خاکبوس خانه ام باشد ملک
من به دنیا رنگ و رو بخشیده ام
من به هستی آبرو بخشیده ام
آفرینش هر چه دارد از من است
جنّت از یمن حضورم گلشن است
همسر شاه دو عالم حیدرم
فاطمه خاتون روز محشرم
مهر در ذات خداداد من است
پادشاهی دست اولاد من است
عالم از اولاد من دارد شرف
هستی یکسو باغ من هم یکطرف
کلّ فرزندان من ماهند ماه
بر زمین و آسمان شاهند شاه
آسمانها گرد زیر گامشان
حق تجلّی میکند در نامشان
هستی هستی بود از هستشان
حکمرانی جهان در دستشان
یازده گل یازده نور حقند
بر همه بی شک ولی مطلقند
هرکه شد پابست آنها برد کرد
در حقیقت ظالمان را خُرد کرد
یازده نورٌ علی نوراند و بس
یازده موسای در طورند و بس
یازده بنیانگر روح اند روح
موج غم را ناجی و نوح اند نوح
یازده آئینه ربّ جلیل
بت شکنهایی قوی تر از خلیل
یازده فیض مسیحایی نفس
یازده منجی روح از هر قفس
یک یک اولاد من نام آورند
از تمام اهل عالم برترند
الغرض دنیا وفاداری نکرد
از خزان شد رنگ باغم رنگ زرد
دو محمّد سه علی و دو حسن
یک حسین و جعفر و موسای من
جملگی قربانی اعدا شدند
نوگلان پرپر زهرا شدند
لیک یک گل مانده من را در زمین
گل نه دلداری عزیز و مه جبین
او گل دردانه اهل ولاست
بهترین سرمایه آل کَساست
تا نگردد این گلم مجروح خار
زامر هستی آفرین پروردگار
گشته غایب از تمام دیده ها
تا که آید موعد امر خدا
اوتمام عشق و امّید من است
وارث آئین جاوید من است
او گل زیبا و مه روی من است
مرهم و داروی پهلوی من است
ذوالفقار شوهر من یار اوست
انتقام محسن من کار اوست
او به زخم نور عین من شفاست
یکّه خونخواه حسین و کربلاست
فکر خونخواهی ز دشمن آه اوست
زینبم چشم انتظار راه اوست
او گل زیبای احساس من است
فکر خونخواهی عباس من است
#ولادت_امام_زمان
#نیمه_شعبان
#مجتبی_صمدی_شهاب
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شعر فولکوریک مناجات با خدا
اثر حاج مجتبی صمدی شهاب
هرجوری بود خدایا به مهمونیت رسیدم
با همه روسیاهی ماه رمضونو دیدم
دادی اجازه تا که صدات کنم دوباره
بنده تو جز گناه ره توشه ای نداره
پیش تو از خجالت ببین که سر بزیرم
اگه منو نبخشی باید برم بمیرم
خدا چقدر کریمی گناهامو پوشوندی
با همه نالایقی م به مهمونیت رسوندی
دوستت دارم خدایا با فطرت و غریزی
وای آگه این ماه بره گناهامو نریزی
من تو رو می خونم با شرار آه سردم
عمرم تموم شد و من بندگی ت نکردم
کجا برم از اینجا هیچ کسی رام نمیده
جز در خونه تو هیچ کسی جام نمیده
خوب میدونم دلم رو به غیر تو سپردم
شرمنده ام هزار بار من آبروت بردم
صدبار میون دنیا تا که شدم گرفتار
با بی مرامی محض کردم خدا رو انکار
شدم تو امتحان معرفتت رفوزه
حقشه بنده ت اگه توی آتیش بسوزه
خوب میدونم هزار بار توبه هامو شکستم
هرچی باشه دوباره در خونت نشستم
اگه چه تو مسیرت پاهامو کج گذاشتم
خودت میدونی با تو من دشمنی نداشتم
فناشده جوونیم اینو خودم میدونم
یه کاری کن همیشه بنده تو بمونم
با یاد قبر تاریک در هول و در هراسم
وای اگه این زودی ها کفن بشه لباسم
دل شکسته من ساده و کاگلیه
برگ برنده من محبت علیه
#مناجات
#ماه_رمضان
#مجتبی_صمدی_شهاب
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تركيب بند ولادت امام حسن بن علی علیه السلام
حرف دل باز زاشک قلمم جاری شد
ساقی آمد ز ره و موسم میخواری شد
همه بتها به سجود بت من افتادند
تاازآن چهره ناز پرده برداری شد
چشم چرخاند ونگاهش همه دلها راکشت
غمزه تیردوچشمش به دلم کاری شد
شدزعطر سرزلفش همه عالم مست
گویی عالم همه جادکه عطاری شد
باشیوع خبرخال سیاه دولبش
عشق او روی زمین باعث بیماری شد
نمی از کنج لبش نیمه ماه رمضان
طعم شیرینی هرسفره افطاری شد
شب عشق است فضاسبز به رنگ چمن است
درمدینه همه جاصحبت نام حسن است
آمدی و دل زهراشده است شادزتو
آمدی خانه حیدرشده آباد زتو
دل مادر دلبابا دل هرمنتظری
ازکمندغم و اندوه شد آزاد زتو
نوه اول پیغمبرآخرحسنی
که به قرآن نموده است خدایاد زتو
خاکبوسی وگدایی توباشد باما
روزمحشر به گدایان ره امدادزتو
توکریم بن کریمی و همه میگیرند
رزق دوعالمشان راشب میلادزتو
آمدی سحر حسودان شده باطل امشب
پای گهواره توریخته صددل امشب
آنقدر خوش سخن و خوش نفس وخوش سیری
که زبان زد شده ای بین نژادبشری
خواستم ماه بخوانم رخ زیبای تورا
دیدم از قرص قمر توبه خداماه تری
کوچه بندآمده برخیز سوی خانه برو
شده ای باعث حیرانی هررهگذری
دستگیری وکرامت بخداپیشه توست
یار هر مانده درراه میان سفری
سگ هم ازسفره تو روزی خود میگیرد
این بعیداست که ماراتوزخاطرببری
همه دارایی خودرازکرامت دادی
که دگرنیست زآوازه حاتم خبری
سید سبزقبا.نور سرشتی بخدا
سید خیل جوانان بهشتی بخدا
هیچکس ازسرکوی تونرفته نومید
خصم هم برکرمت هیچ ندارد تردید
اولین میوه باغ علی و فاطمه ای
که زیمن قدمت چرخ ولایت چرخید
لولو آیه قرآن تویی ای زیبارو
که خدا ازتو واز نسل توکرده تمجید
همه ابعادتووزندگیت درغربت
میدرخشد به دل شیعه شبیه خورشید
تیغ شمشیرتو درجنگ جمل چون طوفان
لشکر آ ن زن بی اصل و نسب راپاشید
باعث عزت اسلام شدی باحکمت
صلح کردی نشود فتنه دوران تشدید
بعدحیدر توامام همه عالم هستی
وحسین ابن علی ازتونمایدتقلید
باسرانگشت توکعبه رود ازجابالا
پای درس توسرافرز جهان شد سقا
اذن حق بودکه توسیدو مولاباشی
تشنگان رمضان رایم ودریا باشی
میکنی زنده به یک چشم هزاران عیسی
کم مقامی است بگویم تو مسیحاباشی
گرنداند کسی وخاک مزارت بیند
به خیالش نرسد شاهی و آقاباشی
زخم دشنام شنیدی و بغل واکردی
تاچه حدی تو دگراهل مداراباشی
موسفیدی به جوانی به سراغت آمد
ازغم یارتو حق داری اگرتاباشی
توفقط آمده ای غصه وغم رابخری
وسط کوچه غم محرم زهراباشی
پس بمان و همه جا دور وبر مادرباش
وسط کوچه اگرشدسپرمادرباش
#مجتبي_صمدي_شهاب
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔸 چهار پاره ای در بحث نماز🔸
قال الصاق علیه السلام:
«انّ شفاعتنا لا تنال مستخفّابالصلاة»«بدرستيكه شفاعت ما به كسي كه نماز را سبك بشمارد نمي رسد».
(سفينة البحار جلد /2 ص/19)
وقت عروج وقت رسیدن به آسمان
وقتی که عشق جلوگه راز میشود
فرصت غنیمت است هوا تازه تر شود
وقت نماز پنجره ها باز میشود
مانند قاصدک که سوار نسیم هاست
خیلی سبک تر از همیشه رها میشوم رها
خود را سپرده ام به دو دست قنوت عشق
آرامشی عجیب مرا میکند صدا
شکر خدا که چشمه ء پاکی آب هست
باید وضو گرفت و مجذوب نور شد
تا آسمان فقط دو سه پله ست راه دل
باید از این تعلق خاکی بدور شد
از روشن سحر گرفته و تا تیرگی شب
هفده قیام بادهء مستی لبالب است
در این وصال شاه و گدا بی تفاوتند
تو حرف دل بگو که خدایت مخاطب است
بیخود شو از خود و به خدا دست دل بده
بی واسطه ترنم دل را شروع کن
بر سقف نم گرفتهء سینه بیا بتاب
از پشت قله های غریبی طلوع کن
اینجا ضیافتی است که مهمان غذای روح
از سفرهء بزرگ خدا سیر میخورد
این حالتی بود که جدا میکنند تیر
وقتی به جنگ پای علی(ع) تیر میخورد
باید که شیعه پیروی از رهبری کند
الگوی برتر همهء ماسوا علی ست
در موقع نماز کند آیینه ظهور
دریای بیکرانه و غرق خدا علی ست
#مجتبی_صمدی_شهاب
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#میلاد_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
کوثر امشب بازهم جاری شده
موسم مستی و دلداری شده
کوثری دیگر روان شد از جنان
بوی عطرش رفته تا هفت آسمان
غنچه ای رو ئید در خاک زمین
غنچه ای از باغ فردوس برین
پهنه ء عرش و زمین گلشن شده
وادی هفت آسمان روشن شده
وجه این گل به چه زیبا و جلی ست
ریشهء این غنچه از نسل علیست
زاده ای از نسل کوثر آمده
دختر موسی بن جعفر آمده
وجه او وجه و جمالش فاطمه ست
قدر او قدر و کمالش فاطمه ست
شأن أو شأن و مقام کوثر است
نام او همنام نام کوثر است
آب دریا پیش لطف او کم است
شاه بانوی تمام عالم است
او به حوران بهشتی دلبر است
سایهء لطفش همیشه بر سر است
چادر او سایبان مردم است
کوی رضوان گونه اش شهر قم است
خواهر شاه سریر ارتضاست
عشق و معشوق علی موسی الرضاست
عالم و آدم ثنا خوان وی اند
صد چو حاتم ریزه خواران وی اند
او پناه قلبهای خسته است
ره گشای راههای بسته است
نور رو بندش درخشانی ترین
تارو پود چادرش حبل المتین
خاک پایش توتیای دیده هاست
تربتش رشک همه سجاده هاست
او تمام عزت است و جاه عشق
هم طراز است او با ماه دمشق
جلوه گاه حق و زهرا صورت است
فاتح دلها و زینب سیرت است
خلد گردی روی دامانش بود
رخصت هستی به دستانش بود
شهرت او رفته بالاتر زقاف
عالمان گرد حریمش در طواف
تربتش همواره غرق همهمه است
خاک قبرش خاک قبر فاطمه است
میکند عالم به خاک او سجود
لیک چون زهرا نشد رویش کبود
فاطمه گر هست نام نیکویش
لیک نشکستند از کین پهلویش
#مجتبی_صمدی_شهاب
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#دودمه
درد ما را اصغر ششماهه درمان میکند
(مرحبا طفل رباب )۲
کاخ آمریکا و اسرائیل ویران میکند
..........................................
کودک ششماهه هر دردی مداوا میکند
(مرحبا طفل رباب )۲
یک نخ قنداقه اش کار مسیحا میکند
#مجتبی_صمدی_شهاب
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مصیبت_بستر_پردرد
در بسترم و خسته ام و تاب ندارم
شبها من از آن ضربه در خواب ندارم
انگار بعید است دگر زنده بمانم
برگونه به جز گریه و سیلاب ندارم
با بازوی بشکسته قنوتم شده ناقص
غیر از دل پر آه به محراب ندارم
از شعله چو شمعی شدم و رو به زوالم
جز خون که زسینه رَوَدَم آب ندارم
از روی علی بسکه رخ خویش گرفتم
خجلت زده ام چهره شاداب ندارم
در صورت من نقش ز پستی و بلندی ست
جز روی ورم کرده در این قاب ندارم
از ضربهء آن دست نشست ابر به رویم
خاموش شدم هاله مهتاب ندارم
چندی ست نشُسته م تن و قامت طفلان
آخر چه کنم دست بدن ساب ندارم
#مجتبی_صمدی_شهاب
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شب_چهارم
#ماه_محرم
#طفلان_زینب سلام الله علیها
#مرثیه
#غزل
باید که راه بر دل تو واکنم حسین
تا کِی به غربت تو مُدارا کنم حسین
یک گوشه مینشینم و هِی گریه میکنم
شاید میان قلب تو غوغا کنم حسین
حالا که از غم علیاکبر تو تا شدی
باید به محضر تو کمر تا کنم حسین
موی سفید بعد علی در سرت نماند
هر غصّه تو را به دلم جا کنم حسین
پیش زنان و اهل حرم خجلتم نده
پیش تو من چقدر تقلّا کنم حسین
من حاضرم به جای تلافی خنده ها
با خون دوای غربتت امضا کنم حسین
طفلان خانه زاد مرا هم قبول کن
خواهم که سر به پیش تو بالا کنم حسین
*" وقتی قسم به معجر زینب قبول نیست"
مجبورم اینکه صحبت زهرا کنم حسین
راضی مشو که همره طفلان بیایم و...
در زیر سنگ جسم تو پیدا کنم حسین
راضی مشو که ببینند بر سرت
با قاتلان مست تو دعوا کنم حسین
راضی به مو کشیدن من پیش شان مشو
دیگر چگونه درد خود افشا کنم حسین
پیش پسر کشیده به مادر زدن رواست؟
آیا دوباره فاشِ مُعمّا کنم حسین
#مجتبی_صمدی_شهاب
#صلوات
🔹️ #اشعارناب_آیینی🔹️
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شب_چهارم
#ماه_محرم
#حضرت_حُرّ_علیه_السلام
#غزل
حُرمت گذاشت هر که به زهرا بزرگ شد
اندازهی تمام دو دنیا بزرگ شد
در وادی حسین هرآنکه قدم گذاشت
قطره ولی به وسعت دریا بزرگ شد
مجنون خلوص داشت اگر ماندگار ماند
مجنون بزرگ شد که لیلا بزرگ شد
اینجا ادب مسیر رسیدن به قُلّه هاست
سَر خَم نمود حضرتِ حُر تا بزرگ شد
او سجده کرد و قبلهی خود را عوض نمود
تیره نماند و چون شب یلدا بزرگ شد
آغوش وا نمود و پذیرفت توبه را
در پیش خلق بیشتر آقا بزرگ شد
حُرّ پیر وادی همهی اهل توبه است
بر اهل توبه مُرشد و بابابزرگ شد
آزاده بود و رفت و به آزادهها رسید
با یک نگاهِ بهتر از امضا بزرگ شد
ترسید اگر چه اهل حرم از اُبُهتش
کوچک شد و به اذن مسیحا بزرگ شد
امّا نبود تا که ببیند که کربلا
داغش برای زینب کبری بزرگ شد
گرچه سرش شکست ولی سر جُدا نشد
نیزه فرو که رفت گلوها بزرگ شد
در بین آن همه سرِ بر نیزه روضهی
نیزه به گوش رفتن سقّا بزرگ شد
#مجتبی_صمدی_شهاب
#صلوات
🔹️ #اشعارناب_آیینی 🔹️
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شب_هفتم
#ماه_محرم
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
عجب حال خوشی در روضه ها هست
به قدر وسعت عالم صفا هست
در این شهر سیه رو بین روضه
نفس تنگی نمیگیری هوا هست
به دور هم جمعند عاشقان و
به قدر وُسع عشق است و وفا هست
حرم را در حسینیه ببینید
به هر جا روضه باشد کربلا هست
سگ کهف حریم کربلا شو
فنای جای دگر اینجا بقا هست
اگر داری مریض لا علاجی
بیا روضه بیا دارالشّفا هست
به این خانه بیا تا که ببینی
سر این سُفره شاه است و گدا هست
خضاب دیگران رنگی ندارد
در این وادی زخون آری حنا هست
اگر با گوش دل، دل داده باشی
صدای گریهء یک آشنا هست
هزار و چار صد سال است مهدی(عج)
عزادار غمِ خون خدا هست
روایت از امام صادق(ع) آمد
که گریه بهر جدّم کیمیا هست
خدا این اشک را از ما نگیرد
که هر چه خیر از حال بُکا هست
بخوان ای روضه خوان تا که بگرییم
برای تشنه ای که سر جدا هست
به لطف مادرش زهرا همیشه
میان روضه ها آب و غذا هست
اگر چه آب مهر مادرش بود
ولی شرح غمش پُر ماجرا هست
به منّت بهر طفلش آب خواهد
ز قومی که تماما اشقیا هست
پدر فریاد زد رحمی به طفلم
اگر یک مرد در بین شما هست ...
بگیرد طفل من سیراب سازد
اگر یک ذرّه ای لطف و عطا هست
به جای آب تیر آمد چه تیری
که بهر صید زخمش بی دوا هست
چه تیری اُستخوان حلق بشکست
چنین ذبح عظیمی در کجا هست؟
علی را تا نبیند مادر او
چه جایی بهتر از زیر عبا هست
به حیرانی بابا خنده کردند
بگو آیا که یک ذره حیا هست
الهی مادرش اصلا نبیند
سرِ ششماهه در طشت طلا هست
#مجتبی_صمدی_شهاب
#صلوات
🔹 #اشعارناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شب_هفتم
#ماه_محرم
#حضرت_علی_اصغر_علیهالسلام
#مرثیه
#غزل
پسری که پدرش بُرد به میدان اورا
کرد بر دست چو مه پاره نمایان اورا
مانده بودند که این نور هدایتگر چیست
چونکه دیدند دَمی پارهء قرآن اورا
کیست این طفل که خود آیتِ کُبریِ خداست
کرده سجده به دَرَش خیل بزرگان اورا
سرش امّا ز عطش بر سر شانه خَم بود
کاش آبی بدهد یک تن از آنان اورا
هر دری زد پدرش تا که به آبی برسد
بُرد زین رو وسط معرکه سُلطان اورا
کار شَه وای به منّت کِشی از قوم رسید
کاش لاقل برسد آب ز باران اورا
تا که گفت آب همه لشکریان خندیدند
گویی اصلا نشمردند مسلمان او را
وسط خُطبهء شه بود که یک تیر پرید
تیرِ وحشیِ سه سر بُرد به پایان اورا
تیرِ چرخیده شده بین گلو جا خوش کرد
خِیرش این بود فقط داد سه دندان اورا
با سه شعبه عَصبِ گردنش از کار اُفتاد
کُند شد دم به دم آن حالت لرزان اورا
مادرش در بر خیمه چِقَدَر دلخوش بود
که به طفلش پدرش هست نگهبان اورا
دو قدم سمت حرم رفت دوباره برگشت
همه دیدند گرفتار و پریشان اورا
بُرد در پشت حرم تا که نهانش سازد
تا که شاید کند از معرکه پنهان اورا
ولی انگار قرار است به نیزه برود
نیزه پیداش کند شام غریبان اورا
#مجتبی_صمدی_شهاب
#صلوات
🔹 #اشعارناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#غزل_مرثیه
در بسترم و خسته ام و تاب ندارم
شبها من از آن ضربه در خواب ندارم
انگار بعید است دگر زنده بمانم
برگونه به جز گریه و سیلاب ندارم
با بازوی بشکسته قنوتم شده ناقص
غیر از دل پر آه به محراب ندارم
از شعله چو شمعی شدم و رو به زوالم
جز خون که زسینه رَوَدَم آب ندارم
از روی علی بسکه رخ خویش گرفتم
خجلت زده ام چهره شاداب ندارم
در صورت من نقش ز پستی و بلندی ست
جز روی ورم کرده در این قاب ندارم
از ضربهء آن دست نشست ابر به رویم
خاموش شدم هاله مهتاب ندارم
چندی ست نشُسته م تن و قامت طفلان
آخر چه کنم دست بدن ساب ندارم
#مجتبی_صمدی_شهاب
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#مثنوی
#ولادت
باحديث عشق غوغا مي كنم
عشق را باعشق معنا می کنم
صحبت از عشق است ونام زینب است
عشق معنای تمام زینب است
کیست زینب جز خدای عاشقی
صاحب صوت رسای عاشقی
عشق با زینب تجلّی یافته
تارو پود عشق را او بافته
عشق او اوج مقامات است و بس
عشق بی زینب خرافات است و بس
سازمان عشق را او رهبر است
بعد زهرا او به عالم مادر است
زن ولی مردآفرین است و دلیر
مردها دردام نطق او اسیر
اوخودش را شهره در آفاق کرد
کودتا در کشور عشاق کرد
فاتح کوه بلند عصمت است
نیش بیداری زخواب غفلت است
عالم هر علم بی تعلیم اوست
زاده ی شیر و جدا ازبیم اوست
زن ولی با غرّشی طوفانی است
صاحب فنّ خطابه خوانی است
تاجر سرمایه دار عشق اوست
با کلامش ذوافقار عشق اوست
پنج تن در او تجلّا می کند
نطق حیدر خوب اجرا می کند
نیست تنها دخت والای علی
او بود امّ ابیهای علی
نان حیدر ، شیر کوثرخورده است
کربلا را او به مقصد برده است
کاخ ظلمت را به خاکستر نشاند
او به دامانش رقیّه پروراند
قاتل آل امیّه زینب است
عشق آموز رقیّه زینب است
ما رأیت الاّ جمیلا ورد اوست
حضرت ام البنین شاگرد اوست
رتبه اش بالاتر از مقیاس بود
خادم او حضرت عباس بود
عین و شین وقاف یعنی دلبری
جلوه ی زهرا و صوت حیدری
نان حیدر شیر کوثر خورده است
کربلا را او به مقصد برده است
او لیاقت داشت پیغمبر شود
مثل مادر سوره ی کوثر شود
درعبادت سینه ها دارد یقین
او بود مانند زین العابدین
درتمام عمر حتّی در بلا
یک نماز شب نشد از او قضا
او ولایت را حسن خو طینت است
زینب است و زینت هر زینت است
او شجاعت را حسینی وار داشت
بر تولّای علی اصرار داشت
یک یک پیغمبران مدیون او
شد نبوّت هم گروه خون او
او لیاقت داشت پیغمبر شود
مثل مادر سوره ی کوثر شود
رمز جاوید دوام کربلاست
کارگردان قیام کربلاست
تا قیامت جلوه ی تابنده شد
تیم دشمن پیش او بازنده شد
گرچه زینب هست نامی دلربا
نام زینب با حسین دار صفا
صبر با یادش صبوری می کند
از هراس و غصّه دوری می کند
روز اوّل با حسینش عهد بست
پای این پیمان سر خود را شکست
تا سر ببریده را برنیزه دید
خون سر از چوبه ی محمل چکید
#مجتبی_صمدی_شهاب
#صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#بسم_رب_الشهدا_و_الصدیقین
سردار آسمونی
سخته ندیدن تو
مونده زمین تو بُهتِ
این پر کشیدن تو
تو مُزدت و گرفتی
ما به غمت نشستیم
تا آخرین نفس با
عهدی که بستی هستیم
اُسطوره واسه مردم
هستی برا همیشه
سنگ از تو بود هراسون
بودی اگر چه شیشه
چشمات خروش خشم و
آئینه رو با هم داشت
حاج قاسم دلاور
لفظ شهید و کم داشت
آرامش از تو داره
تهران، دمشق و بغداد
رو هیچ ضریحی با تو
حتّی یه خط نیفتاد
یک روح سربلندی
توو سربه زیریهات بود
بعد فرج ، شهادت
بالاترین دعات بود
اسم تو رو می خونه
سو سوی هر ستاره
این خاکِ آریایی
مثل تو کم نداره
نزدیکه با صلابت
بر فتنه گر بتازیم
مِیدونی توی حیفا
با نام تو میسازیم
دشمن شبیه قطره س
اسم تو مثل دریاس
راهت ادامه داره
عکست تووقاب دلهاس
دست تو رو گرفتن
بردن به آسمونا
اون دستی که رو خاکا
اُفتاد شبیه سقا....
#مجتبی_صمدی_شهاب
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#بسم_ربّ_الشهدا
#یادبودسردارسلیمانی🌺
رگبار ستم زد و تگرگی بارید
در علقمهء دل کمری باز خمید
این دشمن بی مایه نمیداند که
بیچاره شهید زنده را کرد شهید
ایران بخدا مَهد توانایی هاست
پاکار خمینی و خراسانی هاست
ای دشمن قدّار تو مثل موری
ایران همه جا پُر از سلیمانی هاست
گفتند که بر شهادتش عالم بود
این رتبه برای او یقین لازم بود
شد پیکر او گسسته از هم او که
همنام شهید کربلا قاسم بود
#مجتبی_صمدی_شهاب
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#اشعار_ولادت_ها_و_اعیاد_اسلامی
#ولادت_امام_حسن_مجتبی_ع
سرود ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام -(ستاره از آسمون تا مدینه میاد زیارت)
ستاره از آسمون تا مدینه میاد زیارت
یکی میگه به همه خبر شادی و بشارت
تو قلب ماه خدا حسن اومد بگید مبارک
ماه جمالش پر فروغه
شهر مدینه چه شلوغه
بیایید ببینید حسن اومد
هرکی بگه یوسف قشنگ تره دروغه
گل حیدر۲ عزیز فاطمه حسن جانم
فرشته ها همه از آسمون رو زمین نشستن
تموم باده کشا می نخورده مجنون و مستن
امشب همه عاشقا اومدند و کشکول بدستن
بیت ولا قبله نما شد
مژده بدید حیدر بابا شد
فرشته ها غرق طوافند
بیت فاطمه مثه خونه ء خدا شد
گل حیدر۲ عزیز فاطمه حسن جانم
هستی من بستگی داره ولله به عشق دلبر
طپش طپش نبض من میخونه اسمشو تا محشر
پاشیده شد زندگیم پای می خونه پای ساغر
باده پرستی شده کارم
لب از پیاله برندارم
تو گود میخونه می شینم
می جنون میزنم و کم نمیارم
گل حیدر۲ عزیز فاطمه حسن جانم
حرفای مستونگیم حرف عشقه مثل یه رازه
دنیای دیوونگیم دنیای عشق و سوز و سازه
خودم رو تا میکده میکشونم مثل جنازه
فنا شد آخر همه هستیم
شبانه روزی شده مستیم
شب شب عشقه باز من و دل
تو میخونه رکورد مستی رو شکستیم
گل حیدر۲ عزیز فاطمه حسن جانم
عقلم پرید و دلم بی قراره شده دیوونه
امشب دل من نماز رو به خاک بقیع میخونه
نمیدونم تا کجا این جنون من رو می میکشونه
راه فرارم شده بسته
با اذن حق دل حق پرسته
خورده نگیرید حرف عشقه
اگه گفتم هویاحسن بگید که مسته
گل حیدر۲ عزیز فاطمه حسن جانم
شاعر: #مجتبی_صمدی_شهاب
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#مجتبی_صمدی_شهاب
▶️
آهسته تر قدم بزن و پشت سر ببین
صدها هزار دل زپی ات دربه در ببین
ای خانه زاد کعبه ز مسجد گذر نما
دنبال خویش کعبه ز جان محتضر ببین
خانه نشین غم مرو در خانه ات نشین
امشب درون خانه هوای سحر ببین
@چ
خیره به آسمان مشو ای بام آسمان
راهی دگر برای عروج و سفر ببین
دریای التماس شده چشم دخترت
ای چشم حق به سینه دلِ خونجگر ببین
لاقل برای ماندن خود استخاره کن
کم کن شتاب را نفسی بیشتر ببین
دور وبر خودت که پُر از منع رفتن است
این التماس را ز دل میخ در ببین
گفتم ز میخ و خاطرت آزرده شد چرا؟
در این سؤال پرسش من بیخبر ببین
حرف بدی زدم که چنین ریختی بهم؟
مانند چشم خویش مرا دیده تر ببین
آقا گمان کنم که دلت رفت پشت در
حالا بیا و محنت این دردسر ببین
یادم نبود شهر مدینه تورا شکست
آقا جسارت است زمن درگذر ببین
من پا به پای تو بخدا گریه میکنم
من را شبیه خویش زغم شعله ور ببین
با چشم خودتودیده ای و من به چشم دل
آندم که غم شکست تورا از کمر ببین
من هم کمر شکستهء پهلو شکسته ام
حال و هوای روضهء ما پر شرر ببین
وای از دمی که فضه بیا گفت فاطمه
گفتا بیا و فاطمه را بی پسر ببین
محسن نیامده نفسش در گلو برید
آثار ضربه را به تن بی سِپَر ببین
آتش دوام لنگهءدر را از او گرفت
حالا بیا به پیکر زهرا اثر ببین
سر تا به پا همه آتش گرفته بود
آن سو میان بند بیا شیر نر ببین
با این همه بلند شد و گفت یاعلی
یعنی مدینه دین خدا در خطر ببین
در آن سیاه روز میان حرامیان
چندین ستاره همره شمس و قمر ببین
در آن کشان کشان کمر یار را گرفت
فریاد زد خدا ستم اهلِ شر ببین
ضرب غلاف آمد و آرنج شد دوتا
بی غیرتیِ محض صف کور و کَر ببین
ای کاش میشکست دهان و قلم خدا
تا خون نمی نمود دل زارِ مرتضا
⏹
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴 اشعار #شب_سوم_محرم
___________________
#حضرت_رقیه
@shere_aeini
بی تو بابا رَمقِ بال و پَرم را بردند
شادی زندگی مختصرم را بردند
تا که خاموش شوم رأس تو را آوردند
سود کردم تو رسیدی ضررم را بردند
عوض اینکه بخوانند برایم قصّه
بسکه فریاد کشیدند سَرَم را بردند
بی تو هر صبح لگد بود که بیدارم کرد
خوشیِ اوّل صبح و سحرم را بردند
تار صوتی من از ناله زدن بسته شده
غصّه ها جوهر و نای جگرم را بردند
پای پُر آبله نگذاشت به نیزه برسم
قدرت آمدنِ تا گُذرم را بردند
نوک انگشت شناساند به من روی تو را
مُشت ها سوی دو چشمان تَرم را بردند
ساعد دست نحیفم وسط کوچه شکست
سنگ ها رنگ سفید سِپَرم را بردند
گَردنم بسکه چپ و راست شده با سیلی
حالت خیره شدن از نظرم را بردند
مانده مویم به زیر ناخُن زجر ای بابا
گیسوی بافته تا به کمرم را بردند
بین این قافله همبازی من اصغر بود
نیزه ای دُزد شد و همسفرم را بردند
هیچ کس مثل من از فاطمه ارثیه نبُرد
روضه خوان های پریشان خبرم را بردند
🔸شاعر:
#مجتبی_صمدی_شهاب
_____________________________
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#پنجم_صفر
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#دودمه
#مجتبی_صمدی_شهاب
کوری چشم یزید و شامیان خیره سر
ای پدر جانم پدر
گوشهی ویرانه را کردم حسینیه پدر
ای پدر جانم پدر
جای من را اربعین خالی کنید ای زائران
دست حق همراهتان
جای من گویید ذکر یاحسین برسر زنان
دست حق همراهتان
#شب_سوم_محرم
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد_ولادت
پسر عشق رسید و پدری را جان داد
حق به یعقوب دلی خاتمهء هجران داد
تشنه بودیم که الله به ما باران داد
یک ولیعهدِ پُر از خیر به یک سلطان داد
نه مدینه که زمین نور شد و زیبا شد
صلواتی بفرستید رضا بابا شد
شب گذاشتهست ببینید سحر آمدهاست
به هواداری خورشید قمر آمدهاست
مهربان ذات پدر را پسر آمدهاست
نه پسر شیرهءشیرین جگر آمدهاست
هرچه خواهید بگیرید رضاشاد شده
که جواد آمده و خانهاش آباد شده
سالیانی به ره این گل دلبندش بود
چشم بر راه طلوع رخ فرزندش بود
تشنهء دیدن هنگامهء لبخندش بود
عاشق بوسه به لبهای پر از قندش بود
که خدا داد به او دیر، ولی غوغا کرد
برکت دارترین را به رضا اهدا کرد
برکت از نوک پا تابه سرش میریزد
خیر با هر قدمی دوروبرش میریزد
اهل انفاق گداسان به درش میریزد
جود با دیدن او کُرک و پَرش میریزد
چون خدا خواسته که باب مراد است مراد
همه جود خدا دست جواد است جواد
هر چه گوییم ز جود و کرمش کم گفتیم
هر چه گوییم ز اعجاز دمش کم گفتیم
هرچه گفتیم ز خیر قدمش کم گفتیم
از تبار و نسب محترمش کم گفتیم
ریشهاش حیدری و فیض زاصلش باشد
حضرت مهدی موعود ز نسلش باشد
او رسیدهست که دلتنگی بابا ببرد
روزهداران رجب را سوی دریا ببرد
دست ما گیرد و ما را سوی بالا ببرد
به مسیر پسرش مهدی زهرا ببرد
تا مبادا که گرفتار و نابود شویم
دور وغفلت زده از مهدی موعود شویم
سائلیم و ز کَفَش لطف و عطا میگیریم
درد داریم و طبیب اوست دوا میگیریم
از مسیح رضوی زاده شفا میگیریم
کاظمین و نجف و کرب و بلا میگیریم
جود کن در شب میلاد به ما زر برسان
دل مارا وسط روضهء اصغر برسان
تیر آمد به گلو خورد پدر حیران شد
باسه شعبه عطش کودک او درمان شد
وسط معرکه درمانده و سرگردان شد
وای از پوست سرش بود که آویزان شد
مادرش بر در خیمه به سر و صورت زد
مگرآن تیر ز حلقوم برون میآمد؟
#مجتبی_صمدی_شهاب
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_علی_اصغر_ولادت
انگارعالم باردیگرجان گرفته
شادی مجال غم ازاین وآن گرفته
ازابررحمت بازهم باران گرفته
سردارخوبی ها سر وسامان گرفته
امشب شب رؤیائی این عالمین
کوچک ترین حیدر به دستان حسین است
چشم انتظاری بنی هاشم به سر شد
طوبای باغ فاطمیون پر ثمر شد
نوری مضاف جمع خورشید وقمر شد
آقا برای چندمین دفعه پدر شد
اجماع کلی بنی هاشم همین است
این طفل تمثال امیرالمؤمنین است
یک تکه الماس است بر دستان بابا
مانند یک رود است درآغوش دریا
آئینه می گردد به روی دست سقا
صف بسته قومی محضرش بهر تماشا
اکبر نگاهش کرد او خندید، جان گفت
ارباب درگوشش مسیحایی اذان گفت
وقتش رسید آقا که نام او بگوید
با سرّ اعظم نام این مه رو بگوید
این نکته باریکتر از مو بگوید
کوری چشم دشمنان حق منجلی شد
فرزند بچه شیر حق نامش علی شد
این طفل کوچک پیر یک دنیای عشق است
سرتا به پا آئینه و سیمای عشق است
آقا و آقا زاده آقای عشق است
مهری به طومار و به عاشورای عشق است
هدیه به زهرا شیره جان رباب است
از نسل آب و تشنه لبهاش آب است
بند قماطش را زبالا آفریدند
مشگل گشای هر دو دنیا آفریدند
محسن برای نسل زهرا آفریدند
هم رتبه و هم شأن سقا آفریدند
ششماهه صد ساله کند طی مدارج
آری علی اصغر بود باب الحوائج
گهواره اش یک قبله سیّار باشد
کعبه به دورش حاجی هشیار باشد
سرباز راه حیدر کرار باشد
پس تیر معمولی برایش خار باشد
از بس ابهت داشت لشگر از توان رفت
بهر شکار او سه شعبه در کمان رفت
با دست وپای بسته میدان را بهم ریخت
یک قوم سرگردان وحیران را بهم ریخت
نظم وفنون رزم وگردان را بهم ریخت
معنای خیر و لطف باران رابهم ریخت
مشگل گشا شد حرمله مشگل گشا زد
نامرد مرد کوچکی را بی هوا زد
داغش به قاب سینه غم تصویر کرده
انگشت حیرت بر لب تکبیر کرده
طوری زدش گویا که صد تقصیر کرده
انگار نیزه در گلویش گیر کرده
آن سو به صورت مادری بیچاره می زد
این سو زحلقش خون چه بد فوّاره می زد
طفلک میان نعره ها لرزید وپرزد
براشک بابا لحظه ای خندید و پرزد
برگ گل حلقوم او پاشید و پرزد
با تیر بر کتف پدر چسبید و پرزد
تیر از گلویش در نیامد غم بپا شد
در آن کشاکش ها سر از پیکر جدا شد
#مجتبی_صمدی_شهاب
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تا آن زمان که گردش این روزگار هست
تا آن زمان که روز وشبی برقرار هست
کم یا زیاد بسته به میزان لطف حق
پای پیاده عشق به هر دل سوار هست
وقتی گدا شدن به در دوست عاشقیست
پس در تمام عمر به هر لحظه کار هست
ما ظاهراً اگر چه خدا را ندیدهایم
اما یقین که جلوه آیینهدار هست
یک گل رسید و معنی ضرب المثل شکست
یک یاس آمده که همیشه بهار هست
یک برگ یاس با همه عالم برابر است
معنی یاس یک کلمه هست و مادر است
هرکس که مادر است دو عالم برای اوست
بام بهشت نقطه پایین پای اوست
مادر شدن برای دو عالم شرافتی است
بر دختری که گفته پدر هم فدای اوست
او قبل خلقت آمده قبل از همه رود
سوی بهشت باغ گلی که سرای اوست
شرط و شروط خلقت دنیاست فاطمه
این میل باطنی عمیق خدای اوست
آمد کسی که بین قنوت شبانهاش
همواره اسم یک یک همسایههای اوست
تصویر خالصانه ذکر و دعاست او
همسایه همیشه قرب خداست او
او کوثر است و چشمه دریاترین خم است
نور است و نور بخش سپهر است و انجم است
پیداتر از همه شد و بین بزرگیاش
در لابلای ثانیههای زمان گم است
از آب و خاک مهریه او جوانه زد
هر دانهای که بر سر هر خوشه گندم است
مصرف نکرد غیر خودش در مسیر حق
زهرا تمام مرتبه الگوی مردم است
از خود گذشت تا که ولایت علم شود
زهرا بپای دین خدا مثل اهرم است
دین خدا ز همت او جان گرفته است
زن با نگاه فاطمه عنوان گرفته است
✍ #مجتبی_صمدی_شهاب
#ولادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ام_ابیها
#البتول_بابی_هی_و_امی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اربعین زبانحال عمه سادات
ای خفته زیر خاک چه خاکی به سر کنم
باور نداشتم که به قبرت نظر کنم
ای همسفر به خواب و خیالم نمی رسید
با تو نه بلکه با سر تو من سفر کنم
با یاد روز واقعه جا دارد از غمت
لطمه زنان کنار تو جان محتضر کنم
با کعب نی جدا شده ام از تو یا اخا
حتی نشد که حلق تو با اشک تر کنم
بهرم دعا نما که مبادا دوباره از
دروازه های شام بلا من گذر کنم
شد آستین من بخدا معجرم حسین
عباس را نباید از آن با خبر کنم
مانده صدای چوب و لبت بین گوش من
صد آه تا که یاد تو و طشت زر کنم
رنجیده سرفرازم و پیش تو سر به زیر
آخر چگونه شرح غم آن سحر کنم
طفل سه ساله ی تو میان خرابه گفت
باید به مرگ، چاره ی داغ پدر کنم
با دست خسته زیر لحد جای دادمش
جا دارد از خجالت تو جان به در کنم
#مجتبی_صمدی_شهاب
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7