eitaa logo
شعری
104 دنبال‌کننده
38 عکس
3 ویدیو
0 فایل
(جسارتاً) اشعار و یادداشت های محمد امین زاده @ebn_e_majid
مشاهده در ایتا
دانلود
فرق است که ابتدای پاییز از راه برسی؛ یا آخرین روزهای زمستان! حکایت این روزها حکایت از دنیا رفتن کشاورزی است که در آخرین روزهای تابستان از راه رسید و در آخرین روزهای زمستان از دنیا رفت . کشاورزی که بعد از بهار و تابستانی که بر خلاف انتظار برگ و باری نداشت کار را از دست کشاورز بی مسئولیتی که این بلا را بر سر زمین حاصلخیزی که آفت زده بود و بی ثمر ، آورده بود گرفت ، روی زمین کار کرد آفت ها را کُشت و بذرها را کِشت ، به هنگام شخم زد و به هنگام آبیاری کرد و نگاه از زمین برنداشت تا آخرین روزهای زمستان ! ولی اجل مهلتش نداد و لباس سبز بهار را بر قامت زمینش ندید . و حالا ، یعنی در آخرین روزهای زمستان کشاورز دیگری از راه رسیده و کافیست که بنشیند و تماشا کند تا بهار از راه برسد و بزم عید را برپا کند و پُز شکوفه ها را به مردم بدهد و با سخاوتمندی در باغ را باز کند تا مردم سیزده خود را در باغ سرسبز او بدر کنند ! شکوه ای نیست ، بالاخره دنیا منزلی است که هر انسانی روزی بار بر زمین میگذار و روزی دیگر باید بار از زمین بردارد. ولی کاش مردم هم بفهمند که میوه های فردا حاصل زحمت های باغبان مرحوم است . کاش نه او را متهم کنند که چرا در دوران باغبانی اش میوه ای از باغ او نچیدند ؟ و نه باغبان تازه از راه رسیده را مالک و مدبر بهار بدانند . البته مردم چه شاکر باشند و چه ناشکر ، باغبان مرحوم مزد زحماتش را میگیرد و روزی از خوان خدا میخورد و بهار باغش را از منزلی دیگر تماشا میکند . این ما مردمیم که در بوته ی امتحان و ابتلا مانده ایم تا قدردان باشیم یا کفور . ✍️محمد امین‌زاده @sheari