eitaa logo
کافه شعروسمـــــــــــاع
134 دنبال‌کننده
529 عکس
234 ویدیو
5 فایل
شعر پرنده‌ای معصوم است که در قلبِ شاعران متولد میشود🕊️ ارتباط باادمینای کانال @samtebaran @bambo28
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصویرسازی از پیاده روی اربعین علمای گذشته توسط هوش مصنوعی
اولین علامت عبور از تاریکی تحمل تاریکی است @shearosama
، اتفاق افتادن چیزی که انتظار وقوعش را نداشتید، برایش دعا می‌کردید، هرکاری لازم بود برای رسیدن به آن انجام می‌دادید، ولی اتفاق نمی‌افتاد، ناگهان به شکل جادویی و تقریباً اسرارآمیز رخ می‌دهد. @shearosama
وقتی با تو قرار دارم کدام روسری‌ام را بپوشم تا شبیه یک شعر خوب باشم ؟ @shearosama
از زندگی از این همه تکرار خسته‌ام از های و هوی کوچه و بازار خسته‌ام دلگیرِ آسمانم و آزرده‌ی زمین امشب برای هرچه و هر کار خسته‌ام دل خسته سوی خانه ، تن خسته می کشم وایا … کزین حصار دل آزار خسته‌ام بیزارم از خموشی تقویم روی میز وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته‌ام @shearosama
وقتی کسی شما را می‌رنجاند در نگاه نخست چنین به نظر می‌رسد که آن شخص سبک‌بار و شاد است و در زندگی اش دلیلی برای رنج کشیدن ندارد و این تنها شما هستید که رنج می‌کشید اما هنگامی که بتوانید به اندازه کافی عمیقانه بنگرید، درمی‌یابید که او هم درون خود رنج می‌کِشد از طرفی هم نمی‌داند که آن‌ها را چگونه مدیریت کند به همین دلیل هم بسیار رنج می‌کشد و هم سبب رنج دیگران می‌شود رنج‌های ناشی از خشم و حسادت درون شما از بین می‌رود و گل شفقت از میان گل و لای رنج‌ها می‌شکفد. از کتاب ِ نیلوفر و مرداب @shearosama
شبی یکی از چشمانم را جا گذاشتم در تاریکی برای پرنده‌ای که نابینا بود روزی بعد از نبردی دستی از خود جا گذاشتم برای درختی که دست‌هایش قطع شده بود یک‌بار هم پایی از خود جا گذاشتم برای راهی که بعد از بمباران پاهایش را از دست داده بود سال‌ها بعد پرنده‌ای به دیدارم آمد بال و آسمانی آبی به من بخشید درختی به دیدارم آمد و ریشه و عشقی سبز به من بخشید راهی نیز به دیدارم آمد و کلید دروازه واپسین روز روشن را به من بخشید. این شعر چه هنرمندانه می‌گوید بخشش به طرز زیبایی به آن که می‌بخشد بازمی‌گردد @shearosama
آن‌قدر آرام از کنار دیگران عبور می‌کنم که کسی حضور من را حس نمی‌کند. @shearosama
و گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست... @shearosama
او گذشته را رها می‌کرد و به آنچه پیش رو داشت اطمینان می‌کرد، حتی اگر دقیقا نمی‌دانست چه در پیش رو دارد. با کمال تعجب، از زندگی اش بیشتر و بیشتر لذت می‌برد از خود می‌پرسید؟ چرا این‌قدر احساس خوبی دارم ؟ طوبی نکشید که دلیل حس خوبش را فهمید. او ایستاد تا دوباره روی دیوار بنویسد: وقتی بر ترست غلبه کنی، احساس آزادی می‌کنی. از کتاب چه کسی پنیر مرا جابجا کرد @shearosama
ميوه نارس را ديده ای؟ هرچقدر هم زيبا باشد طعم گس می‌دهد. كال است، ناچاری دور بيندازی‌اش... ميدانی؟! زندگی بی تو طعم گس می‌دهد؛ می‌شود يك چيز دور انداختنی... @shearosama
واقعیت این است که همه ما را در زندگی رها می‌کنند. در این موقعیت احساس تنهایی و فراموش کردن راحت است، آدم حس می‌کند انگار وجودش اهمیتی ندارد. اما به این دروغ ها اهمیتی ندهید . خداوند می‌فرماید: من شما را فراموش نخواهم کرد، بدانید که شما را در کف دستانم تراشیدم. @shearosama
در جنگ به زخم‌های خود نگاه می‌کنیم در صلح به جای زخم های خود نگاه می‌کنیم پس کِی زندگی خواهیم کرد؟ @shearosama
شب چراغ‌ها خاموش شد و فیلم عاشقانه آغاز شد. دختری در فیلم عاشق پسری بود که به دختر توجه نمی‌کرد. دختر روزها از غصه پشت پنجره قناری‌ها را دانه می‌داد و مدام برای پسر آوازهای عاشقانه می‌خواند. پسر هنگامی که جلوی پنجره دختر عبور می‌کرد میگفت«عزیز من، من کار دارم. نمی‌توانم هر روز به آوازهای عاشقانه تو جواب دهم. مادری پیر دارم که باید خرج او را بدهم. می‌دانی که هزینه مداوای بیمار بسیار گران است» اما دختر باز آواز می‌خواند و گریه می‌کرد تماشاچیان هم زن و هم مرد گریه می‌کردند. مسافرخانه، بندر، بارانداز . @shearosama
هرچیزی که ذهن آدمی بتواند تصور کند، می‌تواند تحقق یابد. همه‌ی حالت‌های عینی در ابتدا حالت‌های ذهنی بودند و با گمان احساس واقعیت آن‌ها، آن‌ها را به حالت مرئی فراخواندید. @shearosama
چه زیباست که قلبی پیداکنی که عاشقت باشد بی آنکه چیزی ازنو بخواهد مگر حال خوبت را... @shearosama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواسته ای بالاتر از الهم عجل لولیک الفرج وجود نداره😔❤️
‌ سوفی! اگر من می‌خواستم در این درس‌ها تنها یک چیز به تو یاد دهم آن بود كه در قضاوت عجله نكن ‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌؛ ــ یوستین گردر @shearosama
و دعا می کنم ... اگر به غم مبتلا شدی .... @shearosama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قبر اصلی آقا امام حسین و حضرت علی اکبر(ع)😭 تقدیم به نگاه زیبا شما ان شاءالله روزی هممون بشه 🤲🤲🤲😭😭😭😭😭 آخ که چقد میچسبه بوسیدن این قبور مقدس😢 @shearosama
شب چو در بستم و مست از مِیِ نابش کردم ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم دیدی آن تُرکِ خَتا دشمن جان بود مرا گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم منزلِ مردمِ بیگانه چو شد خانهٔ چشم آنقدر گریه نمودم که خرابش کردم شرحِ داغِ دلِ پروانه چو گفتم با شمع آتشی در دلش افکندم و آبش کردم غرقِ خون بود و نمی‌مرد ز حسرت فرهاد خواندم افسانهٔ شیرین و به خوابش کردم دل که خونابهٔ غم بود و جگرگوشهٔ درد بر سر آتشِ جورِ تو کبابش کردم زندگی کردن من مردن تدریجی بود آنچه جان کَنْد تنم، عمر حسابش کردم @shearosama
هیچکس جز خود آدمی چیزی به خود نمی‌دهد و هیچکس جز خود آدمی چیزی را از خود دریغ نمی‌دارد. تنها راهزنی که دار و ندار آدمی را به یغما می‌برد اندیشه‌های منفی اوست. تردیدها، ترس‌ها ، نفرت‌ها و حسرت‌ها، دشمنان انسان در درون خود اوست، ترس توست که شیر را درنده می‌کند، بر شیر بتاز تا ناپدید شود. بازی زندگی، یک بازی انفرادیست. اگر خودتان عوض شوید، همه اوضاع و شرایط عوض خواهد شد. 👤 📕
alireza_ghorbani_pardeh_neshin.mp3
8.5M
آهنگ پرده‌نشین با کلام 🖤 اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است @shearosama
شعر، شعر، شعر برای من از همان آغازِ آغاز... عین باران بود و عین باران است تا ابدالآباد. خوشا شفای همیشه، حلاوت همه‌ی سختی‌ها، رفیق راه و منزل موعود من. @shearosama
از روزگار پیش از تو هیچ‌چیز یادم نیست از روزگار پس از تو نیز هیچ چیز به یادم نخواهد ماند اما از روزگار تو آن‌قدر خاطره دارم که برای گریه تا قیامت کافی است @shearosama