زهرِ جانکاهی تو را انداخت از تاب و توان
چهره ات شد زرد و زار و بی تکلّم شد زبان
گر گفتی! از نفس هایت حرارت می وزید
سینه ات میسوخت، حالِ احتضارت شد عیان
کینهٔ دیرینه دارند از حسن ها(ع) زهرها
مجتبی با عسکری فرقی ندارد آنچنان
یاد داغ مادر افتادی و تا بغضت شکست
رفتی از حال و زمین خوردی به پهلو ناگهان
لحظه های آخرت خود را رساند و بوسه زد
هر دو دستانِ تو را با اشک های بی امان
دستهای سرد تو در دست هایش لمس شد
جان سپردی! شد محمدمهدی ات صاحبزمان(عج)
شد امام المنتقم صاحب-عزایِ داغ تو
شد عزادار تو صحنِ سامرا تا جمکران
جان سپردی خوب شد در خانه...دور از آفتاب
خوب شد که پیکرت لازم ندارد سایه بان
پیکرت تشییع شد آقا نماندی بی کفن
با غضب غارت نکرد انگشترت را ساربان
راستی نامت حسن(ع) بود و خدا را شکر که
سمت تابوتَت کسی تیری نزد از دشمنان
حُرمتت شد حفظ، داری لااقل سنگ مزار
هم حرم داری و هم خادم کنارِ زائران
عاقبت می میرم از داغ بقیع بی حرم
از غم ِ آن مادری که شد مزارش بی نشان!
#مرضیه_عاطفی
#مرثیه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
@shearvdastan
نشان دادند روی عرش حق ، نورالهدی اینجا
که بیش از کعبه می گردند دنبال خدا اینجا
به دور این حرم هر چیز دارد غسل پاکی را
کند تطهیر ، ناپاکیِ دل ها را هوا اینجا
امامِ جامعه اینجاست بردارید مضمون را
نجف مشهد مدینه کاظمین و کربلا اینجا
حسن دارد حرم اینجا ، ولی مظلوم مظلوم ست
که بیش از ناله دارد ، گریه های بی صدا اینجا
چه زهری بود که تاثیرش از شمشیر بدتر بود
که از داغیِ جسمش ، گرم مانده خاک ها اینجا
اگر چه در حرم فرزند و بابایند پیش هم
نباشد اربا اربایی جوان ، پایین پا اینجا
حامد آقایی
#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
@shearvdastan