eitaa logo
شعر و داستان🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
123 ویدیو
44 فایل
ارتباط با مدیر کانال: @rEzA1996 ناشناس: https://abzarek.ir/service-p/msg/2222838
مشاهده در ایتا
دانلود
از برکت وجودِ شما دَم گرفته ایم اذن عزا و روضه و ماتم گرفته ایم ما دخل و خرج و رزقِ تمامی سال را از گریه های ماه محرم گرفته ایم ما را زآفتاب قیامت هراس نیست تا سر به زیر سایه ی پرچم گرفته ایم ما مرده را به ذکر شما زنده می کنیم این معجزه ز سوره ی مریم گرفته ایم اقرار میکنم که ز دربار فیضتان بی عرضه بوده ایم، اگر کم گرفته ایم این روزها که روضه خون و عطش به پاست مثل هوایِ ابری عالم،گرفته ایم راه ورود عمه ی سادات بوده است سقف ورود هیئت اگرخَم گرفته ایم @shearvdastan
از تو شوري به دل بحر و بر انداخته اند آتش عشق تو در خشك و تر انداخته اند هركجا تيغ نگاه تو علم گشته به ناز بيدلان گاه سپر، گاه سر انداخته اند @shearvdastan
زیباتر از همیشه در این کربلا شدی دیدی دلم گرفته مرا مجتبی شدی لک زد دلم برای عمو گفتنت، بگو لک زد دلم! چرا؟! چه شده؟ بی صدا شدی افتاده ای به خاک و پر از زخم گشته ای افتاده ای به خاک و پر از ردِّ پا شدی از پای کوبی سم اسبان عجیب نیست ای پارۀ دلم که چنین نخ نما شدی دیروز شانه ات زدم امروز دیده ام با پنجه های قاتل خود آشنا شدی بر روی خاک مثل عمو قد کشیده ای؟! یا بس که تیغ خورده ای از زخم وا شدی؟! گفتم عصای پیری من بعد اکبری؛ امّا از این شکستۀ تنها جدا شدی @shearvdastan
و هرکجا که شهیدی… صدات در جریان بود و هرکجا که یزیدی… صدات سینه سپر کرد @shearvdastan
💔 کربلا دشتِ بلا خوانده و نامیده شده دلم از داغِ علی(ع) خون شده! رنجیده شده قامتِ تازه جوانم شده با خاک؛ یکی جای جایِ بدنش رفته و ساییده شده 💔 🖤 @shearvdastan
لبریز عطش ز نهر بیرون زد و رفت دریا بکشد منت رودی ...؟ هیهات @shearvdastan
رود را تا به ابد تشنه‌ی مهتاب گذاشت داغِ لب‌های خودش را به دلِ آب گذاشت @shearvdastan
وقتی که بغض کوفه بنای جفا گذاشت آمد عمود و سر به سرت بی هوا گذاشت چون ابرویت شکافت دگر چاره ای نماند امّا دوباره تیر به چشمت چرا گذاشت @shearvdastan
هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به حال آن‌که از عباس نانش را گرفت روزِ محشر دست‌هايش دستگيري مي‌كند دستِ خود را داد، دستِ دوستانش را گرفت هيچ كس اندازه‌ی عباس شرمنده نشد كربلا بدجور از او امتحانش را گرفت از خجالت آب شد، آب‌آورِ كرب و بلا عصرِ تاسوعا امان‌نامه امانش را گرفت چشم‌هايش پاسبان‌های بَناتِ خيمه بود حرمله با تير، چشمِ پاسبانش را گرفت تيرها در پيكرش وقتِ زمين خوردن شكست بس كه خون رفت از تنش، آخر توانش را گرفت صارَ کَالْقُنْفُذ برايِ تيرها جايي نماند ناگهان سر نيزه‌ای حجمِ دهانش را گرفت قتل او کار عمود آهن و نیزه نبود تیرهایی که به مشکش خورد، جانش را گرفت از بغل تا که سرش را بر سر نیزه زدند گریه‌های ناتمامی خواهرانش را گرفت @shearvdastan
چون شمع سحرگاه مرا کشته‌ی خود کن حیف است که گریان تو "سر" داشته باشد... @shearvdastan
از حسینیه‌ها به کاخ سفید: «کربلا ماند و رفت کاخ یزید» شعری که امشب مهدی رسولی در شب آخر مراسم عزای حسینی در حسینیه امام خمینی خواند... ▪️ای شما سفلگان در اسفل  مست‌های هماره لایعقل  ▪️آرزوتان به جز توهم نیست چون که نشناختید رهبر کیست ▪️پیر ما از تبار پیکار است  نسل کرار غیر فرار است ▪️پیر ما شور عشق در سر داشت پرچم یا حسین (ع) را برداشت ▪️پیر ما رهبر شهیدان است اتکایش به قول قرآن است ▪️پیر ما؛ وحشت همیشه‌ی تان می‌زند تیشه را به ریشه‌ی تان ▪️مرز ایران ز صبح آگاه است سرزمین بقیه الله است ▪️میهن ما سروش هم عهدی است در تکاپوی حضرت مهدی (عج) است  ▪️از تصور فراتر است اینجا خاک الله اکبر است اینجا ▪️چشم دنیا چو ما صبور ندید مردمی این‌چنین غیور ندید ▪️حرف امروز، حرف دیروز است ملت یا حسین (ع) پیروز است ▪️ای گرفتار شعله‌ها و شرر از تل آویو راستی چه خبر؟ @shearvdastan