حراج می‌کنم امروز هستی خود را دل شکسته به کار کسی نمی‌آید؟ #امیرعلی_سلیمانی @shearvdastan

تو را آن گونه می خواهم که باغی باغبانش را شبیه مادر پیری که می بوسد جوانش را تو را در یک شب بارانی غمگین سرودم که نمی دانم زمانش را، نمی یابم مکانش را من آن سرباز دلتنگم، که با تردید در میدان برای هیچ و پوچ از دست خواهد داد جانش را پریشانم شبیه پادشاهی خفته در بستر که بالای سرش می بیند امشب دشمنانش را تو در تقویم من روزی نوشتی دوستت دارم از آن پس بارها گم کرده ام فصل خزانش را پرستویی که با تو هم قفس باشد نمی‌ ترسد بدزدند آب و نانش را، بگیرند آسمانش را تو ماهی باش تا دریا برقصد، موج بردارد تو آهو باش تا صیاد بفروشد کمانش را من آن مستم که در میخانه ای از دست خواهد رفت اگر دستان تو پر کرده باشد استکانش را #امیرعلی_سلیمانی @shearvdastan

توصیف تو در شأن کسی نیست بجز من تعریف شراب از دهن مست قبول است #امیرعلی_سلیمانی #شب‌_نوشت @shearvdastan