۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۸
۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸
دیدار تو در جهان جهانی دگرست
رخسار تو ماه آسمانی دگرست
گر جان بشود رواست اندر غم تو
ما را غم تو به نقد جانی دگرست
#انوری
سلام. صبحتون بخیر
@shearvdastan
۱۱ مهر ۱۳۹۸
۱۳ آبان ۱۳۹۸
ای مردمان بگویید آرام جان من کو
راحتفزای هرکس محنترسان من کو
نامش همی نیارم بردن به پیش هرکس
گه گه به ناز گویم سرو روان من کو
در بوستان شادی هرکس به چیدن گل
آن گل که نشکفیدست در بوستان من کو
جانان من سفر کرد با او برفت جانم
باز آمدن از ایشان پیداست آن من کو
هرچند در کمینه نامه همی نیرزم
در نامهٔ بزرگان زو داستان من کو
هرکس به خان و مانی دارند مهربانی
من مهربان ندارم نامهربان من کو
#انوری
@shearvdastan
۲۶ اسفند ۱۳۹۸
جان دردِ تو یادگار دارد بیتو
اندوهِ تو در کنار دارد بیتو
بااینهمه من زِ جان بهجان آمدهام
جان در تنِ من چهکار دارد بیتو؟
#انوری
@shearvdastan
۳۱ فروردین ۱۴۰۰
۱ بهمن ۱۴۰۲
ای باد صبحدم خبری ده ز یار من
کز هجر او شدست پژولیده کار من
کو آن کسی که کرد شکایت ز روزگار
تا بنگرد به روز من و روزگار من
#انوری
@shearvdastan
۱۶ بهمن ۱۴۰۲