دوش گفتم: بتوان دید به خوابت، لیکن با فراق تو که‌را خواب میسر می‌شد؟ #اوحدی @shearvdastan

خَلق عالَم گر شوند اَغیار و خَصم نیست غم گر یار باشد یار ما ... #اوحدی @shearvdastan

دل رنجور مرا نیست به غیر از تو دوا ای دوای دل ما ، از سر رنجور مرو #اوحدی #مخاطب_خاص @shearvdastan

دفتری باشد اگر، شرح دهم وصف فراقت قصهٔ شوق رها کردم و خاطر نگرانی #اوحدی @shearvdastan

ما را غم هجران تو بد واقعه‌ای بود این واقعه را چاره و تدبیر چه باشد #اوحدی @shearvdastan

برون کردی مرا از دل چو دل با دیگری داری کجا یادآوری از من؟ که از من بهتری داری #اوحدی @shearvdastan

از وی بپرس حال من، ای باد صبح دم باشد که نام من برود بر زبان او #اوحدی @shearvdastan

میان خواب و بیداری شبی دیدم خیال او از آن شب واله و حیران، نه در خوابم، نه بیدارم #اوحدی #شب_نوشت @sharvdastan

بميرم چشم مستت را که جانم زنده می‌دارد... #اوحدی #شب_نوشت @shearvdastan

غیری در اشتیاق تو گر نامه‌ای نوشت شاید که اوحدی بنویسد کتابها #اوحدی @shearvdastan

یه جایی #نزار_قبانی گفته: "همچون سیگار میانِ دستانت باقی مانده‌ام نه دودم می‌کنی و نه خاموش! آیا فراموش کرده‌ای که در حال سوختنم..." این بیت از جناب #اوحدی دقیقا خلاصه این شرایطه: "ما همچو موم از آتشِ این غم گداختیم سنگین‌دلا، تو را چه تفاوت که بی‌غمی" #ارسالی

من دلی دارم که در وی روی شادی هیچ نیست غیر از آن ساعت که آرد باد صبحم بوی تو #اوحدی #صبحتون_بخیر @shearvdastan