گیسوی خویش را یله کن، بافه بافه کن
تا ماه تر میانِ سیاهی ببینمت
چندیست خو گرفته دلم با ندیدنت
عمری نمانده است، الهی ببینمت
#سعید_بیابانکی
@shearvdastan
من پیش از آن که خونت، روشن کند جهان را
رنگی ندیده بودم بالاتر از سیاهی...
#سعید_بیابانکی
@shearvdastan
از شش جهت اگر چه قفس مانده است و بس
فکر فرار باش که راهی هنوز هست
#سعید_بیابانکی
@shearvdastan
یک قطره بوی زلف تَرَت را چکاندهاند
در عطردان ذوق و بهار آفریدهاند
#سعید_بیابانکی
#نوروز
@shearvdastan
ای آنکه دوست دارمت اما ندارمت
بر سینه می فشارمت اما ندارمت
ای آسمان من که سراسر ستاره ای
تا صبح می شمارمت اما ندارمت
در عالم خیال خودم چون چراغ اشک
بر دیده می گذارمت اما ندارمت
می خواهم ای درخت بهشتی، درخت جان
در باغ دل بکارمت اما ندارمت
می خواهم ای شکوفه ترین مثل چتر گل
بر سر نگاه دارمت اما ندارمت
#سعید_بیابانکی
@shearvdastan
گر بیایی خانهای میسازم از باران و شعر
ابرهای آسمانها پردههای توریاش
#سعید_بیابانکی
هرگلی در این چمن سرمست می روید ز خاک
بس که در این باغ،جام از دست من افتاده است...!
#سعید_بیابانکی
#صبحتون_بخیر
@shearvdastan
قیمتی تر می شوی
همچون عقیقِ سرخ رو
هرچه باشی ای دل عاشق
به خون غلتیده تر...
#سعید_بیابانکی
@shearvdastan
خیال می کنم این بغض ناگهان شعر است
همین یقین فروخفته در گمان شعر است
همین که اشک مرا و تو را درآورده است
همین، همین دو سه تا تکه استخوان شعر است
همین که می رود از دست شهر، دست به دست
همین شقایق بی نام و بی نشان شعر است
چه حکمتی است در این وصفِ جمع ناشدنی
که هم زمان غمِ نان، شعر و بوی نان، شعر است
تو بی دلیل به دنبال شعر تازه مگرد
همین که می چکد از چشم آسمان شعر است...
از این که دفتر شعرش هزار برگ شده است
بهار نه، به نظر می رسد خزان شعر است
به گوشه گوشه ی شهرم نوشته ام بیتی
تو رفته ای و سراپای اصفهان شعر است
خلاصه اینکه به فتوای شاعرانه ی من
زبان مشترکِ مردمِ جهان شعر است...
#سعید_بیابانکی
@shearvdastan
دستم نمیرسد به تو ای باغ دور دست
از بس حصار پشت حصار آفریده اند. . .
#سعید_بیابانکی
@shearvdastan