eitaa logo
شعر و داستان
1.7هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
79 ویدیو
44 فایل
ارتباط با مدیر. ارسال اشعار @alirezaei993
مشاهده در ایتا
دانلود
خواب دیدم که سر زلف تو در دستم بود بوی عطری به مشامم زد و بیدار شدم @shearvdastan
چون در تکلّم می‌شوی از حسرتت گم می‌کند سوسن زبان، قمری فغان، بلبل نوا، طوطی سخن
دلبر به من رسید و جفا را بهانه کرد افکند سر به زیر، حیا را بهانه کرد آمد به بزم و، دید من تیره روز را ننشست و رفت، تنگی جا را بهانه کرد رفتم به مسجد از پی نظارهٔ رخش بر رو گرفت دست و، دعا را بهانه کرد آغشته بود پنجه‌اش از خون عاشقان بستن به دست خویش حنا را بهانه کرد خوش می‌گذشت دوش صبوحی به کوی او بر جا نشست و، شستن پا را بهانه کرد @shearvdastan
گفته بودی که بیائی، غمم از دل برود آنچنان جای گرفته است که مشکل برود پایم از قوت رفتار، فرو خواهد ماند خنک آن کس که حذر کرد، پی دل برود گر همه عمر، نداده است کسی دل به خیال چون بیاید به سر کوی تو، بی‌دل برود کس ندیدم که در این شهر، گرفتار تو نیست مگر آنکس که به شب آید و غافل برود ساربان! تند مران، ورنه، چنان می‌گریم که تو و ناقه و محمل، همه در گل برود سر آن کشته بنازم که پس از کشته شدن سر خود گیرد و اندر پی قاتل برود باکم از کشته شدن نیست، از آن می‌ترسم که هنوزم رمقی باشد و قاتل برود گر همه عمر صبوحی خوش و شیرین باشد این سخن ماند ندانم که چه با دل برود @shearvdastan
کی روا باشد که گردد عاشق غمخوار خار در ره عشق تو اندر کوچه و بازار زار در جهان عیشی ندارم بی رخت ای دوست دوست جز تو در عالم نخواهم ای بت عیار یار از دهانت کار گشته بر من دلتنگ تنگ با لب لعل تو دارد این دل افکار کار هر چه میخواهی بکن با من تو ای طناز ناز گر دهی یک بوسه ام زان لعل شکربار بار ساقیا زآن آتشین می ساغری لبریز ریز تا به مستی افکنم در رشته ی زنّار نار مطربا بزم سماع است و بزن بر چنگ چنگ چشم خواب آلودگان را از طرب بیدار دار ای صبوحی شعر تو آرد به هر مدهوش هوش خاصه مدهوشی که گوید دارم از اشعار عار @shearvdastan
به تماشای خط و خال رخ چون قمرت دلم از روزنه دیده، سر آورده برون @shearvdastan