eitaa logo
شعر و داستان
1.9هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
80 ویدیو
44 فایل
مدیر کانال @rEzA1996 ارسال اشعار و انتقادات و پیشنهادها
مشاهده در ایتا
دانلود
توان بخشیده ذکرت هر مریض ناتوان را هم زبان درد دل دادی زبان بی زبان را هم گواهی داده رد الشمس تکوین است در مشتت برای چهار رکعت میزنی برهم زمان را هم برایت سوختم خاکستر من آبرویم شد به زیر دین خود آورده ام آتش فشان راهم ضرر اینست که در پای عشقت بی ضرر باشم سراسر سود خالص کرده ای حتی زیان را هم برای ایلیا انجیل افتادست بر سجده چگونه بنده خود کرده ای نصرانیان را هم من از سلمان سیصد ساله فهمیدم جوانی را که پیر عشق میسازد ولایت هر جوان را هم عجب خیریه ای داری بروی شانه ات مولا شریک کار خیرت کرده ای خرما و نان را هم موذن بی علی تکبیر نه.تکفیر میگوید همیشه نام تو توحید میبخشد اذان را هم نجف آمد به میدان کعبه هم مایل بسویش شد نشانی داده ای با قبه ات سنگ نشان را هم تو دستت بر سر هرکس که آمد سقف امنی شد به سلطانی رساندی قنبر بی خانمان راهم صبوری پای صبرت زانوی شاگردی اش را زد گلویت نرم کرده از خجالت استخوان را هم همینکه رفت زهرا زود پیرت کرد هجرانش به سوگ این خزان آورده ای عمری خزان را هم
دلم با یا علی هر بار جانی تازه میگیرد کتاب عشق با نام علی شیرازه میگیرد من از "الیوم اکملت لکم" اینگونه فهمیدم خدا با مهر او دین مرا اندازه میگیرد زمین خرسند از گمنامی ما میشود, باشد که در اوج فلک مداح او اوازه میگیرد جهان هر چند جولانگاه خصم مرتضی باشد خدا اما گلویش را درِ دروازه میگیرد علی میگویم و هر لحظه از این عشق سرشارم دلم با یا علی هر بار جانی تازه میگیرد عید بزرگ غدیر خم به همه ی شیعیان مولا علی علیه السلام مبارک باد @shearvdastan
وقت و بی وقت است کار دل، هوایش می کنم دلبری دارد دلم، حیدر صدایش می کنم بردن نام علی از واجبات هر شب است هر شبی یادم رود، فورا قضایش می کنم جان فدای مهربانی و سَلونی گفتنش باب علم است و به جهل خود ثنایش می کنم پای حیدر سنگ خوردن، طعنه خوردن، برکت است کور خوانده هر کسی گفته رهایش می کنم با علی تا آخر خط هستم و در این مسیر اقتدا بر وصله ی روی عبایش می کنم دست اگر سوی طعام دشمن مولا رود پیش چشمان همه از تن جدایش می کنم راحت و آسوده ام از فکر نان، چون تکیه بر... دست های رازق و مشکل گشایش می کنم آن کسی که نام حیدر را برایم مشق کرد تا ابد، بعد از نماز خود دعایش می کنم آن قدر می گویم از روز غدیرش، عاقبت بی خبر هرکس که باشد، آشنایش می کنم نفسِ احمد بودنش بالاتر از هر رتبه ایست مثل پیغمبر دلم را مبتلایش می کنم در اُحد با جسم مجروحش نبی را حفظ کرد تا ابد صحبت از ایمان و وفایش می کنم باب خیبر... خطبه ی بی نقطه... یا که ردّ شمس... شک به بنده بودنش با کارهایش می کنم ‌خلقتش، تأیید توحید است و الله الصمد با ثنای مرتضی، شکر خدایش می کنم خاک، سجده گاه مؤمن شد، علی هم بوتراب در نمازم، روز و شب سجده برایش می کنم نیستم پیغمبر اما مرتضی فرمان دهد کودکم را ذبح در پایین پایش می کنم او که جای خود اگر که قنبرش لب تر کند هرچه را دارم همه یک جا فدایش می کنم آه، بر لب... اشک، بر دیده... به لب جان می رسد تا نظر بر عکس ایوانِ طلایش می کنم گر که شرط وصل در مرگ است، پس با این حساب آرزوی مرگ با شوق لقایش می کنم تا نفس در سینه ام باقی است، در هر حالتی گریه بر جسم حسینِ سرجدایش می کنم روضه را سر بسته می گویم کفن پیدا نشد شرم از تشریح داغ بوریایش می کنم ✅محمد جواد شیرازی @shearvdastan
میخورد هرسال این دیوار از شوقش تَرک کعبه اعجاز علی را جار زد بر اهل شک سالهای سال کعبه انتظارش میکشید خاک پایش را کند سرمه به موژه تک به تک گفت اول من طواف کعبه رویش کنم کعبه اول حاجی و در طوف او خیل مَلَک با قدومش کعبه را غرق شرافت کرده است کعبه از بهر کرامت از علی گیرد کمک شد بنا این خانه گویا زادگاه او شود روی قلب کعبه یا حیدر علی گردیده حک قبله گاه مسلمین سوی قدمگاه علیست شد ولای مرتضی میزان و هم سنگ مَحَک کوریِ چشم عدو نامش به مأذنها بلند به به از شیرینی نامش دل و جان شد خُنک مَنسبِ مخصوص او باشد امیرالمومنین هیچکس در این لقب با او نباشد مشترک او یدالله است و مادر بند وقنداقش نکرد آنکه دستان علی بسته، یقین رفته درک ابتدایش کعبه و شد انتهایش سجده گاه با وجودش عزتی بخشید بر چرخ و فَلک تا قیامت گریه بر مظلومی ِ حیدر کنید پیش چشمان ترش ملعون به زهرا زد کُتَک سید مصطفی سیاح موسوی @shearvdastan
دیگر چه باید گفت از مولایِ جبریلِ امین هستند وقنتی زائرانش با ملائک هم نشین بغضِ علی "کفر"است...از آغاز دنیا بوده است دعوای عالم بر سر نام امیر المومنین وقتی که از جا ‌کند خیبر را جهان فریاد زد الحق که تنها اوست دستان خدا در آستین هر لحظه از عمرم فقط با حب حیدر زنده ام جز او ندارم مقتدایی..عاشقی یعنی همین اصلا بهشت ما همان ایوان طلای حیدر است اینجاست می گویند: زائر! فادخلوها خالدین شکر خدا این ارث اجدادی من بود از ازل با"یا علی" برخواستم از جا اگر خوردم زمین احسان نرگسی @shearvdastan
خدا از عرش نازل کرد رودِ کوثر خود را به دریا داد کامِ تشنه‌ی پیغمبر خود را زمین پرواز کرد از خاک تا افلاک، با زهرا تماشا کرد با ناباوری دور و بر خود را نه؛ او دنیا نیامد؛ بلکه دنیا رفت پابوسش به عالم داد چندی افتخار محضر خود را صدای صور اسرافیل غیر از ذکر زهرا نیست خدا رو کرده قبل از آفرینش محشر خود را میان رحلِ دستش بوسه می‌نوشید از کوثر پدر وقتی که می‌بوسید روی دختر خود را یتیمی سخت بود؛ اما به پایان آمد این سختی یتیمِ مکه در آغوش دارد مادر خود را پدر می‌گفت می‌دانی دلیلِ خلقتم هستی؟! تکان می‌داد زهرایش به آرامی سر خود را نگاهش رونما می‌داد و مروارید می‌بارید امیرالمومنین تا دید روی همسر خود را و زهرا و علی آیینه‌های روبروی هم به قاب چشمِ هم دیدند وجه دیگر خود را @shearvdastan
اگر بناست ببخشد مرا خدای علی سزاست آن که ببخشد فقط برای علی کمیت توبه ی من بی کمیل می لنگد نجات داده مرا بارها دعای علی هر آن که خواند علی را، خدا نگاهش کرد رضای حضرت حق است در رضای علی هوای طفل زمین خورده را پدر دارد فدای این پدر مهربان، فدای علی برای روز پدر، کاش در نجف بودم که باز سر بگذارم به زیر پای علی پیام حق به همه، روز سَدُّ الابواب است که نیست هیچ کسی محرمم سوای علی خوشا به حال نبی، وقت خلوتش با رب شنید در شب معراج خود، صدای علی علی نخوانده خودش را خدا قبول ولی چه شد که خواند خودش را "علی"، خدای علی کنون که سفره ی احسان مرتضی پهن است بگیر کرب و بلا، از کرم سرای علی علی حواله دهد تا بخوانم از نوه اش همان که شد بدنش جمع در عبای علی همان که پیکر رعنایش ارباً اربا شد فدای آن تن صد چاک و ناله های علی حسین پیش علی اکبرش زمین افتاد شکست قامت ارباب در عزای علی محمد جواد شیرازی @shearvdastan
نمی‌رسد به کفِ پایت آسمان حتی اگر که قد بکشد روی نردبان حتی نمی‌شود نفسی از تو را به شعر کشید اگر خدا بدهد عمرِ جاودان حتی بهشتِ خاکی دنیای سایه‌سارت را نمی‌دهیم به جَنّات آن جهان حتی کجاست خانه‌ی عرشت؟ که در شب معراج کسی نداشت از آن لامکان نشان حتی تو ناشناسِ زمینی؛ نمی‌شناسیمت اگر که باز کند آسمان دهان حتی فقط تویی که شبیه تویی؛ نظیر تو را کسی ندیده در آیینه‌ات؛ در آن حتی عدالتی که تو دادی به تارک تاریخ ندیده کس بدلش را به داستان حتی شکسته است نمکدان به سفره‌ی زخمت به دستِ هر که گرفته‌ست از تو نان حتی مناره چاهِ عذابِ مؤذنش بشود اگر بدون تو گفته‌ست یک اذان حتی جماعتی که مسلمانِ دینِ غیر توأند جهنم است سزای ثواب‌شان حتی رضا قاسمی @shearvdastan
دست، دستی که به شوق یار بالا می‌رود لحظه‌ی تقدیم جان صدبار بالا می‌رود دست گاهی میثم تمّار می‌سازد ز خود یاعلی می‌گوید و از دار بالا می‌رود گاه؛ دستی بال خواهد داد بر جسم شهید روی نیزه جعفر‌ِطیّار بالا می‌رود - کیست با مرحب بجنگد؟- بین یک لشگر فقط دست‌های حیدر‌کرار بالا می‌رود غیر دست مرتضی دست که در روز غدیر روی دست احمد مختار بالا می‌رود؟! دست باران هر زمان کوتاه باشد از زمین گل نخواهد رُست، تنها خار بالا می‌رود از فراز منبر اسلام بعد از مصطفی شیر حق وقتی نباشد مار بالا می‌رود دست حیدر بسته بود و دست قنفذ باز بود سمت زهرا دست بدکردار بالا می‌رود مانده‌ام آن دست‌و‌بازوی ورم‌کرده چطور در قنوت فاطمه هر‌بار بالا می‌رود؟! امیر عظیمی @shearvdastan
محمد است اگر شهر علم، در علی است امامها همه یک پیکرند، سر علی است ابوتراب علی و همه تراب علی تمام اهل جهان خاک پا و زر علی است کسی که یک شب واحد به اعتراف همه.. نشسته است کنار چهل نفر علی است چه شد که گیوه ی موسی زپا درآمده است؟! به او رسیده خبر صاحب شجر علی است.. اگر به غار حرا جبرئیل آمده است بدان که یک خبر آورده  آن خبر علی است به کوری همه ی منکران بی پدرش.. بر آنکه فاطمه شد مادرش.. پدر علی است! ببین بجای پیمبر چه تخت خوابیده آهای ترسوها! مرد هر خطر علی است بگو علی و شناسایی منافق کن که خط روشن ما بین خیر و شر علی است به شیر خواره کرببلا سه شعبه زدند یه یک دلیل فقط،نام این پسر علی است! سید پوریا هاشمی @shearvdastan
مرده هم باشد خیالی نیست ، احیا می کند کمترین کاری که با دل، مدح مولا می کند کعبه او را جار زد ، تکلیف ما هم روشن است سنگ بر مدح علی وقتی دهان وا می کند معرفت را آن کسی دارد که قبل از خواستن از علی ، ظرفیت آن را تمنا می کند در نجف بودیم و باز از او نجف می خواستیم عقل حیران بود از آنچه عشق با ما می کند تازه می فهمد که ساقی کیست ، میخانه کجاست مست ، انگور نجف را که تماشا می کند رو به ایوان طلا باید که جان می باختیم گاه عزرائیل هم با ما مدارا  می کند ... @shearvdastan
عرش را داده بها، سیزدهِ ماه رجب وعده ی اهل ولا، سیزده ماه رجب از دل کعبه نمایان شده بر اهل زمین وجه باقی خدا، سیزده ماه رجب ما به شکرانه ی ناز قدمش معتکفیم عشق شد قسمت ما، سیزده ماه رجب بهترین بنده رسیده است اگر که شده است بهترین وقت دعا، سیزده ماه رجب چه بسا از برکاتش، برسد دست گدا... روزی کرب و بلا، سیزده ماه رجب صدفِ قلب کسی که شده دُرّش حیدر فاطمه کرده سوا، سیزده ماه رجب سیزده، آیت نور است برای عشاق بهره مند است ازین نور تمام آفاق کعبه بر غیر علی سینه دریده؟ هرگز دلم از بندگی اش، دست کشیده؟ هرگز باب هر علم، علی باشد و لقمان حتی به الفبای علومش نرسیده هرگز هر که از جام علی مست شد و عاشق شد باده ای خوش تر از آن را نچشیده هرگز جز به شوق نجف و دیدن انگور ضریح بین سینه دل تنگم نتپیده هرگز علی آن است که بهتر ز غلامان خودش جامه ای بهر خودش هم نخریده هرگز یک نفر بود و گل سر سبد خلقت بود مثل او را به خودش خاک ندیده هرگز علی آن جلوه ی نورانی ذات صمد است "قل هو الله احد" را سندی مستند است ذکر مدحش به لب جن و ملک گل کرده به علی ختم رسل نیز توسل کرده نه فقط تکیه ی عرش است به دستان علی آسمان با نظرش، حفظ تعادل کرده بارها گشت نبی بی کس و با یک لشگر... یک تنه حیدر کرار، تقابل کرده به همه خیر رساند و به همه روزی داد از همه طعنه شنیده است و تحمل کرده سفره دار کرمش بود حسن، با این حال خودش از نان جوی خشک، تناول کرده پدری کردنِ بر اهل ولا را ز ازل حضرت حیدر کرار تقبل کرده آن که زهرا به وجودش شده خرسند، علیست برترین اصل، در آیین خداوند علیست شد علی، معجزه و آیت عظمای نبی شد صدایش شب معراج تسلای نبی دیگران راه دگر رفته ولی شیر خدا قدمش بود فقط جای قدم های نبی بود احمد همه جا مست تماشای علی بود حیدر همه جا مست تماشای نبی در شب فتنه که بودند پی قتل رسول همه دیدند که خوابیده علی جای نبی شد ابالفضل اگر یک تنه سقای حسین پدرش بود فقط یک تنه سقای نبی بِعَلیٍ... بِعَلیٍ... بِعَلیٍ... بِعَلی... بود ذکر بِعَلی، ذکر گوارای نبی علی از هر جهتی بی مثل و تک بوده نام او نام خداوند تبارک بوده لشگر از جنگ هراسان شده، می پرهیزد او سه دفعه ولی از جای خودش برخیزد شاهکاری که علی کرد به جنگ احزاب شعف و شور مرا یکسره برانگیزد کار دشوار که می گشت، نبی بی وقفه با توکل به خدا روی به حیدر می زد عجبی نیست اگر پشت ندارد زرهش هیچ کس نقل نکرده است علی بگریزد تا علی نعره زند رو به صفوف دشمن سپر و تیغ و زره روی زمین می ریزد به چنین جلوه ی طوفانی و غرنده ی خود بر همه، فخر و مباهات نماید ایزد حق به دستان علی قدرت خود را رو کرد پسر عبدود افتاد و ملک هو هو کرد علی آن است که طبق سند روز غدیر نزد هر مؤمن و هر مؤمنه ای هست امیر علی آن بنده نوازی است که هنگام جلوس بنشیند عوض مرد غنی، نزد فقیر علی آن است که تا طفل یتیمی در شهر نشود سیر، به والله نمی خوابد سیر علی آن است که بر پیرهنش وصله پُر است گرچه دارد ز عوالم همه را در تسخیر علی آن است که با نور ولایش یک عمر کرده دل های محبان خودش را تطهیر علی آن است که گرچه حرمش در دل ماست دل ما را به فراق نجفش کرده اسیر "ها علیٌ بشرٌ کیفَ بشر؟!" حیدر کیست؟! درک او کار به جز فاطمه ی اطهر نیست @shearvdastan
عید غدیر بر همه عالم مبارک است این عید بر رسول مکرم مبارک است این عید حاصل همه‌ی انبیا بوَد بر انبیا ز خاتم و آدم مبارک است تبریک باد بر همه از کوچک و بزرگ بر فاطمه ولیک دمادم مبارک است عید بزرگ عالم امکان رسیده است این عید بر حسین و حسن هم مبارک است جبریل آمده‌ست شود مدح گسترش مداح مرتضی شده از سوی داورش این عید، عید شادی قلب پیمبر است عید بزرگ کوثرو ساقی کوثر است تنها نه عید شیعه، که عید غدیر خم باور کنید عید خداوند اکبر است اینکه به روی دست محمد بُوَد علی‌ست ای مؤمنین! امیر بدانید، حیدر است حیدر چه حیدری که بوَد جان مصطفی این حیدر است فاتح بدر است و خیبر است این جان فاطمه‌ست که بر دست احمد است حیدر تمام دارو ندار محمد است بر روی دست حضرت خاتم فقط علی است از این به بعد امیر دو عالم فقط علی است عیس اگر که دم به دم مرده می‌دهد احیایِ دم به عیسیِ مریم فقط علی است غیر از علی کلام دگر بر لبش نبود فرمایش پیمبر اعظم فقط علی است تنها نه حرف احمد و جبریل و انبیاست حرف خدای عزوجل هم فقط علی است عید غدیر از همه اعیاد برتر است حرف خود خداست که این عیدِ حیدر است عید است پس چرا دلمان هست شعله ور گویا فتاده است ز غم، خال بر جگر تبریک گفت دومیِ بی حیا ولی هفتاد روز بعد به دل می‌زند شرر با ریسمان دست علی بسته می‌شود هفتاد روز بعد لگد می‌خورَد به در بک‌روز درد و غصه‌ی ما می‌شود تمام آن لحظه‌ای که می‌رسد از راه منتظَر شائق ! همیشه در همه حالی فقط بخوان عجّل علیٰ ظهورک یا صاحب الزمان محمود اسدی(شائق) @shearvdastan
مردی که با جان و دلش پیکار می کرد با ذوالفقارش دشمنان را خوار می کرد وقت سحر که امتی در خواب بودند پا می شد و سجاده را بیدار می کرد از اینکه شاید یک یتیم امشب گرسنه ست از احتمالاتش هم  استغفار می کرد چون آبروی مومنانش محترم بود گاهی گناه دیده را انکار می کرد خوبی خود را با امید اینکه روزی او هم هدایت می شود تکرار می کرد قربان شاهی که به جای باج گیری نان یتیمان را به دوشش بار می کرد از وصله هایی که نمی چسبید غم داشت نعلین خود را باز  وصله دار می کرد واجب تر از نان شب ما مدح مولاست کاری که با بدخواه او تمار می کرد احمد به معراج خودش رفت و دو دل بود با رب خود یا باعلی دیدار می کرد من کنت مولا ی پیمبر علتی داشت او با پیامش خلق را هشیار می کرد دین با ولایت زنده می ماند که اینقدر احمد به حیدرخواهی اش اصرار می کرد ناصر دودانگه @shearvdastan
به فرزندت بگو مولای ما یک پهلوان بوده بگو در جنگ با دشمن همیشه قهرمان بوده بگو مولای ما با اینکه جنگ‌آورترین مرد است ولی با دوستان خیلی کریم و مهربان بوده همیشه روی دوشش گرم بازی بوده‌اند، آری به فرزندت بگو مولا رفیق کودکان بوده بگو مولای ما با این که حاکم بوده، هروعده غذای سفره‌اش تنهای تنها شیر و نان بوده بگو هر شب به شانه می‌کشیده  نان و خرما را فقیران را غذا می‌داده ، فکر دیگران بوده برای خادم خود می‌خریده رخت نو ، اما عبای وصله‌دارش آبرو بخش جهان بوده بگو وقتی پیمبر با خدا صحبت نمود آن شب صدای صحبت مولای ما در آسمان بوده شبی که مشرکان در نقشه‌ی قتل نبی بودند بگو مولای ما در خواب حتی جان‌فشان بوده به فرزندت بگو نقل مسیحی‌های نجران را که مولا طبق قرآن بر پیمبر همچو جان بوده بگو مولای ما بر قلب‌ این مردم حکومت کرد بگو مولای ما تنها امیر مومنان بوده سعیده کرمانی @shearvdastan
تا "خدا" هست "علی" هست "امیر"دنیا {رستگارند بلا شک همه ی مومن ها} @shearvdastan
خورشید گلی در گذر باغ علی بود یک گوشه ای از جلوه ی اشراق علی بود در عرش فقط حرف علی بود به معراج از بس که خدا عاشق و مشتاق علی بود یک شب به چهل آینه در پیش خلایق سوگندِ همه شاهد مصداق علی بود سلمانِ عجم، که شده منای رسولش از معجزه ی رحمت خلاق علی بود با قدرت شمشیر فقط فتح نکرده ست تسخیر دلِ خلق، به اخلاق علی بود ما را که به دل نور علی ریشه دوانده است هر لقمه که خوردیم ز ارزاق علی بود تا دست به انگور ضریحش برسانند... پیوسته ترین خواهش عشاق علی بود حسن کردی @shearvdastan