eitaa logo
شعر و داستان🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
125 ویدیو
44 فایل
ارتباط با مدیر کانال: @rEzA1996 ناشناس: https://abzarek.ir/service-p/msg/2222838
مشاهده در ایتا
دانلود
به آن بیگانه امشب یک دو حرف آشنا گفتم غرض را بی‌غرض کردم، سخن بی‌مدعا گفتم نگاهش را نظر بر همزبانی آشنا دیدم گهی منع جفا کردم گهی حرف وفا گفتم رخش نازک دلش نازک حیا از هر دو نازک‌تر سخن پیچیده در صد پرده از رنگ حیا گفتم ز نام بوسه بیم رنجه گشتن بود آن پا را ولی پیغام اشک آهسته با رنگ حنا گفتم نگاهش کرد اقراری که صد جان پیشکش بایست خجل گشتم که نادانسته حرف خونبها گفتم نمی‌دانم چها گفتم ولیکن اینقدَر دانم که با من هر چه آن ابروی جادو گفت وا گفتم لبت را غنچه فردوس گفتن حرف بی‌جا بود تبسم را بهشت جاودان گفتم بجا گفتم به من از گوشه ابرو چها کردی چها گفتی من از نظاره حسرت چها کردم چها گفتم به او فیاض گفتم هر چه دل می‌خواست در مستی تو اکنون عذرخواهی کن که اینک من دعا گفتم @shearvdastan
آواز تیشه مضطرب آید به گوش دل شیرین مگر به دیدن فرهاد می‌رود! @shearvdastan
به گلشن چون روی مرغ از نوا خاموش می‌گردد تو چون حرفی زنی گل پای تا سر گوش می‌گردد اگر دیرآشنا باشد دلت، شادم که هر سنگی که دیر آتش پذیرد دیر هم خاموش می‌گردد @shearvdastan