آهسته می آیی...
شعرهایم را میخوانی...
و می روی...
به خیالت که نمی فهمم !
نمی گویی...
رد پای ِ نگاهت را...
دلم از بَر است....؟!
#شب_نوشت
#ارسالی_اعضا_محترم
@shearvdastan
چون صبح در محبت خورشید صادقیم
این تب برون نمیرود از استخوان ما ...!
#صبحتون_بخیر
@shearvdastan