شعر و داستان
♥️آخر چه کند؛ ♥️ با دل من علم پزشکی .... ♥️وقتی که ... ♥️به دیدار تو بسته
ای کاش ک دکتر بشناسد مرضم را🙃
یک #تو وسط این همه دارو بنویسد♥
@shearvdastan
در دیدهی من
جمله خیالاند و تو نقشی
بر خاطر من جمله
فراموش و تو یادی❤️
@shearvdastan
نيازمنديم
كه يک نفر باشد،✨
انحصارى...
قابلِ انتقال به غير نباشد
بيايد و بماند و بسازد😊❤️
✍ #قاضی_نظام
@shearvdastan
موافقید با یک عاشقانه از استاد منزویِ عزیز؟؟👇
هَمه یک سو و تُو یک سو
چه بگویَم دیگر؟!
@shearvdastan
دل دیوانه من گشته گریزان امشب
شده در وادی غم بی سر و سامان امشب
به امیدی که برد ره به بیابان بقیع
سر نهاده است به هر کوی و بیابان امشب
می رود تا که ببیند به کجا دردل خاک
پیکر حضرت باقر شده پنهان امشب
بشتابید در آن مدفن بی شمع و چراغ
کند از آتش دل شمع فروزان امشب
سبط سبطین نبی با تن مجروح ز کین
شده بر جده خود فاطمه مهمان امشب
اثر زهر به زین تعبیه بر پیکر او
داده بر زندگی اش یکسره پایان امشب
⚫️#شهادت_امام_محمد_باقر_تسلیت_باد
@shearvdadtan
وقتی نفس از سینه ی بی تاب افتاد
با غربتم رنگ از رخ مهتاب افتاد
دیوار اصلا تکیه گاه حیدری هاست
انگار بعد از فاطمه این باب افتاد
سنگ صبوری نیست اینجاها برایم
هر کوچه را گشتم ولی نایاب افتاد
مهمان رسیدم حال و روزم این چنین شد
با یاد زینب از دو چشمم خواب افتاد
هرکس که بیعت داشت، زخمی کاری ام زد
از پیکرم دیگر توان و تاب افتاد
وقت وداع با چشم، عکسی را گرفتم
از روی تو حالا ترک بر قاب افتاد
اینجا هزاران گرز آوردند، یاد
پیشانی مردی که در محراب افتاد
دیشب سر دروازه ی این شهر بی درد
ناگاه چشمم بر دوتا قلاب افتاد
شکر خدا این پاره ی لب آبرو داد
وقتی که دندانم درون آب افتاد
فهمیدم اینجا ذبح، رسم خویش دارد
تا از کفم این کاسه ی خوناب افتاد
انگار که در جمعیت گمگشته ای داشت
جسمی که سوی عده ای قصاب افتاد
این سرنوشتش شد سلامی نیمه کاره
یک جسم بی سر ماند و تیزیه قناره...
⚫️#شهادت_حضرت_مسلم_ابن_عقیل_تسلیت_باد
@shearvdastan
ای عشق می شد با تو دنیا را
عوض کرد
حال ملال انگیز اینجا را
عوض کرد
ای کاش میشد لحظه ای جای
کسی بود
ای کاش میشد جای دلها را
عوض کرد
..
#اشکان_صمصام
@shearvdastan
از آن زمان كه تو را بیقرار
دید از دور
صدای قلب مرا میشود
شنید از دور
گره به بند دلم زد نگاهت و
من را
برید از من و سمت خودش
كشید از دور
..
#امیر_اکبرزاده
@shearvdastan
خواهم آمد
سر هر دیواری
میخکی خواهم کاشت
پای هرپنجره ای
شعری خواهم خواند.
💟@shearvdastan
پیرم و گاهی دلم یاد جوانی میکند
بلبل شوقم هوای نغمهخوانی میکند
#شهریار
@shearvdastan
هرچه خوردم حسرتش را، در
گلویم گیر کرد
لقمه ای کوچک مرا از زندگانی
سیر کرد
خواب دیدم بارها شادم ولی
این خواب را
زندگی هربار باعلم خودش
تعبیر کرد
#حسن_رحمانی
@shearvdastan
تنهاترین بهانه ے دنیاے من تویی
در رو بروے آینه زیباے من تویی
وقتے ڪه از تمام جهان خسته میشوم
آغوش دلنشین و پذیراے من تویی
وقتے به شام آخر خود فڪر مے ڪنم
احساس مے ڪنم ڪه یهوداے من تویی
بر لوح سرنوشت من امضاے چشم توست
مُهر نماز و خاتَمِ طُغراے من تویی
وقتے ڪه زیر گوش خدا حرف مے زنم
راز و نیاز و ناله و نجواے من تویی
مجنون ترین حماسهے دنیاے تو منم
شیرین ترین تغزل شیواے من تویی
#یدالله_گودرزے
@shearvdastan
هزار قصہ نوشتیم
بر صحیفـه ی دل...
هنوز عشــق تو
عنوان سرمقالہی ماست...
🌹
@shearvdastan
قسم به صبح و به مشق قلم که خواهد گفت
به نام عشق که هر چیز خوب یعنی تو
@shearvdastan
حال من خوب است حال روزگارم خوب نیست
حال خوبم را خودم باور ندارم خوب نیست..
محمدعلی بهمنی 🍂
@shearvdastan
شیعیان دیگر هوای #نینوا دارد حسین «ع»
روی دل با کاروان #کربلا دارد حسین «ع»
از حریم کعبه جدش به اشکی شست دست
مروه پشت سرنهاد اما صفا دارد حسین «ع»
می برد درکربلا #هفتاد_و_دو ذبح عظیم
بیش از این ها حرمت کوی منا دارد حسین «ع»
#هشتم_ذی_الحجه..
#سالروزحرکت_امام_حسین_(ع)به_سمت_کربلا
@shearvdastan
درد بی درمان شنیدی؟
حال من یعنی همین...
بی تو بودن درد دارد
می زند من را زمین...
#فریدون_مشیری
@shearvdastan
🔴خاموش باش!
✍ *ماشینت جوش میاره* حرکت نمی کنی، کنار میزنی و می ایستی و گر نه ماشین ممکن است آتش بگیرد.
خودت هم، *وقتی عصبانی می شی* ، تخت گاز نرو! بزن کنار! آرام باش! و هیچ نگو! و گر نه آسیب می بینی. این نسخه ی شفا بخش پیامبر بزرگوار (ص) است که فرمود:
اذا غَضبت فَاسکُت؛ هرگاه #عصبانی شدی #سکوت کن.
@shearvdastan
آنکه یک عمر
به شوق تو در این کوچه نشست،
حال وقتی✨
به لب پنجره میآیی نیست!💔
✍ #فاضل_نظری
@shearvdadtan
سعدی چو جورش میبری نزدیک او دیگر مرو
ای بی بصر! من می رم؟ او میکشد قلاب را
✍🏻#سعدی
@shearvdastan
ما علاقتك به؟
أنا في انتظار حدوث معجزة له ...
چه نسبتی باهاش داری؟
منتظرم معجزه ای رخ بده بهش برسم...
@shearvdastan
⛱
خبر دارم که با نازت چه با آیینه ها کردی
زدی برهم دو پلکت را و غوغایی بپا کردی
بنازم نازِ شستت را و چشمِ نیمه مستت را
بگو با راه و رسم الخطِ ابرویت چها کردی
شدم مجذوبِ پاورچین و پاورچینِ مهتابت
همان شب که مرا از باغِ خوشبختی صدا کردی
نفس در سینه شد حبس و دل از شادی به لرز آمد
برایم بس که بی رحمانه خود را دلربا کردی
تعجب می کنم با گوشه یِ چشمی و لبخندی
چگونه در دلِ تنگم خودت را خوب جا کردی
برایم خواستی نسخه بپیچی قرصِ ماهت را
تب و تابِ مرا دیدی و من را مبتلا کردی
چه غوغا تخته سنگِ مرمرِ خیس از شرابی شد
بر و دوشی که بر آن آبشارت را رها کردی
تو و دف دف نوازی ها، من و دیوانه بازی ها
امان از شورِ شیرینی که با رقصت بپا کردی
برای این که دنیا بعد از این مستِ غزل باشد
مرا با طعمِ شیرینِ لبانت آشنا کردی
نوشتم زیر شعرم: سوخت جانم، چاره ای کن عشق
به لبخندی و آهی و نگاهی، اکتفا کردی ...!
#شهراد_میدری
#مخاطب_خاص
@shearvdastan
صبح است و هوا و نفس دلکش پاییز
من هستم و یک سینه از مهر تو لبریز
زیباست تو را دیدن از این پنجره صبح
زیباست هوای تو در این صبح دل انگیز
@shearvdastan
یارب این نامه سیه کردهی بیفایده عمر
همچنان از کرمت بر نگرفتست امید
#سعدى
#روزنگار، ۹ ذيالحجة، روز عرفه
@shearvdastan
شرمیست در نگاه ِ من؛
اما هراس نه
کمصحبتم میان شما،
کم حواس نه!
چیزی شنیدهام که مهم نیست
رفتنت
درخواست میکنم نروی،
التماس نه!
..
#کاظم_بهمنی
💠
@shearvdastan