eitaa logo
شعر و داستان
2هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
88 ویدیو
44 فایل
مدیر کانال @rEzA1996 «ارسال اشعار» «انتقادات و پیشنهادها» ارتباط بدون ذکر نام شما: https://harfeto.timefriend.net/17368038386764
مشاهده در ایتا
دانلود
تن ها به روی خاک مانده، سر نمانده چیزی به غیر از خاک و خاکستر نمانده جسم جوانان بنی هاشم به خاک است لشکر نمانده، ساقی لشکر نمانده با احتساب آتش خیمه یقینا چیزی برای دفن از اکبر نمانده با احتساب نعل های تازه حتماً چیزی هم از قنداقه ی اصغر نمانده زیباترین پروانه در گودال مانده پروانه ای که در تن او پر نمانده مادر کنار پیکرش روضه گرفته نایی برای گریه اش دیگر نمانده تقصیر قلب سنگ نیزه دارها شد حالا کنار او اگر خواهر نمانده آقا رسید و دید از نزدیک انگار انگشت آقا نیست، انگشتر نمانده! گفتند با گریه که آقا جز حصیری چیزی برای دفن این بی سر نمانده پیچید پیکر را میان بوریا و فرمود آقا: چیزی از پیکر نمانده با احتساب ضربه های آخر شمر حتما دگر چیزی از این حنجر نمانده @shearvdastan
هذا يَوْمُ الْجُمُعَةِ ! وَهُوَ يَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فيهِ ظُهُورُكَ ... تا عشـق نیاید،جمعه حالش نگران است ... @shearvdastan
زیبایی تو مانند ماه است برای دیدنت باید شب را زنده داشت... 🌱🍃🌸 ❤❤:❤❤ @shearvdastan
وتو😍❤️ خوب میدانی که من آدم روز های بی تو بودن نیستم خوب میدانی که صدای بم مردانه ات زندگی را درشریانهایم جاری میکند تومرا خوب بلدی تومرا خوب میفهمی نفسم بند به نفسهای توست بمان برایم❤️ @shearvdastan
دیگر هوسی ما را جز وصل در سر نیست رحمی ڪن و یادی ڪن این بےسر و سامان را ❤️ @shearvdastan
این همه رنج کشیدیم و نمی‌دانستیم که بلاهای *وصال* تو کم از *هجران* نیست @shearvdastan
بخت اگر بیدار باشد خواب بردارد مرا یکسر از بستر در آغوش تو بگذارد مرا! از چه دریا آمدم با ابر بی پایان غم کآسمان عمری‌ست تا یکریز می‌بارد مرا آخرین پیمانه‌ی شبگیر این خمخانه ام تا کدامین مستِ درد آشام بگسارد مرا گنج بی‌قدرم به دست روزگار مرده‌دوست آن گهم داند که خود در خاک بسپارد مرا گرچه مرگم پیشتر از فرصت دیدار توست همچنان شوق وصالت زنده می دارد مرا سینه‌ی صافی گفتم پیش چشم روزگار تا درین آیینه هر کسی خود چه انگارد مرا سایه گر خود در هوایت خاک گردد باک نیست عاقبت روزی به کویت باد می آرد مرا! یاد آن فرزانه‌ی آزرده‌خاطر خوش که گفت خامشی جستم که حاسد مرده پندارد مرا @shearvdastan
هر روز، جهان است و فرازی و نشیبی این نیز نگاهی است به افتادن سیبی در غلغله ی جمعی و «تنها» شده ای باز آنقدر که در پیرهنت نیز غریبی آخر چه امیدی به شب و روز جهان است؟ باید همه ی عمر، خودت را بفریبی چون قصه ی آن صخره که از صحبت دریا جز سیلی امواج نبرده است نصیبی آیینه ی تاریخ تو را درد شکسته است اما تو نه تاریخ شناسی نه طبیبی! @shearvdastan
صبح و شب ندارد جانم هر وقت به تو فکر میکنم فکرم پر میشود، از تو و خاطرات با تو فرقی هم نمیکند ساعت روزگار چند است همینکه پای تو وسط باشد همه چیز روشن است ... @shearvdastan
کافیست هوایت به سر این شهر بزند تا آسمانش را بارانی کند و یک نفر را در میان کوچه هایش دلتنگ ... ((محمد شیرین زاده)) @shearvdastan
جز وصل تو دل به هرچه بستم توبه...!! ابولخیر @shearvdastan