eitaa logo
عجیب و پر ابهام🥶
22.7هزار دنبال‌کننده
21هزار عکس
19.5هزار ویدیو
39 فایل
﷽حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ تعرفه تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/1634205710Cfca0499cd4
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو این ویدئو یه مرد (بازیگر) به داروخونه میره... عکس العمل مردم رو ببینید! ای کاش مسئولین هم مثل مردم بودن. ببینید چطور در اوج نیاز میبخشن🙏 دمتون گرم مردم مهربون سرزمینم❤️ .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
بزرگ شدیم و فهمیدیم که شربت دوا بود آب میوه نبود. بزرگ شدیم و فهمیدیم که چیزهای ترسناک تر از تاریکی هم هست بزرگ شدیم به اندازه ای که فهمیدیم پشت هر خنده ی مادر هزار گریه بود و پشت هر قدرت پدر یک بیماری نهفته بزرگ شدیم و فهمیدیم که مشکلات ما دیگر در حد یک بازی کودکانه نیست و دیگر دستهای ما را برای عبور از جاده نخواهند گرفت. بزرگ تر که شدیم، فهمیدیم که این تنها ما نبودیم که بزرگ شدیم؛ بلکه والدین ما هم همراه با ما بزرگ شده اند و چیزی نمانده که بروند شاید هم رفته باشند. خیلی بزرگ شدیم تا فهمیدیم که دلیل چین و چروک صورت مادر و پدر نگرانی از آینده ما بود. خیلی بزرگ شدیم تا فهمیدیم سخت گیری مادر عشق بود غضبش عشق بود و خیلی بزرگتر شدیم تا فهمیدیم زیباتر از لبخند پدر، استواری قامت اوست. .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
🌼🌸🌼🌸🌼👇🌸🌼🌸 .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk💯 🕋 چرا در مکه مکرمه فرودگاه وجود ندارد⁉️ ✈️ یا چرا هواپیماها در آسمان مکه پرواز نمی کنند❓ مطلبی بسیار مهم است که سؤالات زیادی در این باره از اندیشمندان مسلمان شده است... 🌏 به این دلیل که کعبه مبارک در مرکز زمین قرار دارد،نیروی مغنا طیسی زیادی دارد به خاطر این است که هیچ هواپیمایی نمی تواند بر روی آن پرواز کند،چون موتور آن از کار می افتد. 🕊 و حتی پرندگان هم نمی توانند بر روی آن پرواز کنند. بگویید مگر این نیست که مکه مملو از کبوتر و پرندگان دیگر است⁉️ درست است؛ پرنده در انجا هست، ولی (سبحان الله )هیچ پرنده ای نمی تواند بر روی کعبه مبارک پرواز کنند. فقط در اطراف آن می چرخند. ‼️☝️بعد از تایید کردن این مطالب چندین دانشمند مسلمان شدن خود را اعلام کردند. .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk 🕋🕋🕋🕋🕋
🌺🍃 ✍قسمت جالبی از متن کتاب "تسخیر شدگان" نوشته ''داستايوفسكى'' هر "پرهیزکاری" گذشته ای دارد وهر "گناه کاری" آینده ای! پس قضاوت نکن. میدانم اگر: قضاوت نادرستی در مورد کسی بکنم، دنیا تمام تلاشش را میکند تا مرا در شرایط او قرار دهد... تا به من ثابت کند. در تاریکی همه ی ما شبیه یکدیگریم. محتاط باشیم، در "سرزنش " و"قضاوت کردن" دیگران وقتی؛ نه از " دیروز او" خبر داریم، نه از "فردای خودمان" .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرزو میڪنم تو زندگیت به جایے برسی ڪه هر شب قبل خواب از ته دل بگی: خدایا شڪرت... ─━━━━⊱❤️⊰━━━━─ .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا این فیلم را دست به دست کنید تا برسد به نگاه مدیران ساختمان ها و البته والدین ببینید و دقت کنند... .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
نظر یک ریاضی دان را درباره انسانیت پرسیدند, درجواب گفت: اگر زن یا مردی دارای اخلاق باشد نمره یک میدهم, اگر دارای زیبایی هم باشد یک صفر جلوی عدد یک میگذارم 10 اگر پول هم داشته باشد یک صفردیگر جلوی عدد10میگذارم:100 اصل و نسب هم باشد یک صفر دیگر جلوی عدد 100 میگذارم.1000 ولی اگر زمانی عدد 1 رفت(اخلاق رفت) چیزی به جز صفر باقی نمی ماند000 و صفر هم به تنهایی هیچ است و آن انسان هیچ ارزشی ندارد. مواظب" یک " خودتون باشید! .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
رگنار: قدرت همیشه خطرناکه! بدترین‌هارو به خودش جذب می‌کنه و بهترین‌هارو فاسد می‌کنه! 🎥 Vikings .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
👈دموکراسی می‌گوید: رفیق، حرفت را خودت بزن، نانت را من می‌خورم! 👈مارکسیسم می گوید: رفیق، نانت را خودت بخور، حرفت را من می‌زنم! 👈فاشیسم می‌گوید: رفیق، نانت را من می خورم، حرفت را هم من می‌زنم و تو فقط برای من کف بزن! 👈 اسلام حقیقی می‌گوید: نانت را خودت بخور، حرفت را هم خودت بزن و من فقط برای اینم که تو به این حق برسی. 👈 اسلام دروغین می‌گوید: تو نانت را بیاور به ما بده و ما قسمتی از آن را جلوی تو می‌اندازیم، و حرف بزن، امّا آن حرفی را که ما میگوییم. .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شوهرش سکته داد😂 .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
ﺍﺧﺘﻼﻑ ﻳﻌﻨﻲ ﺩﺧﺘﺮﻱ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﻳﺖ ﻫﺎﻱ ﻧﻔﺮﻭﺧﺘﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﻣﻲﺧﻮﺭﺩ،،، ﻣﺮﺩﻱ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﺭﺍ ﻣﻲ ﺧﺮﺩ ﺗﺎ ﺳﻴﮕﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﺭﻭﺷﻦﮐﻨﺪ،،، ﺍﺧﺘﻼﻑ ﻳﻌﻨﻲ ﻣﺮﺩﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺟﺎﺭﻩ ﺧﺎﻧﻪ ، ﮐﻠﻴﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﻣﻲ ﻓﺮﻭﺷﺪ،،، ﺯﻧﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺯﻳﺒﺎﻳﻲ ، ﮐﻠﻴﻪ ﻱ ﺑﺪﻧﺶ ﺭﺍ ﻋﻤﻞ میﮐﻨﺪ،،، ﺩﻧﻴﺎﻱ ﻋﺠﻴﺒﻲ ﺷﺪﻩ،،،!!! ﻳﮑﻲ ﭘﻮﻝ ﻫﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﭘﺎﺭﻭ ﻣﻲ ﮐﻨﺪ،،، ﻳﮑﻲ ﺍﺷﮏ ﻫﺎﻳﺶ ﺭﺍ ،،، .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
📚 حکایت کرده‌اند که مردى در بازار دمشق، گنجشکى رنگین و لطیف، به یک درهم خرید تا به خانه آورد و فرزندانش با آن بازى کنند. در بین راه، گنجشک به سخن آمد و مرد را گفت: «در من فایده‌اى براى تو نیست. اگر مرا آزاد کنى، تو را سه نصیحت مى‌گویم که هر یک، همچون گنجى است. دو نصیحت را وقتى در دست تو اسیرم مى‌گویم و پند سوم را، وقتى آزادم کردى و بر شاخ درختى نشستم، مى‌گویم. مرد با خود اندیشید که سه نصیحت از پرنده‌اى که همه جا را دیده و همه را از بالا نگریسته است، به یک درهم مى‌ارزد. پذیرفت و به گنجشک گفت: «پندهایت را بگو.» گنجشک گفت: «نصیحت اول آن است که اگر نعمتى را از کف دادى، غصه مخور و غمگین مباش زیرا اگر آن نعمت، حقیقتاً و دائماً از آن تو بود، هیچ گاه زایل نمى‌شد. دیگر آن که اگر کسى با تو سخن محال و ناممکن گفت به آن سخن هیچ توجه نکن و از آن درگذر.» مرد، چون این دو نصیحت را شنید، گنجشک را آزاد کرد. پرنده کوچک پر کشید و بر درختى نشست؛ چون خود را آزاد و رها دید، خنده‌اى کرد.! مرد گفت: «نصیحت سوم را بگو!» گنجشک گفت: «نصیحت چیست!؟ اى مرد نادان، زیان کردى.! در شکم من دو گوهر هست که هر یک بیست مثقال وزن دارد؛ تو را فریفتم تا از دستت رها شوم. اگر مى‌دانستى که چه گوهرهایى نزد من است به هیچ قیمت مرا رها نمى‌کردى.» مرد، از خشم و حسرت، نمى‌دانست که چه کند؛ دست بر دست مى‌مالید و گنجشک را ناسزا مى‌گفت.! ناگهان رو به گنجشک کرد و گفت: «حال که مرا از چنان گوهرهایى محروم کردى، دست کم آخرین پندت را بگو.» گنجشک گفت: «مرد ابله! با تو گفتم که اگر نعمتى را از کف دادى، غم مخور اما اینک تو غمگینى که چرا مرا از دست داده اى؛ نیز گفتم که سخن محال و ناممکن را نپذیر اما تو هم اینک پذیرفتى که در شکم من گوهرهایى است که چهل مثقال وزن دارد؛ آخر من خود چند مثقالم که چهل مثقال گوهر با خود حمل کنم!؟ پس تو لایق آن دو نصیحت نبودى و پند سوم را نیز با تو نمى‌گویم که قدر آن نخواهى دانست؛ این را گفت و در هوا ناپدید شد.!!!» 👈 در کانال 📚داستانڪ📚 هر روز با بهترین و همراه ما باشید↙ @dastanakk