🔴 #دانستنی_های_مرگ
🍃🍂 عذاب های قیامت روحی است یا جسمی؟ 🍃🍂
🌸✨ عذاب ها هم مي تواند روحي باشد و هم جسمي , همان گونه كه در دنيا بعضي از سختي ها و عذاب ها روحي و برخي ديگر جسمي و بدني اند. اما در هر حال احساس درد و عذاب جسمي (خواه مادي , يا مثالي و يا اخروي ) با وجود روح و همراه بودن با روح, معنا دارد.
🌸✨ به صراحت از آيات استفاده مي شود كه انسان در آخرت , معاد جسماني و لذت و عذاب جسمي دارد.از جمله : براى ما مثالى زد و آفرينش خود را فراموش كرد و گفت : چه كسى اين استخوان ها را زنده مى كند, در حالى كه پوسيده است , بگو: همان كسى آن را زنده مى كند كه نخستين بار آفريد و او به هر مخلوقى آگاه است .
🌸✨ عذاب هاي جسماني دوزخيان در قيامت عبارت است:
💠 واز خوردني و نوشيدني و لباس ها
و سايرعذاب هاي جسماني .
💠 در آتش سوزان وارد مي گردند.
💠 از چشمه اي فوق العاده داغ
به آن ها مي نوشانند.
💠 درخت زقوم غذاى گناهكاران است.
همانند فلز گداخته در شكم ها مى جوشد,
جوشانى همچون آب سوزان.
💠 غم و اندوه جانكاه و حسرت بي پايان و تحقير و سرزنش فراوان , عذاب روحاني است كه جان دوزخيان را مي سوزاند.
✅ قرآن مي فرمايد: هر زمان اراده كنند از غم و اندوه هاى دوزخ خارج شوند, آن هارا به آن باز مى گردانند.
📚 سوره یس، حاقه، دخان، غاشیه و حج
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
🍃گرفتاری حق الناس🍃
💬 استاد رفیعی:
🔸🔸🔸
🔰مرحوم آيت الله العظمي مرعشي فرمودند:
چهارده سال پدرم فوت کرده بود، ايشان را خواب نميديدم. خيلي دلم ميخواست پدرم را خواب ببينم. آ سيد محمود، پدر ايشان، آ سيد محمود مرعشي معروف به سيد محمود حکيم فرمودند: بعد از چهارده سال من متوسل به سيد الشهداء، أباعبدالله(ع) شدم که داستانش معروف است کربلا ايشان رفتند و پايين پاي امام حسين، توسل به علي اکبر، بالاخره پدر را خواب ديدم. گفتم: بابا چهارده سال است من دلم تنگ شده، يکي از علما از دنيا رفت، همان شب اول بستگانش او را خواب ديدند و پرسيدند: بابا به اين زودي، هنوز خودت گرفتار هستي. گفت: کسي حق الناس به گردنش نباشد، آزاد است و ميتواند راحت در دنيا بيايد. من حق الناس بر گردنم نبود. بالاخره گفتم: بابا چهارده سال است که من انتظار ميکشم. گفت: بابا گرفتار هستم. گفتم: گرفتار چه هستي؟ فرمودند: مبلغي به مشهدي محمد يزدي در نجف که نزديک حرم حضرت امير مغازه دارد و نخود و لوبيا ميفروشد، من يک مبلغي به ايشان بدهکار هستم. ظاهراً هفتصد دينار بوده است. آقاي مرعشي ميفرمايند: گذرنامه سخت ميشد براي عراق گرفت. با يک سختي زيادي براي عتبات گذرنامه گرفتم و به نجف آمدم و سؤال کردم: مشهدي محمد يزدي؟ گفتند: چند تا داريم. گفتم: کنار حرم يک دکان يا مغازه به من نشان دادند و ميگويد: رفتم ديدم يک پيرمرد بداخلاقي نشسته، جنسهايش هم همه جنسهاي خاک خورده است. سلام کردم و گفتم: مشهدي محمد يزدي شما هستي؟ گفت: چه کار داري؟ گفتم: از او چيزي نميخواهم، پدرم سيد محمود مرعشي به من گفته که به شما بدهکار هستم. گفت: يادم نميآيد! گفتم: دفتري نداري؟ گفت: اين مغازه چقدر فروش دارد که دفتر داشته باشم؟ تمام کاغذها را نگاه کردم و يک به يک بررسي کردم، دو سه ساعت طول کشيد. يک مرتبه ديدم نوشته: سيد محمود مرعشي هفتصد دينار، ايشان فرمودند: يک مقداري هم بيشتر به او دادم و از او طلب رضايت کردم، بعد خودم يا ديگري در خواب ديديم که پدر راحت شدند.
حالا من نميدانم اين بحثهاي اختلاس و بردنها که ميلياردي هم هست، واقعاً کساني که اين کارها را ميکنند، البته آدم خوب و ملاحظهکار خيلي داريم. ولي واقعاً اينها يک خرده به معاد معتقد نيستند.
#اختلاس
#حلال
#حرام
#برزخ
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
🍃گرفتاری حق الناس🍃
💬 استاد رفیعی:
🔸🔸🔸
🔰مرحوم آيت الله العظمي مرعشي فرمودند:
چهارده سال پدرم فوت کرده بود، ايشان را خواب نميديدم. خيلي دلم ميخواست پدرم را خواب ببينم. آ سيد محمود، پدر ايشان، آ سيد محمود مرعشي معروف به سيد محمود حکيم فرمودند: بعد از چهارده سال من متوسل به سيد الشهداء، أباعبدالله(ع) شدم که داستانش معروف است کربلا ايشان رفتند و پايين پاي امام حسين، توسل به علي اکبر، بالاخره پدر را خواب ديدم. گفتم: بابا چهارده سال است من دلم تنگ شده، يکي از علما از دنيا رفت، همان شب اول بستگانش او را خواب ديدند و پرسيدند: بابا به اين زودي، هنوز خودت گرفتار هستي. گفت: کسي حق الناس به گردنش نباشد، آزاد است و ميتواند راحت در دنيا بيايد. من حق الناس بر گردنم نبود. بالاخره گفتم: بابا چهارده سال است که من انتظار ميکشم. گفت: بابا گرفتار هستم. گفتم: گرفتار چه هستي؟ فرمودند: مبلغي به مشهدي محمد يزدي در نجف که نزديک حرم حضرت امير مغازه دارد و نخود و لوبيا ميفروشد، من يک مبلغي به ايشان بدهکار هستم. ظاهراً هفتصد دينار بوده است. آقاي مرعشي ميفرمايند: گذرنامه سخت ميشد براي عراق گرفت. با يک سختي زيادي براي عتبات گذرنامه گرفتم و به نجف آمدم و سؤال کردم: مشهدي محمد يزدي؟ گفتند: چند تا داريم. گفتم: کنار حرم يک دکان يا مغازه به من نشان دادند و ميگويد: رفتم ديدم يک پيرمرد بداخلاقي نشسته، جنسهايش هم همه جنسهاي خاک خورده است. سلام کردم و گفتم: مشهدي محمد يزدي شما هستي؟ گفت: چه کار داري؟ گفتم: از او چيزي نميخواهم، پدرم سيد محمود مرعشي به من گفته که به شما بدهکار هستم. گفت: يادم نميآيد! گفتم: دفتري نداري؟ گفت: اين مغازه چقدر فروش دارد که دفتر داشته باشم؟ تمام کاغذها را نگاه کردم و يک به يک بررسي کردم، دو سه ساعت طول کشيد. يک مرتبه ديدم نوشته: سيد محمود مرعشي هفتصد دينار، ايشان فرمودند: يک مقداري هم بيشتر به او دادم و از او طلب رضايت کردم، بعد خودم يا ديگري در خواب ديديم که پدر راحت شدند.
حالا من نميدانم اين بحثهاي اختلاس و بردنها که ميلياردي هم هست، واقعاً کساني که اين کارها را ميکنند، البته آدم خوب و ملاحظهکار خيلي داريم. ولي واقعاً اينها يک خرده به معاد معتقد نيستند.
#اختلاس
#حلال
#حرام
#برزخ
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
شخصی به پسرش وصیت کرد که پس از مرگم جوراب کهنه ای به پایم بپوشانید،میخواهم در قبر در پایم باشد🍃🌸
وقتی که پدرش فوت کرد و جسدش را روی تخته شست و شوی گذاشتند تا غسل بدهند، پسر وصیت پدر خود را به به عالم اظهار کرد، ولی عالم ممانعت کرد و گفت: طبق اساس دین ما ، هیچ میت را به جز کفن چیزی دیگری پوشانیده
نمی شود! 🍃🌸
ولی پسر بسیار اصرار ورزید تا وصیت پدرش را بجای آورند، سر انجام تمام علمای شهر یکجا شدند و روی این موضوع مشورت کردند، که سر انجام به مناقشه انجامید....🍃🌸
در این مجلس بحث ادامه داشت که ناگهان شخصی وارد مجلس شد و نامه پدر را به دست پسر داد، پسر نامه را باز کرد، معلوم شد که نامه (وصیت نامه) پدرش است و به صدای بلند خواند:🍃🌸
پسرم! میبینی با وجود این همه ثروت و دارایی و باغ و ماشین واین همه امکانات وکارخانه حتی اجازه نیست یک جوراب کهنه را با خود ببرم🍃🌸
یک روز مرگ به سراغ تو نیز خواهد آمد، هوشیار باش، به توهم اجازه یک کفن بیشتر نخواهند داد🍃🌸
پس کوشش کن از دارایی که برایت گذاشته ام استفاده کنی و در راه نیک و خیر به مصرف برسانی و دست افتاده گان را بگیری، زیرا یگانه چیزی که با خود به قبر خواهی برد همان اعمالت است
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
✨
✍امام صادق علیهالسلام فرموده اند:
از برزختان می ترسم ... تا زنده ای و روح در بدن داری زبان ات را نگه دار یکی از چیز هایی که قبر و برزخ را تاریک می کند این زبان و پرخاشگری است و این شوخی نیست. در یکی از دعاهایی که درباب غیبت آمده است نوشته شده: خدایا به من کمک کن حرف اضافه نزنم.
از مصادیقش این موبایل بازیهاست. شما را بخدا بازی با موبایل را از همین شب از دستور کارتان بیرون کنید .... تا یک چیزی می شود می نویسند فلان کس در فلان کتاب نوشته است و یا فلان اتفاق اگر بیافتد ظهور نزدیک است؛ اینها خیلی هایش دروغ است.اصلا اعتنایی نکنید
امام صادق علیهالسلام فرموده اند از برزختان می ترسم ...اهل بیت علیهم السلام چیزی را ناگفته نگذاشته اند و تمام ظرایف را به ما گفته اند و به ما گفته اند چه چیز ها قبر را روشن و چه چیز هایی قبر را خاموش می کند.
رعایت نکردن تطهیر مومن از حیث آبرو یکی از موجبات مسلم فشار قبر است. از آن طرف یکی از علل روشنی برزخ که در روایت آمده است، شاد کردن دل مؤمن است
📚استاد فاطمی نیا
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
آقا سیدحمزه موسوی تعریف می کردند:
🌸🌸🌸🌸🌸
که یکی از بزرگان از شب اول قبر خیلی می ترسیدند یه شب در عالم خواب رسید به محضر "ابی عبدالله" و گفت:
آقا یه عمره برات روضه می خواندم، برات روضه گرفتم، ولی از شب اول قبر می ترسم،
امام حسین(عليه السلام) فرمود: از کجای آن می ترسی؟ گفت از آن موقعی که دو تا ملک می آیند و سؤال و جواب می کنند و زبانم بند می آید، فرمودند: کدام ملک جرأت دارد که از نوکر من سؤال کند، سؤال و جواب آنها با ماست.
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
🌺نابود شدن حسنات🌺
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)فرمود:
روز قيامت فردى را مى آورند و او را در پيشگاه خدا نگه مى دارند و كارنامه اعمالش رابه اومى دهند،اماحسنات خودرا در آن نمى بيند.عرض مى كند:الهى!اين كارنامه من نيست! زيرا من در آن طاعات خود را نمى بينم! به او گفته مى شود: پروردگار تو نه خطامى كند و نه فراموش. عمل تو به سبب غيبت كردن از مردم بر باد رفت. سپس مردديگرى را مى آورند و كارنامه اش را به او مى دهند. در آن طاعت بسيارى را مشاهدهمى كند. عرض مى كند: الهى! اين كارنامه من نيست! زيرا من اين طاعات را بجا نياورده ام!گفته مى شود: فلانى از تو غيبت كرد و من حسنات او را به تو دادم.
🌹جامع الأخبار، ص 412
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
✳️در محضر آیت الله مجتهدی ره:
🔵 در بنی اسراییل عابدی بود. شب خواب دید، در خواب به او گفتند؛ تو هشتاد سال عمر می کنی، چهل سال در رفاهی و چهل سال در فشاری. کدام یک را اول می خواهی؟
💠چهل سال زندگی خوب را یا چهل سال در فشار را؟ او گفت: من عیال مومنی دارم، با او مشورت می کنم. ببینم او چه می گوید؟
✨ از خواب بیدار شد. رفت پیش عیالش و گفت؛ من چنین خوابی دیده ام، تو چه می گویی؟
زن گفت: بگو من چهل سال اول را در رفاه می خواهم. از آن شب به بعد از در و دیوار برایش می آمد. به هرچه دست می زد طلا می شد.
♻️ زنش هم می گفت: فلانی خانه ندارد برایش خانه بخر. فلان پسر می خواهد عروسی کند ندارد، فلان دختر می خواهد شوهر کند ندارد و... همسرش به او دستور می داد و او هم تا می توانست کمک می کرد.
🍀 سر چهل سال خواب دید. در خواب به او گفتند؛ خدا می خواهد از تو تشکر کند. چهل سال اول به تو داد، تو هم به دیگران دادی، می خواهد چهل سال دوم را هم در رفاه باشی.
🌟ما این را تجربه کرده ایم. کسانی که اول عمر کمک مالی به دیگران می کنند، در آخر عمر هم خوبند، ولی کسانی که اول عمر دارا بودند و کمکی نکردند، آخر عمر ورشکست می شوند و به گدایی می افتند ما این را تجربه کرده ایم...
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
5.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #کلیپ_صوت_مذهبی
💽 علت #شبانه دفن شدن #حضرت_فاطمه سلام الله علیها🏴
🎤 آیت الله #حسینی_قزوینی
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
⚜دستورات اخلاقی و خودسازی⚜
آیت الله ناصری:
برای کسانی که خواهان تقرب به خدا و ساحت مقدس امام زمان علیه السلام هستند میتوان موارد زیر را که متخذ از روایات هستند، توصیه کرد. این موارد در حقیقت، قدمهای اولیة خودسازی و سلوک معنوی هم محسوب میشوند.
* اول توبهای از اعمال گذشته بکند و تصمیم بگیرد که در آینده گناه نکند، مبارزة با حق ننماید و شیطان را پیروی نکند.
* ملتزم بشود که نمازهایش را اول وقت بخواند.
* تسبیح حضرت زهرا علیها السلام را بعد نمازها حتماً بخواند.
* هر صبح، دعای عهد را بخواند.
* اغلب اوقات با وضو باشد.
* همین طوری که در روایت آمده است، روزی صد بار استغفار کند.
* روزی پنجاه آیة قرآن بخواند.
* موقع خواب، با وضو باشد و مقداری قرآن بخواند.
انجام این اعمال، بسیار مفید است و سبب زوال یا کمرنگ شدن این حجابها میشود و در نتیجه، انسان از انوار قدسی حضرت بیشتر بهره میبرد.
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
✅ از پیرمرد حکیمی پرسیدند: از عمری که سپری نمودی چه چیز یاد گرفتی؟ پاسخ داد:
یاد گرفتم🔰
که دنیا قرض است باید دیر یا زود پس بدهیم.
یاد گرفتم🔰
که مظلوم دیر یا زود حقش را خواهد گرفت.
یاد گرفتم🔰
که دنیای ما هر لحظه ممکن است تمام شود اما ما غافل هستیم.
یاد گرفتم🔰
که سخن شیرین، گشاده رویی و بخشش سرمایه اصلی ما در زندگیست.
یاد گرفتم🔰
که ثروتمند ترین مردم در دنیا کسی است که از سلامتی، امنیت و آرامش بهره مند باشد.
یاد گرفتم🔰
کسی که جو را میکارد گندم را برداشت نخواهد کرد.
یاد گرفتم🔰
که عمر تمام میشود اما کار تمام نمیشود.
یاد گرفتم🔰
کسی که میخواهد مردم به حرفش گوش بدهند باید خودش نیز به حرف آنان گوش دهد.
یاد گرفتم🔰
که مسافرت کردن و هم سفره شدن با مردم بهترین معیار و دقیق ترین راه برای محک زدن شخصیت و درون آنان است.
یاد گرفتم🔰
کسی که مرتب میگوید: من این میکنم و آن میکنم تو خالی است و نمیتواند کاری انجام دهد.
یاد گرفتم🔰
کسی که معدنش طلا است همواره طلا باقی میماند بدون تغییر، اما کسی که معدنش آهن است تغییر میکند و زنگ میزند.
یاد گرفتم🔰
تمام کسانیکه در گورستان هستند همه کارهایی داشتند و آرمانهایی داشتند که نتوانستند محقق گردانند.
یاد گرفتم🔰
که بساط عمر و زندگیمان را در دنیا طوری پهن کنیم که در موقع جمع کردن دست و پایمان را گم نکنیم
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
🔴شهیدی که داعش سرش را جدا کرد اما👇
سردار #حاجقاسمسلیمانی در مراسمی خاطرهای گفت که بغض گلوی خود و حاضرین در مراسم را گرفت :
«نوجوان ۱۷ ساله ای که اخیراً(در سوریه) شهید شد، به مادرش میگوید، با توجه به خوابی که دیدهام این آخرین ناهاری است که باهم میخوریم، مادر اجازه تعریف خواب را نمیدهد. برای دوستانش اینگونه تعریف کرده بود. ۲ شب است که خواب میبینم که روی سینهام نشستهاند تا سرم از تنم جدا کنند، فریاد میزنم و آنوقت است که ...
ادامه این ماجرای عجیب در لینک زیر 🔰🔰
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk