eitaa logo
عجیب و پر ابهام🥶
22.7هزار دنبال‌کننده
21هزار عکس
19.5هزار ویدیو
39 فایل
﷽حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ تعرفه تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/1634205710Cfca0499cd4
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹شاهکار زندگی چیست؟ این که در میان مردم زندگی کنی ولی هیچ‌گاه به کسی زخم زبان نزنی، دروغ نگویی، کلک نزنی و سوء استفاده نکنی، این شاهکار است... ﻻﺯﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﻳﮑﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ "ﺗﺤﻤﻞ" ﮐﻨﻴﻢ، ﮐﺎﻓﻴﺴﺖ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ "ﻗﻀﺎﻭﺕ" ﻧﮑﻨﻴﻢ. ﻻﺯﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﺮﺍی "ﺷﺎﺩ ﮐﺮﺩﻥ" یکدیگر ﺗﻼﺵ ﮐﻨﻴﻢ، ﮐﺎﻓﻴﺴﺖ ﺑﻬﻢ "ﺁﺯﺍﺭ" ﻧﺮﺳﺎنیم. ﻻﺯﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺍﺻﻼﺡ ﮐﻨﻴﻢ، ﮐﺎﻓﻴﺴﺖ ﺑﻪ "ﻋﻴﻮﺏ" ﺧﻮﺩ ﺑﻨﮕﺮﻳﻢ. حتی ﻻﺯﻡ ﻧﻴﺴﺖ ﻳﮑﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ "ﺩﻭﺳﺖ"ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ، ﻓﻘﻂ ﮐﺎﻓﻴﺴﺖ "ﺩﺷﻤﻦ" ﻫﻢ ﻧﺒﺎﺷﻴﻢ. ﺁﺭی، ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﺑﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺯﻳﺴﺘﻦ، شاهکار است... .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
💡 اصطلاح «چوبکاری نفرمایید» زمانی به کار می رود که، شخصی مورد محبت و اظهار لطف بی اندازه قرار گیرد تا حدی که موجب شرمساری و خجالت او شود و شخص در مقام احترام به طرف مقابل که به او نیکی و محبت کرده است، این عبارت را می گوید. حال ببینیم این چوبکاری چیست؟ در گذشته یکی از راه های مجازات گناهکاران این بود که، متهم را با چوب می زدند. اگر حکم فرد اعدام بود با چوبهای ضخیم آنقدر به شکم متهم ضربه می زدند تا در اثر خونریزی داخلی بمیرد، در غیر این صورت متهم بر اساس میزان گناهاش فلک شده و چوب را به کف پاهایش می زدند. معمولا ترکه ی مجازات از چوب آلبالو، انار و... بود، این روش مجازات بسیار محبوب بود، چون چوب به آسانی و در همه جا یافت می شده وتهیه ی آن خرج چندانی نیز نداشت. اما از آنجاییکه متهم معمولا در انظار عمومی چوب می خورد و اگر شخص آبروداری بود که مثلا به علت عدم توانایی در پرداخت قرضش این مجازات برایش تعیین شده بود، این نحوه برخورد با او موجب شرمساری و خجالت او می شد. اصطلاح «چوبکاری نفرمایید» در واقع به معنای این بوده که مرا با چوب مجازات نکنید که موجب شرمساری من نشود، در اثر گذر زمان و اینکه دیگر مجازات چوب زدن وجود ندارد، نحوه کاربرد این عبارت عوض شده است. .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدما وقتی نتونن بفهمنت قضاوت‍‍ت میکنن! ‌ هرگز از حرفهایی که مردم درباره تو می‌گویند نگران نشو. هیچ‌گاه کوچکترین توجهی به آن نشان نده. همیشه فقط به یک چیز فکر کن: داور خداست. آیا من در برابر او روسفیدم؟ بگذار این معیار قضاوت زندگی تو باشد، تا بیراهه نروی... تو باید روی پای خودت بایستی و تنها ملاحظه‌ات این باشد که:‌ هرکاری انجام می‌دهم باید مطابق شعور خودم باشد. تصمیم‌گیرنده باید آگاهی و شعور خودم باشد. آن‌گاه خدا داور تو خواهد بود.. "اشو" .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدما وقتی نتونن بفهمنت قضاوت‍‍ت میکنن! ‌ هرگز از حرفهایی که مردم درباره تو می‌گویند نگران نشو. هیچ‌گاه کوچکترین توجهی به آن نشان نده. همیشه فقط به یک چیز فکر کن: داور خداست. آیا من در برابر او روسفیدم؟ بگذار این معیار قضاوت زندگی تو باشد، تا بیراهه نروی... تو باید روی پای خودت بایستی و تنها ملاحظه‌ات این باشد که:‌ هرکاری انجام می‌دهم باید مطابق شعور خودم باشد. تصمیم‌گیرنده باید آگاهی و شعور خودم باشد. آن‌گاه خدا داور تو خواهد بود.. "اشو" .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینجوری عاشقی کنید...❤ همیشه دوست داشتن جواب نمیده همیشه عاشق بودن جواب نمیده باید کسی که دوسش داری و عاشقشی رو بلد باشی نه این که الان ناراحته یا الان خوشحاله باید چیکار کنی باید بفهمی الان که ناراحته یا الان که خوشحاله دلیلش چیه؟ باید بدونی چیه که اذیتش میکنه؟ چیه که حالش رو خوب میکنه؟ چیه که میتونه بیشتر عاشقش کنه؟ آقا جون میگفت : باید زن رو فهمید اگه غذاش نمک نداره اگه غذاش ته گرفته اگه وقتی داره خیاطی میکنه سوزن تو دستش میره اگه حتی وقتی میبریش بازار حوصله خرید کردن نداره! باید دلیل همه اینارو بدونی... ولی وای به حالت اگه خودت دلیل یکی از این ناراحتی‌هاش باشی هیچ وقت ندیدم آقا جون به مادربزرگ دوستت دارم بگه و قربون صدقش بره باهاش شوخی کنه و ازش دل ببره اما هر وقت مادر جون ناراحت بود و سرحال نبود آقا جون تو فکر بود حتی روزی که مادرجون مریض شد و مُرد آقا جون تب و لرز کرد و شب نکشید که رفت پیشش آقاجون، مادر جون رو فقط دوست نداشت و عاشقش نبود اون مادر جون رو بلد بود حتی بلد بود براش بمیره...❤ .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
هدایت شده از تبلیغات گسترده VIP
🔵 لوازم التحریر به قیمت خودکار کیان ۱۹۸۰ / دفتر ۴۰برگ ۵۳۰۰ / برگه کلاسور ۱۳۹۰۰ / ماژیک فسفری ۷۷۰۰ / چسب ماتیکی ۴۸۰۰ / مداد مغزی ۴۸۰۰ / مداد رنگی ۱۲تایی ۱۹۵۰۰ / چسب مایع ۵۰ سی سی ۸۲۰۰ / چینه ۹۹۰۰ / غلط گیر ۶۴۰۰ / تراش و پاکن ۹۰۰ جامدادی/ خط‌کش/ پوشه/ آبرنگ/و... 🔵 اگر ارزانتر پیدا کردید جنس شما را (با همین کیفیت) 👉 https://eitaa.com/joinchat/4020830257C3c07da4aee 🔴 تا نشده خرید کنید ⏳👆
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
📣🔴 هم ایرانی بخر 🇮🇷 هم ارزان بخر 👏 ▪️ نصف قیمت بازار▪️ 50 تا 80 درصد نسبت به بازار😍 🔴🔴🔴 🔴🔴🔴 🔴🔴🔴 🔴 🔴 🔴 🔴 🔴 🔴 🔴🔴🔴 🔴🔴🔴 🔴 🔴 🔴 🔴 🔴🔴🔴 🔴 🔴 ✅ تک بخر به قیمت عمده/ بالای 60٪ تخفیف https://eitaa.com/joinchat/4020830257C3c07da4aee ☑️ همین الان بیا و ببین چخبره😍😍
9.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💡مهم‌ترین فرد زندگی شما کیست؟ تا حالا به این فکر کردین که مهم‌ترین فرد زندگیتون چه چه کسی است؟ این گزارش جذاب را تماشا کنید .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 صبحتـون زیبـا 🌺ان شاءالله امروز 🌸یـه خبـر خـوب 🌺یـه اتفاق بینظیر 🌸یـه معجـزه 🌺یـه دلخـوشی 🌸یـه کـار خـوب 🌺یـه لب خـندون و 🌸یـه زندگی آروم نصیبتون بشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♡♥️♡ مادرم نخوابیده بود احساس خستگی می‌کرد او زودرنج، نگران همه چیز ،بی قرار،و عصبی بود همیشه احساس بیماری میکرد تا اینکه یک روز ناگهان تغییر کرد ....! یک روز پدرم به او گفت: سه ماه است که دنبال کار می گردم و پیدا نکردم، می خواهم با دوستانم بروم هوا خوری مادرم گفت: مشکلی نیست، برو برادرم گفت: مامان، من در همه درسهای دانشگاه ضعیف هستم مادرم گفت: باشه، امیدوارم بهتر بشوی، و اگر هم نشدی، خوب، ترم را تکرار می‌کنی، شهریه را هم «خودت» می‌پردازی خواهرم گفت: مامان، من تصادف کردم و ماشین رو خرد کرده‌ام مادرم پاسخ داد: عیب ندارد دخترم، آن را به تعمیرگاه ببر و «نحوه پرداخت هزینه را هم خودت پیدا کن» و تا آن موقع با اتوبوس یا مترو رفت و آمد کن عروسش به او گفت: مادرم، اومده چند ماهی می‌خواهد اینجا پیش ما باشد مادرم پاسخ داد: عیبی ندارد، رو کاناپه اتاق نشیمن بخوابد، دنبال چند پتو تو کمد بگرد همه ما با دیدن این واکنش ها از طرف مادرمان نگران شدیم ما شک کردیم نکند که او به دکتر رفته است و دکتر برایش چند قرص قوی تجویز کرده است و شاید او در این موارد بیش از حد قرص خورده که اینطور «آرامش» پیدا کرده است! تصمیم گرفتیم فضولی کنیم تا مبادا زیاده‌روی کرده باشد و بهتر است او را از هرگونه اعتیاد احتمالی نجات دهیم. اما بعد ... ، مادرمان ما را دور خود جمع کرد و توضیح داد: _ "مدت زیادی طول کشید تا فهمیدم که هر شخص «مسئول زندگی خودش» است. سالها طول کشید تا متوجه شدم که درد و رنج، اضطراب، افسردگی، شجاعت، بی‌خوابی و استرس ِ من، _مشکلات شما را حل نمی کند بلکه باعث تشدید آنها می‌شود._ _من مسئول اعمال هیچ کس نیستم و وظیفه من این نیست که «سعادت» کسی را تأمین کنم._ _بنابراین، به این نتیجه رسیدم که وظیفه من در برابر خودم این است که آرام باشم و بگذارم هر یک از شما آنچه را که به خودتان مربوط است را حل کند. _من فقط می توانم خودم را «کنترل» کنم، شما تمام منابع لازم برای حل مشکلات خود را در اختیار دارید. وظیفه من این است که برای شما دعا کنم، شما را دوست داشته باشم و تشویق کنم، اما این شما هستید که باید مشکلات خود را حل کنید و خوشبختی خود را پیدا کنید .... !!! _ _فقط می‌توانم «توصیه‌هایم» را به شما بدهم، آنهم اگر از من بخواهید و این به شما بستگی دارد که آن را دنبال کنید یا نه. «عواقب خوب یا بد آن» بستگی به عمل خودتان دارد و شما باید آنها را پیگیری کنید.... !!!!! _ پس از این به بعد، من منبع _مسئولیت_ های شما، کیسه _گناهان_ شما، پشیمانی‌های شما، وکیل خطاهای شما، ناله‌های شما، وظایف شما، نیستم که باید آنها را حل کنم. شما باید برای انجام مسئولیت های خود، از «توانایی‌های خود» استفاده کنید .... !!!!!!!! _ _از این به بعد همه شما رو «بزرگسال» مستقل و خودکفا اعلام می‌کنم ..... !!!!!!!!! همه‌امان در برابر مادرمان لال شدیم. *_از آن روز به بعد، خانواده عملکرد بهتری داشتند زیرا همه افراد خانه دقیقاً می دانستند که چه کاری لازم است انجام دهند. _* گاهی مادر و پدر حس می‌کنند «حل کننده» همه امور هستند دوست ندارند عزیزانشان چیزهای دشواری را پشت سر بگذارند یا مبارزه کنند آنها می خواهند همه خوشبخت باشند ...! اما هرچه زودتر باید این «مسئولیت» را از دوش خود برداشته و به عهده هر یک از عزیزان قرار دهند بهتر است آنها را برای مسئولیت پذیری آماده کنند تقدیم به مادران سرزمینم♥️ .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk