eitaa logo
عجیب و پر ابهام🥶
22.9هزار دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
19.2هزار ویدیو
39 فایل
﷽حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ تعرفه تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/1634205710Cfca0499cd4
مشاهده در ایتا
دانلود
‍🌸🍃🌸🍃 آتاتورک خطاب به محمدعلى فروغی : "شما ایرانی ها قدر ملیت خود را نمی دانید، و نمی دانید ریشه داشتن، و حق آب و گل داشتن در قسمتی از زمین چه نعمتی عظیم است. ملیت وقتی مصداق پیدا می کند که آن ملت را بزرگان ادب و حکمت و سیاست و در معارف و تمدن بشری، سابقه ممتد باشد. شما قدر و قیمت بزرگان خود را نمی شناسید و عظمت را درنمی یابید که این کتاب سند مالکیت، و ملیت و ورقه هویت شماست، و من ناگزیرم برای ملت خودم چنین سوابقی دست و پا کنم. [مقدمه حبیب یغمائی بر مقالات فروغی، انتشارات توس ] 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
🔸 پسر: پدر چرا بعضیا با مخالف هستن؟! 🔹 پدر: اسلام کهنه‌ست، مال اعراب 1400 سال پیشه و خرافه‌ست پسرم... فقط گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک. 🔸 پسر: جمله ای که گفتین از کیه؟ 🔹 پدر: گفته 🔸 پسر: زرتشت کی هست؟ 🔹 پدر: پیغمبر که 2500 سال پیش زندگی می کرده. 🔸 پسر: این که خیلی کهنه تره! 🔹 پدر : 😕 🔸 پسر: پدر، یعنی الان ما باید زرتشتی باشیم؟ 🔹 پدر: آره دیگه، دین ارزونی خودشون، اونا به ایران حمله کردن و به زور ما رو مسلمون کردن. 🔸 پسر: پس چرا وقتی مغول حمله کرد ما نشدیم تازه اگه حمله ی یه مهاجم به یه کشور دیگه مساوی باشه با پذیرفتن دین مهاجمین از سوی مردم اون کشور، چرا وقتی ایرانی ها، رومی ها رو شکست دادن مردم زرتشتی نشدن؟! از این گذشته اندونزی بزرگترین کشور مسلمونه، عربا که دیگه به اونجا حمله نکردن، پس چه جوریه که همه مسلمونن؟! اونجا که دیگه تو کار نبوده! 🔹 پدر: 😕 🔸 پسر: پدر، این کوروشی که تو این همه ازش تعریف میکنی راستی راستی کبیر بوده؟! 🔹 پدر: آره پسرم، خیلی بیشتر از اونی که فکرشو میکنی کبیر بوده. 🔸 پسر: پس چرا هیچ ادیب و دانشمندی یا هیچ شاعری اسمی ازش نبرده؟! مثلا چرا اسمی ازش تو ی فردوسی نیست، یا تو این همه شعر از حافظ و سعدی و مولوی و سنایی و عطار و رودکی و خیلی های دیگه هیچ اثری از این عمو کوروش نیست؟! 🔹 پدر: 😕 🔸 پسر: پدر، مگه دیشب اون آقاهه تو ماهواره نمی گفت یه ایرانی اعتقاداتشم باید ایرانی باشه و دین عرب بدرد خودش میخوره؟ 🔹 پدر: آره میگفت، خوبم میگفت. 🔸 پسر: اما پدر، خود آمریکایی ها و اروپایی ها که ادعا میکنن هستن؟ 🔹 پدر: خب که چی؟ 🔸 پسر: پس چرا اونا خودشون پیرو دینی شدن (مسیحیت) که منشأش از یک کشور دیگه در آسیا است؟! چرا مسیحیت برای اونا بیگانه نیس، و کلی هم براش تبلیغ میکنن، اما اسلام برای ما باید باشه؟! 🔹 پدر: 😕 🔸 پسر: پدر، یه سوال دیگه... 🔹 پدر: نه دیگه کافیه! ♦️ امام علی (ع) : اندکی ، نابود کننده ی بسیاری از باطل هاست. 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
🔹داستان ضحاک به زبان ساده 1 - ضحاک عرب است ولی بر ایران ‌زمین سلطه‌دارد، چه رویای عجیبی است این کابوس فردوسی. 2 - شیطان در هیأت یک آشپز به‌ استخدام دربار در‌می‌آید و برای نخستین‌بار به ضحاک گوشت می‌خوراند. طعم پرندگان بریان به ‌مذاق ضحاک خوش ‌می‌آید و تصمیم به تشویق آشپز جدید می‌گیرد. 3 - ضحاک، آشپز را به‌حضور ‌می‌طلبد و از او تمجید می‌کند و به‌او می‌گوید چه دستمزدی برای این غذای لذیذ طلب‌می‌کند، آشپز که همان شیطان است می‌گوید بوسه بر شانه‌های شاه بهترین پاداش برای من است. شاه از این تملق خوشش ‌می‌آید و اجازه بوسه می‌دهد! 4 - روز بعد شانه‌های شاه زخم‌ می‌شود و پس از مدتی ‌زخم‌ها باز می‌شوند و دو مار سیاه از زخم‌ها بیرون‌می‌آیند، مارها تمایل‌دارند از گوش‌های ضحاک به‌داخل روند و مغز سر او را بخورند! شیطان این بار به هیأت حکیم ظاهر‌ می‌شود و می‌گوید تنها ‌‌راه بقای شاه این ‌است که هر‌ روز دو‌ جوان را قربانی‌کند و مغز سر آنان را به‌ مارها بدهد تا سیر شوند و اشتهایی برای خوردن مغز شاه نداشته‌باشند! 5 - هر‌ روز دو پسر جوان ایرانی به قید قرعه دستگیر ‌می‌شوند و به آشپزخانه دربار آورده‌ می‌شوند، ظاهرا عدالت برقرار است و به‌کسی ظلم‌نمی‌شود. ولی روزانه مغز سر دو‌ جوان، غذای مارها می شود ، باشد که مغز شاه سالم ‌بماند. قیمت مغز شاه سالانه بیش از هفتصد‌ مغز جوان است! 6 - هیچکس جرأت مقاومت ندارد و ایرانیان کماکان دچار این گفتمان هستند که: «بگذار همسایه فریاد بزند، چرا من؟؟ » و خشنودی هر خانواده ایرانی این‌است که امروز نوبت جوان آن‌ها نشده‌است: «از ستون ‌به ‌ستون فرج است» 7- «ارمایل» و «گرمایل» که اداره‌کننده آشپزخانه دربار هستند تصمیم‌ به‌ اقدام می‌گیرند، البته نه اقدامی «رادیکال» بلکه اقدامی «میان‌دارانه» آن‌ها فکر می‌کنند که اگر هر روز یک ‌جوان را قربانی‌کنند و مغز سر آن ‌جوان را با مغز سر یک‌ گوسفند مخلوط ‌کنند، مارها تغییر طعم مغز را متوجه نمی‌شوند و با ‌این‌حساب آن‌ها می‌توانند در طول یک سال، سیصد و شصت و پنج جوان را نجات‌ دهند! جالب اینجاست که مارها «مغز» می‌خواهند، مغز! نه قلب، نه جگر، نه ران، نه دست، فقط مغز! هرکس که مغز ندارد خوش‌بگذراند، مارها فقط مغز طلب‌می‌کنند. 8 - اقدام میان دارانه دو آشپز جواب ‌می‌دهد! مارها طعم مغز مخلوط را تشخیص‌ نمی‌دهند و هر روز از دو ‌جوان که به آشپزخانه سلطنتی سپرده‌ می‌شوند یکی آزاد می‌شود! ارمایل و گرمایل خشنودند که در‌سال 365 نفر را نجات داده‌اند، نیمه پر لیوان! 9 - ارمایل و گرمایل هر روز یک جوان را آزاد‌ می‌کنند و به‌او می‌گویند سر ‌به‌ بیابان بگذارد و در شهرها آفتابی‌ نشود که اگر معلوم ‌شود او از آشپزخانه حکومتی گریخته، هم او خوراک مارها می‌شود و هم سر ارمایل و گرمایل. 10 - «کاوه » آهنگر بود و سه‌ جوانش خوراک مارهای حکومتی شده‌بودند، کاوه رادیکال بود، اگر ارمایل و گرمایل هم سه‌ جوان داده بودند شاید رادیکال شده بودند. 11 - ضحاک مار‌‌دوش تصمیم‌ می‌گیرد از رعایا نامه‌ای بگیرد مبنی ‌بر این‌که سلطانی دادگر است! رعایا اطاعت ‌می‌کنند و به‌ صف می‌ایستند تا طوماری را امضا‌ کنند به‌نفع دادگری ضحاک! می‌ایستند و امضا‌ می‌کنند، در صف می‌ایستند و امضا می‌کنند، در صف می‌ایستند و ... 12- نوبت به کاوه می‌رسد، امضا‌ نمی‌کند، طومار را پاره‌ می‌کند، فریاد‌ می‌زند که تو بیدادگری. کاوه نمی‌ترسد! 13- فریاد کاوه، ضحاک و درباریان را وحشت‌زده می‌کند : این فریاد دلیرانه شمارش معکوس سقوط ضحاک است. 14 - کاوه آهنگر پیشبند چرمی که هنگام کار بر تن می‌پوشید را بر سر نیزه می کند و این پرچم نماد قیامش می شود، درفش کاویانی. 15 - با پیوستن جوانان آزاد شده از مسلخ ضحاک به کاوه، قیام علیه ضحاک آغاز می‌شود ... 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk