eitaa logo
عجیب و پر ابهام🥶
23.1هزار دنبال‌کننده
20.2هزار عکس
18.9هزار ویدیو
38 فایل
﷽حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ تعرفه تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/1634205710Cfca0499cd4
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🍃با اصرار از شوهرش می‌خواهد که طلاقش دهد. شوهرش می گوید: «چرا؟ ما که زندگی‌ خوبی‌ داریم.» از زن اصرار و از شوهر انکار. در نهایت شوهر با سرسختی زیاد می‌پذیرد، به شرط و شروط ها. زن مشتاقانه انتظار می‌کشد شرح شروط را: «تمام 1364 سکه بهار آزادی مهریه‌ات را باید ببخشی.» 🌼🍃زن با کمال میل می‌پذیرد. در دفترخانه مرد رو به زن کرده و می‌گوید: «حال که جدا شدیم ولی تنها به یک سوالم جواب بده.» 🌼🍃زن می‌پذیرد. مرد می‌پرسد: «چه چیز باعث شد اصرار بر جدایی داشته باشی‌ و به خاطر آن حاضر شوی قید مهریه‌ات، که با آن دشواری حین بله برون پدر و مادرت به گردنم انداختن، را بزنی‌.؟» 🌼🍃زن با لبخندی شیطنت آمیز جواب داد: «طاقت شنیدن داری؟» مرد با آرامی گفت: «آری.» 🌼🍃زن با اعتماد به نفس گفت: «دو ماه پیش با مردی آشنا شدم که از هر لحاظ نسبت به تو سر بود. از اینجا یک راست میرم محضری که وعده دارم با او، تا زندگی‌ واقعی در ناز و نعمت را تجربه کنم.» 🌼🍃مرد بیچاره هاج و واج رفتن همسر سابقش را به تماشا نشست. زن از محضر طلاق بیرون آمد و تاکسی گرفت. وقتی‌ به مقصد رسید کیفش را گشود تا کرایه را بپردازد. نامه‌ای در کیفش بود. با تعجب بازش کرد. خط همسر سابقش بود. نوشته بود: «فکر می‌کردم احمق باشی‌ ولی‌ نه اینقدر.» 🌼🍃نامه را با پوزخند پاره کرد و به محضر ازدواجی که با همسر جدیدش وعده کرده بود رفت. منتظر بود که تلفنش زنگ زد. برق شادی در چشمانش قابل دیدن بود. شماره همسر جدیدش بود. تماس را پاسخ گفت: «سلام، کجایی؟ پس چرا دیر کردی؟» 🌼🍃پاسخ آنطرف خط، تمام عالم را بر سرش ویران کرد. صدا، صدای همسر سابقش بود که می‌گفت: «باور نکردی؟ گفتم فکر نمی‌کردم اینقدر احمق باشی‌. این روزها می‌توان با یک میلیون تومان مردی ثروتمند کرایه کرد تا مردان گرفتار، از شر زنان با مهریه‌های سنگینشان نجات یابند!» 📚داستانڪ📚 بهترین ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
🔥 🍃زنی با اصرار از شوهرش می‌خواهد که طلاقش دهد. مرد می گوید:"چرا ماکه زندگی خوبی داریم.»از زن اصرار و از مرد انکار. در نهایت به شرطی می‌پذیرد که زنش را طلاق دهد، زن مشتاقانه می‌گوید شرط چیست مرد میگوید: «تمامِ مهریه‌ات را ببخشی.»زن با کمال میل می‌پذیرد.در محضر مرد رو به زن کرده و می‌گوید«حال که جدا شدیم ولی تنها به یک سوالم جواب بده ، که چی باعث شد اصرار بر جدایی داشته باشی‌ و به خاطر آن حاضر شوی قید مهریه‌ات را بزنی‌؟» زن با لبخندی شیطنت آمیز جواب داد«طاقت شنیدن داری؟» مرد با آرامی گفت: «آری» زن گفت😱🔥...👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3930128728Cc8e23b2138 ادامشو‌ بخون👆🏽😳🤯
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
🔥 🍃زنی با اصرار از شوهرش می‌خواهد که طلاقش دهد. مرد می گوید:"چرا ماکه زندگی خوبی داریم.»از زن اصرار و از مرد انکار. در نهایت به شرطی می‌پذیرد که زنش را طلاق دهد، زن مشتاقانه می‌گوید شرط چیست مرد میگوید: «تمامِ مهریه‌ات را ببخشی.»زن با کمال میل می‌پذیرد.در محضر مرد رو به زن کرده و می‌گوید«حال که جدا شدیم ولی تنها به یک سوالم جواب بده ، که چی باعث شد اصرار بر جدایی داشته باشی‌ و به خاطر آن حاضر شوی قید مهریه‌ات را بزنی‌؟» زن با لبخندی شیطنت آمیز جواب داد«طاقت شنیدن داری؟» مرد با آرامی گفت: «آری» زن گفت😱🔥...👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3930128728Cc8e23b2138 ادامشو‌ بخون👆🏽😳🤯
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
🔥 🍃زنی با اصرار از شوهرش می‌خواهد که طلاقش دهد. مرد می گوید:"چرا ماکه زندگی خوبی داریم.»از زن اصرار و از مرد انکار. در نهایت به شرطی می‌پذیرد که زنش را طلاق دهد، زن مشتاقانه می‌گوید شرط چیست مرد میگوید: «تمامِ مهریه‌ات را ببخشی.»زن با کمال میل می‌پذیرد.در محضر مرد رو به زن کرده و می‌گوید«حال که جدا شدیم ولی تنها به یک سوالم جواب بده ، که چی باعث شد اصرار بر جدایی داشته باشی‌ و به خاطر آن حاضر شوی قید مهریه‌ات را بزنی‌؟» زن با لبخندی شیطنت آمیز جواب داد«طاقت شنیدن داری؟» مرد با آرامی گفت: «آری» زن گفت😱🔥...👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3930128728Cc8e23b2138 ادامشو‌ بخون👆🏽😳🤯
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
🔥 🍃زنی با اصرار از شوهرش می‌خواهد که طلاقش دهد. مرد می گوید:"چرا ماکه زندگی خوبی داریم.»از زن اصرار و از مرد انکار. در نهایت به شرطی می‌پذیرد که زنش را طلاق دهد، زن مشتاقانه می‌گوید شرط چیست مرد میگوید: «تمامِ مهریه‌ات را ببخشی.»زن با کمال میل می‌پذیرد.در محضر مرد رو به زن کرده و می‌گوید«حال که جدا شدیم ولی تنها به یک سوالم جواب بده ، که چی باعث شد اصرار بر جدایی داشته باشی‌ و به خاطر آن حاضر شوی قید مهریه‌ات را بزنی‌؟» زن با لبخندی شیطنت آمیز جواب داد«طاقت شنیدن داری؟» مرد با آرامی گفت: «آری» زن گفت😱🔥...👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3930128728Cc8e23b2138 ادامشو‌ بخون👆🏽😳🤯
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
🔥 🍃زنی با اصرار از شوهرش می‌خواهد که طلاقش دهد. مرد می گوید:"چرا ماکه زندگی خوبی داریم.»از زن اصرار و از مرد انکار. در نهایت به شرطی می‌پذیرد که زنش را طلاق دهد، زن مشتاقانه می‌گوید شرط چیست مرد میگوید: «تمامِ مهریه‌ات را ببخشی.»زن با کمال میل می‌پذیرد.در محضر مرد رو به زن کرده و می‌گوید«حال که جدا شدیم ولی تنها به یک سوالم جواب بده ، که چی باعث شد اصرار بر جدایی داشته باشی‌ و به خاطر آن حاضر شوی قید مهریه‌ات را بزنی‌؟» زن با لبخندی شیطنت آمیز جواب داد«طاقت شنیدن داری؟» مرد با آرامی گفت: «آری» زن گفت😱🔥...👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3930128728Cc8e23b2138 ادامشو‌ بخون👆🏽😳🤯