eitaa logo
عجیب و پر ابهام🥶
23.1هزار دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
18.9هزار ویدیو
38 فایل
﷽حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ تعرفه تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/1634205710Cfca0499cd4
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حتما ببینید👆 📒داستـان اسـتادی ڪـه بـا رشــوه‌ی یڪ دانشجوی پــزشـڪـی، بــه او نـمـره مـیـدهد ! بـعدها ایــن دانـشـجـو پـزشـڪ مـیـشـود و همـسـر اسـتـاد ، بــیمـار!! 🙏لطفا نشر دهید تا همه ببینند .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
آدم همیشه بهار نیست... 🌷کسی نمی‌تواند به طبیعت بگوید چرا زمستان شدی؟ چرا پاییز نماندی؟ کسی نمی‌تواند به برف بگوید که چرا آب شدی؟ یا اصلاً چرا آمدی که آب بشوی؟ 🌷کسی نمی‌تواند به زمین اعتراض کند که چرا انقدر سرد می‌شوی کسی نمی‌تواند به پاییز بگوید که چرا دلگیری؟ چرا برگ‌ها را حرام می‌کنی؟ چرا زرد می‌شوی؟ چرا اخم می‌کنی؟ چرا اشک می‌ریزی؟ 🌷کسی به تابستان نمی‌گوید که چرا انقدر گرمی؟ کسی نمی‌پرسد که بارانت کو؟ از همه مهم‌تر بهار که همه‌چیز تمام است و هیچ‌کس به بهار نمی‌گوید که تا الان کجا بودی؟ و کسی نمی‌گوید چرا همیشه نمی‌مانی؟ 🌷هیچ‌کس از تابستان توقع برف ندارد و هیچ‌کس از زمسنان توقعِ گرمای تابستان و کولر آبی ندارد.... 🌷همان‌قدر که طبیعت حق دارد همیشه بهار نباشد آدم هم حق دارد آدم حق دارد یک‌وقت‌هایی زمستان باشد .حق دارد یک‌وقت‌هایی سرد باشد یک‌وقت‌هایی دل‌گیر و گریان باشد ..یک‌وقت‌هایی به طرزِ خفه کننده‌ای گرم باشد.. 🌷گذرِ فصل‌ها طبیعت آدم است... آدم همیشه بهار نیست! .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
🌷🌷🌷 هرگز پول را برای بیماری و مشکلات پس انداز نکنیم. چون رخ می‌‌دهد. پول را برای عروسی، برای خرید خانه، اتومبیل، مسافرت و نظایر آن پس انداز کنیم. وقتی می‌‌گوئیم این پول برای خرید اتومبیل است دیگر به تصادف فکر نکن. منتظر هرچه باشیم، همان برایمان پیش می‌‌آید. منتظر شادی باشیم، شادی پیش می‌‌آید. منتظر غم باشیم، غم پیش می‌‌آید. "پس بیایید منتظر آرزوی قلبیمان باشیم بی شک به حقیقت میپیوندد" .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk 🌷🌷🌷
🌷🌷🌷 داستان کوتاه پدر ما در مشهد در بازارچه حاج آقا جان مغازه طباخی داشت. و تابستان‌ها مرا به دم دکان خود می‌برد و آن‌جا شاگردی می‌کردم. و در همان‌جا بود که وقتی جیگی جیگی بساط نمایشش را پهن می‌کرد، یکی از مشتری‌هایش من بودم. جیگی جیگی فردی سیه چرده و لاغر بود و ساز محلی می‌زد. موسیقی‌اش شاد بود هرچند خودش غم خاصی داشت. جیگی جیگی هرگز دنبال پول نبود. در آن زمان که کودکی 10-12 ساله بودم، حرکات او که با ساز انجام می‌داد برایم شگفت‌انگیز بود و شاید علاقه‌ای که به عروسک نمایشی او داشتم باعث شد بعدها سراغ تئاتر بروم. در همان زمان بچه دیگری هم بود به نام محمدرضا که محو مضراب جیگی‌ جیگی می‌شد. پدر محمدرضا قاری قرآن بود و در مغازه‌اش به او تمرین قرآن می‌داد و این کودک کسی نبود جز محمدرضا شجریان که در دوره کودکی‌اش هرکس صدای قرآن خواندن او را می‌شنید میخکوب می‌شد. جیگی جیگی مطرب بود و به حرم امام رضا راهش نمی‌دادند اما زمانی که فوت کرد همزمان با او مردی والا مقام در مشهد درگذشت که برایش مراسم ویژه‌ای گرفتند، اما جالب اینجا بود که پیکرهای آن‌ها در غسالخانه با هم جابجا شد. قرار بود آن مرد والا مقام در حرم حضرت امام رضا (ع) دفن شود که هزینه بسیار بالایی هم داشت و می خواستند جیگی جیگی را که مطرب بود به قبرستانی خارج از شهر ببرند، اما وقتی پیکرهای آن‌ها با هم جابجا شد، جیگی جیگی با مراسم خاصی در حرم امام رضا و در زیر سقاخانه اسماعیل طلا دفن شد. بعدا خانواده آن مرد والا مقام درخواست نبش قبر کردند، اما آیت الله میلانی که مرجع تقلید بود اجازه این کار را نداد و قسمت این شد که هرکه به زیارت امام رضا می‌رود جیگی جیگی را هم زیارت می‌کند. 👤 رضا کیانیان .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk 🌷🌷🌷
11.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفیق شاید فردایی نباشه خواستم بگم مرسی که هستی....♥️ .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
شغل شما چیست؟ من دکتر «س. ص» متخصص اطفال هستم.سال ها قبل، چکی از بانک نقد کردم و بیرون آمدم؛ کنار بانک دستفروشی بساط باتری، ساعت، فیلم و اجناس دیگری پهن کرده بود. دیدم مقداری هم سکه دو ریالی در بساطش ریخته. آن زمان تلفن های عمومی با سکه های دو ریالی کار می کرد. جلو رفتم یک تومان به او دادم و گفتم دو ریالی بده؛ او با خوشرویی پولم را با دو سکه بهم پس داد و گفت: اینها «صلواتی» است! گفتم: یعنی چه؟ گفت: برای سلامتی خودت «صلوات» بفرست و سپس به نوشته روی میزش اشاره کرد. (دو ریالی «صلواتی» موجود است) باورم نشد ، ولی چند نفر دیگر هم مراجعه کردند و به آنها هم دوریالی مجانی داد گفتم: مگر چقدر درآمد داری که این همه دو ریالی مجانی می دهی؟ با کمال سادگی گفت: 200 تومان؛ که 50 تومان آن را در راه خدا و برای این که کار مردم راه بیفتد دو ریالی می گیرم و صلواتی می دهم. مثل اینکه سیم برق به بدنم وصل کردند، بعد از یک عمر برای پول دویدن و حرص زدن، دیدم این دستفروش از من خوشبخت تر است که یک چهارم از مالش را برای خدا می دهد در صورتی که من تاکنون به جرأت می توانم بگویم ی یک مریض مجانی نیز نپذیرفتم. احساساتی شدم و دست کردم جیبم، ده تومان به طرف او گرفتم. آن جوان با لبخندی مملو از صفا گفت: برای خدا دادم که شما را خوشحال کنم. این بار یک اسکناس صد تومانی به طرفش گرفتم و او باز همان حرفش را تکرار کرد. من که خیلی مغرور تشریف داشتم مثل یخی در گرمای تابستان آب شدم. به او گفتم : چه کاری می توانم بکنم؟ گفت: خیلی کارها آقا! شغل شما چیست؟ گفتم: پزشکم. گفت: آقای دکتر! شب های جمعه در مطب را باز کن و مریض صلواتی بپذیر. نمی دانید چقدر ثواب دارد! صورتش را بوسیدم و خودم را درون اتومبیلم انداختم و به منزل رفتم. دگرگون شده بودم ما کجا اینها کجا؟ از آن روز دادم تابلویی در اطاق انتظار مطبم نوشتند با این مضمون؛ «شبهای جمعه مریض صلواتی می پذیریم.» دوستان و آشنایان طعنه ام زدند اما گفته های آن دستفروش در گوشم همیشه طنین انداز بود و این بیت سعدی: «گفت باور نمی کردم که تو را بانگ مرغی چنین کند مدهوش گفتم این شرط آدمیت نیست مرغ تسبیح گوی و من خاموش...» راستى یك سوال: «شغل شما چیه؟» برای بخشنده بودن، پول مهم نیست باید ببینیم چی داریم؟ گاهی با بخشیدن بک لبخند کوچک می تونیم بزرگترین بخشنده باشیم «خدا» را فقط با «خم و راست شدن» و امتداد «والضالین» نمی توان شناخت. شغل شما چیست؟ چه کاری در راه خدا میتوانید انجام بدهید؟ «دریغ نکنید»🌺🌺 .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
. کانال اصلی آقای طنز😂😍👆🏼 ❌سریع عضو شید اینجا بقیه کپیه❌ .
کلیپ لو رفته تولد با حضور جمعی از هنرمندان محبوب 😜 https://eitaa.com/joinchat/733872190C5e78eab708 میتونید کلیپ رو در کانال زیر دنبال کنید 👇🎥 https://eitaa.com/joinchat/733872190C5e78eab708 بیا ببین تو تولدش چ کارا که نمیکنه😂👆
11.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جوان عراقی که زنده زنده توسط دوستانش به خاک سپرده شد تا بتواند شب اول قبر را درک کند😱😰 .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
هدایت شده از تبلیغات گسترده VIP
⚫️ اینجا👆👆👆👆 🔴 تمام مدل ها ✨✨ 🔴 با 😍😍 🔴 😳😳 ارائه می شود ☘☘☘☘ لینک کانال 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3475636279C2499865ab7 🔵 تا پایان هفته😱😱😱😱 بدووو تا تموم نشده
هدایت شده از تبلیغات حرم🔺
🌷تو اين كانال انقد مانتو و قشنگ هست كه چند تا چند تا میخری 😍👇 ❤️سايز 36 تـــــــا 60😳 ❌ از 🥰 ارسالشون هم رایگاااان هست😍 https://eitaa.com/joinchat/3475636279C2499865ab7
💎 هر آدمی در وجودش یک مادربزرگ دارد که به وقت دلتنگی می تواند به کمکش بیاید. مادربزرگی که سماور را جوش می کند، چای دارچین و هل دم می کند قوری و قندان میبدی اش را می آورد؛ با مرغ های آبی آوازخوانش . کنار استکان کمر باریک و نعلبکی گل گلی، پولکی اصفهان می گذارد؛ توی پیاله تاجیکی. می رود نان سنگک می گیرد و نخود و لوبیا و سبزی پاک می کند و آش رشته بار می گذارد. او بوی نعنا داغ و ‌پیاز داغ را با هیچ عطری عوض نمی کند. از ‌وانتی، سبزی خوردن تازه می خرد و پاک می کند و تربچه نقلی و پیازچه ها را گلچین می کند و از زرشکیِ تربچه ها و سفیدیِ پیازها شادی و شور می چیند. زیتونِ سوغات لاهیجان و گردوهای باغ آهار و پنیر خانگی هم در پیشدستی سفالینش می گذارد. و دل می دهد به صورتی گل کوکبی که پیازش را خودش کاشته و آن برگ های سبز و عنابی بوته زرشک که در گلدان شیشه ای قدیمی اش گذاشته است. هر آدمی مادربزرگی دارد که به وقتش برایش قصه می گوید، مَتَل و حکایت و خاطره تعریف می کند؛ شعر و ترانه و لالایی می خواند. من چنین مادربزرگی ندارم. مادربزرگ هایم سالهاست که به رحمت خدا رفته اند؛ برای همین است که خودم مادربزرگ خودم شده ام. حالا سالهاست که ما، نوه و مادربزرگی هستیم که در یک پیراهن زندگی می کنیم. صفایی دارد مادربزرگانه زیستن. تو هم بلند شو مادربزرگ خودت باش! ✍️ ❤️لطفا عضو کانال داستان کوتاه شده و کانال ما را به دوستان خوب خود معرفی کنید🙏 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk