🌸🍃🌸🍃
حضرت محمد (ص) میفرمایند:
مَنْ اطاعَ امْرأَتَهُ اكيَّهُ اللهُ عَلي وجهِهِ في النّارِ فو ما تلك الطاعة؟ قال: ياذن لها في ... و لبس الثياب الرقاق
هر كس از زنش اطاعت كند خداوند او را با صورت در آتش خواهد افكند.
امام علي عليه السّلام عرض كردند: منظور از اطاعت زن چيست؟
حضرت فرمودند: اينكه به او اجازه رفتن به عروسی هايی كه در آن گناه میشود و مجالس آوازه خوانی بدهد
و نيز اجازه دهد تا در ميان نامحرمان لباس نازك بپوشد
#بحارالانوارج74ص53
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
#داستانک 📚
میگویند شخصی سر کلاس ریاضی خوابش برد. وقتی که زنگ را زدند بیدار شد، با عجله دو مسأله را که روی تخته سیاه نوشته بود یادداشت کرد و به خیال اینکه استاد آنها را به عنوان تکلیف منزل داده است به منزل برد و تمام آن روز و آن شب برای حل آنها فکر کرد. هیچ یک را نتوانست حل کند، اما تمام آن هفته دست از کوشش بر نداشت. سرانجام یکی را حل کرد و به کلاس آورد. استاد به کلی مبهوت شد زیرا آنها را به عنوان دو نمونه از مسائل غیرقابل حل ریاضی داده بود.
اگر این دانشجو این موضوع را میدانست احتمالاً آنرا حل نمیکرد ولی چون به خود تلقین نکرده بود که مسأله غیرقابل حل است، فکر میکرد باید حتماً آن مسأله را حل کند و سرانجام راهی برای حل مسأله یافت.
#پی_نوشت :حل نشدن بیشتر مشکلات زندگی ما به افکار خودمان بر میگردد.
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
#حکایت ✏️
روزی دست پسر بچهای در گلدان کوچکی گیر کرد و هر کاری کرد، نتوانست دستش را از گلدان خارج کند. به ناچار پدرش را به کمک طلبید. اما پدرش هم هر چه تلاش کرد نتوانستند دست پسر را از گلدان خارج کنند.
گلدان گرانقیمت بود، اما پدر تصمیم گرفته بود که آن را بشکند. قبل از این کار به عنوان آخرین تلاش به پسرش گفت: «دستت را باز کن، انگشتهایت را به هم بچسبان و آنها را مثل دست من جمع کن. آن وقت فکر میکنم دستت بیرون میآید.»
پسر گفت: «میدانم اما نمیتوانم این کار را بکنم.»
پدر که از این جواب پسرش شگفتزده شده بود پرسید: «چرا نمیتوانی؟»
پسر گفت: «اگر این کار را بکنم سکهای که در مشتم است، بیرون میافتد.»
#پی_نوشت : شاید شما هم به سادهلوحی این پسر بخندید، اما واقعیت این است که اگر دقت کنیم میبینیم همه ما در زندگی به بعضی چیزهای کمارزش، چنان میچسبیم که ارزش داراییهای پرارزشمان را فراموش میکنیم و در نتیجه آنها را از دست میدهیم.🌸🌸
*⏪ پیری از پاها شروع می شود*
➖➖➖➖➖➖➖➖
*✅ حتما این مقاله را بخوانید*
*⏪ عنوان مقاله: پاها را قوی نگه دارید*.
➖➖➖➖➖➖➖➖
*‼️هنگام پيري پاهای ما باید همچنان محکم بمانند. در پيري نباید از سفید شدن مو، یا افتادگی پوست، يا چین و چروک بترسيم. اما از ضعف پاها بايد ترسيد... از جمله علائم طول عمر، که در مجلهي آمریکایی «Prevention» فهرست شده، «عضلات قوی پا» در صدر فهرست ذکر شده است...*
*◀️ اگر پاها را به مدت دو هفته حرکت ندهید، قدرت پا ده سال کاهش مییابد*...
*◀️ تحقيقاتي در دانشگاه کپنهاگ دانمارک نشان داد که *چه پیر و چه جوان، اگر دو هفته بيتحرك بمانند، قدرت عضلهي پا به یکسوم تقليل پيدا ميكندکه معادل 20-30 سال پیر شدن است*...
*◀️ بنابراین، انجام ورزش منظم و مناسب مانند پیاده روی، بسیار مهم است.*
*◀️ فشار کل بدن روی پاهاست. پا ستونی است که بار كل بدن انسان را به دوش میکشد. 50٪ از استخوانها و 50٪ از عضلات بدن، در دو پا قرار دارند... بزرگترین و محکمترین مفاصل و استخوانهای بدن هم در پاها هستند...*
*◀️ استخوانهای قوی، عضلات قوی و مفاصل انعطافپذیر مثلث آهنیني را تشکیل میدهند، که مهمترین بار را بدن انسان را بر دوش دارند.*
*◀️ 70% فعالیت انسان و مصرف انرژی در طول زندگی فرد، توسط دو پا انجام میشود.*
*◀️ پاها مرکز حرکت بدن هستند. در هر دو پا با هم، 50٪ از سلسلهي اعصاب و 50٪ از رگهای خونی قرار دارند و 50٪ از خون از طریق آنها جریان دارد... این یک شبکهي گردش خون بزرگ است، که كل بدن را به هم متصل میکند. فقط وقتي پاها سالم هستند، خون به نرمی جریان مییابد. بنابراین كسانی که عضلات پاي قوی دارند، قطعاً قلب قوی هم دارند*.
*◀️ پیری از پاها به بالا شروع میشود. هرچه پیرتر ميشويم، از دقت و سرعت انتقال دستورات بین مغز و پاها کاسته میشود*
*◀️ آیا میدانید 15٪ بیماران مسن در طی یک سال شکستگی استخوان ران، میمیرند*؟؟؟
*◀️ ورزش پا، حتی بعد از 60 سالگی، هرگز دیر نیست... اگرچه پاها بهتدریج و با گذشت زمان پیر میشوند، اما ورزش پا، یک کار مادامالعمر است*.
*◀️ فقط با تقویت پاها میتوان از پیری بیشتر جلوگیری کرد*.
*◀️ لطفاً یا حداقل هر روز 30-40 دقیقه پیادهروی کنید یا هفته ای سه ساعت ورزش های هوازی قدرتی انجام دهید تا مطمئن شوید پاهای شما ورزش کافی را انجام میدهند و عضلاتشان سالم ميماند.*
*◀️ دوستان عزیز با کوهنوردی🏌️♂️🧗♂️ یا دوچرخه سواری 🚴♀️🚴♂️ سلامت پاهای خود را برای دوران پیری تضمین کنید
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
7.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ| داستان تکان دهنده👌
دختری که زشت بود ودرشب عروسی زیباترین دختر شد
متوسل به #سیدالشهدا (ع)
👌بشنوید این داستان رو.....
🔍 #توسل
🔍 #امام_حسین_علیه_السلام
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
⛔️ هی نگو که من گنهکارم!
❇️ خیلی نگو من گناهکارم. هی نگو من گنهکارم. این را ادامه نده تا خودت هم به این یقین برسی. روی صفات خوب و کارهای خوبت کار کن تا روی اونها به یقین برسی. معصیت را به یقین نرسان. ایمان را به شک تبدیل نکن.
❇️ تاثیر زبان اینست که اگر چهار مرتبه بگویی بیچاره ام و عادت کنی، اوضاع خیلی بی ریخت می شود... همیشه بگویید الحمدلله، شکر خدا.
❇️ بلکه بتوانی دلت را هم با زبانت همراه کنی. اگر پکر هستی دو مرتبه همراه با دلت بگو الحمدلله. آن وقت غمت را از بین می برد...
حاج محمد اسمعیل دولابی، کتاب، مصباح الهدی
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
🔻راهی برای گشایش از گرفتاری ها!🔻
علامه لاهیجانی انصاری (ره) به نقل از استادش مرحوم میرزا علی آقا قاضی طباطبایی فرمودند: روزی از ایشان پرسیدم كه در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و یا در امور اخروی و در بنبستكارها به چه ذكر مشغول شوم تا گشایش یابد؟
🌸(مرحوم قاضی) در جواب فرمودند: پس از پنج بار صلوات و قرائت آیة الكرسی، در دل خود بدون آوردن به زبان بسیار بگو: « اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی دِرْعِكَ الْحَصِینَةِ الَّتِی تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ تَشاء» تا گشایش یابد.
✅ « خدایا! مرا در حصن و پناهگاه خود و در جوشن و زره محكم قرار بده در آن چنان جوشنی كه كسانی را كه بخواهی قرار میدهی .»
[ اسوه عارفان ، گفته ها و ناگفتهها درباره مرحوم علامه سید علی آقا قاضی ، ص33 ]
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
🔵 یک حقیقت ‼️
❇️ توجّهات و فضل الهی است که نگهدار انسان است . آن آرامش نفسانی که در انسان موجود است و با آن در برابر حوادث استقامت می کند، مال خداست. خدای ناکرده اگر این آرامش از انسان گرفته شود ، از دیوانه بدتر است. این یک حقیقت است، ولی انسان آن را تجربه نکرده است. خدا نکند یک وقت آرامش از شما ها گرفته شود .
⚠️ این سکون و اطمینانی که در نفوس وجود دارد،از جانب خداست. تمام برکات از خدای تعالی است. انسان خیال نکند ، این برکات مالِ خود اوست. انسان نباید مغرور شود که ما با دیگران خیلی فرق داریم.
[ آیت الله بهاءالدینی ، نردبان آسمان ، ص 149 ]
🍃🍃🍃✨✨✨🍃🍃🍃
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
تمسک به سیره عملی ائمه راه ورود به سیر و سلوک
شخصی به حضرت آیت ا... بهاءالدینی (ره) گفت: حاج آقا! دعا کنید من آدم بشوم. با خنده ی ملیحی گفتند: با دعا کسی آدم نمی شود...! (یعنی باید عمل کرد.) ایشان می گفتند ، برای آدم شدن و ورود به وادی سیر و سلوک، سیره عملی ائمه دین علیهم السلام را نصب العین خود قرار دهید که غیر از درِ خانه این خانواده، هیچ کجا خبری و چیزی نیست ، و هر کجا جای پای عرفان و شناخت را دیدید، بدانید که ارتباط با ائمه علیهم السلام آنجا بود گرچه شهرت به خلاف آن باشد و بدون ارتباط با ائمه معصومین عرفان دروغ است.آنچه ما فهمیده ایم این است.
( منبع :سایت صالحین / نشریه خیمه شماره1)
🍃🍃🍃✨✨✨🍃🍃🍃
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
🔵 یک حقیقت ‼️
❇️ توجّهات و فضل الهی است که نگهدار انسان است . آن آرامش نفسانی که در انسان موجود است و با آن در برابر حوادث استقامت می کند، مال خداست. خدای ناکرده اگر این آرامش از انسان گرفته شود ، از دیوانه بدتر است. این یک حقیقت است، ولی انسان آن را تجربه نکرده است. خدا نکند یک وقت آرامش از شما ها گرفته شود .
⚠️ این سکون و اطمینانی که در نفوس وجود دارد،از جانب خداست. تمام برکات از خدای تعالی است. انسان خیال نکند ، این برکات مالِ خود اوست. انسان نباید مغرور شود که ما با دیگران خیلی فرق داریم.
[ آیت الله بهاءالدینی ، نردبان آسمان ، ص 149 ]
🍃🍃🍃✨✨✨🍃🍃🍃
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
🌸🍃🌸🍃
#ماجراي_قبض_روح_حصرت_موسي
روزی عزرائیل نزد حضرت موسی (ع) آمد و گفت سلام بر تو ای هم سخن خدا.
حضرت موسی (ع) پس از پاسخ سلام پرسید تو كیستی؟
عزرائیل گفت من فرشته مرگ هستم.
حضرت موسی (ع) پرسید برای زیارتم آمدهای یا برای قبض روحم؟
عزرائیل گفت برای قبض روحت آمدهام.
حضرت موسی (ع) گفت ساعتی به من مهلت بده تا با فرزندانم وداع کنم.
عزرائیل گفت مهلتی در کار نیست.
حضرت موسی (ع) به سجده افتاد و از خداوند خواست تا به عزرائیل بفرماید که مهلت دهد تا با فرزندانش وداع کند.
خداوند به عزرائیل فرمود به موسی (ع) مهلت بده.
عزرائیل مهلت داد.
حضرت موسی (ع) نزد مادرش آمد و گفت سفری در پیش دارم.
مادر گفت چه سفری؟
حضرت موسی (ع) فرمود سفر آخرت.
مادر گریه کرد.
حضرت موسی (ع) نزد همسرش آمد.
کودکش را در دامن همسرش دید و با همسر وداع کرد.
کودک دست به دامن حضرت موسی (ع) زد و گریه کرد.
دل حضرت موسی (ع) از گریه کودکش سوخت و گریه کرد.
خداوند به حضرت موسی (ع) وحی کرد ای موسی (ع)، تو به درگاه ما می آیی، اینگریه و زاری ات چیست؟
حضرت موسی (ع) عرض کرد دلم به حال کودکانم می سوزد.
خداوند فرمود ای موسی (ع)، دل از آنها بکن، من از آنها نگهداری میکنم و آنها را در آغوش محبتم میپرورانم.
دل حضرت موسی (ع) آرام گرفت و به عزرائیل گفت روحم را از كجای بدنم خارج می سازی؟
عزرائیل گفت از دهانت.
حضرت موسی (ع) گفت چرا از دهانم، با اینكه من با همین دهانم با خدا گفتگو كردهام؟
عزرائیل گفت از دست هایت.
حضرت موسی (ع) گفت چرا از دستهایم، با اینكه تورات را با این دستهایم گرفتهام؟
عزرائیل گفت از پاهایت.
حضرت موسی (ع) گفت چرا از پاهایم، با اینكه با همین پاهایم به كوه طور برای مناجات رفتهام؟
عزرائیل گفت از چشم هایت.
حضرت موسی (ع) گفت چرا از چشمهایم، با اینكه همواره چشمهایم را به سوی امید پروردگار كشیدهام؟
عزرائیل گفت از گوشهایت.
حضرت موسی (ع) چرا از گوشهایم، با اینكه سخن خداوند متعال را با گوشهایم شنیدهام.
خداوند به عزرائیل وحی كرد روح حضرت موسی (ع) را قبض نكن تا هر وقت كه خودش بخواهد. (این گفتگو حاکی از عبودیت محض ظاهری و باطنی آن حضرت میباشد)
عزرائیل از آنجا رفت و حضرت موسی (ع) سال های دیگری زندگی كرد تا اینكه روزی یوشع بن نون را طلبید و وصیت های خود را به او نمود، سپس به تنهایی به سوی كوه طور رفت.
در آنجا مردی را دید که مشغول كندن قبر است، نزد او رفت و گفت آیا میخواهی تو را كمک كنم؟
او گفت آری، حضرت موسی (ع) او را كمك كرد.
وقتی كه كار كندن قبر تمام شد، حضرت موسی (ع) وارد قبر گردید و در میان آن خوابید تا ببیند اندازه لحد قبر درست است یا نه؟
در همان لحظه خداوند پرده را از جلوی چشم او برداشت.
حضرت موسی (ع) مقام خود در بهشت را دید تا به مرگ خود راضی، خشنود و راغب شود.
حضرت موسی (ع) عرض كرد خدایا، روحم را به سویت ببر.
همان دم عزرائیل روح او را قبض كرد و همان قبر را مرقد حضرت موسی (ع) قرار داد و آن قبر را پوشانید.
آن مرد قبر كن، عزرائیل بود كه به آن صورت درآمده بود.
در این وقت منادی حق در آسمان با صدای بلند گفت:
«مات موسی كَلِیمُ اللهِ، فَاَی نَفْسٍ لا تَمُوتُ موسی»،
موسی كلیم خدا مرد، چه كسی است كه نمی میرد؟
پس از مرگ حضرت موسی (ع)، فرشتگان به او گفتند ای کسی که در میان پیامبران از همه راحتتر جان دادی، مرگ را چگونه یافتی؟
حضرت موسی (ع) گفت مرگ را مانند گوسفندی که زنده پوستش را بکنند یافتم.
مطابق برخی روایات، قبر حضرت موسی (ع) در کوه طور واقع در نجف و یا در سرزمین سینا است.
#بحارالانوارج13ص365_366
#علل_الشرايع_ص70
#داستانهاوپندهاج5
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
#آیا_می_دانستید 💡
اصطلاح «چوبکاری نفرمایید» زمانی به کار می رود که، شخصی مورد محبت و اظهار لطف بی اندازه قرار گیرد تا حدی که موجب شرمساری و خجالت او شود و شخص در مقام احترام به طرف مقابل که به او نیکی و محبت کرده است، این عبارت را می گوید.
حال ببینیم این چوبکاری چیست؟ در گذشته یکی از راه های مجازات گناهکاران این بود که، متهم را با چوب می زدند. اگر حکم فرد اعدام بود با چوبهای ضخیم آنقدر به شکم متهم ضربه می زدند تا در اثر خونریزی داخلی بمیرد، در غیر این صورت متهم بر اساس میزان گناهاش فلک شده و چوب را به کف پاهایش می زدند. معمولا ترکه ی مجازات از چوب آلبالو، انار و... بود، این روش مجازات بسیار محبوب بود، چون چوب به آسانی و در همه جا یافت می شده وتهیه ی آن خرج چندانی نیز نداشت.
اما از آنجاییکه متهم معمولا در انظار عمومی چوب می خورد و اگر شخص آبروداری بود که مثلا به علت عدم توانایی در پرداخت قرضش این مجازات برایش تعیین شده بود، این نحوه برخورد با او موجب شرمساری و خجالت او می شد. اصطلاح «چوبکاری نفرمایید» در واقع به معنای این بوده که مرا با چوب مجازات نکنید که موجب شرمساری من نشود، در اثر گذر زمان و اینکه دیگر مجازات چوب زدن وجود ندارد، نحوه کاربرد این عبارت عوض شده است.
.📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk