eitaa logo
عجیب و پر ابهام🥶
22.8هزار دنبال‌کننده
20.9هزار عکس
19.3هزار ویدیو
39 فایل
﷽حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ تعرفه تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/1634205710Cfca0499cd4
مشاهده در ایتا
دانلود
حاتم طایی را گفتند: از تو بزرگ همت تر در جهان دیده‌ای یا شنیده‌ای؟ گفت: بلی، روزی چهل شتر قربان کرده بودم امرای عرب را، پس به گوشه صحرایی به حاجتی برون رفته بودم ،خارکنی را دیدم پشته فراهم آورده. گفتمش به مهمانی حاتم چرا نروی که خلقی بر سماط او گرد آمده‌اند؟ گفت: هر كه نان از عمل خويش خورد منت حاتم طائى نبرد من او را به همت و جوانمردی از خود برتر دیدم... 📚گلستان سعدی 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
🌷🌷🌷 ایام نوروز فرصتی است برای باهم بودن و وقت گذارندن در کنار عزیزان و خانواده، اما متاسفانه این باهم بودن طولانی خود موجب بالا رفتن تنش ها و درگیری میان افراد خانواده می شود بیایید با خود تعهد کنیم که با انجام ندادن چند رفتار آزاردهنده از بروز چنین تنش هایی تا حد امکان جلوگیری کنیم با خود عهد کنیم فقط همین ایام را تحمل کنیم و بعد از آن همان آدم سابق شویم. یک: در امور یکدیگر دخالت نکنیم یکی از اصلی ترین عوامل تنش در این ایام آن است که افراد خانواده دوبه دو در امور یکدیگر دخالت می کنند. حتی اگر دیدیم دو نفر از اعضای خانواده در حال بحث و گفتگو هستند به هیچ وجه دخالت نکنیم چون این نوع رفتار دامنه ی مشاجرات را گسترده تر می کند. دوم: سرزنش نکنیم فقط این مدت را به خود قول بدهیم که اگر کسی خطایی کرد یا اشتباهی مرتکب شد دست از سرزنش او برداریم و تا بعد از این ایام این عادت را کنار بگذاریم. سوم:نصیحت نکنیم اشتباه بزرگ پدر و مادر ها این است که این فرصت با هم بودن را تبدیل به کلاس های پند درمانی می کنند که به همین سبب بچه ها از بودن در کنار آنها لذت نمی برند و در مواردی موجب مشاجره و دعوا میان افراد خانواده می شود. فرزند شما با سالها نصیحت تغییر نکرد این چند روز هم تغییر نکند اتفاق خاصی نمی افتد. چهارم: غر نزنیم آیا می توانیم فقط پانزده روز غر نزنیم؟ ببینیم می توانیم در این مدت کوتاه به غذا، به مکان مسافرت، به وضعیت جاده ها و .. غر نزنیم؟ غر زدن معمولا جرقه ای است که آتش زیر خاکستر مشاجرات را روشن می کند، مثلا خانوم به وضعیت هتل یا یک رستوران غر می زند و این موجب می شود همسرش تصور کند که کار او را بی ارزش می کند و در نتیجه او نیز دلخور شود و به نحوی دلخوری اش را بروز دهد و موجب اوقات تلخی خانواده گردد. پنجم: تیکه نیندازیم عادت بسیار بد تیکه و کنایه انداختن موجب واکنش های شدید در افراد می شود، اگر دچار این عادت بد هستیم بدان آگاه باشیم و بدانیم با یک کلمه ی تلخ ما حال خوش افراد زیادی خراب می شود، باور کنید اگر دو هفته نیشتر به احساس دیگران وارد نکنیم نمی میریم. ششم: با حساسیت های دیگران شوخی نکنیم شوخی های افراطی و زیاد از حد آغاز گر بسیاری از تنش های خانوادگی است، باور کنید آسمان به زمین نمی آید اگر مدتی شوخی نکنیم یا دست روی نقاط حساس عزیزانمان نگذاریم. هفتم: کمی خویشتن دار باشیم با همه آنچه که گفته شد این دو هفته را تمرین کنیم حتی اگر سخن و حرف ناروایی شنیدیم بدان توجه نکنیم و از کنار آن رد شویم، پیش از آنکه واکنش آنی و تند نشان بدهیم به این فکر کنیم که با یک پرخاشگری چگونه موجب برهم خوردن احوال خوش خودمان و دیگران می شویم حتی در بدترین حالت ممکن می توانیم در آن لحظه بگوییم که بعد از تعطیلات حسابت را میرسم ولی فعلا از آن گذر می کنم. اگر موارد ساده ی بالا را رعایت کنیم نه تنها حس خوب بیشتری در این ایام خواهیم داشت که حتی فرصتی برای رشد شخصیتی خود مهیا کرده ایم. حیف از این فرصت که جز با شادکامی سپری گردد. نو بهار است در آن کوش که خوشدل باشی ای بسا گل بدمد باز و تو در گل باشی🌹 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk 🌷🌷🌷
. 🤭زیر 18 نبینه لطفااااا❌👆 .
💎"کفش ملی" با پدربزرگم که علاقهٔ خاصی به من داشت و من هم متقابلا علاقهٔ خاصی به اون عصای جالبش داشتم!! و تنها آرزوی دست نیافتنیِ من در این خلاصه میشد که اون ساعت جیبی که همیشه با زنجیر طلایی از لب کت‌ش آویزون بود رو بتونم روزی به دست بیارم، ...رفتیم سفر به فروشگاه بزرگ "کفش ملی" دستامو گذاشتم دو طرف صورتم و چسبیده بودم به ویترین بزرگ فروشگاه و حیرت‌زده با چشمای گِرد داشتم اون دوتا مار که از دو طرف ویترن لای کفش‌ها پیچ خورده بودن رو نگاه می‌کردم، آخه اولین بار بود یه مار از نزدیک میدیدم!! اون موقع ها استفاده مار واسه دکور مد بود! چشمای حیرت‌زدهٔ پسرکی پنج ساله که حیرانِ برق پوست مار و بوی چرم کفش‌ها شده بود نظر فروشنده رو به خودش جلب کرد، منو آورد تو مغازه و نشوندم روی یک چارپایه چوبی روی موکت قرمز جلوی آینه یادمه پدربزرگم با عصاش یک مدل کفش رو نشون میداد و فروشنده هم با اون سیبیل‌های شبیه چتکه‌ش میاورد و پای من می‌کرد، و من همینجوری که داشتم با شوقِ وصف نشدنی به پاهام نگاه میکردم در فکر این بودم چرا صاحب مغازه موهاشو سَرش نکرده و چرا کله‌اش مثل پوست مارِ تو ویترین برق میزنه!؟ آخه دفعه اول بود کچل میدیدم!! 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
💟داستان کوتاه بچه كه بوديم . وقتي لباس ميخريديم تا روز سال تحویل، هر روز تنمون ميكرديم و جلوي آيينه خودمون و نگاه ميكرديم وميگفتيم آخ كه مثل ماه شديم، بعد مامان از اون اتاق بغلي داد ميزد كه: در بيار اون لباساتو فقط همين يه دست رو داريا. ولي خب ميدونستيم كه مامان تابستوني، پاييزي يه دست ديگه هم خريده و واسمون گذاشته كنار.روز اول فروردين اون لباس قشنگا رو ميپوشيديم و دست زير چونه به حباب هايي كه از دهن ماهي ميومد بيرون نگاه ميكرديم، بابامون هم يادمون داده بود كه قرآن رو وا كنيم و چند آيه ازش بخونيم كه سال تحويلمون نوراني بشه. همه جمع ميشديم و دوربينمون كه فقط ٣٦ تا عكس ميتونست بگيره رو ميذاشتيم رو تايمر و اين ميشد عكس ِسالمون. همه ميرفتيم خونه بزرگايي كه الان نداريمشون و ازشون عيدي ميگرفتيم، بعد ميفهميديم كه "في" عيدي امسال چقدره. مامان هامونم عيدي ها رو ازمون ميگرفتن تا مثلا جمع كنن، ولي بعدا ميديديم كه همون پول نو ها رو به بچه هاي فاميل ميدن!تا سيزدهم شاد بوديم، پيك شادي مون تا روز آخر سفيد ميموند اما بازم دلمون خوش بود. اما انگار چند ساله سال نو فقط واسمون حكم اينو داره كه تاريخ بالاي سر برگ تقويممون يه دونه زياد تر بشه. لباس دو ماه پيشمون رو بپوشيم با كسي رفت و آمدي نداشتيم كه ديده باشه، ماهي نخريم، ميميره، سبزه نكاريم، ميخشكه. واسه فاميل هاي دور هم كه تبريك خشك و خالي ميفرستيم اما با كلي استيكر قلب و بوس كه نكنه ذوقِ نداشته مون رو بفهمن! بعد هم كلي خدا خدا كنيم كه برگرديم سر كار و دانشگاه چون حوصله مون سر رفته. اون روزا، كه زيادم دور نيست، سال جدید همه چيزمون نو ميشد، روحمون، جسممون، لباسامون، پولمون حتي و مهم تر از همه سالمون. اون موقع ها اگه وضعمون خوب نبود اما لااقل ذوق و بوسه و عشقمون واقعي بود ... اون موقع ها ... سال نوتون مبارک❤️ 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
الهی اونقدر بخندید که صدای خنده هاتون بشه زیباترین موسیقی کائنات الهی از شادی اونقدر پر بشید که سرریزش همه ی مردم دنیا رو سیراب کنه. الهی روزیتون اونقدر زیاد بشه که امیدی باشید برای رسوندن روزی خیلیا الهی همیشه بهترین افکار به سراغتون بیان و درست ترین تصمیمات رو بگیرید. الهی اونقدر غرق خوشبختی بشید که تا عمق بی انتهای رضایت برسید الهی همیشه تنتون سالم باشه و عاقبت به خیر بشید الهی که همیشه بهترین حال ممکن رو داشته باشید و الهی که خدا همیشه هواتونو داشته باشه. نوروز مبارک 🤍💞 این دعاهای زیبا تقدیم به همه اونایی که خیلی دوستشون داریم 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
🌸🍃🌸 بهار باش بهار اتفاقی نیست که در تقویم ها بیفتد و روی کاغذ. بهار ماجرایی نیست که در گوشی های موبایل رخ دهد و با پیام هایی نوروزی که هزاران بار دست به دست می گردد. بهار اتفاقی ست که در دل می افتد و در جان و در رفتار و در زندگی. هیچ درختی پیام تبریکی برای کسی نمی فرستد. درخت اما می شکفد، جوانه می زند، شکوفه می کند، سبز می شود... و ما باخبر می شویم که بهار است و ما می فهمیم که این چنین بودن مبارک است. درختی که از شاخه ها و شانه هایش برف و یخ و قندیل های زمستانی آویزان است ، اگر هزاران تقویم بهارانه نیز بر خود بیاویزد ، کیست که باور کند ؛ چنین درختی غمنامه ای طنز آلود است. 🍃🌸🍃 بهار باش نه بهار تقویم که بهار تصمیم ✍️ 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
💟حکایت دغل کاری مرد ثروتمندی گله ای گوسفند داشت. شبها شیر گوسفندان را می دوشید و در آن آب می ریخت و می فروخت. روزی چوپان گله که مرد بسیار بامعرفتی بود به او گفت: ای مرد، در کارت خیانت نکن که آخر و عاقبت خوشی ندارد. اما آن مرد به حرف چوپان توجه نکرد. یک روز که گوسفندانش در کنار رودخانه مشغول چرا بودند، ناگهان باران تندی درگرفت و سیلی بزرگ روان شد و همه گوسفندان را باخود برد. مرد ثروتمند گریه و زاری کرد و بر سر و روی خود زد که خدایا، من چه گناهی کرده ام که این بلا بر سرم آمد؟ چوپان گفت: ای مرد، آن آبها که در شیر می ریختی اندک اندک جمع شد و گوسفندانت را برد. آری دوستان سزای کسی که کم فروش و گران فروشی می کند، همین است... 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
💟تفکر پیر مرد دانایی به نوه اش گفت : فرزندم تا حالا دانسته ای که بهشت مجانی است و دوزخ را باید با پول خرید 🤔❓❓ نوه اش گفت : پدربزرگ چگونه بهشت مجانی است اما دوزخ رو باید با پول خرید 🤔🤔؟؟؟؟ پیرمرد گفت؟؟؟ پسرم نماز و روزه و کارهای نیک ، بابتشان هیچ پولی پرداخت نمیکنی و بهشت مجانی به دست می آید ؛ اما شراب و زنا و قمار و ربا بابتشان پول پرداخت میکنی پس جهنم را باید با پول خرید 😔😔 قضاوت با شما؛: کدام بهتر است 🌷 ✅بهشت ؟؟ ((مجانی )) 🚫جهنم ؟؟ ((پولی)) 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر جا که مهربانی هست بهشت همانجاست اگه چنین‌کسی میشناسی تگش‌کن و بفرس‌براش با حرف فریدون فرخزاد موافقین؟ ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌ .📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
💟 روزی ناصرالدین قاجار و همراهانش به باغ دوشان تپه رفتند، نهال گل سرخ قشنگی جلوی عمارت، نظر شاه را جلب کرد فوری کاغذ و قلم برداشت و شروع به نقاشی آن گل نمود. تمام که شد، آن را به درباریان نشان داد و پرسید چطور است؟ مستوفی الممالک پاسخ داد "قربان خیلی خوب است" اقبال الدوله گفت "قربان حقیقتا عالی است" و اعتمادالسلطنه نیز عرض کرد "قربان نظیر ندارد" و بعد یکی دیگر گفت "این نقاشی حتی از خود گل هم طبیعی تر و زیباتر است" نوبت به ضیاالدوله که رسید گفت "حتی عطر و بوی نقاشی قبله عالم از عطر و بوی خود گل، بیشتر و فرحناکتر است”‌، همه حضار خندیدند! بعد از آنکه خلوت شد، شاه به موسیو ریشار فرانسوی گفت: وضع امروز را دیدی؟ من باید با این بی همه کسها مملکت را اداره کنم! 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk
مشکل مشترک خیلی از آدما ‌‌ همانقدر که مسخره میکنیم احترام نمیگذاریم ‌‌همانقدر که اشتباه میکنیم تفکر نمیکنیم ‌‌ همانقدر که عیب میبینیم برطرف نمی کنیم ‌‌همانقدرکه از رونق می اندازیم رونق نميبخشیم ‌‌همانقدر که کینه به دل میگیریم محبت نمیکنیم ‌‌ همانقدر که حرف میزنیم عمل نمی کنیم ‌‌همانقدر که می گریانیم شاد نمیکنیم ‌‌ همانقدر که ویران میکنیم آباد نمیکنیم ‌‌ همانقدر که کهنه میکنیم تازگی نمی بخشیم ‌‌ همانقدر که دور میشویم نزدیک نمی کنیم ‌‌ همانقدر که آلوده میکنیم پاک نمیکنیم ‌‌همیشه دیگران مقصرند ما گناه نمیکنیم 📚داستانڪ📚 ༺📚‌‌‌════‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @dastanakk