eitaa logo
علی مقدم
2.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
423 ویدیو
31 فایل
آثار[سخنرانی، نوشته ها و اشعار]علی مقدم عاصی خراسانی ادمین @admin9988 وبلاگ http://asikhorasani.blogfa.com/ بایگانی پادکست ها https://eitaa.com/ali_moghaddam_Podcast پیام ناشناس https://harfeto.timefriend.net/16818822335153 هندوستان @SAEB_TABRIZ
مشاهده در ایتا
دانلود
1_4394874312.mp3
3.09M
💠شرم ارباب کرم باشد ز سائل بیشتر -داستان پاسخ امام مجتبی علیه السلام به سائلی که با سرودن شعر عرض حاجت کرده بود از فرط لطف توست طلبکار گشته ایم اینجا گدا ز لطف تو سازد صدا بلند هیئت روضه الحسن علیه السلام ۱۵ رمضان ۱۴۴۴ @sheikh_ali_moghaddam
هدایت شده از علی مقدم
 شعری برای امام حسن علیه السلام که چشمان وصال شیرازی را شفا داد میرزا محمّد شفیع شیرازی متخلص به وصال شیرازی متوفّی سال 1262 هـ. ق در شیراز از بزرگان شعرا و ادبا و عرفای عصر فتحعلی شاه قاجار بود. علاوه بر مراتب علمی، به تمام خطوط هفت گانه (نسخ، نستعلیق، ثلث، رقایم، ریحان، تعلیق، و شکسته) مهارتی به سزا داشته و کتابهای فراوانی نیز با خطوط مختلف نگاشته است. از جمله، اینکه 67 قرآن به خط زیبای خود نوشته است. بر اثر نوشتن زیاد چشمش آب می آورد و به پزشک مراجعه می کند، دکتر می گوید: من چشمت را درمان می کنم، به شرطی که دیگر با او نخوانی و خط ننویسی. پس از معالجه و بهبودی چشم، دوباره شروع به خواندن و نوشتن می کند تا این که به کلّی نابینا می شود. سرانجام با حالت اضطرار متوسل به حضرت محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) و آل او (صلوات‌الله علیهم) می شود. شبی در عالم رؤیا پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم ) را در خواب می بیند، حضرت به او می فرماید: چرا در مصائب حسین(و حسن) مرثیه نمی گویی تا خدای متعال چشمانت را شفاء دهد. در همان حال حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) حاضر گردیده می فرماید: وصال! اگر شعر مصیبت گفتی اوّل از حسنم شروع کن؛ زیرا او خیلی مظلوم است. صبح آن روز وصال شروع کرد در خانه قدم زدن و دست به دیوار گرفتن و این شعر را سرودن: از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد  آن طشت راز خون جگر باغ لاله کرد نیمه دوّم شعر را که گفت، ناگهان چشمانش روشن و بینا شد. آن گاه اضافه کرد: خونی که خورد در همه عمر، از گلو بریخت دل را تهی زخون دل چند ساله کرد نبود عجب که خون جگر گر شدش بجام عمریش روزگار همین در پیاله کرد نتوان نوشت قصه درد و مصیبتش ور می توان ز غصه هزاران رساله کرد زینب درید معجر و آه از جگر کشید کلثوم زد به سینه و از درد ناله کرد هر خواهری که بود روان کرد سیل خون هر دختری که بود پریشان کُلاله کرد یا رب به اهل بیت ندانم چه سان گذشت آن روز شد عیان که رسول از جهان گذشت @ASI_khorasani
هدایت شده از علی مقدم
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم : أَمَّا الْحَسَنُ فَإِنَّهُ ابْنِي وَ وُلْدِي وَ بَضْعَةٌ مِنِّي وَ قُرَّةُ عَيْنِي وَ ضِيَاءُ قَلْبِي وَ ثَمَرَةُ فُؤَادِي  و لو کان العقل رجلا لکان الحسن اگر عقل در قالب انسانی جلوه‌گر شود، آن انسان حسن خواهد بود . . فرمود نبی : حسن ز من می باشد فرزندِ من و پاره تن می باشد گر عقل به شکل مرد ظاهر گردد آن مرد بدون شک حسن می باشد ۱۴ رمضان ۱۴۴۳ @ASI_khorasani
1_1533087688.mp3
1.12M
💠به خیال اعمال بعدی ها، فرصت امروزمان را از دست ندهیم با هندزفری گوش بدهید کاری کن ای فلان و غنیمت شمار عمر زان پیش تر که بانگ برآید فلان نماند هیئت فاطمیون ماه مبارک‌ ۱۴۴۲ @ASI_khorasani
به جمع پاکدلانم کشانده ای نگرانم که آبرو ببرد جامه ی شرابی ام امشب ان شالله فردا عازمم حلال بفرمایید
بر حال تباهِ خویش عادت کردیم بر قلب سیاهِ خویش عادت کردیم مانند کسی که دائما در لجن است بر بوی گناهِ خویش عادت کردیم @ASI_khorasani
ملجاء کُلّ اولیا نجف است دومین خانه ی خدا نجف است جز درِ خانه اش مرو جایی باطن عرش کبریا نجف است جان‌ پیغمبر است در اینجا مرقد ختم انبیا نجف است خبری نیست جز در این ایوان که خبرها از ابتدا نجف است در نجف می شود خدا را دید انتهای سلوک ما نجف است اربعین روزیِ زیارت اوست اوّلِ راه کربلا، نجف است ۵ شهریور ۱۴۰۲ نجف اشرف مرقد مطهر امیرالمومنین علیه السلام @ASI_khorasani
39.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مناجات خوانی سحر حرم امام علی علیه السلام
در نجف عمر ما نگردد کم پیشش از ماه و سال نتوان گفت وعده دادست "من یمت یرنی" جز به مرگم وصال نتوان گفت
غلامِ علی هر که شد می تواند به زیر آورد چرخ نیلوفری را من از تو طلب دارم آقا خودت را مکن سدّ راهِ من انگشتری را گناهان من سدّ راهم شد آخر بیا برکن این قلعه ی خیبری را
دل رو به ابوتراب برگشت از دل غم و اضطراب برگشت برگشتن مثل ما که سهل است از هیبتش آفتاب برگشت از هُرم نگاه آتشینش صدشکر دلم کباب برگشت گنجشک کبوتر دل ما پر زد به نجف عقاب برگشت از ذوق زیارت ضریحش شیخ آمده بود و شاب برگشت آبادی آخرت به دستش هر کس ز نجف خراب برگشت یک عمر سوال وصل کردیم مُردیم که تا جواب برگشت دیدیم مکفّر الذنوب است دیدیم گُنه ثواب برگشت با صورت خود در آتش افتد هر کس که ز بوتراب برگشت از برکت حُبّ مرتضی بود از عاصی اگر عذاب برگشت
به حشر گر‌ که شفاعت کنی گناه مرا ثواب می خورد آن روز غبطه بر عصیان
هرچند زلال و ساده اینجا آمد افتاده شبیه جاده اینجا آمد در محضر حق سواره محشور شود هر کس دو قدم پیاده اینجا آمد
قال الامام علی ـ علیه السّلام ـ : حبُّ اللهِ نارٌ لا یَمَرُّ علی شیٍ الا احْتَرَقُ _حب خدا آتشی است كه بر هر چه بگذرد آن را می سوزاند. تنها به شعله، خار و خس از بین می رود آری به سوختن، هوس از بین می رود از رشته ی حیات ندیدم ضعیف تر این تار و پود با نفس از بین می رود چون صبح کاذب است جهان، دل بر او مبند یک خنده می کند سپس از بین می رود بر تن مپیچ اینقدر ای غافل از حیات این کهنه دلق مندرس از بین می رود بال و پری برای پریدن تهیه کن با مُردن تو، این قفس از بین می رود تا باب توبه بسته نگشته است توبه کن هنگام مرگ دسترس از بین می رود ۸ شهریور ۱۴۰۲ ۱۳ صفر ۱۴۴۵ @ASI_khorasani
سپرده ام به تو خود را، به من چه کار مرا؟! روبروی ضریح امام حسین علیه السلام به نیابت از همه اعضای محترم کانال
هدایت شده از علی مقدم
ما چرا از غمت نمی میریم.mp3
834.2K
😭قسمتی از گزارش فاطمه صغری سلام الله علیها از عصر عاشورا ⭕️لطفا در خلوت و شرایط مناسبِ روضه گوش بدهید ما چرا از غمت نمی میریم؟! بگذر از مای بی مرام، حسین قسمتی از مقتل خوانی شام غریبان هیئت محبّین الحسین علیه السلام محرم ۱۴۴۵ @ASI_khorasani
هر وقت کنار ضریح حبیب بن مظاهر میرسم این بیت زیبای آقای رو زمزمه میکنم : برخیز ای حبیب! که بهتر نبوده از چوب درخت پیر برای عصا شدن کامل این قصیده را اینجا بخوانید
هر که در خویش سفر کرد تمام است اینجا
من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچه را جانان پسندد نیّت را دست کم نگیریم، همین که دلمان با بودن بوده باشد اسممان را در اربعینی ها ثبت میکنند این روایت شیرین رو ببینید👇 پس از پیروزی امام علی علیه السلام در جنگ جمل، یکی از یاران امام گفت: چه خوب بود برادرم می‌بود وپیروزی شما رامی‌دید. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: آیا قلب وفکر برادرت بامابوده است؟ گفت: آری. امام علی علیه السلام فرمود: پس او هم در این جنگ با ما بود
تافتش مراقبه هست مراقب دستاوردهای این سفر باشیم تا موش گناه این انبار معنویت رو از بین نبرد ما درین انبار گندم می‌کنیم گندم جمع آمده گم می‌کنیم می‌نیندیشیم آخر ما بهوش کین خلل در گندمست از مکر موش موش تا انبار ما حفره زدست و از فنش انبار ما ویران شدست اول ای جان دفع شر موش کن وانگهان در جمع گندم جوش کن بشنو از اخبار آن صدر الصدور لا صلوة تم الا بالحضور گر نه موشی دزد در انبار ماست گندم اعمال چل ساله کجاست
به گرد دیده خود خاربستی از مژه کردم که نی خیال تو بیرون رود نه خواب در آید
با باز بودن باب توبه جای نا امیدی نیست خطاب به خدا بگیم هرچند گناه ماست کشتی کشتی غم نیست که رحمت تو دریا دریاست
اصلا یکی از اهداف دین رسیدن به همین آرامش هست الا ان اولیا الله لاخوف علیهم و لاهم یحزنون مطالب فراوانی در این موضوع در دین وجود داره که روح کلی اونها توجه به توحید و عشق خداست که انسان رو از استرس دور میکنه و به آرامش می رسونه دل صدپاره ما را نگاهی جمع می سازد که با یک رشته بتوان بخیه زد چندین جراحت را
نه هم مشهد کار داشتم هم اینکه جمعیت ماشالله خیلی زیاد بود اگه همه بخوان تا آخر بمونند برای دیگران کار سخت میشه زُر فانصرف در بزم عشق یک دو قدح در کش و برو یعنی طمع مدار وصال مدام را