محبت اباعبدالله الحسین علیه السلام، در انزوای مطلقِ ذهن، تو را به جماعتِ خوبان وصل میکند. هیچ هم که باشی، با حسین ع به اوج میرسی :)
دلم میخواد، کتاب های حوزه رو بغل کنم ببرم کنج امام زاده، بشینم تا شب برای امتحان درس بخونم. بعد برگردم خونه؛ شعر بخونم، به گلها آب بدم، چای دم کنم و با صلواتهایی که زیر لب میفرستم سعی داشته باشم استرس عجیبی که توی دلم نشسته رو کتمان کنم.
گاهی وقتها چیزهای ساده و همیشگی، آرزوی آدم میشه. مدتیه از فضای حوزه دور بودم و این عجیب ترین غمیه که رو دلم نشسته. انگار دنیا پر شده از دی اکسید کربن و من آدمی که نمیتونم بدون اکسیژن به نفس کشیدن ادامه بدم.. جدای از قشنگی های طلبگی و رسالت هایی که روی دوش آدم میزاره، خود فضای حوزه هم انسان سازِ و روح آدمو نوازش میکنه. یجورایی انگار هوای اونجا، هوای بهشته :)🌿
✍🏻 طلبهیجوانِحزباللهی
#طلبگی #روزنوشتهایدلی
خسته شدی؟
خب استراحت کن(:
تو یه آدمی نه ماشین حساب
تو یه آدمی نه یه تراکتور ...
چرا فکر میکنی همش باید بدوی؟ چرا فقط به مقصد فکر میکنی؟ صبور باش، آروم باش. لبخند بزن. به خودت حق بده گاهی از همه چیز خسته بشی. شاید نیاز باشه یه مدت به خودت زمان بدی. شاید لازم باشه یکم خودتو درک کنی.
از شکست نترس، از تجربه های جدید نترس، از ترک عادتهای منفیت نترس. شجاع باش و صبور. با عشق نفس بکش و با خیالپردازی سر روی بالش بزار.
هوای خودتو داشته باش.
رها کن غمو :)
دلم خواست خیلی یهویی باهاتون حرف بزنم. و بگم همه قهرمانها یه وقتی یه جایی کم آوردن، نشستن اما دوباره پا شدن. به خودت سخت نگیر ..🌿
آنروز بارانِ شدیدی میبارید.
با جزئیات در خاطرم ماندهاست که با چه احساس لطیف و شاعرانهای در هوای قم نفس میکشیدم و به اطراف نگاه میکردم.
مدتها بود با همسرم تصمیم گرفتهبودیم برای کنج دنج منزلمان، کتیبهای بخریم. و آن ماجرای زیبا، در همان روز سرد بارانی اتفاق افتاد.
انگار این پرچم ناب، این تصویر زیبا، روی دیوار مغازه نصب شده بود تا دل از ما ببرد. حالا ایامیست که صبح ها نگاهمان قفل میماند روی این تصویر و دلمان قنج میرود.. این روزها که دلتنگ حرم اربابمان هستیم شاید این تصویر التیامی بشود و کمی آراممان کند :)
✍🏻 طلبهیجوانِحزباللهی
#محرم | #امام_حسین
آدمیزاد
نه آنکه مشتاق غم باشد
بلکه صاحب اندوه است .
غریبه نیست با غم و با شادی، هردو را به صورت یکسان میشناسد. منتهی یکی را بیش از دیگری دوست میدارد. که اتفاقا در این میان اصلا دوست داشتن یا نداشتن انسان مهم نیست. زیرا که هردوی احساسات، یعنی غم و شادی، به صورت کاملا مساوی در درون ما حیات دارند و هرگاه که بخواهند ظهور پیدا میکنند. و این از شگفتانههای خلقت است...
✍🏻 طلبهیجوانِحزباللهی
به قول فاضل نظری :
لبخند و اشک، شادی و غم، رنج و آرزو
از ما به دل مگیر، همین است زندگی!
امشب کاملا اتفاقی و دلی، رفتم سراغ گلدوزی. خیلی هنرِ این کارو ندارم. منتهی یه نیروی عجیب غریب و کِشَنده منو میبرد سمت نخ عمامه و پارچه، منم کم نیاوردم و همون یدونه گلی که بلد بودم رو گلدوزی کردم.. اما یه درس خیلی قشنگ گرفتم :) دلم نیومد به شما نگم.
انگار رزق امشب ما پنهان شده بود توی همین اتفاق کوچیک ...