دل میرود ز دستم، ساقی بیار باده
البته بادهای که باشد حلالزاده
*
رفتیم #خواستگاری ، با #باجناق و #جاری
جانم؟ برای خود؟ نه! از بهر بندهزاده!
از هر چه بود گفتیم، از هر کجا شنفتیم
از محضر حکیمان، بردیم استفاده
از نرخ #ارز و سکه، تا ماجرای #برجام
از #اختلاس نون. ر، با دختر و نواده
تا این که «اصل مطلب» شد بحث داغ محفل
من عرض کردم آنجا، با چهرهای گشاده
«آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است»
هم #ازدواج_آسان، هم #ازدواج_ساده
البته ظاهرا که هر دو یکیست اما
چون نیک بنگری خب مفهوم آن زیاده!
«ماییم و کهنه دلقی، کاتش در آن توان زد»
حالا بدوش استاد، این گاو نیست ماده!
منظور من همین است از ازدواج آسان
أنکَحتُ را بخوان و فوراً بزن به جاده
گویا خوشش نیامد از حرف من عموجان
زیرا که بازگشتیم با فک اوفتاده!
*
آمار را ندانم، از شش جهت گمانم
تهدید میشود هی بنیاد #خانواده
اصلیترین خطر چیست؟ اصلا مقصرش کیست؟
مردان پرتوقع، زنهای پرافاده
بتهای ساقسیمین حتی پری ونسرین
مهریههای سنگین دارند فوقالعاده
#داماد پیرهن لَخت، در #عشق هست سرسخت
میگوید این نگونبخت: #مهریه را که داده؟
تا بشنود جواب مثبت ز یار مذکور
کرده هزار تومان نذر امامزاده
آن وقت داده قولِ چندین هزار #سکه
این بینوای بدبخت، یک لاقبای ساده
دردا از آن طرف هم درد #جهاز کم نیست
بابای خانواده بدجور شد پیاده
ماشین ظرفشویی، به به عجب اتویی
یخچال ساید، کولر گازی ایستاده
#تالار و عکس و بهمان، خرج فلان و بیسار
باری به قدر یک کوه بر گردهها نهاده
*
القصه لپّ مطلب در یک عبارت این است
کن #ازدواج آسان با اندکی اراده
***
پرسیدم از بزرگی احوال ازدواجش
فرمود: احتیاطاً باید شود اعاده!
#شیخ_غیرمفید
@sheikh_ghm
شعر طنز یه مناسبت هفته ازدواج
دل میرود ز دستم، ساقی بیار باده
البته بادهای که باشد حلالزاده
*
رفتیم #خواستگاری ، با #باجناق و #جاری
جانم؟ برای خود؟ نه! از بهر بندهزاده!
از هر چه بود گفتیم، از هر کجا شنفتیم
از محضر حکیمان، بردیم استفاده
از نرخ #ارز و سکه، تا ماجرای #برجام
از #اختلاس نون. ر، با دختر و نواده
تا این که «اصل مطلب» شد بحث داغ محفل
من عرض کردم آنجا، با چهرهای گشاده
«آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است»
هم #ازدواج_آسان، هم #ازدواج_ساده
البته ظاهرا که هر دو یکیست اما
چون نیک بنگری خب مفهوم آن زیاده!
«ماییم و کهنه دلقی، کاتش در آن توان زد»
حالا بدوش استاد، این گاو نیست ماده!
منظور من همین است از ازدواج آسان
أنکَحتُ را بخوان و فوراً بزن به جاده
گویا خوشش نیامد از حرف من عموجان
زیرا که بازگشتیم با فک اوفتاده!
*
آمار را ندانم، از شش جهت گمانم
تهدید میشود هی بنیاد #خانواده
اصلیترین خطر چیست؟ اصلا مقصرش کیست؟
مردان پرتوقع، زنهای پرافاده
بتهای ساقسیمین حتی پری ونسرین
مهریههای سنگین دارند فوقالعاده
#داماد پیرهن لَخت، در #عشق هست سرسخت
میگوید این نگونبخت: #مهریه را که داده؟
تا بشنود جواب مثبت ز یار مذکور
کرده هزار تومان نذر امامزاده
آن وقت داده قولِ چندین هزار #سکه
این بینوای بدبخت، یک لاقبای ساده
دردا از آن طرف هم درد #جهاز کم نیست
بابای خانواده بدجور شد پیاده
ماشین ظرفشویی، به به عجب اتویی
یخچال ساید، کولر گازی ایستاده
#تالار و عکس و بهمان، خرج فلان و بیسار
باری به قدر یک کوه بر گردهها نهاده
*
القصه لپّ مطلب در یک عبارت این است
کن #ازدواج آسان با اندکی اراده
***
پرسیدم از بزرگی احوال ازدواجش
فرمود: احتیاطاً باید شود اعاده!
#شیخ_غیرمفید
@sheikh_ghm