eitaa logo
شهید شیخ احمد کافی
89.8هزار دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
7.1هزار ویدیو
5 فایل
🌹﷽🌹 آثار ماندگار از صدای ماندگار 👇 《رسانه حفظ و نشر آثار #شیخ‌احمد‌ڪافی》 تبلیغات ثامن برندینگ💚👇 https://eitaa.com/joinchat/2308702596Cce98270c04 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝ده پند از امام رضا علیه السلام: اول: در خوشحال کردن مردم بسیار بکوشید تا در قیامت خدا خوشحال تان کند. دوم: تا می توانید سکوت اختیار کنید که سکوت موجب محبت می شود و راهنمای هر خیری است. سوم: در خواندن سوره حمد استمرار بورزید که جمیع خیردرامور دنیا و آخرت درآن گرد آمده است. چهارم: به روزی اندک خدا راضی باشید تا خدا نیز از عمل کم شما راضی باشد. پنجم: در برقرار کردن صله رحم ثابت قدم باشید که بهترین نوع آن خودداری از آزار خویشاوندان است. ششم: به کسی که از خدا نمی ترسد امید نداشته باشید که نه تعهد دارد، نه نجابت و نه کرم. هفتم: بسیار احسان کنید که خداوند در قیامت یک نصفه خرما را مانند کوه احد بزرگ می کند. هشتم: حق الناس را رعایت کنید که دوستی محمدوآل محمد بدون آن پذیرفته نیست. نهم: از بخششی که زیانش برای تو بیش از سودی است که به دیگران میرسد، حذر کن. دهم: بسیارمراقب کردار خودباشید تا مورد تهمت واتهام قرار نگیرید، که در آن صورت حق ملامت ندارید. 📙تحف العقول، صفحه 443@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣مردم رو اذیت نکنید ... 🎙 قالَ الرِّضا (ع) : مَن فَرَّجَ عَن مُؤمِنٍ فَرَّجَ اللهُ عَن قَلبهِ یَومَ القِیامَةِ . امام رضا (ع) : هر کس گِرِه از کارِ مؤمنی بگشاید (و غمی را از او بزداید)، خداوند هم در قیامت، کار بسته او را می گشاید (و اندوهش را می زداید). 📙اصول کافی ، ج 2 ، ص 200 @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
هدایت شده از امام زمان و ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واکنش حجت‌الاسلام حسینی قمی خطاب به توهین کنندگان به ساحت امام رضا«ع»: بازگردید، توبه کنید و به ملت ایران زحمت ندهید / امام رئوف، علی ابن موسی الرضا«ع» مظهر وحدت ملی است. ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان
✍🏻داستانهایی از امام رضا (ع) 📚شربت گوارا راوی: ابوهاشم جعفری به سخنان امام گوش می دادم. هوا گرم بود و آفتاب ظهر، شدت گرما را بیش تر می کرد. تشنگی تمام وجودم را فرا گرفته بود. شرم و حیای حضور امام، مانع از آن شد که صحبتشان را قطع کنم و آب بخواهم. در همین موقع امام کلامش را قطع کرد و فرمودند: «کمی آب بیاورید!» خادم امام ظرفی آب آورد و به دست ایشان داد. امام، برای این که من، بدون خجالت، آب بخورم، اوّل خودشان مقداری از آب را نوشیدند و بعد ظرف را به طرف من دراز کردند. من هم ظرف آب را گرفتم و نوشیدم. نه! نمی شد. اصلاًنمی توانستم تحمل کنم. انگار آب هم نتوانسته بود درست و حسابی تشنگی ام را از بین ببرد. تازه، بعد از یک بار آب خوردن درست نبود که دوباره تقاضای آب کنم. این بار هم امام نگاهی به چهره ام کردند و حرفش را نیمه تمام گذاشت: «کمی آرد و شکر و آب بیاورید». وقتی خادم برای امام رضا علیه السلام آرد و شکر و آب آورد، امام آرد را در آب ریخت و مقداری هم شکر روی آن پاشید. امام برایم شربت درست کرده بود. نمی دانم از شرم بود یا از خوشحالی که تشکّر را فراموش کردم. شاید در آن لحظه خودم را هم فراموش کرده بودم. با کلام امام رضا علیه السلام ناخودآگاه دستم را به طرف ظرف شربت درازکردم. شربت گوارایی است. بنوش ابوهاشم!... بنوش که تشنگی ات را از بین می برد. 📚گنجینه معارف پایگاه اطلاع رسانی حوزه@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣کرامات امام رضا عليه السلام 🎙با صدای شهيد حاج شيخ احمد كافے باز هم دربدر شب شدم ای نور سلام باز هم زائرتان نیستم از دور سلام با زبانی که به ذکرت شده مامور سلام به سلیمان برسد از طرف مور سلام 💐أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ أَلمُرتَضٰی💐 ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نقاره‌های حرم امام رضا (ع) چه می‌گویند؟ 🔹یکی از آیین‌های جالب و پرطرفدار آستان مقدس امام رضا (ع) آیین نقاره‌زنی است که با ۴۰۰ سال قدمت در مناسبت‌های مختلف اجرا می‌شود. ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلامتی را نصیب خانوادهایمان دلخوشی را نصیب خانه هایمان و آرامش را نصیب دل هایمان گردان شبتون درپناه خداوند مهربان✨💫 💐❤️💐شبتون رضوی 🍃🌸 ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴دعای عجیبی که آیت‌ الله خواندن آن را به انقلاب توصیه کردند!! دعایی برای در امان ماندن از فتنه ها و شبهات آخر_الزمان   برای اینکه در زمان غیبت امام زمان(عج)، یک سری در شما اثر نکند، دستور این است👇👇 https://eitaa.com/joinchat/371195984Cc861b12aed عیدی امشب ما به شما🌺👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رضاجان🙏 عمریست که گوشه نشین محبتم💚 این گوشه را به وسعت دنیا نمیدهم یا امام الرئوف . . 💐🌸صبحتون رضوی🌸💐 ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚 : طلسم شیخ بهایی در حرم امام رضا علیه السلام شیخ سفارش‌های لازم را به معمارانِ حرم كرد، كه كار را متوقف نكنند و ساخت حرم را پیش برده و به اتمام برسانند؛ به جز سر در دروازه اصلی حرم (دروازه ورودی به ضریحِ مقدس، نه دروازه صحن) چرا كه شیخ در نظر داشته روی آن كتیبه‌ای را كه از اشعار خودش بوده نصب نماید. رسم است بر سر در اصلی یا دروازه ورودی به حرم ائمه اطهار (ع) و حتی امامزادگان مطهر، كتیبه‌ای نصب می‌شود و در شأن آن بزرگوار روایت، جمله یا شعری نوشته می‌شود. شیخ عازم سفر می شود و مسافرتش به درازا می‌كشد و بیش از زمان پیش بینی شده برمی گردد. هنگامی که باز می‌گردد بلافاصله به جهت سركشی كارهای ساخت و ساز به حرم مطهر می‌رود و در کمال تعجب می‌بیند كه ساخت حرم به پایان رسیده، سر در اصلی تمام شده و مردم در حال رفت و آمد به حرم مطهر هستند. شیخ با دیدن این صحنه، بسیار ناراحت می‌شود و به معماران اعتراض می‌كند كه «چرا منتظر آمدن من نماندید؟ چرا صبر نكردید؟» مسؤل ساخت عرض می‌كند: «ما می‌خواستیم صبر كنیم تا شما بیایید، اما تولیت حرم نزد ما آمدند و بسیار تأكید كردند كه باید ساخت حرم هر چه سریع‌تر به پایان برسد. هرچه به او گفتیم كه باید شیخ بیاید و خود بر ساخت سر در دروازه نظارت مستقیم داشته باشد، قبول نكردند. وقتی زیاد اصرار كردیم، گفتند: كسی دستور اتمام كار را داده كه از شیخ خیلی بالا‌تر و بزرگ‌تر است. ما باز هم اصرار كردیم و خواستیم صبر كرده، منتظر شما بمانیم. در این زمان تولیت حرم گفتند: خود آقا امام رضا (ع) دستور اتمام كار را داده‌اند. شیخ بهایی قدس سره هم‌ راه مسؤل ساخت پروژه و معماران نزد تولیت حرم می‌روند و از تولیت در این مورد توضیح می‌خواهند، تولیت حرم نقل می‌كند: چند شب پی در پی آقا امام رضا (ع) به خواب من آمده و فرمودند: «كتیبه شیخ بهایی، به در خانه ما زده نشود، خانه ما هیچ‌گاه به روی كسی بسته نمی‌شود و هر كس بخواهد می‌تواند بیاید». شیخ با شنیدن این حرف، اشك از چشمانش جاری می‌شود و به سمت ضریح می‌رود و ذكر «یا ستار العیوب» بر لبانش جاری می‌شود. سپس در كنار ضریح آن قدر گریه می‌كند تا از هوش می‌رود. پس از به هوش آمدن خود چنین تعریف می‌كند: من می‌خواستم یكی از طلسم‌ها را به صورت كتیبه‌ای بر سر در ورودی حرم بزنم، تا به این وسیله ادم های گناهکار نتوانند وارد حرم مطهر وضریح مقدسِ حضرت رضا (ع) شوند، اما خود آقا نپذیرفتند و در خواب به تولیت آستان از این اقدام ابراز نارضایتی فرمودند. ⭕️پی نوشت: دیدم همه جا بر درد و دیوار حریمت جایی ننوشته است گنهکار نیاید... 📚منبع: پایگاه اطلاع رسانی حج @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴نقاره هاي حرم امام رضا عليه السلام چه مي گويند؟ «سرنواز» -سردسته كُرنا نوازها کرنا را به طرف گنبد حضرت به عنوان سلام می گیرد و می دمد: «سلطان دنیا و عقبی علی بن موسی الرضا (ع)» پس نوازان که تعداد آنها چهار نفر است جواب می دهند: «امام رضا (ع)» سرنواز مجددا با سر کرنا به طرف گنبد حضرت اشاره می کند و چنین می نوازد: « امام رضا (ع)» پس نوازان جواب می دهند: «غریب» کرنای سرنواز ذکر می کند: «مولی مولی مولی علی بن موسی الرضا (ع)» پس نوازان جواب می دهند: «رضا جان» سرنواز سر کرنا را به طرف گنبد می گیرد و ذکر می کند: «یا امام غریب یا امام رضا» , کرنای سرنواز ذکر می کند: «دوران، دوران امام رضاست» در این موقع طَبال ها به عنوان شادی طبل های خود را به صدا در می آورند. این طبل به «کوس شادمانه» معروف است. مجددا سرنواز ذکر می کند: «دوران دوران امام رضا، دادرس بیچارگان» پس نوازان پاسخ می دهند: «ای دادرس درماندگان» موقعی که پس نوازان می خواهند کرنای خود را بر زمین بگذارند، سرنواز می گوید: «فریادرس» 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 تنها جایی که در کل دنیا نقاره نواخته میشود حرم امام رضا(ع)است 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 عیدتون مبارک باد🌹@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴مرحوم کافی و ماجرای تعطیل کردن شراب‌فروشی جنب مهدیه تهران «نزدیک مهدیه، سه، چهارتا دکان پایین‌تر، یک دکان عرق فروشی بود. من خیلی ناراحت بودم که جنب مهدیه، عرق‌فروشی است. یک روز هم از خانه بیرون آمدم، دیدم یک مشت از این جوان‌هایی که نباید جلوی دکانش باشند، هستند. پیرمردی ارمنی بود که عرق‌فروش بود. اسمش آرشاک بود. یک بچه مذهبی را فرستادم، گفتم برو ببین‌ این‌ها چکار می‌کنند؟ آمد، گفت حاج‌آقا ‌این (آرشاک) می‌فرستد دنبال جوان‌های مردم، وقتی می‌آیند آنجا، یک آب جو همین‌طوری به ‌اینها می‌دهد. یک ساندویچ همین‌طوری به آنها تعارف می‌کند. کباب برای‌ اینها درست می‌کند، می‌خواهد ‌اینها را مبتلا (به شراب‌خوری) کند. بعد از ‌اینها کار بکشد. یک روز ‌این ارمنی را خواستمش آمد خانه ما. گفتم من را می‌شناسی؟ گفت: بله حاج آقا. شما سه چهار ساله ‌اینجا تشریف دارید. گفتم: من سه تا پیشنهاد به تو می‌دهم؛ اول اینکه ۱۰ هزار تومان از پول آخوندیم که از کسی هم نمی‌گیرم، قربة الی الله به تو می‌دهم، تو در عوض، تغییر شغل بده یعنی خودت باش، دکانت هم باشد، فقط شغلت را عوض کن. دوم ‌اینکه دکانت را بفروش؛ من از تو می‌خرم و سوم اینکه درب دکانت را می‌بندم. گفت تغییر شغل که نمی‌دهم؛ دکان را هم  نمی‌فروشم. حالا چطور می‌خواهی ببندی؟ گفتم: تو با یک کسی‌داری حرف می‌زنی که یک خرده‌ای قانون‌ها را هم می‌داند. گفت: چطور؟ گفتم: چند ساله که قانون تصویب شده که پیاله‌فروشی ممنوعه! یعنی بطری بطری بفروشی طوری نیست ولی اگر در پیاله بریزی و بفروشی ممنوعه و تو اینجا پیاله‌فروشی داری. ‌این جریمه دارد. به یکی از این بچه‌های مذهبی یک ماه ۲۰۰۰ تومان حقوق می‌دهم، می‌گویم‌ اینجا بایستد تا شراب ریختی توی پیاله، می‌گویم یک تلفن بکند کلانتری، بیایند جریمه‌ات کنند. اگر جریمه‌ات نکردند به مقام بالاترش شکایت می‌کنم، ‌اینقدر پیگیری می‌کنم تا درب دکانت را ببندم. من یک آخوند پاشنه‌گیر بالا کشیده‌ای هستم. در کارهای دینی عجیبم. به قیافه‌ام نگاه نکن که شُل و وِل هستم، در این کارها (نهی ازمنکر) قرص هستم. یک وقت (آرشاک) یک کلمه‌ای گفت، من را آتش زد. گفت: من ۲۸ ساله در این محله هستم و مسلمان‌ها به من نان می‌دهند. نگفت ارمنی از من عرق می‌خرد و نانم می‌دهد. گفت مسلمان‌ها نانم می‌دهند. گفتم از لحاظ دین ما هم خرید عرق و هم فروش عرق و هم خوردن عرق و هم درست‌کردنش حرام است. هم کار کردن در کارخانه عرق‌فروشی و هم جنس به آن فروختن همه حرام است. خلاصه ما دکانش را ۵۰ هزار تومان خریدیم. الان آنجا را کتابفروشی اسلامی‌ کردیم. جای شیشه‌های عرق و شراب، کتاب‌های دینی چیده‌ایم ...» به نقل از ایسنا → @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قانون جنگل یا قانون شیعه...؟ 🎙استاد دانشمند ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 ماجرای نقش دو شیر در حال بلعیدن یک مرد در بالای ایوان نقاره‌خانه در صحن انقلاب (صحن عتیق) حرم رضوی در این صحنه مردی با ریش و سیبیلی بلند، سری تراشیده و لباس سفید بر زمین افتاده و دو شیر بر او مسلط شده‌اند. یک شیر سر او را در دهان دارد و شیر دیگر کمر و پهلوی مرد را می‌درد. چشمان و دهان مرد از وحشت باز مانده است. اما ماجرای این شیرها: بعد از جریان اقامه نماز باران در مرو توسط حضرت رضا علیه السلام و بارانی که بلافاصله باریده شد آن هم در فصل تابستان محبوبیت امام چندین در بین مردم چندین برابر شد و مامون تلاش کرد در مجلسی این ابهت امام را بشکند نقل شده است که فردی به نام حمید بن مهران در مجلسی که مأمون عمدا ترتیب داده بود، امام را به بی ادبی به سحر و عوام فریبی متهم کرد و طلب معجزه زنده کردن شیرهای روی پرده و خوردنش را کرد. امام بلافاصله به نقش شیرهای روی پرده‌ای اشاره کردند که پشت سر مأمون قرار داشت و فرمودند: این ملعون را ببلعید. بی‌درنگ، تصاویر به صورت دو شیر زنده ظاهر شدند (خلق شدند) و او را بلعیدند، به طوری کوچکترین اثری از او هم باقی نماند و دوباره با اشاره امام، به جای خود برگشتند. مأمون که از این صحنه به شدت ترسیده بود، گفت: الحمد لله که خداوند ما را از شر حمید بن مهران نجات داد! سپس گفت: یابن رسول الله؛ خلافت متعلق به جد شما رسول الله است و بعد از او شما سزاوار آن هستید. اگر می‌خواهید، من اکنون خلافت را به شما واگذار کنم. امام فرمود: من اگر خلافت را می خواستم، به تو مهلت نمی‌دادم. ولی خداوند به من امر فرموده که تو را به حال خود رها کنم. 📚عیون الاخبار الرضا(ع) شیخ صدوق ج 2، ص 167 ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 نومه کیست؟ افسوس بر اين بندگان كه هيچ پيامبرى به سراغ آنان نيامد مگر اينكه او را استهزا مى‌كردند!(یس/۳۰) 🌕 امیرالمومنین علیه‌السلام فرمودند: «شما آشوب‌های تاریک و روزگار مبهم در پیش دارید، که جز نومه کسی از آن ماجرا نجات نمی‌یابد.» عرض کردند: یا امیرالمؤمنین! نومه کیست؟ فرمودند: «کسی است که مردم را می‌شناسد ولی مردم او را نمی‌شناسند.» بدانید که زمین از وجود حجّت خدا خالی نمی‌ماند، و به‌زودی خداوند بندگان گناهکارش را به کیفر ظلم و ستم و زیاده‌روی‌های خود می‌رساند. اگر یک لحظه زمین از حجّت خدا خالی بماند ساکنان خود را فرو می‌برد؛ حجّت خدا در روی زمین هست او همه را می‌شناسد ولی کسی او را نمی‌شناسد؛ چنان‌که یوسف مردم را می‌شناخت ولی کسی او را نمی‌شناخت» آنگاه آیه ۳۰ سوره یس را تلاوت فرمود. قَالَ أمیرِالمومِنِین إِنَّ مِن وَرَائکُم فِتناً مُظلِمَه عَمیَاءَ مُنکَسفَه لَا یَنجُو مِنهَا إِلَّا النُّومَه قِیلَ یَا أَمیرالمُؤمنِین وَ مَا النُّومه قَالَ الَّذِی یَعرِف النَّاسَ وَ لَا یَعرفُونَه... 📗الغيبة (للنعمانی)، ج ۱، ص ۱۴۱ 📗الغيبة (للطوسی)، ج ۱، ص ۴۶۵ 📗بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۱۲ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد کافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲🏻دعاهاتون اثر داره مردم... 🎙شیخ احمد کافی ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای اعتراض حضرت آدم به خداوند در مورد قدرت شیطان! 🎙استاد مسعود عالی ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐❤️ بن موسی الرضا المرتضی علیهما السلام امام الرئوف بسیار دل‌نشین شبتون رضوی❤️❤️ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🍃🌹 ❤️خدایا مرا به خیر به خودت ختم کن ❤️ 🌹 ✨ 💐💐صبحتون خدایی💐💐 ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۴ صلوات به نیابت از امام عصر علیه السلام تقدیم به پیشگاه حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها امام باقر عليه السّلام : به چهار كس نزديك مشو و با آنان برادرى مكن: احمق و بخيل و ترسو و دروغگو. احمق مى‌خواهد به تو سود برساند ولى به تو زيان مى‌رساند،و بخيل از تو مى‌گيرد و به تو نمى‌دهد،و ترسو (به هنگامى كه به وجود او نياز باشد)از تو و پدر و مادرش مى‌گريزد و دروغگو، راست هم بگويد سخنش پذيرفته نمى‌شود. الخصال جلد۱ /صفحه۲۴۴ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
برخورد خداوند با انسان های خوب و بد! روایت شده از امام صادق علیه السلام که رسول خدا فرمودند: خدای تبارک و تعالی میفرمایند: هیچ بنده گنهکاری را وارد بهشت نمی کنم، مگر اینکه: او را به مرض و بیماری مبتلا میکنم تا کفاره گناهانش باشد و اگر گناهانش با آن بیماری پاک نشد و زیادتر از آن بود، کسی را بر او مسلط میکنم که بر او ظلم کند تا کفاره گناهانش باشد. یا رزق و روزی اش را کم می کنم تا کفاره گناهانش باشد‌‌ و اگر این نیز برای کفاره گناهانش کافی نبود جان گرفتن او را سخت میکنم و یا در قبر بر او سخت میگیرم تا وقتی که بدون هیچ گناهی نزد من آید و اورا وارد بهشت کنم… اما گناهکاری را که میخواهم وارد جهنم کنم: او را صحیح و سالم میگذارم، رزق و روزی اش را زیاد مى کنم و جان دادن او را آسان می گردانم… تا وقتیکه نزد من آید ، هیچ حسنه ای نداشته باشد (و حقی بر من نداشته باشد) و در همان وقت او را وارد جهنم کنم… 📚 سندالرسول ج1 برگرفته شده از بحارالانوار ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زنا که عقل ندارن ... سخنران استاد دانشمند ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
هدایت شده از تبلیغات موقت👇
🔴 ماجرای حضور فرزند رهبر انقلاب به همراه خانواده اش در یکی از رستوران های تهران چه بود؟ عکاس عجب صحنه ای رو مخفیانه شکار کرده حالا بازم بگید فرزندان رهبر انقلاب.... 😱😱 جزئیات خبر به همراه عکس مخفی 👇 https://eitaa.com/joinchat/691208313Ce043051afa 📌 سنجاق شده
📚امانت داری عبدالرحمن بن سیابه می گوید: هنگامی که پدرم از دنیا رفت، یکی از دوستان پدرم به منزل ما آمد و بعد از تسلیت گفت: آیا از پدرت ارثی باقی مانده است تا بتوانی به وسیله آن امرار معاش کنی؟ گفتم: نه. او کیسه ای که محتوی هزار درهم بود، به من تحویل داد و گفت: این پول را بگیر و از سود آن زندگی خود را اداره کن. بعدا اصل پول را به من برگردان! من با خوشحالی پیش مادرم دویدم و این خبر را به وی رساندم. هنگام شب پیش یکی دیگر از دوستان پدرم رفتم و او زمینه تجارت را برایم فراهم کرد. به این ترتیب که با یاری او مقداری پارچه تهیه کرده، در مغازه ای به تجارت پرداختم. به فضل الهی کار معامله رونق گرفت و من در اندک زمانی مستطیع شدم و آماده اعزام به سفر حج گردیدم. قبل از عزیمت پیش مادرم رفتم و قصد خود را با او در میان گذاشتم. مادر به من سفارش کرد که پسرم! قرضهای فلانی را (دوست پدرم) اول بپرداز، بعد به سفر برو! من نیز چنین کردم. با پرداخت وجه، صاحب پول چنان خوشحال شد که گویا من آن پولها را از جیب خودم به وی بخشیدم و به من گفت: چرا این وجوه را پس می دهی، شاید کم بوده؟ گفتم: نه، بلکه چون می خواهم به سفر حج بروم، دوست ندارم پول کسی نزدم باشد. عازم مکه شدم و بعد از انجام اعمال حج در مدینه به حضور امام صادق (ع) شرفیاب شدم. آن روز خانه امام(علیه السلام) خیلی شلوغ بود. من که در آن موقع جوان بودم، در انتهای جمعیت ایستادم. مردم نزدیک رفته و بعد از زیارت آن حضرت، پاسخ پرسشهایشان را نیز دریافت می کردند. هنگامی که مجلس خلوت شد، امام به من اشاره کرد و من نزدیک رفتم. فرمود: آیا با من کاری داری؟ عرض کردم: قربانت گردم من عبدالرحمن بن سیابه هستم. به من فرمود: پدرت چه کار می کند؟ گفتم: او از دنیا رفت. حضرت ناراحت شد و به من تسلیت گفت و به پدرم رحمت فرستاد. آن گاه از من پرسید: آیا از مال دنیا برای تو چیزی به ارث گذاشت؟ گفتم: نه. فرمود: پس چگونه به مکه مشرف شدی؟ من نیز داستان آن مرد نیکوکار و تجارت خود را برای آن بزرگوار شرح دادم. هنوز سخن من تمام نشده بود که امام پرسید: هزار درهم امانتی آن مرد را چه کردی؟ گفتم: یابن رسول الله! آن را قبل از سفر به صاحبش برگرداندم. امام با خوشحالی گفت: احسنت! سپس فرمود: آیا سفارشی به تو بکنم؟ گفتم: جانم به فدایت! البته که راهنماییم کنید! امام فرمود: عَلَیک بِصِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ تَشْرَک النَّاسَ فِی أَمْوَالِهِمْ هَکذَا وَ جَمَعَ بَینَ أَصَابِعِه؛ بر تو باد راستگویی و امانت داری، که در این صورت شریک مال مردم خواهی شد. سپس امام انگشتان دستانش را در هم فرو برد و فرمود: این چنین. عبدالرحمن بن سیابه می گوید: در اثر عمل به سفارش امام، آن چنان وضع مالی من خوب شد که در مدتی کوتاه سیصد هزار درهم زکات مالم را به اهلش پرداختم. 📚 کتاب بحارالانوار،ج 47، ص 384 @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی