eitaa logo
کانال رسمی حاج شیخ مهدی تهرانی
2.1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
290 ویدیو
209 فایل
کانال مباحث اعتقادی حاج شیخ مهدی تهرانی https://eitaa.com/SheikhMahdiTehrani2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 آیا قاتلان امام حسین علیه‌السلام در عاشورا، شیعۀ علوی بودند یا عثمانی؟! شاید شنیده باشید که می‌گویند: ❌ "منتظران مهدی (عجّل‌الله‌فرجه) به هوش باشید، حسین (علیه‌السلام) را شیعیان و منتظرانش کشتند!!" این کلام و شبهۀ باطل به گواه تاریخ، غلط و شیطنت دشمنان اهل‌بیت است! حال ببینیم قاتلان کربلا چه مرام و مذهبی داشتند: 1⃣ قُندوزی حنفی، عالم مشهور عامه در کتابش می‌نویسد: در روز عاشورا وقتی که علیه‌السلام تمام یاران خود را از دست دادند و برای جنگ، قصد دشمن نمودند، برای آخرین بار و اتمام حجّت، خطاب به آنان فرمودند: 🚩 «واى بر شما! چرا با من مى‌جنگید؟! آیا سنّتى را تغییر داده‌ام؟! یا دینی را دگرگون ساخته‌ام؟! یا جُرمى مرتکب شده‌ام؟! و یا حقّى را ترک کرده‌ام؟!» امّا (آن دشمنان خبیث با کمال وقاحت، خطاب به امام علیه‌السلام) گفتند: ⭕️ «به خاطر بُغض و کینه‌اى که از پدرت در دل داریم، با تو مى‌جنگیم و تو را مى‌کشیم!» [۱] (شیعه بُعض امیرالمؤمنین علیه‌السلام را در دل ندارد!) 2⃣ محمد بن جریر طبری (م۳۱۰ق) مورّخ بزرگ عامه می‌نویسد: در روز عاشورا نافع بن هلال جملی رحمه‌الله می‌جنگید و چنین رجز می‌خواند: "أنا الجَمَلِيّ، أنا عَلَى دين علي!" (منم جملی، منم به دین علی علیه‌السلام)؛ مزاحم بن حریث لعنه‌الله به جنگ ایشان رفت و گفت: "أنا علی دین عثمان!" (منم بر دین عثمان!) نافع بن هلال پاسخ داد: "أنت علی دین شیطان!" (تو بر دین شیطانی!) و به سویش شتافت و به خاک هلاکش انداخت. [۲] 💠 «ثم دنا من القوم و قال: يا ويلكم أتقتلوني على سنّة بدّلتها؟ أم على شريعة غيّرتها؟ أم على جرم فعلته؟ أم على حقّ تركته؟ فقالوا له: إنا نقتلك بغضا لأبيك. [۱] أن نافع بن هلال كَانَ يقاتل يَوْمَئِذٍ وَهُوَ يقول: أنا الْجَمَلِيّ، أنا عَلَى دين علي. قَالَ: فخرج إِلَيْهِ رجل يقال لَهُ مزاحم بن حريث، فَقَالَ: أنا عَلَى دين عُثْمَان، فَقَالَ لَهُ: أنت عَلَى دين شيطان، ثم حمل عليه فقتله. [۲]» 📚 منابع عامه: [۱] ینابیع المودّة، ج۳، ص۸۰ [۲] تاريخ طبری، ج۵، ص۴۳۵ 🔥 «اَللّهُمَّ العَن اَوّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَآخَرَ تابِعٍ لَهُ عَلَی ذَلِک.» @SheikhMahdiTehrani
🏴 فرا رسیدن سالروز شهادت جانسوز پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله و شهادت غریبانۀ سبط اکبر حضرت امام حسن مجتبی علیه‌السلام را به محضر مقدّس حضرت ولیّ‌عصر عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف و همۀ شیعیان و منتظران تسلیت عرض می‌نمائیم. در مسند احمد حنبل، از معتبرترین کتب روایی نزد اهل تسنّن از عبدالله بن مسعود، از بزرگان اصحاب صلّی‌الله‌علیه‌وآله نقل شده است که گوید: 🔴 «اگر نُه بار قسم بخورم که رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌(وآله‌)وسلّم (توسط؟!) کشته شده و به شهادت رسیده است، برایم محبوب‌تر است از اینکه یکبار قسم بخورم که او کشته نشده است! چرا که خداوند ایشان را پیامبر قرار داده و شهادت را برایش انتخاب نموده است.» 💠 «عَن عَبدِاللهِ قَالَ: لَأَن أَحلِفَ تِسعًا أَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى‌اللهُ‌عَلَيهِ‌(وآله)وَسَلَّمَ قُتِلَ قَتلًا، أَحَبُّ إِلَيَّ مِن أَن أَحلِفَ وَاحِدَةً أَنَّهُ لَم يُقتَل، وَذَلِكَ بِأَنَّ اللهَ جَعَلَهُ نَبِيًّا، وَاتَّخَذَهُ شَهِيدًا.» 📚 مسند احمد‌بن‌حنبل، ج۶، ص۴۱۸ 🔥 «اللّهمّ العن الجبت والطّاغوت.» @SheikhMahdiTehrani
🌸 دهم ربیع‌الاول، سالروز ازدواج آسمانی رسول‌خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله با امّ‌المؤمنین حضرت خدیجۀکبری سلام‌الله‌علیها مبارک باد. ابوالفرج حلبی شافعی، مورّخ و فقیه عامه در قرن دهم می‌نویسد: 🌹 «خدیجه (علیهاالسلام) دارای نسب و شرافتی عظیم و ثروتمندترین و زیباترین بانوی قریش بود و در دوران جاهلیّت، به القاب "طاهره" و "سَرور بانوان قریش" معروف بود؛ و با اینکه مردان ثروتمند زیادی، تمایل به ازدواج با او داشتند و در خواستگاری مهریه‌های سنگین پیشنهاد می‌کردند، هیچ کدام را قبول نکرد و با صلّی‌الله‌علیه‌وآله ازدواج نمود.» 💠 «هي يومئذ أوسط نساء قريش نسبا وأعظمهم شرفا وأكثرهم مالا أي وأحسنهم جمالا وكانت تدعى في الجاهلية بالطاهرة وفي لفظ كان يقال لها سيدة قريش. وكل قومها كان حريصا على نكاحها لو قدر على ذلك، قد طلبوها وذكروا لها الأموال فلم تقبل.» 📚 السیرة الحلبیة (ابوالفرج‌حلبی)، ج۱، ص۱۹۹ این هم سندی دیگر بر بطلان ادّعای مخالفین خبیث، مبنی بر مطلّقه یا بیوه بودن علیهاالسلام و اثبات دوشیزه بودن ایشان در منابع عامه! 🌺 «أسعدالله أیامکم یا بقیّة الله.» @SheikhMahdiTehrani
🔴 خوشحالی عایشه از شهادت صدّیقه کبری حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها! ابن أبی‌الحدید معتزلی، ادیب و مورخ نامی عامه در قرن هفتم می‌نویسد: ⭕️ «پس از رحلت (شهادت) حضرت فاطمه (سلام‌‌الله‌علیها) تمام همسران پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله برای عرض تسلیت، خدمت بنی‌هاشم حضور یافتند، به جز عایشه که خود را به مریضی زد! (و از عرض تسلیت به امیرالمؤمنین علیه‌السلام امتناع ورزید!) همچنین عده‌ای از اُمناء، نزد حضرت علی (علیه‌السلام) حاضر شدند و به ابراز خوشحالی عایشه از رحلت حضرت فاطمه (علیهاالسلام) گواهی دادند.» 💠 «ثم ماتت فاطمة فجاء نساء رسول الله ص كلهن إلى بني هاشم في العزاء إلا عائشة فإنها لم تأت وأظهرت مرضا ونقل إلى علي ع عنها كلام يدل على السرور.» 📚 شرح نهج البلاغة، ج۹، ص۱۹۸ همچنین علیه‌السلام خطاب به اهل بصره درباره (آتش‌افروز جنگ جمل) فرمودند: ♨️ «بغض ما در سینهٔ عایشه، مانند دیگ جوشان آهنگری می‌جوشد!» 💠 «وضغن غلا فی صدرها کمرجل القین.» 📚 نهج البلاغة، خ۱۵۵ ذکر لعن مجرب بین الطلوعین: 🔥 «اللّهمّ العن الجبت والطّاغوت وابنتیهما.» @SheikhMahdiTehrani
🚩 «السلام علیک یا باب الحوائج إلی الله» کمال الدّین محمّد بن طلحه شافعی، فقیه عامه در قرن هفتم (م۶۵۲ق) درباره حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام می‌نویسد: 🌿 «اوست امام کبیر القدر، عظیم الشأن، کثیر التهجّد، مُجِدّ در اجتهاد، مشهور به عبادات، مواظب بر طاعات و مشهور به کرامات؛ شب را به روز می‌آورد به سجده و قیام، و روز را به آخر می‌رسانید به تصدّق و صیام؛ و به سبب بسیاریِ حلم و گذشتش از جرم تقصیرکنندگانِ در حقّش، کاظم خوانده شد؛ جزا می‌داد کسی را که بدی کرده بود با او، به احسان به او و کسی را که جنایتی بر او وارد آورده بود، به عفو از او؛ و به جهت کثرت عباداتش نامیده شده به عبد صالح و معروف شده در عراق به باب الحوائج إلی الله؛ زیرا هر که متوسّل به آن جناب شده، به حاجت خود رسیده است؛ کراماتش فراتر از درک عقول مردم است و همه شهادت می‌دهند که مقام صدقش نزد خدای تعالی همیشه پابرجا و باقیست.» 📚 مطالب السؤول (نصیبی‌شافعی)، ص۲۸۹ 🏴 «آجرک الله یا صاحب الزّمان.» علیه‌السلام
✅ رسیدگی مستمر به زندگی فقرا و نیازمندان در سیرۀ امام سجاد علیه‌السلام به اعتراف عامه ابن عساکر، محدّث و مورّخ مشهور عامه در قرن ششم هجری می‌نویسد: ابوحمزه ثمالی گوید: «علی بن الحسین (علیهماالسلام) شبانه نان بر دوش خود گذاشته و به طور مخفیانه به فقرا می‌رساند و می‌فرمود: صدقه‏‌ای که در تاریکی شب داده شود، غضب پروردگار را خاموش می‏‌کند.» محمد بن اسحاق گوید: «عده‌ای از مردم مدینه زندگی می‏‌کردند و نمی‌دانستند معاش آنها از کجا تأمین می‌شود؛ اما با شهادت علی بن الحسین (علیهماالسلام) غذای شبانه آنها قطع شد.» [۱] عمرو بن ثابت گوید: «هنگامی که علی بن الحسین (علیهماالسلام) رحلت کرد، روی پشت آن حضرت پینه‏‌های زیادی دیده شد که بر اثر حمل کیسه‌های غذا برای بیوه‌زنان بود.» [۲] شیبة بن نعامة گوید: «بعد از وفات علی بن الحسین (علیهماالسلام) فهمیده شد آن حضرت زندگی صد خانواده را در مدینه اداره می‌کرده است.» [۳] 📚 منابع عامه: [۱] تاریخ دمشق (ابن‌عساکر)، ج۴۱، ص۳۸۳ [۲] سیر أعلام النبلاء (ذهبی)، ج۴، ص۳۹۳ [۳] طبقات الکبری (ابن‌سعد)، ج۵، ص۲۲۲
🔴 حاجت گرفتن مکرّر عالم منحرف عامه از امام رئوف حضرت رضا علیه‌السلام! ابن‌حِبّان بُستی شافعی (م۳۵۴ق) فقیه و محدّث عامه در قرن چهارم می‌گوید: زمانی که در طوس بودم، همواره به زیارت قبر علیّ بن موسی الرّضا علیه‌السلام می‌رفتم و هر حاجتی داشتم با توسّل به آن حضرت، از خداوند می‌گرفتم! وی در کتاب الثّقات خود در شرح حال حضرت رضا علیه‌آلاف‌التّحیّة‌والثّناء می‌نویسد: 🌿 «علیّ بن موسی الرّضا (علیه‌السلام) و او علیّ بن موسی بن جعفر بن محمّد بن علیّ بن الحسین بن علیّ بن ابیطالب (صلوات‌الله‌علیهم)، از سادات اهل‌بیت و بزرگان بنی‌هاشم است؛ و احادیثی که مستقیم از خودش (توسط محدثین عامه!) نقل شود، غیر طریق فرزندان و شیعیان و خصوصاً أباصلت، معتبر و قابل پذیرش است! چرا که در اخباری که در تبیین اباطیل (اثبات کفر خلفای غاصبین و ابطال مذهب عامه!) از او به ما رسیده، گناه آن روایات به گردن أباصلت و اولاد و شیعیان اوست! بخاطر اینکه ایشان اجلّ از این است که چنین دروغ‌هایی بگوید! (ای خبیث!) و علیّ بن موسی الرّضا با شربت مسمومی که مأمون به او داد در طوس از دنیا رفت و آن روز، شنبه آخرین روز سال (آخر ماه صفر) دویست و سه بود و قبرش در سناباد و خارج نوقان، کنار قبر هارون الرشید (لعنة‌الله‌علیه) مشهور به زیارت است و من بارها آن را زیارت کرده‌ام! زمانی که در طوس بودم، هرگاه مشکلی برایم پیش می‌آمد، قبر علیّ بن موسی الرّضا که صلوات خدا بر جدّش و بر او باد را زیارت می‌کردم و از خداوند رفع آن مشکل را می‌خواستم و خداوند دعایم را اجابت می‌کرد و آن مشکل رفع می‌شد! این مسأله‌ای است که بارها آن را تجربه کرده‌ام و همین اتفاق افتاده است؛ خداوند ما را بر محبّت مصطفی و خاندانش که صلوات خدا بر ایشان باد بمیراند.» 💠 «علی بن موسی الرضا وهو علی بن موسى بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب أبوالحسن من سادات أهل البیت وعقلائهم وأجله الهاشمیین ونبلائهم یجب أن يعتبر حديثه إذا روى عنه غير أولاده وشيعته وأبى الصلت خاصة فإن الأخبار التي رويت عنه وتبين بواطيل إنما الذنب فيها لأبى الصلت ولأولاده وشيعته لأنه في نفسه كان أجل من أن يكذب ومات علي بن موسى الرضا بطوس من شربة سقاه إياها المأمون فمات من ساعته وذلك في يوم السبت آخر يوم سنة ثلاث ومائتين وقبره بسناباذ خارج النوقان مشهور یزار بجنب قبر الرشید قد زرته مراراً کثیره وما حلت بی شده فی وقت مقامی بطوس فزرت قبر علی بن موسى الرضا صلوات الله على جده وعلیه ودعوت الله إزالتها إلا واستجیب لی وزالت عنی تلك الشده وهذا شیء جربته مراراً فوجدته کذلك أماتنا الله على محبه المصطفى وأهل بیته صلّى الله علیه وعلیهم أجمعین.» 📚 الثقات (ابن‌حبان)، ج۸، ص۴۵۶ پس می‌بینیم که حاجت گرفتن افراد با توسّل به حجّت‌های خدا، نشانۀ صحّت اعتقادات و اعمال آنان نیست و حضرات معصومین علیهم‌السلام خصوصاً امام رئوف حضرت رضا علیه‌السلام بخاطر رأفت و رحمت‌شان و به امید هدایت ره‌گم‌کردگان به صراط مستقیم امیرالمؤمنین و اولاده المعصومین علیهم‌السلام، حاجات ایشان را روا می‌کنند. 🍂 «یارب فرج صاحب ما را برسان.» علیه‌السلام
⭕️ اعتراف ابوبکر بر ظلم به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در منابع عامه! طبرانی (م۳۶۰ق) در روایتی نقل می‌کند که در لحظات پیش از مرگش، از آتش زدن خانه سلام‌الله‌علیها ابزار ندامت و پشیمانی کرد، اما ندامتی که دیگر سودی ندارد؛ او گفته است: 🔥 «ای کاش خانه‌ی فاطمه را هتک نمی‌کردم و آن را به حال خود وا می‌گذاشتم، حتی اگر جنگی بر علیه من به راه می‌انداختند!» 💠 «فَوَدِدْتُ أَنِّی لَمْ أَکنْ کشَفْتُ بَیتَ فَاطِمَةَ وَ تَرَکتُهُ وَ أَنْ أَغْلِقَ عَلَی الْحَرْبَ.» 📚 المعجم الکبیر، ج۱، ص۶۲ در روایت ابن قتیبه دینوری (م۲۷۶ق) آمده است: 🔻 «عمر و گروهی همراه وی به خانه فاطمه (علیهاالسلام) رسیدند و در زدند؛ هنگامی که فاطمه صدای آنان را شنید، فریاد زد: ای پدرم، ای رسول خدا! بعد از تو، از دست پسر خطاب () و پسر ابوقحافه (ابوبکر) چه مصیبت‌ها که نکشیدیم...» 💠 «ثم قام عمر، فمشی معه جماعة، حتی أتوا باب فاطمة، فدقوا الباب، فلما سمعت أصواتهم نادت بأعلی صوتها: یا أبت یا رسول الله، ماذا لقینا بعدک من ابن الخطاب وابن أبی قحافة...» 📚 الإمامة والسیاسة، ج۱، ص۳۰