16.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سیداعظم_حسینی
روی دوش پدرت از همه کموزنتری
چونکه در هر قدمی، هی بدنت میریزد
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
در واقعهی آن دشت، آن دشتِ عطشآلود
بر پیکر شهزاده، تا شاه نظر بنمود
خم شد؛ ز بَرَش از دوش برداشت عبا، فرمود:
ای وای که تابوتت عمری سر دوشم بود...
لاادری
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سیدحمیدرضا_برقعی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
رویش را قرص ماه باید بکشد
چشمانش را سیاه باید بکشد
نوبت به لبان خشک عباس رسید
نقاش چقدر آه باید بکشد
#محمدحسین_ملکیان
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
مرثیه مرثیه در شور و تلاطم گفتند
همه ارباب مقاتل به تفاهم گفتند
واژه در واژه نوشتند و قیامت کردند
صاحبان نفَس اینگونه روایت کردند
گرد و خاکی شد و از خیمه دو تا آینه رفت
ماه از میسره، خورشید هم از میمنه رفت
ناتوانم که مجسم کنم این همهمه را
پسر اُمبنین و پسر فاطمه را
پرده افتاده و پیدا شده یک راز دگر
سر زد از هاشمیان باز هم اعجاز دگر
گفتم اعجاز! از اعجاز فراتر دیدند
زورِ بازوی علی را دو برابر دیدند
شانه در شانه دو تا کوهِ سراسر محشر
حمزه و جعفر طیار، نه! طوفانیتر
شانه در شانه دو تا کوه، خودت میدانی
در دلِ لشکرِ انبوه، خودت میدانی -
که در آن لحظه جهان، از حرکت افتادهست
اتفاقیست که یکبار فقط افتادهست
ماه را من چه بگویم که چنین است و چنان
«شاه شمشاد قَدان، خسرو شیریندهنان»
رود، از بس که شعف داشت تلاطم میکرد
رود، با خاک کفِ پاش تیمم میکرد
ماه اگرچه همهٔ علقمه را پیموده
«غرقه گشتهاست و نگشتهاست به آب آلوده»
رود را تا به ابد، تشنهٔ مهتاب گذاشت
داغ لبهای خودش را به دل آب گذاشت
میتوانست به آنی همه را سنگ کند
نشد آنگونه که میخواست دلش، جنگ کند
دستش افتاده ولی راه دگر پیدا کرد
کوه غیرت، گره کار به دندان وا کرد
نه فقط جرعۀ آب است که بر شانۀ اوست
چشم امید رباب است که بر شانۀ اوست
چه بگویم که چه شد؟ یا که چه بر سر آمد؟
ناگهان رایحۀ چادر مادر آمد
بنویسید که در علقمه سقّا افتاد
قطره اشکی شد و بر چادر زهرا افتاد
از تماشای تو مهتاب پر از نور شود
چشم شوری که تو را چشم زده، کور شود
آسمانها همه یکپارچه بارانیِ توست
من بمیرم، عرق شرم به پیشانیِ توست
داغ پرواز تو بر سینه اثر خواهد کرد
رفتنت حرمله را حرملهتر خواهد کرد
عمق این مرثیه را مشک و علم میدانند
داستان را همهٔ اهل حرم میدانند
بعد عباس دگر آب سراب است، سراب
غیر آن اشک که در چشم رباب است، رباب
#سیدحمیدرضا_برقعی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast