سلام و مهربانی دو روز است بکوب مشغول خواندن این کتابم، سال‌های دور خوانده بودمش، هفته پیش خواستم مقاله‌ای درباره‌اش بنویسم، با این موضوع که #داستان است یا #ناداستان ... و ثابت کنم که داستان است و این حرفها... بماند... نمی‌خواستم دوباره بخوانمش، یعنی وقتش را نداشتم، اما دیدم نمی‌شود، مقاله دارد سرهم بندی می‌شود انگار! یک مروری بکنم! "یک مروری بکنم" همان و تا گردن در این دریا فرو رفتن همان! گمان از تشنگی بردم که دریا تا کمر باشد چو پایابم برفت اکنون بدانستم که دریایی #سعدی خلاصه... اگر می‌خواهید یک نثر ادبی پر کشش بخوانید این کتاب را بخوانید. اگر می‌خواهید یک رمان خوب بخوانید این کتاب را بخوانید. اگر می‌خواهید یک رمان با رنگ و لعاب فلسفی بخوانید خودش است! اگر به اشارات عرفانی علاقه دارید راضی‌تان می‌کند. اگر می‌خواهید کلیدواژه‌های فلسفه ملاصدرا را بدانید قطعا این کتاب کمک می‌کند به شما. اگر می‌خواهید با ملاصدرا و معاصرانش آشنایی نسبی پیدا کنید ولی تاریخ نخوانید تنها انتخابی که دارید همین کتاب است. البته در تاریخ چیز زیادی درباره ملاصدرا نیامده، و حجم زیادی از کتاب برآمده از تخیل #نادر_ابراهیمی است برای همین ناداستان نیست، ولی لطمه‌ای به اصل ماجرا هم وارد نمی‌کند. شور و شوق کلنجار رفتن ملّای شیرازی با فکر و اندیشه را می‌چشید. یعنی نثر خلاقانه و خیال‌پردازانه‌ی ابراهیمی آن را به شما می‌چشاند. روحتان به غَلَیان می‌آید روانتان سماع می‌کند... خلاصه کتابخوان‌ها... بخوانیدش و الا رزومه‌ی کتابخوانی‌‌تان، جای خالی "توچشمی" دارد! #معرفی_کتاب 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast

دلم می‌خواهد یک نفر بخواند و جملات نابش را برای کانال استخراج کند!!

🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast

والله ولی التوفیق 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast

#جعلیات 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast

#حامد_عسکری 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast

🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast

🥀 شهادت امام موسی کاظم علیه‌السلام تسلیت باد 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast

#امام_کاظم علیه‌السلام 🔹به تسبیحش قسم...🔹 فلق در سینه‌اش آتش‌فشان صبحگاهی داشت که خون‌آلود پیغام از کبوترهای چاهی داشت طراوت در هوا از ریشۀ زنجیر می‌روید زمین در خود سپیداری در اعماق سیاهی داشت مگر خورشید را هم می‌توان خاموش کرد آخر کسی از تیرۀ شب در سرش افکار واهی داشت عبایی روی خاک افتاده بود از خاک خاکی‌تر که در آن نخ‌نما آغوش اسرار الهی داشت کدامین گل به جرم عطر افشاندن گرفتار است مگر او نیت دیگر به غیر از خیرخواهی داشت هماره آه او خرج دعا بر دیگران می‌شد اگر در سینه‌اش یارای آهی گاه‌گاهی داشت به تسبیحش قسم، زنجیرۀ عالم به دست اوست چنین مردی کجا در سر خیال پادشاهی داشت چه بنویسم از آن گودال، از آن قعر سجون، از زخم از آن زندان که حکم روضه‌های قتلگاهی داشت :: تمام کشور من، کاظمین کوچک مردی‌ست که در هر گوشه‌ای از خاک ایران بارگاهی داشت... #سیدحمیدرضا_برقعی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast