eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
532 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
927 ویدیو
76 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
ای به عالم کرده پیدا راز پنهان مرا من کیم کز چون تویی بویی رسد جان مرا جان و دل پر درد دارم هم تو در من می‌نگر چون تو پیدا کرده‌ای این راز پنهان مرا ز آرزوی روی تو در خون گرفتم روی از آنک نیست جز روی تو درمان چشم گریان مرا 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
و گفت: عبودیت آن است که بنده‌ی او باشی به همه حال، چنان که او خداوند توست به همه حال. "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
حکایت عاشقی که خفته بود و معشوق بر او عیب گرفت عاشقی از فرط عشق آشفته بود بر سر خاکی بزاری خفته بود رفت معشوقش به بالینش فراز دید او را خفته وز خود رفته باز رقعه‌ای بنبشت چست و لایق او بست آن بر آستین عاشق او عاشقش از خواب چون بیدار شد رقعه برخواند و برو خون بار شد این نوشته بود کای مرد خموش خیز اگر بازارگانی سیم گوش ور تو مرد زاهدی، شب زنده باش بندگی کن تا به روز و بنده باش ور تو هستی مرد عاشق، شرم‌دار خواب را با دیدهٔ عاشق چه کار مرد عاشق باد پیماید به روز شب همه مهتاب پیماید ز سوز چون تو نه اینی نه آن، ای بی‌فروغ می‌مزن در عشق ما لاف دروغ گر بخفتد عاشقی جز در کفن عاشقش گویم، ولی بر خویشتن چون تو در عشق از سر جهل آمدی خواب خوش بادت که نااهل آمدی منطق الطیر، بیان وادی معرفت 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
و پرسیدند: یا شیخ! دلهای ما خفته است که سخن تو در دلهای ما اثر نمی‌کند. چه کنیم؟ گفت: کاشکی خفته بودی که خفته را بجنبانی بیدار گردد. دلهای شما مرده است که هرچند می‌جنبانی بیدار نمی‌گردد. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
47.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چون تو جانان منی جان بی تو خرم کی شود؟ چون تو در کس ننگری کس با تو همدم کی شود؟ گر جمال جان‌فزای خویش بنمایی به ما جان ما گر در فزاید، حسن تو کم کی شود؟ دل ز من بردی و پرسیدی که دل گم کرده‌ای این چنین طراریت با من مسلم کی شود؟ عهد کردی تا من دل‌خسته را مرهم کنی چون تو گویی یا کنی این عهد محکم کی شود؟ چون مرا دلخستگی از آرزوی روی توست این چنین دل خستگی زایل به مرهم کی شود؟ غم از آن دارم که بی تو همچو حلقه بر درم تا تو از در در نیایی از دلم غم کی شود؟ خلوتی می‌بایدم با تو زهی کار کمال ذره‌ای هم‌خلوت خورشید عالم کی شود؟ نیستی عطار مرد او که هر تر دامنی گر به میدان لاشه تازد رخش رستم کی شود؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
13.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جانا حدیث حسنت در داستان نگنجد رمزی ز راز عشقت در صد زبان نگنجد جولانگه جلالت در کوی دل نباشد جلوه‌گه جمالت در چشم و جان نگنجد سودای زلف و خالت در هر خیال ناید اندیشهٔ وصالت جز در گمان نگنجد در دل چو عشقت آمد سودای جان نماند در جان چو مهرت افتد عشق روان نگنجد پیغام خستگانت در کوی تو که آرد کانجا ز عاشقانت باد وزان نگنجد دل کز تو بوی یابد در گلستان نپوید جان کز تو رنگ گیرد خود در جهان نگنجد آن دم که عاشقان را نزد تو بار باشد مسکین کسی که آنجا در آستان نگنجد بخشای بر غریبی کز عشق می‌نمیرد وانگه در آشیانت خود یک زمان نگنجد جان داد دل که روزی در کوت جای یابد نشناخت او که آخر جای چنان نگنجد آن دم که با خیالت دل را ز عشق گوید عطار اگر شود جان اندر میان نگنجد 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
محمدرضا شجریان117055235_496100915.mp3
زمان: حجم: 3.74M
آتش عشق تو در جان خوشتر است جان ز عشقت آتش‌افشان خوشتر است هر که خورد از جام عشقت قطره‌ای تا قیامت مست و حیران خوشتر است تا تو پیدا آمدی پنهان شدم زانکه با معشوق پنهان خوشتر است درد عشق تو که جان می‌سوزدم گر همه زهر است از جان خوشتر است درد بر من ریز و درمانم مکن زانکه درد تو ز درمان خوشتر است می‌نسازی تا نمی‌سوزی مرا سوختن در عشق تو زان خوشتر است چون وصالت هیچکس را روی نیست روی در دیوار هجران خوشتر است خشک سال وصل تو بینم مدام لاجرم در دیده طوفان خوشتر است همچو شمعی در فراقت هر شبی تا سحر عطار گریان خوشتر است 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
گفت: آنجا که دلت آرام گرفت مقصد توست! 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
20120329115503-2124-31.pdf
حجم: 820.9K
منقبت (ع) در مثنوی‌های چهارگانه نویسنده: احمد رضایی منبع: مجله شیعه شناسی سال هفتم زمستان 1388 شماره 28 توجه به مدح، منقبت و زندگى حضرت على(علیه السلام) از جمله بخش هاى نخستین اکثر مثنوى هاى فارسى، به ویژه مثنوى‌هاى حکمى و عرفانى است. شاعر در این بخش ضمن برشمردن صفات و ویژگى‌هاى ایشان، بسیارى از حوادث مهم زندگى حضرت را به صورت موجز بیان مى‌کند. پژوهش حاضر، بررسى این موضوع در چهار مثنوى اسرارنامه، الهى‌نامه، مصیبت‌نامه و منطق‌الطیر عطار نیشابورى است. در این تحقیق، ابتدا صفات و ویژگى هاى حضرت امیر(علیه السلام) دسته بندى و تحلیل شده است; سپس مسائل و حوادث مربوط به ایشان با عنوان اشارات استخراج شده، بر اساس مستندات تاریخى و تفسیرى بررسى گشته است. در بخش سوم نیز آیات و احادیثى که در شان على(علیه السلام) آمده، یا احادیثى که از ایشان نقل شده و عطار بدان ها پرداخته است، بررسى شده است. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
. «پس در عرفات گفت: یادلیل المتحیرین! و چون دید که هرکس دعا کردند، او نیز سر بر تلّ ریگ نهاد و نظاره می‌کرد؛ چون همه بازگشتند نفسی بزد و گفت: پادشاها! عزیزا! پاکت دانم، پاکت گویم از همه تسبیحِ مسبّحان و از همه تهلیل مهلّان و از همه پندار صاحب‌پنداران! الهی! تو می‌دانی که عاجزم از مواضعِ شُکرِ تو! به‌جای من شُکر کن خود را که شُکر آن‌ است و بس.» ذکر حسین منصور حلّاج 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
سوختی جانم چه می‌سازی مرا بر سر افتادم چه می‌تازی مرا در رهت افتاده‌ام بر بوی آنک بوک بر گیری و بنوازی مرا لیک می‌ترسم که هرگز تا ابد بر نخیزم گر بیندازی مرا بندهٔ بیچاره گر می‌بایدت آمدم تا چاره‌ای سازی مرا چون شدم پروانهٔ شمع رخت همچو شمعی چند بگدازی مرا گرچه با جان نیست بازی درپذیر همچو پروانه به جانبازی مرا تو تمامی من نمی‌خواهم وجود وین نمی‌باید به انبازی مرا سر چو شمعم بازبر یکبارگی تا کی از ننگ سرافرازی مرا دوش وصلت نیم شب در خواب خوش کرد هم خلوت به دمسازی مرا تا که بر هم زد وصالت غمزه‌ای کرد صبح آغاز غمازی مرا چو ز تو آواز می‌ندهد فرید تا دهی قرب هم آوازی مرا 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast