eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
479 دنبال‌کننده
2هزار عکس
621 ویدیو
65 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موعود خدا، مرد خطر می‌خواهد آری سفر عشق، جگر می‌خواهد ای جامعه‌ی میلیونی عصر ظهور! او سیصد و سیزده نفر می‌خواهد! "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
📖و گفت: میان بنده و خداوند تعالی چهار دریاست که تا بنده آن را قطع نکند(:طی نکند) به حق نرسد: یکی دنیاست و کشتی آن زهد است، و یکی آدمیان‌اند و کشتی آن دور بودن است، و یکی ابلیس است و کشتی آن بغض(:دشمنی[با ابلیس]) است، و یکی هواست(میل و هوس نفسانی) و کشتی آن مخالفت است. "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رویداد ملی‌هنری 🔹 روایتِ بخشی از ابعادِ شخصیتی از زبان هنر 🗓 چهارشنبه ۳۰‌آذرماه تا جمعه ۲دی‌ماه. حرم مطهر امام‌رضا علیه‌السلام در مرکز نمایشگاه‌های حرم مطهر امام‌رضا علیه‌السلام که حدود ۲۰۰هنرمند جمع‌شده‌اند از گرافیست و نقاش و خطاط تا کاریکاتوریست و تصویرساز. اساتید بزرگی مانند: 🔻استاد دوست محمدی: گرافیست و تصویرساز 🔻استاد علی رضائیان: خوشنویس 🔻استادانی از دانشگاه استاد فرشچیان آقایان: سیم‌بر، فراهانی، بحرینی، برزگرگنجی 🔻استاد حسن روح الامین: نقاش سرکار خانم سلیمی نمین، سرکار خانم آقاباباییان و.... "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
#"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
خونابه فرستند بهم چشم و دل من چون کاسه که همسایه به همسایه فرستد "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
ظن برده بدم به خود که من من بودم من جمله تو بودم و نمی‌دانستم "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
همچون صَدف به سینه هر نکته را بپرور گوهر نگشته حیف است حرف از دهن برآید "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
کتاب خوب بخوانید تا مغزتان بهتر کار کند. دانشمندان می‌گویند: پس از خواندن یک کتاب، عملکرد مغز به مدت حداقل پنج روز افزایش می‌یابد. "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
🔹فصل غریبی🔹 ای وای از آن حدیث به دفتر نیامده ای وای از آن شروع به آخر نیامده ای وای از آن یقین به باور نیامده ای وای از آن مزار کبوتر نیامده ای وای از آنکه رفته و دیگر نیامده ای دل حدیث دختر طاها شنیده‌ای؟ یَرضی شنیده‌ای لِرضاها شنیده‌ای؟ هنگامۀ نماز دعاها شنیده‌ای؟ حَتّی تَوَرَّمَت قَدَماها شنیده‌ای؟ أمّن یُجیب این همه مضطر نیامده یاللعجب، فصلّ لربّک ولادتش واحیرتا لِیُذهِبَ عنکم شرافتش طوبی لهُم وَ حُسن مَآب است مدحتش جبریل با تمام بزرگی و رتبتش از عهدۀ ستایش او برنیامده اما چه سود حرمت قرآن شکسته‌شد یک‌باره قلب سورۀ انسان شکسته‌شد در را زدند و حرمت مهمان شکسته‌شد نان ریخت، سفره سوخت، نمکدان شکسته‌شد فصل غریبی تو چرا سر نیامده؟ زهرا هنوز گریۀ بی‌گاه می‌کند مولا هنوز سر به دل چاه می‌کند پاییز ادعای أنا الله می‌کند صبح بهار از آمدن اکراه می‌کند آیا هنوز وقت مقرّر نیامده؟ "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در فرهنگ ایران تا حدی استثناست. در بحبوحه‌ی حمله‌ی مغول زندگی کرده، بیش از هر گوینده‌ی ایرانی سفر داشته، از ظرافت و هوش بی‌نظیر برخوردار بوده. کنجکاو و زنده دل، خستگی‌ناپذیر... سعدی یک مصلح اجتماعی‌ است نه یک کاوشگر و معترض. اساس آفرینش را همان‌گونه که هست قبول دارد، ولی خواهان آن است که با تربیت اجتماعی آن‌را هموارتر و بایسته‌تر کند. به تمام معنا انسان‌دوست‌ است، حتی رعایت حال حیوانات را از یاد نمی‌برد... از این رو عارف خالص نیست، متشرع خالص هم نیست، هیچ چیز خالص نیست. دنیا را به‌گونه‌ای می‌خواهد بهتر از آنچه هست و در این هدف از همه‌ی اندیشه‌ها و راه‌ و رسم‌ها کمک می‌گیرد... اگر عشق را محور می‌گیرد برای آن است که درون را صاف می‌کند. مانند آتش، برفروزنده و پاک‌کننده است. عشق در عرفان ایران و در نظر سعدی و حافظ معادل معنوی آتش در ایران پیش از اسلام است، هم مایه‌ی حیات است(مانند آب) و هم سوزاننده‌ی پلیدی‌ها. برگرفته از کتاب چهار سخنگوی وجدان ایران دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
40 Yeki Az Molook Khorasan.mp3
3.71M
سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۲ یکی از ملوک خراسان محمود سبکتگین را به خواب چنان دید که جمله وجود او ریخته‌بود و خاک‌ شده، مگر چشمان او که همچنان در چشم خانه همی‌گردید و نظر می‌کرد. سایر حکما از تأویل این فروماندند مگر درویشی که به جای آورد و گفت: هنوز نگران است که ملکش با دگران است. بس نامور به زیر زمین دفن کرده‌اند کز هستیش به روی زمین بر نشان نماند وآن پیر لاشه را که سپردند زیر گل خاکش چنان بخورد کزو استخوان نماند زنده‌ست نام فرّخ نوشیروان به خیر گر چه بسی گذشت که نوشیروان نماند خیری کن ای فلان و غنیمت شمار عمر زآن پیشتر که بانگ بر آید: فلان نماند "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
نه مثل ساره‌ای و مریم، نه مثل آسیه و حوّا فقط شبیه خودت هستی، فقط شبیه خودت، زهرا! اگر شبیه کسی باشی، شبیه نیمه‌شب قدری شبیه آیه‌ی تطهیری، شبیه سوره‌ی «اعطینا» شناسنامه‌ی تو صبح است، پدر؛ تبسم و مادر؛ نور سلامِ ما به تو ای باران، درودِ ما به تو ای دریا کبودِ شعله‌ور آبی! سپیده طلعتِ مهتابی به خون نشستن تو امروز، به گُل نشستنِ تو فردا مگر که آب وضوی تو، ز چشمه سارِ فدک باشد وگرنه راه نخواهی برد، به کربلا و به عاشورا "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast