حالا من و تو در التهابی دیگر
در پاسخ منکران، جوابی دیگر
دنبال طلوع آفتاب عدلیم
پس جمعۀ عهد و انقلابی دیگر
#سیدمهدی_حسینی_رکنآبادی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
ما که رفتیم رای دادیم
در حوزه دانشگاه پیام نور ...
همون ساختمانی که اتاق اساتید(استادان درسته!) هست. چند متری اتاق کار خودم!
دلم میخواست عکس بگیرم ولی دیدم حتما اجازه نخواهند داد!
تلاشم رو هم کردم به یک شناخت نسبی برسم. هر چند سخت بود. ولی خداوند به نیتها و تلاشهای ما نگاه میکنه.
قم الکترونیکی بود
دیگه انگشت آبی و مهر شناسنامه و ... نداشت
.(ولی انگشت آبی یک نماد شده کاش یه طوری حفظش کنند)
خیلی سرعت عمل بالا بود من رفتم ده نفری خانوم جلوتر از من بودند ولی ۵ دقیقه هم معطل نشدم.
خدا قبول کنه 😊
ما در همسایگی دانشگاه زندگی میکنیم
اینکه خیابان اصلی محل زندگیم اسمش" محتشم کاشانی" هست خیلی برام جذابیت داره! عادی نمیشه انگار.
و اسم خیابان فرعی خونهمون" پیام نور"ه باز برام دارای اسراره😄
الاسماء تنزل من السماء!
کاش اسم ساختمونمون نقد ادبی بود! یا ادبیات معاصر
دیگه تکمیل میشد😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاری از خانم متقیان دانشجوی دانشگاه پیام نور مرکز قم
همه با هم برای ایران آباد
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست....
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
انسان شناسی ۲٠۳.mp3
11.65M
#جهان_جان
#انسان_شناسی۲۰۳
#آیتالله_فاطمینیا
#آیتالله_ضیاءآبادی
#استاد_شجاعی
• ای کاش من ایمان فلانی را داشتم!
• ای کاش من در فلان خانواده بدنیا آمده بودم!
• ای کاش من استعدادِ او را داشتم!
• ای کاش من به اندازه او موفق بودم!
آنوقت بهتر از نظر انسانی و معنوی رشد میکردم.
⭕️ هشدار :
شما میتوانید در همین خانواده / در همین موقعیت اجتماعی / با همین استعداد و.... حتی از کسی که حسرت ایمانش را میخورید، پیشتازتر باشید.
بشرط آنکه ...
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
حکایتی از گلستان سعدی
بسیار خوردن
یکی از حُکما، پسر را نهی همیکرد از بسیار خوردن؛ که سیری، مردم را رنجور کند. گفت: ای پدر، گرسنگی، خلق را بکُشد. نشنیدهای که ظریفان گفتهاند: به سیری مُردن، بِه که گرسنگی بُردن. گفت: اندازه نگه دار؛ کُلُوا وَ اشرَبوا وَ لاتُسرِفوا.
نه چندان بخور کز دهانت برآید
نه چندان که از ضعف، جانت برآید
☘☘☘
با آن که در وجودِ طعام است عیشِ نفس
رنج آورَد طعام که بیش از قَدَر بُوَد
گر گُلشکر خوری به تکلّف، زیان کند
ور نانِ خشک، دیر خوری، گلشکر بُوَد
رنجوری را گفتند: دلت چه میخواهد؟ گفت: آن که دلم چیزی نخواهد.
معده چو کج گشت و شکمدرد خاست
سود ندارد همه اسباب، راست
☘☘☘
لغات:
رنجور: بیمار، ناتوان
کلوا و ...: سورهی اعراف، آیهی ۳۰. بخورید و بیاشامید؛ ولی اسراف نکنید.
عیشِ نفس: زندگی انسان
قدر: اندازه
گلشکر: معجونی از برگ گلِ سرخ و شکر یا قند که برای تقویت معده به کار میبردند.
تکلف: به خود رنج و سختی دادن
به تکلف خوردن: به اصطلاح امروز از روی سیری خوردن.
کج گشت: پُر شد
خاست: پدید آمد، ظاهر شد
کلیات سعدی، گلستان، باب سوم در فضیلت قناعت، ص ۱۰۲.
#گلستان_سعدی
#سعدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
ای جان و ای دو دیده بینا چگونهای
وی رشک ماه و گنبد مینا چگونهای
ای ما و صد چو ما ز پی تو خراب و مست
ما بیتو خستهایم تو بیما چگونهای
#مولانا
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
امروز سیمرغ یه سر به ما زد و رفت...🤩
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
انسان شناسی ۲٠۴.mp3
12.38M
#جهان_جان
#انسان_شناسی۲۰۴
#آیتالله_ممدوحی
#استاد_شجاعی
او از من در مسیرِ خودسازی موفقتر بوده، با اینکه دیرتر از من توبه کرده،
دیرتر از من راه نور را شناخته،
دیرتر از من تلاشش را شروع کرده ...
✖️چــــــرا؟
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
چشمم ز غمت، به هر عقیقی که بسفت
بر چهره هزار گل ز رازم بشکفت
رازی، که دلم ز جان همی داشت نهفت
اشکم به زبان حال با خلق بگفت
#رودکی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
یکی را از حکما شنیدم که میگفت: هرگز کسی به جهل خویش اقرار نکرده است، مگر آن کس که چون دیگری در سخن باشد، همچنان ناتمام گفته، سخن آغاز کند.
سخن را سر است اى خردمند و بُن
میاور سخن در میان سخن
خداوند تدبیر و فرهنگ و هوش
نگوید سخن تا نبیند خموش
گلستان سعدی، باب چهارم، در فواید خاموشی
#سعدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
انسان شناسی ۲۰۵.mp3
11.09M
#جهان_جان
#انسان_شناسی۲۰۵
#استاد_شجاعی
#استاد_پناهیان
✘ من زورم به خودم نمیرسه!
✘ نمیتونم از پسِ خودم بربیام!
✘ نمیتونم جلوی بعضی از زیادهرویها و افراطهای خودم رو در میلهای مختلف بگیرم!
من چرا اینجوریام؟
باید با خودم چکار کنم؟
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
ز دستم بر نمیخیزد که یک دم بی تو بنشینم
به جز رویت نمیخواهم که روی هیچ کس بینم
من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم
که چون فرهاد باید شست دست از جان شیرینم
تو را من دوست میدارم خلاف هر که در عالم
اگر طعنه است در عقلم اگر رخنه است در دینم
و گر شمشیر برگیری سپر پیشت بیندازم
که بی شمشیر خود کشتی به ساعدهای سیمینم
برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد
که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم
ز اول هستی آوردم قفای نیستی خوردم
کنون امید بخشایش همیدارم که مسکینم
دلی چون شمع میباید که بر جانم ببخشاید
که جز وی کس نمیبینم که میسوزد به بالینم
تو همچون گل ز خندیدن لبت با هم نمیآید
روا داری که من بلبل چو بوتیمار بنشینم
رقیب انگشت میخاید که سعدی چشم بر هم نه
مترس ای باغبان از گل که میبینم نمیچینم
#سعدی
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
انسان شناسی ۲٠۶.mp3
10.54M
#جهان_جان
#انسان_شناسی۲۰۶
#استاد_شجاعی
#استاد_پناهیان
※ حس
※ خیال
※ وهم
※ عقل
※ فوق عقل
این پنج بخش؛ خود شما هستید!
پنج بخشِ وجودی شما ...
اگر بخشهای درون شما به همین ترتیب که نگاشته شده، مهندسی شده باشد؛ شما انسان وارونهای هستید!
فقط در یک حالت است که شما #انسان_تراز هستید و مهندسی درونیِ درستی دارید.
و بقیه حالتها، حالتهای وارونگی شماست.
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast
گفت
خانه ها در غیاب ساکنانشان
خواهند مرد
و سپس به قلبش اشاره کرد…
#محمود_درویش
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات)
@shekardast