eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
522 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
697 ویدیو
65 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوب است چنان که حسرتش هم خوب است یارب! دلم از ندیدنش آشوب است ذکری که به تسبیح دلم مانده فقط یا رادَّ یوسفَ علی یعقوب است "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
sedayeenghelab_ir - mosh va gorbe.mp3
9.72M
💠 منظومه موش و گربه 🎙 خواجه نظام‌الدین عبیدالله زاکانی "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
دیدی که یار چون ز دل ما خبر نداشت ما را شکار کرد و بیفکند و برنداشت ما بی‌خبر شدیم که دیدیم حسن او او خود ز حال بی‌خبر ما خبر نداشت ما را به چشم کرد که تا صید او شدیم زان پس به چشم رحمت بر ما نظر نداشت گفتا جفا نجویم، زین خود گذر نکرد گفتا وفا نمایم، زان خود اثر نداشت وصلش ز دست رفت که کیسه وفا نکرد زخمش به دل رسید که سینه سپر نداشت گفتند خرم است شبستان وصل او رفتم که بار خواهم دیدم که در نداشت گفتم که بر پرم سوی بام سرای او چه سود مرغ همت من بال و پر نداشت خاقانی ارچه نرد وفا باخت با غمش در ششدر اوفتاد که مهره گذر نداشت "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
دیدی که یار چون ز دل ما خبر نداشت ما را شکار کرد و بیفکند و برنداشت ما بی‌خبر شدیم که دیدیم حسن او
خاقانی رو همه با قصایدش می‌شناسند فکر می‌کردید در غزل انقدر لطیف باشه؟ خاقانی شاعر خواصه! بزرگا مردا خاقانیا🌿
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
دیدی که یار چون ز دل ما خبر نداشت ما را شکار کرد و بیفکند و برنداشت ما بی‌خبر شدیم که دیدیم حسن او
مصرع اول بیت سه: ما را به‌چشم کرد.... - بچشم کردن ؛ کنایه است از در نظر گرفتن و منظور نظر قرار دادن : بچشم کرده ام ابروی ماه سیمائی خیال سبز خطش نقش بسته ام جائی . حافظ. - بچشم کردن کسی یا چیزی را ؛ اشاره است به آسیب رسانیدن آن کس یا آن چیز را بوسیله ٔ چشم زخم و چشم بد : تا ترا کبر تیزخشم نکرد تاترا چشم تو بچشم نکرد. سنائی . لغت‌نامه دهخدا در اینجا معنای اول (که به چشم کردن، لازم / ناگذرا است) وارد است.
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
دیدی که یار چون ز دل ما خبر نداشت ما را شکار کرد و بیفکند و برنداشت ما بی‌خبر شدیم که دیدیم حسن او
بیت آخر در ششدر افتادن از اصطلاحات بازی و نرد و شطرنج است(به لغت‌نامه/آبادیس) مراجعه کنید. در کل یعنی باختن
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
دیدی که یار چون ز دل ما خبر نداشت ما را شکار کرد و بیفکند و برنداشت ما بی‌خبر شدیم که دیدیم حسن او
بیت ۵ - کیسه وفا نکردن ؛ تهی شدن کیسه . کنایه از تمام شدن زر و سیم . به پایان رسیدن پول و کفاف ندادن لغت نامه دهخدا
پاینده باد تا به ابد این قوام ما خون شهید ریخته پای نظام ما "آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا