eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
478 دنبال‌کننده
2هزار عکس
602 ویدیو
64 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
انسان شناسی ۹۷.mp3
11.31M
(ره) ✖️ کار برای خدا، یا برای برنده شدن خودم؟ ✖️ کار برای رفع مشکلات دیگران یا دیده شدن خودم؟ ✖️ اثبات حرف خودم، یا عمل به حرفی که درست و منطقی است؟ مسئله این است ؛ زندگی من برای فربه شدن هزینه می‌شود، با برای تکامل ؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جز نقش تو در نظر نیامد ما را جز کوی تو رهگذر نیامد ما را خواب اَر چه خوش آمد همه را در عهدت حقّا که به چشم دَر نیامد ما را 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
من گفت نیارم که تو ماهی صنما روشن بتو گشت ماه و ماهی صنما من شاه جهان مرا تو شاهی صنما فرمانت روا بهر چه خواهی صنما 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏زبان به روضه چرا وا کنم؟ همین کافیست مباد شاهد جان دادنِ پسر، پدری 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
در کرب و بلا، بی‌طرفان بیشرفانند تاریخ همان است، حسینی و یزیدی... 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
بعد از این توفان سنگین فصل باران‌های آهنگین می‌آید کاروان در کاروان گل، با صدای پای فروردین می‌آید روح صحراها گل افشان، جان مشرق‌ها و مغرب‌ها درخشان خاک لبریز از نیایش، از تمام دشت‌ها آمین می‌آید می‌تراود در فلسطین، می‌درخشد در بلندی‌های جولان در شبی سرشار حیرت، مثل ماه از آسمان پایین می‌آید پرشکوه این دشت‌ها را، اسب یال افشان او در می‌نوردد زیر باران تجلی، با سوارانی زلال آیین می‌آید در ترنم‌های لیبی، درنواهای شبانگاهان لبنان با تغزل‌های موزون، با بشارت‌های آهنگین می‌آید مثل سروی سایه گستر، می‌چمد در ساحت میدان لؤلؤ شوق‌ها گل می‌دهد باز، عشق‌ها را لحظه‌ی تکوین می‌آید از پی صبحی نمایان، در میان حلقه‌ی شوق شهیدان از مسیر ارغوان‌ها، با سپاه لاله و نسرین می‌آید چون نسیمی آسمانی می‌وزد در جمع یاران یمانی با شمیم آشنایی، با تبسم‌های عطرآگین می‌آید موج هایی پرتکاپو، از فرات افشانده تا نیل این هیاهو کشتی این جزر ومد‌ها، عاقبت تا ساحل تسکین می‌آید آخر آن طاووس دل‌ها، کعبه را محو تجلی می‌نماید چشم در راهیم آری، موسم آن وعده‌ی دیرین می‌آید سختی این سال‌ها را، می‌تکاند با سلامی سبز و آخر با تمام خارها گل، با تمام تلخ‌ها شیرین می‌آید ✅نذرسلامتي و تعجيل در فرج آقا و مولايمان امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف صلوات 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5922793848605510921.mp3
11.39M
✖️فلانی انسانی است بامعرفت ... ✖️خدایا زیارت بامعرفت قسمتمان کن! ✖️فلانی "معرفت الله" تدریس می‌کند! اصلاً معرفت یعنی چه؟ چه فرقی با علم دارد؟ من از کجا بفهمم سطح معرفتم چقدر است؟ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Mohsen Chavoshi - Maleka.mp3
10.77M
"ملکا" ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی نروم جز به همان ره که توام راه نمایی همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم همه توحید تو گویم که به توحید سزایی تو زن و جفت نداری تو خور و خفت نداری احد بی زن و جفتی ملک کامروایی نه نیازت به ولادت نه به فرزندت حاجت تو جلیل الجبروتی تو نصیر الامرایی تو حکیمی تو عظیمی تو کریمی تو رحیمی تو نمایندهٔ فضلی تو سزاوار ثنایی بری از رنج و گدازی بری از درد و نیازی بری از بیم و امیدی بری از چون و چرایی بری از خوردن و خفتن بری از شرک و شبیهی بری از صورت و رنگی بری از عیب و خطایی نتوان وصف تو گفتن که تو در فهم نگنجی نتوان شبه تو گفتن که تو در وهم نیایی نبد این خلق و تو بودی نبود خلق و تو باشی نه بجنبی نه بگردی نه بکاهی نه فزایی همه عزی و جلالی همه علمی و یقینی همه نوری و سروری همه جودی و جزایی همه غیبی تو بدانی همه عیبی تو بپوشی همه بیشی تو بکاهی همه کمی تو فزایی احد لیس کمثله صمد لیس له ضد لمن الملک تو گویی که مر آن را تو سزایی لب و دندان سنایی همه توحید تو گوید مگر از آتش دوزخ بودش روی رهایی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
ندانمت که چه گویم تو هر دو چشمِ منی که بی وجودِ شریفت جهان نمی‌بینم چو روی دوست نبینی جهان ندیدن به شب فراق منه شمعْ پیش بالینم 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گذار آرد مه من گاهگاه از اشتباه اینجا فدای اشتباهی کآرد او را گاهگاه اینجا مگر ره گم کند کو را گذار افتد به ما یارب فراوان کن گذار آن مه گم کرده راه اینجا 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
هوای عشق رسیده است تا حوالی من اگر دوباره ببارد به خشک سالی من مگرکه خواب و خیالی بنوشدم ورنه که آب می خورد از کاسه ی سفالی من؟ همیشه منظرم از دور دیدنی تر بود خود اعتراف کنم بوریاست قالی من مرا مثال به چیزی که نیستم زده اند خوشا به من؟نه! خوشا بر من مثالی من 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
آب را بستند و آمد در نظر طفل رباب نام این حد از دنائت هرچه باشد جنگ نیست 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
انسان شناسی ۹۹.mp3
11.79M
▪️انسانِ طبیعی، که قادر است مسیر کمال را طی کند، نشانه‌هایی دارد! ☜ نشانه‌هایی که اگر در کسی نباشد؛ باید بداند که برای او طی مسیر کمال، ممکن نبوده و او در حد زندگی حیوانی، محدود مانده و بدون رسیدن به باطن انسانی، از دنیا خواهد رفت. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکایت مست خرمن سوز یکی غَله‌، مرداد مه، توده کرد ز تیمار دی خاطر آسوده کرد شبی مست شد و آتشی برفروخت نگون بختِ کالیوه، خرمن بسوخت دگر روز در خوشه چینی نشست که یک جو ز خَرمن نماندش به دست چو سرگشته دیدند درویش را یکی گفت پروردهٔ خویش را نخواهی که باشی چنین تیره روز به دیوانگی خرمن خود مسوز گر از دست شد عمرت اندر بدی تو آنی که در خرمن آتش زدی فضیحت بوَد خوشه اندوختن پس از خرمن خویشتن سوختن مکن جان من، تخم دین ورز و داد مده خرمن نیکنامی به باد چو برگشته بختی در افتد به بند از او نیک‌بختان بگیرند پند تو پیش از عقوبت درِ عفو کوب که سودی ندارد فغان زیر چوب بر آر از گریبانِ غفلت، سرت که فردا نماند خجل در برت لغات: توده کرد: جمع و انباشته کرد. تیمار: رنج و اندوه. کالیوه: نادان، احمق. خوشه‌چینی: جمع‌آوری تک‌خوشه‌های مانده، پس از درو کردن کشتزار گندم و جو. فضیحت: رسوایی، بدنامی. کلیات سعدی، بوستان، باب نهم در توبه و راه صواب، ص ۳۹۰. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast